برگزیده های پرشین تولز

خاطرات دوران خدمت سربازی

roadblock

Registered User
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2013
نوشته‌ها
91
لایک‌ها
41
محل سکونت
تبریز
بعضی خاطره ها فقط باس واسه خودت بمونه تعریف کردنی نیست
 

PersianMohammad

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
2,061
لایک‌ها
92
سن
39
محل سکونت
Tehran
کسی که بهترین دوره زندگیش خدمته؛ یه بازنده س !
مگه میشه یه آدم 2 سال از جوونیش رو زیر بار ظلم و خفت و خواری و تحقیر باشه و این دوره براش بهترین دوره باشه !؟
من حاضر نیستم حتی یک ثانیه از آموزشی یا دوره تکرار بشه برام !
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,136
لایک‌ها
16,224
محل سکونت
اهواز - تهران
کسی که بهترین دوره زندگیش خدمته؛ یه بازنده س !
مگه میشه یه آدم 2 سال از جوونیش رو زیر بار ظلم و خفت و خواری و تحقیر باشه و این دوره براش بهترین دوره باشه !؟
من حاضر نیستم حتی یک ثانیه از آموزشی یا دوره تکرار بشه برام !
نکته اینجاست که بعضی ها بجای اینکه تحملش کنن با مسخره بازی و خوش گذرونی میگذروننش.
 

PersianMohammad

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
2,061
لایک‌ها
92
سن
39
محل سکونت
Tehran
در اصل که اگه نخوای مسخره بازی در بیاری و خوش نگذرونی واسه خودت، کشنده میشه این خدمت لعنتی !
منتها در حد خودش و اندازه و جای خودش ! ما یه فرمانده داشتیم تو آموزشی، ستوان دوم شیروانی؛ بهترین از این بشر من تو خدمتم ندیدم؛ خیلی آدم گلی بود؛ همه بجه ها دوستش داشتن، اما سرگروه بان ها و دوت از استوار هایی که بالا سر ما بودن، خیلی بی همه چیز بودن؛
ما جلوی فرمانده موشه مرده بودیم؛ هر کاری میگفت اطاعت !
اما اون استوارا یا گروه بانا؛ دهنشون رو سرویس میکردیم ! نبود شبی که زودتر از 10 و 11 اونم با جنجال و سر و صدا خوابیده باشیم !
 

hkhafan

Registered User
تاریخ عضویت
15 جولای 2010
نوشته‌ها
2,217
لایک‌ها
1,341
نکته اینجاست که بعضی ها بجای اینکه تحملش کنن با مسخره بازی و خوش گذرونی میگذروننش.

اونایی که فقط تحملش کردن در انتهای دوره ماتحتشون بیشتر پاره شده! ( از رو شیکم نمیشه نظر داد!...باید تجربه کرد )
 

s e v d a

Registered User
تاریخ عضویت
19 آگوست 2009
نوشته‌ها
841
لایک‌ها
1,498
محل سکونت
Earth
اونایی که فقط تحملش کردن در انتهای دوره ماتحتشون بیشتر پاره شده! ( از رو شیکم نمیشه نظر داد!...باید تجربه کرد )

حاج حسن پیره خدمت شدیا :دی تموم شد بلاخره؟ :دی خسته نباشی داداش
 

sepehri302

Registered User
تاریخ عضویت
14 جولای 2014
نوشته‌ها
462
لایک‌ها
943
محل سکونت
Internet
خاطرات جالبی بود من هم برم 100 درصد تعریف میکنم.
 

hkhafan

Registered User
تاریخ عضویت
15 جولای 2010
نوشته‌ها
2,217
لایک‌ها
1,341
حاج حسن پیره خدمت شدیا :دی تموم شد بلاخره؟ :دی خسته نباشی داداش

سلام....چاکرتم عمو هثین
651.gif


کجا تموم شد عزیز...هنوز آش خوریم :دی
عمو منم فک میکردم خدمت «پــ ــیرم» کرده، نگو حرف «پ» رو با «ک» اشتباه گرفته بودم!
facepalm.gif


دمت گرم یاد ما هم کردی...ایشالا همیشه شاد باشی تو زندگیت.
 

s e v d a

Registered User
تاریخ عضویت
19 آگوست 2009
نوشته‌ها
841
لایک‌ها
1,498
محل سکونت
Earth
سلام....چاکرتم عمو هثین
651.gif


کجا تموم شد عزیز...هنوز آش خوریم :دی
عمو منم فک میکردم خدمت «پــ ــیرم» کرده، نگو حرف «پ» رو با «ک» اشتباه گرفته بودم!
facepalm.gif


دمت گرم یاد ما هم کردی...ایشالا همیشه شاد باشی تو زندگیت.

:دی
چاکرم داداش یه زمانی انگار زندگی کردیم با هم اینجا مگه میشه یادت نباشم دمت گرم این اسمایلارو زدی روحم تازه شد به خدا :دی
میدونم چی میگی ولی ایشالا دیگه به خوبی و خوشی بقیش تموم میشه داداش
 

amuerfan

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2011
نوشته‌ها
10
لایک‌ها
3
سلام به دوستان
ما هم مشغول خدمت هستیم
افسر آموزش هستم
مخلص همه ی عزیزان:)
 

Danial_4139

Registered User
تاریخ عضویت
17 نوامبر 2009
نوشته‌ها
93
لایک‌ها
35
محل سکونت
اصفهان
2 سال از پایان خدمتم گذشته هنوز بعضی شبا خوابشو میبینم و بعضی وقتا صبح ساعت 5 پامیشم دنبال لباس سربازیم میگردم برم پادگان از بس سر دیر رسیدن مشکل برام درست شد ...
کلا دیوانه میکنه ادم باید چند سال ازش بگذره تا تاثیراتش از بین بره .
 

PersianMohammad

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
2,061
لایک‌ها
92
سن
39
محل سکونت
Tehran
منم خیلی وقتا خواب اون روزا رو میبینم؛ با اینکه بیمارستان ارتش بود خدمتم و چندان اذیت نشدم اما کابوس زیاد دارم... خدا بداد اونایی برسه که تو یگان خدمت کردن و حواشی زیادی رو هم تجربه کردن. . .
 

bbaa

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژوئن 2013
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
54
محل سکونت
تهران
گندترین جای ممکن تو ارتش یگان پاسدار اونم رو برجک
پیرمون کرد رفت
 

extract

Registered User
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2010
نوشته‌ها
335
لایک‌ها
109
محل سکونت
همه جای ایران سرای من است!
کسی که بهترین دوره زندگیش خدمته؛ یه بازنده س !
مگه میشه یه آدم 2 سال از جوونیش رو زیر بار ظلم و خفت و خواری و تحقیر باشه و این دوره براش بهترین دوره باشه !؟
من حاضر نیستم حتی یک ثانیه از آموزشی یا دوره تکرار بشه برام !
اولن ک اینجوری نگو خوب نیست، شاید یکی همین شرایط رو داشته باشه ک بعید میدونم، امیدوارم انقدر خوشی و فرازو نشیب باشه تو زندگی همه که خدمت هم یکی از اونا باشه نه همش، زندگی یکنواخت جالب نیست.
همونطوری ک یکی از دوستان گفت به خودت ربط داره چطور بگذرویش، روز بوده تو خدمتم آدم نبوده بش فحش ندم عوضش بعد از خدمتم هم روزهایی داشتم ک حاضر بودم با روزای خدمتم عوض کنم.
گاهی خاطرات خدمت انقدر شیرینن ک ادم حاضر میشه بار ها تکرارش کنه.
همش ک فحش خوردن نیست، به موقع ش فحش دادن هم هست!:p
من نه اینکه حاضر باشم بازم برم خدمت ولی بیشتر از اینکه سختم باشه خدمتو تکرار کنم برام سخته که جای اونایی باشم ک خدمتشون سخت گذشته، چون خداییش درصد بیشترش لذت یا ذلتش به خودت ربط داره، بخندی خنده دار، گریه گنی گریه دار میشه، کلا سخت نباید گرفت.
 

extract

Registered User
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2010
نوشته‌ها
335
لایک‌ها
109
محل سکونت
همه جای ایران سرای من است!
حال و هوا و بحث این تاپیک داره تغییر میکنه برای برگشت یکی از خاطراتمو میگم:
ی کوچولو توضیح بدم ک من مرز باباهادی نزدیک خسروی ، قصر شیرین خدمت کردم که چسبیده بودیم به رود مرزی ایران و عراق.
ی هم خدمتی داشتیم ک بچه تالش بود تیکه هایی از لهجه و تلفظ بعضی از واژه هاش شبیه این شخصیت های سریال پایتخت بود ولی کلا مثه اونا حرف نمیزد. این تکیه کلام شرافتن و وجدانا بود.
چند ماه از خدمتم گذشته بود و من و ی نفر دیگه ارشدای پایگاه بودیم، یه شب منو این بچه تالش ک اسمش شفیع بود و ی اشخور دیگه رفتیم کمین، منم ی k800 داشتم تو خدمت ک برده بودم کمین.
2 و 3 شب بود ک امار از پایگاه فرماندهی گرفتم ک فرمانه گروهان داره میاد تو خط، منم گوشیمو خاموش کردم و یکی دو متر بالاتر تو یه چاله خاک کردم.
نیم ساعتی گذشت و خبری از فرمانده نشد، مام دراز کشیده بودیم ستاره میشمردیم زیر پتو هوام بشدت سرد. یهو شفیع گفت فلانی من بدجور فشار اومده، شرافا برم ی دست ب آب، گفتم برو فقط حواست باشه.
کمی گذشت دیدم داره بارو میاد و قطره های ظریف بارون داره به صورتمون میخوره، اسمون نگاه کردم تا چشم کار میکرد ستاره بود و خبری از ابر نبود، کمی هم باد میومد بالا سرمو نگاه کردم دیدم این الاغ دقیقان یک متر بالا سر ما داره آبیاری میکنه، بادم ک شدت داشت یه راست میاورد میکوبوند تو سر و صورت ما.
گفتم کره خر نفهم داری چیکاری میکنی ، مگه نمیبینی همش داره ری باند میشه تو صورت ما گمشو اونور تر!!:mad:
شفیع: عععه شرمنده، شرافتن حواسم نیود ، باد برگردون.
-:زر نزن گمشو بالاتر نکبت (تو اون منطقه با اون بی ابی باید صورت شسته شده با اوره آقا رو دا چند ساعت دیگه تحمل میکریم)
چند ثانیه گذشت یهو گفت: عععه پوریا، نوووورر!! نوور، اینجا دارم نور میبنم.
اینو ک گفت اسلحه رو برداشتم رفتم پیشش گفتم شاید شانسمون زده ی باری چیزی گرفتیم. دیدم نیم متر بالاتر توی خاک ی چراغ قرمزی داره خاموش روشن میشه، نزدیک رفتم دیدم از زیر خاکه، با پام کنار زدم دیدم آقا شاشیده رو گوشیم باتریش قاطی کرده با کل گوشی فلاش دوربینش خاموش روشن میشه.
گفتم: آخه کره خر من از دست تو چیکار کنم ریدی تو گوشی رفت نور کجا بود این موقع شب الاغ !!!
-: ببخشید، وجدانا نفهمیدم ، شرافتن اولش فکر کردم دوربین مخفیه!!!
:: نره خر دوربین مخفی یعنی چی؟ نقطه صفر مرزی تو بره بیابون! ساعت 3 صفه شب، ی نفر میاد برای توی گوسفند دوربین کار بزاره؟؟ آخه...!!!
خلاصه هیچی گوشیو دادم بهش تا صبح پیش خودش نگه داره، فردا تو برجک تماما با الکل شستمش!!
 

Alir3za1993

Registered User
تاریخ عضویت
28 آپریل 2012
نوشته‌ها
32
لایک‌ها
3
سن
30
محل سکونت
Tehran
سلام
ببخشید اینجا میپرسم :دی
بچه ها دیابت هنوز معافیت داره ؟

تو دفترچه نوشته بود که دیابت قندی از هر نوع معافیت دائم داره، با دکترمم صحبت کردم سابقه انسولینم دارم توی بیمه تامین اجتماعی ولی الان فقط قرص میخورم، اما هنوز بیمه بهم انسولین میده و منم هر ماه میگیرم انسولینو !

الان دانشجوام نمیتونم اقدام کنم واسه معافیت پزشکی ؟





Sent from my iPhone using Tapatalk
 

Guti

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
36
لایک‌ها
9
محل سکونت
اهواز
یادش بخیر ... همین دیروز بود انگاری. اومدم اینجا گفتم اعزامی دی ۹۱ مالک اشتر اراک نداریم که چند تا از بچه ها هم بودن.
 

danial_arch

Registered User
تاریخ عضویت
31 مارس 2013
نوشته‌ها
2,483
لایک‌ها
954
محل سکونت
پرشین تولز
ما هم سربازی نرفتیم یه خاطره بگیم و بخندیم
امان از دست این معافیت :general705:
 

M1V

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
9 می 2013
نوشته‌ها
7,904
لایک‌ها
3,612
محل سکونت
asalkade.com خرید تلفنی عسل از زنبوردار09155869597
وسطای آموزشی بودیم. یه گروهبان وظیفه ای بود که مسئول آموزشِ گروهان ما بود. اومد تو آسایشگاه گفت امروز میخواد بازرس بیاد ببینه تا حالا از درسا و چیزایی که یادتون دادم چیزی یاد گرفتین یا نه. هر سئوالی که پرسید، تاکید میکنم "هر سئوالی" که پرسید، همه تون دستتونو میبرین بالا، ینی همه تون بلدید.
گفتیم سرگروهبان! د آخه نمیشه که. اگه گفت فلانی جواب بده و بلد نبودیم چی؟ گفت ایناش اصن مهم نیس. اون بازرسه خودشم جواب سئوالا رو نمی دونه :wacko: شما فقط اگه چیزی پرسید گفت کی جوابشو میدونه، همه دستتونو میبرین بالا میگین من! من!
mrsbeasley.gif
. اصلا کاری نداشته باشید سئوالش چیه. فقط دستتونو ببرید بالا که یارو بفهمه که چقد آموزشتون خوب بوده.
و در آخر تاکید کرد که هر کس این کارو نکنه بعدن سرویس خواهد شد :D
گفتیم باشه سرگروهبان خیالت تخت باشه
freudfc.gif



و جناب بازرس اومد...
لیسا اسامی سربازا رو از گروهبانه گرفت، داشت اسمامونو نیگا میکرد (یه 100 نفری بودیم)
پرسید: محمدی کیه؟
همه دستمونو بردیم بالا گفتیم مـن
mrsbeasley.gif
mrsbeasley.gif
mrsbeasley.gif
mrsbeasley.gif
:لووووول: خو چیکار کنیم خو! گروهبانه یکساعت برامون سخنرانی کرده بود که هر سئوالی پرسید صرفنظر از اینکه سئوال چیه باید همین کارو بکنیم.

بازرسه : :blink:
گروهبان (ثانیه ی اول) : :eek:
گروهبان (ثانیه ی دوم به بعد) :
angrysmiley.gif

ما :
crazy.gif


بیچاره گروهبانه مث آفتاب پرست رنگ عوض میکرد. سرخ میشد. زرد میشد. سفید میشد :lol:
بعدش دیگه تا آخر آموزشی یه غمی تو چهره ش می دیدیم، آخرم نفهمیدیم دوشواریش چیه
312jtp0.gif
:دی
دمت گرم خیلی باحال بود
سپاس

:D
 

zgg123

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2010
نوشته‌ها
10,095
لایک‌ها
37,719
سن
34
محل سکونت
☼_☼
سلام
ببخشید اینجا میپرسم :دی
بچه ها دیابت هنوز معافیت داره ؟

تو دفترچه نوشته بود که دیابت قندی از هر نوع معافیت دائم داره، با دکترمم صحبت کردم سابقه انسولینم دارم توی بیمه تامین اجتماعی ولی الان فقط قرص میخورم، اما هنوز بیمه بهم انسولین میده و منم هر ماه میگیرم انسولینو !

الان دانشجوام نمیتونم اقدام کنم واسه معافیت پزشکی ؟





Sent from my iPhone using Tapatalk
در حین تحصیل میشه
 
بالا