مرد خدا
Registered User
- تاریخ عضویت
- 6 دسامبر 2013
- نوشتهها
- 163
- لایکها
- 91
سخن پایانی من اینه.. شما دوست عزیز آقای مرد خدا من شمارو به چالش میکشم که فکر کنید.. فکر کنید و جواب این فکرتون هم برای خودتون نگه دارید.. فکر کنید که اگر مردید و رفتید اون دنیا و به جای حوری فقط تاریکی بود و چیزی وجود نداشت چی؟ افسوس زندگی از دست رفته تون رو نمیخورید؟ اگر رفتید و فهمیدید بهشت و جهنم هست ولی همه ی دین های دنیا دروغین بودند و با من در یک جا و برابر شدین چی؟ چطور با قطعیت میتونیم بگیم اینی که من میگم درسته؟ و خودم هم قبلا به این چاش کشیده ام.. من ترجیح میدم فقط به یک چیز اون هم خدا اعتقاد داشته باشم.. که اون هم اگر علم ثابت کنه دنیا با بیگ بنگ آغاز شده و ما نتیجیه تکامل هستیم با جان و دل این رو قبول میکنم.. چون 1000 سال و 2 و 4 و 10 هزار سال پیش چیزی به اسم علم نبود و مردم در تاریکی مطلق از جهل و ندانی بودند و دین رو روشنی راهشون قرار میدادند و این رو محکوم نمیکنم.. چون بهش نیاز داشتند برای بقا..! ولی حالا چیزی به اسم علم روشنی راه ماست.. همونطور که موجودات زنده خلق میکنیم.. قدرت مبارزه با بیمار یهارو داریم.. همونطور که درمان ایدز رو تا 80 درصد پیدا کردیم.. همونطور که دنیای مجازی رو ساختیم.. و هزاران مورد دیگه.. پس بهتر نیست توی عصر روشنایی علم در عالم توهم و خیالات به سر نبریم..؟
قصد توهینی هم نداشتم و از روی دلسوزی تمام این متن رو نوشتم .. امیدوارم کسی دلخور نشده باشه ولی دوست دارم هرکی خوند به خودش واقع بینانه وقت بده و فکر کنه.. اگر تند هم برخورد کردم یا حرف زدم بدونید اخلاقم کمی جدیه و منو ببخشید دوستان.
صبحتون پیشاپیش بخیر
داستان قشنگی بود
فکر کنم زیادی ماهواره می بینی یا رمان می خونی