برگزیده های پرشین تولز

نداآفرید: زن شگفت انگیز ایران

imankamali

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 آپریل 2010
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
نداآفرید: زن شگفت انگیز ایران
زندگی نامه ی زن نقال ایران: نداآفرید ( ساقی عقیلی )
ساقی عقیلی ملقب به نداآفرید در هیجدهم تیرماه هزار و سیصد و چهل در تهران بدنیا آمد. پدر او محمد از زمین داران به نام تهران وعلاقمند به تاریخ و ادبیات کهن ایران زمین بود. همچنین عموی وی عبدالله، محقق، مورخ و سکه شناسی نامی است که آثار باستانی و گرانبهای خانوادگی عقیلی ها را به آستانه ی قبله ی تهران تقدیم کرده است.
نداآفرید از کودکی دست در دست پدر به تئاتر و سینما می رفت، عضو گروه های شیر و خورشید و پیشاهنگ بود و در جشن های مختلف حتی با حضور شاه و فرح به سرودخوانی و اجرای نمایش پرداخته است. در مدرسه همراه با اعضای شیرو خورشید و پیشاهنگ، اشعاری از شاهنامه را از بر می خواند و در قطعاتی نمایشی بر اساس آثار شکسپر و مولیر بازی می کرد.
نداآفرید به یاد می آورد که بارها همراه با پدرش برای دیدن نمایش به تئاتر شهر و لاله زار می رفت و در قهوه خانه ها به تماشای پرده خوانی و نقالی می نشست. حضور او در فعالیت های فرهنگی و شرکت در کارهای گروهی در سالهای نوجوانی او ادامه یافت تا آنجا که به مقوله ی آموزش علاقمند شده و سرانجام در سن شانزده سالگی پا به دانشسرا نهاد، با امیر حسین فرهادپور ( نقاش و پیکرتراش ) آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. امیرحسین، نوه ی پهلوان صاحب زنگ، پهلوان عباسعلی، استاد پیکر تراشی است که سنگ مزار میرزاده ی عشقی و آرامگاه رضا شاه را حکاکی کرده است.

سال سوم تحصیل او مصادف با روی کار آمدن جمهوری اسلامی شد، پدرش به دلیل مخالفت با عوامل جمهوری اسلامی دو بار به زندان رفت، اموال موروثی آنها مصادره شد، سه نفر از اعضای خانواده ی او دستگیر شدند و از دانشسرا اخراج شد.
علیرغم اینکه امکان ادامه ی تحصیل و فعالیت های فرهنگی به طور رسمی از وی سلب شده بود از پا ننشست. مطالعه ی تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران را به طور جدی ادامه داد، با انجمن ها و کانون های اجتماعی همکاری کرد، در مناطق محروم مانند ورامین، کهریزک، قوچ حصار، امین آباد و حومه ی شهرری به امدادهای اجتماعی پرداخت و نیز به آموزش و پروش فرزندانی کمر بست که اینک هر یک در هنر تخصصی دارند. پسر بزرگش فوق لیسانس تئاتر و سینما، پسر کوچکترش گرافیست حرفه ای و دخترش فارغ التحصیل معماری است.
پایان جنگ هشت ساله و تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه، نقطه ی عطفی در زندگی نداآفرید بود. در کلاس های بازیگری سپیده نظری پور شرکت کرد، دوره ی تکمیلی بازیگری را در موسسه ی رسام هنر نزد استاد رویا تیموریان پیمود و در میان شاگردان تیموریان بهترین نمره ( 19.5 ) را کسب کرد.
در سال 78 در نمایش خاتون برگرفته از" پرده نئی " بهرام بیضایی، به کارگردانی ساسان مهر پویان به ایفای نقش پرداخت. نمایش خاتون زیر نظر استاد داود فتحعلی بیگی به شیوه ی نقالی، تمرین و اجرا شد، نمایشی که پس از مرگ یزدگرد بیضایی و مویه ی جم قطب الدین صادقی یکی از مهمترین نمایش هایی بود که در آن از نقالی به عنوان یک سبک بازیگری استفاده شد. نداآفرید از پیش با نقالی مرشد ولی الله ترابی، مرشد فتحعلی بیگی و مرشد آسید مصطفی سعیدی آشنا بود. بازی او در این نمایش و ایفای نقش همچون یک نقال زن، باعث شد به امکانات، کاربرد و تکنیک های نقالی واقف شود وآموختن نقالی را به طور جدی آغاز کند.
نخست نزد ساسان مهرپویان ( شاگرد مرشد فتحعلی بیگی ) به آموختن نقالی پرداخت و سپس برای پیشرفت در نقالی و تکمیل آموزش خود، در کلاس های نقالی استاد فتحعلی بیگی شرکت کرد. در آن کلاس ها مرشد ترابی به عنوان مهمان حضور می یافت و نداآفرید به طور همزمان با سه سبک مختلف نقالی روبه رو بود. سبک مرشد فتحعلی بیگی که بیشتر بر فن بیان، برانگیختن تخیل در تماشاگران و نوعی بازی حسی متکی بود، سبک مرشد ترابی که عموما بر حرکات بدنی، گریز به داستان دیگری در میان نقل و گاهی طنز تکیه می کرد و سبک آسید مصطفی سعیدی که متکی بر حرکات ریز، میمیک چهره و بیان صمیمانه بود.
نداآفرید به شکل رسمی، حرفه ای و تک نفره در جشنواره ی نمایش های آیینی و سنتی سال 1380 نقل گردآفرید را اجرا کرد. ژست ها و حرکات مطابق با گردآفرید، تحرک و انعطاف فیزیکی و بیان حماسی او در این نقل تمامی بینندگان و برگزار کنندگان جشنواره را شگفت زده کرد.
او با تصویر کردن جنگ سهراب و گردآفرید جانی دوباره به نقالی بخشید و ثابت کرد که زنان می توانند نقالی را به شکل سنتی و چه بسا مطابق با زیبایی شناسی تماشاگران امروز اجرا کنند.
در این جشنواره، شیرین امامی ( از شاگردان مرشد فتحعلی بیگی ) نقل گُردآفرید را اجرا کرد، فاطمه حبیبی زاد با عصای مرشد ترابی برای اولین بار به اجرای نقالی پرداخت و ساقی عقیلی به عنوان بهترین بازیگر زن جشنواره از سوی تماشاگران برگزیده شد.
می توان نقالی نداآفرید را ترکیبی از سه سبک نقالی دانست که درآن تمام عناصر و نشانه های اصلی اساتید پیشکسوت نقالی همچون مرشد فتحعلی بیگی، مرشد آسید مصطفی سعیدی و مرشد ترابی به شکلی گزینشی و آگاهانه به کار گرفته می شود. همچنین رگه های بسیار قدرتمندی از سبک های بازیگری استانیسلاوسکی و مایکل چخوف نیز در نقالی نداآفرید دیده می شود که متأثر از آموزش های بازیگری او و ارتباطش با تئاتر است.
ساقی عقیلی طی سال های کودکی و نوجوانی در یک محیط فرهنگی اصیل، سنتی و ملی رشد کرده، بازیگری را به دو شکل کلاسیک و مدرن آموخته و تجربه کرده و نقالی او آمیخته ای از همه ی اینهاست؛ پدیده ی نوینی که می توان آن را نقالی مدرن نامید، نامی که اینک به درستی بر نقالی های او نهاده شده است.
پس از آن سیل دعوتها به سوی نداآفرید سرازیر شد. بعضی از نهادهایی که از آن زمان تا کنون با او همکاری کرده اند به طور خلاصه عبارتند از: دانشگاه ها، میراث فرهنگی، جامعه ی زرتشیان، سازمان فرهنگی هنری شهرداری، پایگاه پژوهشی هخامنشیان، انجمن های دفاع از حقوق زنان، جشنواره ی بانوان، جشنواره های بین المللی فجر و جشنواره ی نمایش های آیینی سنتی. شهرهای کرمان، اصفهان، سنندج، مشهد، بجنورد، اهواز، جیرفت و دماوند، جزیره ی کیش، کاخ های نیاوران، گلستان، سعدآباد، موزه ی رضاعباسی و موزه ی فرش نیز میزبان هنرنمایی او بوده اند که بارها به طور افتخاری انجام شده است.
نداآفرید درباره ی سبک نقالی خود و ارتباط با تماشاگران می گوید: « من می دانستم که جوانان از نصیحت و نوحه و زاری خسته شده اند و نقل تصویری برای آنها جذاب تر خواهد بود، به ویژه که یک زن نقال آنرا اجرا کند و خاطره ی قصه گویی مادر و مادر بزرگشان را تداعی کند. »
در پایان هر نقالی، جوانان گرد او جمع شده و با شگفتی می پرسیدند: شما هنرهای رزمی آموخته اید؟ کلاس باله رفته اید؟ خواننده اید؟ بعضی از خانمها نیز ماشاالله گویان او را تمجید می کردند و گاه وان یکاد خوانده و به او فوت می کردند. شاید هم آن زنان آرزوهای خود را در او می دیدند.
نداآفرید علاوه بر نقالی، در دیگر حوزه های نمایش سنتی ایران مانند تعزیه، پرده خوانی، سیاه بازی و خیمه شب بازی تجربیات بسیاری را داشته است که به عنوان نمونه می توان به بازی او در نمایش های زیر اشاره کرد: راز عروسک ( تلفیقی از نقالی، سیاه بازی و نمایش های شادی آور زنانه )، خیمه شب بازی حسنی و مبارک ( تلفیقی از خیمه شب بازی و نقالی که ساقی عقیلی در آن به عنوان مرشد خیمه ایفای نقش می کرد )، پهلوان کچل و اژدها ( معرکه گیری، سیاه بازی و تعزیه )، دار و دلدار ( تلفیقی از نقالی و سیاه بازی )، رستم و اسفندیار ( تلفیقی از نقالی، پرده خوانی، تعزیه و سیاه بازی )، مجلس شبیه مرگ و زندگی ( تلفیقی از نقالی، پرده خوانی، تعزیه، سیاه بازی، معرکه گیری و خیمه شب بازی ) و مجلس برادرکشی ( تلفیقی از نقالی، تعزیه و سیاه بازی ).
سابقه و تجربه ی ساقی عقیلی در نمایش های سنتی باعث شده وقتی در اینترنت نام او را جستجو می کنیم می بینیم در بعضی از خبرها او را به عنوان اولین زن نقال ایران و نخستین مرشد زن ایران معرفی کرده اند. ولی او همیشه در مصاحبه های خود با روزنامه ها، شبکه های خبری داخلی و خارجی و در اجراهایی که مجری برنامه او را اولین زن نقال ایران معرفی می کرد این عنوان را تکذیب کرده است. او از شیرزنانی نام می برد که درتاریخ ایران با ساز و آواز و حتی پس از جمهوری اسلامی با همه ی محدودیت ها نقالی کرده اند مانند: آزاده ( خنیاگر بهرام گور ساسانی )، سمیه خدای نامه خوان ( مادر نضربن حارث، نقالی ایرانی مقیم عربستان در زمان پیامبر اسلام )، همسر فردوسی ( اولین زن نقال شاهنامه )، مرشد بلقیس و فرحناز کریمخانی ( پیش و پس از جمهوری اسلامی ).
وقتی از او می پرسم با وجود این همه زن نقال در تاریخ ایران چرا عنوان اولین زن نقال ایران به فرحناز کریمخانی، شما، شیرین امامی و فاطمه حبیبی زاد اطلاق شده است می گوید این عنوان نخستین بار توسط مجریان برنامه ها به کار می رفت ولی به مرور رسانه های جمهوری اسلامی از آن استفاده کردند و خواسته یا ناخواسته حاوی این معنی شد که زنان در تاریخ ایران از آزادی های اجتماعی برخوردار نبوده اند و فقط در جمهوری اسلامی از چنین امکانی برخوردار شده اند.
نداآفرید در سال های 83 و 84 به دعوت استاد داود فتحعلی بیگی و در کنار ایشان در دانشگاه سوره به استادیاری افتخاری پرداخت و در زمینه ی معرفی و آموزش نقالی به دانشجویان فعالیت کرد.
نداآفرید در کنار نقالی، بازیگری حرفه ای در تئاتر را ادامه داده است و بازی در بیش از چهل اجرای تئاتر، در کارنامه ی او دیده می شود. در این سال ها با هنرمندانی همچون مهری مهرنیا، داود فتحعلی بیگی، احمد آقالو، رویا تیموریان، اکبر زنجان پور، مجید جعفری، فرشید ابراهیمیان، ابراهیم حاتمی کیا، حسین سحرخیز، انوشیروان ارجمند، حسین محب اهری، شهره لرستانی، شبنم طلوعی، مریلا زارعی، آناهیتا نعمتی، سوسن مقصودلو و بسیاری دیگر همکار یا همبازی بوده است.
در سال 86 پس از اکران فیلم دروغین 300، با همکاری پسرش علی فرهادپور، پژوهشی را درباره ی نبرد خشایارشا با یونانیان انجام داد، یک طومار نقالی بر اساس آن نوشته شد، مرشد فتحعلی بیگی به عنوان استاد مشاور بر تمرین های نقالی نظارت کرد و حاصل این تلاش ها، اجرای نقالی 300 در جشنواره ی بین المللی نمایش های آیینی سنتی تهران بود. نقالی 300 پیامی ضد جنگ داشت و ایده ی بنیادی آن صلح آسیا و اروپا بود، مفهومی که در طرح گرافیکی بروشور توسط سمیه مرتضایی بازتاب یافته بود: اتحاد حلقه ی قدرت فروهر ایرانی و حلقه ی تاج زیتون یونانی. این بروشور به زبانهای فارسی و انگلیسی با هزینه ی شخصی نداآفرید تهیه شده و میان تماشاگران و مهمانان ایرانی و خارجی جشنواره توزیع شد. نقالی 300 استقبال تماشاگران داخلی و خارجی جشنواره را در پی داشت و سرپرست گروه نمایش ایتالیایی از نداآفرید دعوت کرد تا این نقل را در جشنواره ی arrivano dal mare ( جشنواره ی نمایش های سنتی ایتالیا ) اجرا نماید. با این وجود همه ی رسانه های فارسی زبان بدون استثنا درباره ی این نقالی سکوت کردند، صدا و سیمای جمهوری اسلامی حتی یک خبر کوچک درباره ی آن منتشر نکرد و هیچ منتقدی هیچ نقدی درباره ی آن ننوشت.
نداآفرید در اردیبهشت سال 87 همراه با استادانی چون فتحعلی بیگی، مرشد ترابی و ساسان مهرپویان راهی ایتالیا شد و در شهرهای چرویا و تورینو، اساتید و دانشجویان ایتالیا برای اولین بار شاهد نقالی یک زن نقال ایرانی بودند. تازگی اجرای نقالی توسط یک زن، حرکات بدنی نداآفرید و تصویرسازی های نقالی او موجب شد اساتید و دانشجویان از وی دعوت به عمل آورند تا در تورینو به تدریس نقالی ایرانی بپردازد که به دلیل تعهدات نداآفرید برای بازی در دو تئاتر در ایران ( و مراحل اداری لازم برای برگزاری این کلاس ها ) به آینده موکول شد.
از اجراهای نداآفرید در سال های اخیر به نقالی او در بزرگداشت استاد نگارگری ایران حجت شکیبا به دعوت پایگاه پژوهشی هخامنشیان و بزرگداشت رستم به همت بنیاد جمشید می توان اشاره کرد.
نداآفرید در کنار فعالیت های حرفه ای گسترده برای معرفی، آموزش و گسترش فرهنگ و هنر ایران خدمات زیادی را به شکل افتخاری و رایگان انجام داده است که به عنوان نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد: اجرای نقالی در روستاها و شهرهای مختلف، جشن های ایرانی سده و مهرگان برای جامعه ی زرتشتیان ایران، آموزش نقالی به کودکان در مدارس ( از دوره ی ابتدایی تا دبیرستان )، نوشتن طومارهای نقالی و نهادن مقالاتی درباره ی تاریخ نقالی و نقالی در ایران در سایت ها و وبلاگ ها، آموختن زبان ناشنوایان برای آموزش نقالی به آنان و آموزش نقالی به نابینایان و ناشنوایان که ثمره ی آن پرورش و معرفی دو نقال روشن دل به نام های سمیه باقر پور و امین طاهریان به جامعه ی نقالی ایران است؛ نقالان روشن دلی که در جشنواره ی بانوان سال 88 و به مناسبت روز جهانی معلولین در خانه تئاتر نقل فرود سیاوش را اجرا کرده اند.
نداآفرید به دلیل عدم همراهی با سیاست های جمهوری اسلامی و سر فرود نیاوردن مقابل سفارش های عوامل آن، عموما از حمایت تبلیغاتی رسانه های داخلی برخوردار نبوده و این مسئله باعث شده در رسانه های داخلی و خارجی، درباره ی نام و کارهای او گزارش های اندکی تهیه شود. البته در همه ی این سال ها او به تنها چیزی که نیندیشیده تبلیغ برای خود، کسب ثروت با استفاده از نقالی و حضور ژورنالیستی در دنیای رسانه ها بوده است. او هرگز به جعل تاریخ، عوام فریبی، تحقیر و حذف ارزش های نقالان دیگر و توهین به آنها نپرداخته است. نگاهی به سوابق او ثابت می کند هنوز کسانی هستند که هنر را برای حفظ و گسترش فرهنگ انجام می دهند و می کوشند هنرشان نه در خدمت جریان تجاری یا گروهی خاص بلکه در معرض دید همگان، در راستای بیان مشکلات مردم و حفظ ارزش های انسانی باشد. کافی است نگاهی به نقالی هایی بیندازیم که درباره ی موارد نقض حقوق بشر در ایران، ضحاکان امروز و شهدای آزادی ایران اجرا کرده، بر خلاف سنت نقالان که نمی گذارند به طور کامل از نقالی شان فیلمبرداری شود به طور کامل در اینترنت نهاده و همه ی جهان می توانند آن ها را مشاهده کنند.
زبان به تحسین نقالی های انقلابی و آزادی خواهانه ی او می گشایم و می پرسم: برای اجرای نقالی های انقلابی تان از سوی گروه سیاسی خاصی حمایت مالی و امنیتی دریافت نمی کنید؟ با لحنی نقالانه و جدی می گوید: مبارزه در کف خیابان های ایران نه دستمزدی داشت و نه امنیتی، اینک برای مبارزه در خیابان های جهان نیز به امنیت و دستمزد نمی اندیشم.
وقتی درباره ی نام نداآفرید می پرسم، می گوید: « از سوی جمهوری اسلامی بازی در نمایش دروغین قتل ندا آقا سلطان به من پیشنهاد شد، نپذیرفتم و دوری از میهن را به میهن فروشی ترجیح دادم. در غربت، بعضی از مردان و زنانی را دیدم که هنوز ندا را نمی شناختند و هیچ اطلاعی از جنایت های جمهوری اسلامی نداشتند؛ پس قتل ندا را به زبان خودشان برای آن ها نقل کردم و چون نام مرا می پرسیدند می گفتم: نام من ندا است. نقل ندا گفته شد، هستند نداهایی که نقل شان گفته نشده و نداآفرید آغاز این نقل ها است. »
 

Golden Rose

Registered User
تاریخ عضویت
14 آگوست 2009
نوشته‌ها
678
لایک‌ها
12
محل سکونت
dubai
يكي بخونه به منم بگه داستان چيه
 

ROOZBEH33

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 ژانویه 2005
نوشته‌ها
971
لایک‌ها
372
سن
39
محل سکونت
Sacramento, CA
یه دوتا عکس هم قاطیش بزار آدم هوس کنه بخونه

زندگی گردآفریده. نقال شاهنامه

images
 

setayesh_am

Registered User
تاریخ عضویت
26 نوامبر 2007
نوشته‌ها
136
لایک‌ها
5
محل سکونت
خونمون
خوب یکی خلاصه زندگی نامشو بگه:)
 

C'Tun

Registered User
تاریخ عضویت
29 مارس 2010
نوشته‌ها
141
لایک‌ها
22
استارتر تاپيك اگه خودت خوندي مطلبو تو 2-3 خط خلاصه بزار . هر چند بعيد ميدونم خودتم خونده باشي :<ي
 

farzan.B

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 ژانویه 2009
نوشته‌ها
2,662
لایک‌ها
1,244
:blink: جون مادرت ... :blink: کی اینو می خونه ؟؟؟:eek: می دونی چقدر کالری می سوزونه ؟!؟:eek:
 

P-khakestari

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2007
نوشته‌ها
1,361
لایک‌ها
290
سن
64
جالب بود اما زیاد بود نخوندمش
 

rezidentevil

Registered User
تاریخ عضویت
14 دسامبر 2009
نوشته‌ها
7,063
لایک‌ها
832
آقا واسه تمبلا یه 2 خط خلاصه در پا ورقی بزار ثواب داره !!!
 
بالا