برگزیده های پرشین تولز

***رنج نامه من در دنیای مجازی***

19charge

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
27 دسامبر 2013
نوشته‌ها
46
لایک‌ها
22
محل سکونت
teh
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
امروز چیزی رو میخوام برای شما بگم که شاید کمتر کسی حسش کنه یا لمسش کنه ...چون تا دیدم همه توکارشون موفق هستند...
میخوام زندگی مجازی جدی خودم رو براتون شرح بدم ،جدی یعنی منظورم اینه زندگی مجازی که برای مطالب درسیم یا تحقیقم نت نمیومدم یا برای تفریح میومدم دیگه نبود ....
دقیقا از 6 سال پیش به صورت جدی زمان گذاشتم برای دنیای مجازی و وارد دنیای مجازی شدم که بتونم چیزهایی یاد بگیرم که به نفعم باشه ,یعنی چیزهای مفیدی یادبگیرم ...از راهنمایی بودم کامپیوتر داشتم و با اینترنت کار میکردم ولی نه بصورتی که وقت مفید بذارم مثلا از همون شش سال پیش با یک وبلاگی که خیلی دوسش دارم ولی یک سالی هست خیلی کمتر پست میذارم توش رو شروع کردم و وبلاگ نویسی و تعامل با وبلاگ نویسان و وبسایت ها را تجربه...

وقتی وارد دانشگاه شدم در رشته مهندسی کامپیوتر نرم افزار میگفتم حالا بعد دانشگاه وقت میذارم زبان برنامه نویسی یاد میگیرم ولی از همون موقع تک و توک مطلب میخوندم و از همه چیز ناخونک زدم ولی هیچ کدومو جدی شروع نکردم و هیچ کدوم رو حرفه ای دنبال نکردم... سال آخر دانشگاه فهمیدم که بهترین و طلایی ترین زمان زندگیم رو از دست دادم برای یادگیری حتی توی این دنیای مجازی پر از دوز و کلک و دروغ ...

تااینکه سال 90 بود که با یک انجمن دینی از همین طریق وبلاگم آشنا شدم و کلی توش فعالیت کردم و حتی مدیر دو از تالارهاش شدم و کلی اطلاعات دینیم و حتی کامپیوتریم بالا رفت ولی هنوزم حتی یک یوزر حتی متوسط هم نیستم حتی به عنوان یک مهندس کامپیوتر ...

کم کم در اونجا با دو نفر که میشه گفت حق گردنم دارن و همیشه ممنون دارشون هستم آشنا شدم در همون انجمن دینی که الان جز اولین سایت هاست...
و یک انجمن دینی جدید با نگاهی بازتر زدیم و هدفمند شروع کردیم و .... در حین کار ازین بزرگواران کلی چیز یاد گرفتم : هاستینگ و طراحی و کدنویسی و تلاش کردن رو ....

ولی بازم دانشم کافی نبود برای ورود به دنیای کار، خودم html ,css , photoshop رو توی همین دنیای مجازی یاد گرفتم و با تشویق خیلی دوستان کم کم پیش رفت کردم ...
ولی در این بین خیلی چیز ها رو هم از آدم های مجازی یاد گرفتم مذهبی و غیر مذهبی نداره چیزی که میگم رو لمس کردم که میگم ...{هرچند در دنیای واقعی بیشترن چون همین واقعی ها مجازی ها رو تشکیل میدن}

همه ی آدم ها اگر لطفی میخوان در حقت کنن باید حتما یک نفعی بهشون برسونی یا باید یک منفعتی داشته باشی....یا طرف اگر بهت پیشنهاد خوب کاری میده بدون که داره گولت میزنه خبری نیست ،مخصوصا این سایت های فروشگاهی من سرمایه و پس انداز هامو از دست دادم برای تبلیغ و زمان هایی که میتونستم بذارم و چیزی یاد بگیرم ولی رفت و دیگه بر نمیگرده ...من دیدم تا دروغ نگی تا سر کسی رو کلاه نذاری نمیتونی پیشرفت کنی چون آدم ها اینو میخواستن منم انجام ندادم و فقط سرمایه از دست دادم خیلی زیاد نبوده ولی بازم میشد از دست ندم ...و کافی هست بدونن دختر هستی شاید ساعت ها وقتت رو بگیره فقط برای اینکه میخواسته باهات حرف بزنه {اینقدر داغونن بعضی ها}...اگرم فقط بخوای حیطه ی کارت باهاشون حرف بزنی هزارتا فحش بارت میکنن و امل بودن میشه نثارت...هنوز فرق فضای کاری و چت کردن رو تشخیص ندادیم....

یادگرفتم چه تو دنیای مجازی چه واقعی تا سابقه کار نداشته باشی نمیخوانت ولی یه سوال دارم از کارفرماها پس من بی تجربه کی باید با سابقه و حرفه ای بشم تا وقتی کسی بهم فرصتش رو بهم نده؟!!!!

یادگرفتم یه بچه راهنمایی ابتدایی میاد بازار و تو سه ماه تعطیلاتش بازارو خراب میکنه میره و تمام مشتریان واقعی رو بی اعتماد میکنه و هیچ وقت به من تازه کار اعتماد نمیشه و هیچ وقت کارمم خوب باشه دیده نمیشه ....قیمت رو بیارم پایین بازارو خراب کردم اگر از زحمتی کشیدمم و روزها برای طرحمم زمان گذاشتم کدنویسی هم کردمم چشم پوشی نکنم فروش نمیره ...ولی در عوضش کارمم تصور میشه چیپ هست و بی ارزش میشه ....

یادگرفتم که توی این دنیا رغیب باید خراب کرد، باید تخریب کرد، اگر کار طرف خوب هست با اینکه مبتدی هست اونقدر خرابش کنم که بعدا پیشرفت نکنه رغیب بشه...یاد نگرفتم رفیق باشم بهش کمک کنم و درکنار هم کار کنیم ....حتی توی یک سایت دینی هم که همه اهل حق الناس هستند و میدونن تمسخر کار درستی نیست ولی اینکارو میکنند...هنوز برام سوال هست که اذیت و تمسخر چه لذتی داره که این کارو بیشترم تو سن های بین 14- 20 سال تو ایران به وفور دیده میشه....البته همه سن هست...

یه چیز دیگه ام یاد گرفتم برای اینکه پستم بالا بره توی یه انجمن شده طرف رو برای خریدم ازش سر کار بذارم بعد کلی چونه تو تاپیک بگم نه !!!یا دیگه کلا جواب طرفم ندم....یا سر کار گذاشتن رو کار لذت بخشی بدونم....
نمیدونم چرا توی این دنیای مجازی نصف آدم ها دنبال این هستند خودشون بالا برن و اصلا کسی رو بالا نبرن....

و اما آخر حرف هام آدم هایی هم بودن پاک و زلال بودن و دوست داشتن کمک کنند و واقعا هم همه جوره هم علمی هم سرمایه کاری کمک بودن مثل همون دو بزرگوار که هنوز ازشون ممنونم...
همین طور آدم های واقعا موفقی که برای یاد دادن از علم خودشون بخیل نبودن...


در آخر بعد شش سال تلاش کردن و مهارت کسب کردن و کار کردن میخوام بگم ،دنیای مجازی چون اونایی که بهم یاد داده بود رو همون نکات اخلاقی که گفتم رو رعایت نکردم کمتر دیده شدم و کمتر پیشرفت کردم ....و عدم اعتماد حرفه ای ها و فرصت دادن برای تازه کار هایی که بتونند شکوفا بشن ....

دوستان ممنونم که دقایقی حرف هامو شنیدین...

ولی اینو بدونیم خدا هر کاری میکنیم میبینه و هرکاری کنیم به خودمون برمیگرده یه روزی اگر کسی رو سرکار گذاشتیم اگر دروغ به کسی گفتیم اگر کسی رو تمسخر کردیم اگر کسی رو میتونستیم کمک کنیم نکردیم یا برعکس اگر کسی رو کمک کردیم و فرصت دادیم بهش یه روزی برای خودمونم اتفاق میفته...

اگر تا الان فکر نکرده بودیم همین الان فکر کنیم خدا به ذزه ذره ی کارهامون نظاره گره ....

با تشکر از همه ی عزیزان...

دلنوشته ی یک کاربر دنیای مجازی MehraboOn کاربری از سایت کامپیوتر تالک
 

مهین

Registered User
تاریخ عضویت
31 جولای 2014
نوشته‌ها
114
لایک‌ها
48
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
امروز چیزی رو میخوام برای شما بگم که شاید کمتر کسی حسش کنه یا لمسش کنه ...چون تا دیدم همه توکارشون موفق هستند...
میخوام زندگی مجازی جدی خودم رو براتون شرح بدم ،جدی یعنی منظورم اینه زندگی مجازی که برای مطالب درسیم یا تحقیقم نت نمیومدم یا برای تفریح میومدم دیگه نبود ....
دقیقا از 6 سال پیش به صورت جدی زمان گذاشتم برای دنیای مجازی و وارد دنیای مجازی شدم که بتونم چیزهایی یاد بگیرم که به نفعم باشه ,یعنی چیزهای مفیدی یادبگیرم ...از راهنمایی بودم کامپیوتر داشتم و با اینترنت کار میکردم ولی نه بصورتی که وقت مفید بذارم مثلا از همون شش سال پیش با یک وبلاگی که خیلی دوسش دارم ولی یک سالی هست خیلی کمتر پست میذارم توش رو شروع کردم و وبلاگ نویسی و تعامل با وبلاگ نویسان و وبسایت ها را تجربه...

وقتی وارد دانشگاه شدم در رشته مهندسی کامپیوتر نرم افزار میگفتم حالا بعد دانشگاه وقت میذارم زبان برنامه نویسی یاد میگیرم ولی از همون موقع تک و توک مطلب میخوندم و از همه چیز ناخونک زدم ولی هیچ کدومو جدی شروع نکردم و هیچ کدوم رو حرفه ای دنبال نکردم... سال آخر دانشگاه فهمیدم که بهترین و طلایی ترین زمان زندگیم رو از دست دادم برای یادگیری حتی توی این دنیای مجازی پر از دوز و کلک و دروغ ...

تااینکه سال 90 بود که با یک انجمن دینی از همین طریق وبلاگم آشنا شدم و کلی توش فعالیت کردم و حتی مدیر دو از تالارهاش شدم و کلی اطلاعات دینیم و حتی کامپیوتریم بالا رفت ولی هنوزم حتی یک یوزر حتی متوسط هم نیستم حتی به عنوان یک مهندس کامپیوتر ...

کم کم در اونجا با دو نفر که میشه گفت حق گردنم دارن و همیشه ممنون دارشون هستم آشنا شدم در همون انجمن دینی که الان جز اولین سایت هاست...
و یک انجمن دینی جدید با نگاهی بازتر زدیم و هدفمند شروع کردیم و .... در حین کار ازین بزرگواران کلی چیز یاد گرفتم : هاستینگ و طراحی و کدنویسی و تلاش کردن رو ....

ولی بازم دانشم کافی نبود برای ورود به دنیای کار، خودم html ,css , photoshop رو توی همین دنیای مجازی یاد گرفتم و با تشویق خیلی دوستان کم کم پیش رفت کردم ...
ولی در این بین خیلی چیز ها رو هم از آدم های مجازی یاد گرفتم مذهبی و غیر مذهبی نداره چیزی که میگم رو لمس کردم که میگم ...{هرچند در دنیای واقعی بیشترن چون همین واقعی ها مجازی ها رو تشکیل میدن}

همه ی آدم ها اگر لطفی میخوان در حقت کنن باید حتما یک نفعی بهشون برسونی یا باید یک منفعتی داشته باشی....یا طرف اگر بهت پیشنهاد خوب کاری میده بدون که داره گولت میزنه خبری نیست ،مخصوصا این سایت های فروشگاهی من سرمایه و پس انداز هامو از دست دادم برای تبلیغ و زمان هایی که میتونستم بذارم و چیزی یاد بگیرم ولی رفت و دیگه بر نمیگرده ...من دیدم تا دروغ نگی تا سر کسی رو کلاه نذاری نمیتونی پیشرفت کنی چون آدم ها اینو میخواستن منم انجام ندادم و فقط سرمایه از دست دادم خیلی زیاد نبوده ولی بازم میشد از دست ندم ...و کافی هست بدونن دختر هستی شاید ساعت ها وقتت رو بگیره فقط برای اینکه میخواسته باهات حرف بزنه {اینقدر داغونن بعضی ها}...اگرم فقط بخوای حیطه ی کارت باهاشون حرف بزنی هزارتا فحش بارت میکنن و امل بودن میشه نثارت...هنوز فرق فضای کاری و چت کردن رو تشخیص ندادیم....

یادگرفتم چه تو دنیای مجازی چه واقعی تا سابقه کار نداشته باشی نمیخوانت ولی یه سوال دارم از کارفرماها پس من بی تجربه کی باید با سابقه و حرفه ای بشم تا وقتی کسی بهم فرصتش رو بهم نده؟!!!!

یادگرفتم یه بچه راهنمایی ابتدایی میاد بازار و تو سه ماه تعطیلاتش بازارو خراب میکنه میره و تمام مشتریان واقعی رو بی اعتماد میکنه و هیچ وقت به من تازه کار اعتماد نمیشه و هیچ وقت کارمم خوب باشه دیده نمیشه ....قیمت رو بیارم پایین بازارو خراب کردم اگر از زحمتی کشیدمم و روزها برای طرحمم زمان گذاشتم کدنویسی هم کردمم چشم پوشی نکنم فروش نمیره ...ولی در عوضش کارمم تصور میشه چیپ هست و بی ارزش میشه ....

یادگرفتم که توی این دنیا رغیب باید خراب کرد، باید تخریب کرد، اگر کار طرف خوب هست با اینکه مبتدی هست اونقدر خرابش کنم که بعدا پیشرفت نکنه رغیب بشه...یاد نگرفتم رفیق باشم بهش کمک کنم و درکنار هم کار کنیم ....حتی توی یک سایت دینی هم که همه اهل حق الناس هستند و میدونن تمسخر کار درستی نیست ولی اینکارو میکنند...هنوز برام سوال هست که اذیت و تمسخر چه لذتی داره که این کارو بیشترم تو سن های بین 14- 20 سال تو ایران به وفور دیده میشه....البته همه سن هست...

یه چیز دیگه ام یاد گرفتم برای اینکه پستم بالا بره توی یه انجمن شده طرف رو برای خریدم ازش سر کار بذارم بعد کلی چونه تو تاپیک بگم نه !!!یا دیگه کلا جواب طرفم ندم....یا سر کار گذاشتن رو کار لذت بخشی بدونم....
نمیدونم چرا توی این دنیای مجازی نصف آدم ها دنبال این هستند خودشون بالا برن و اصلا کسی رو بالا نبرن....

و اما آخر حرف هام آدم هایی هم بودن پاک و زلال بودن و دوست داشتن کمک کنند و واقعا هم همه جوره هم علمی هم سرمایه کاری کمک بودن مثل همون دو بزرگوار که هنوز ازشون ممنونم...
همین طور آدم های واقعا موفقی که برای یاد دادن از علم خودشون بخیل نبودن...


در آخر بعد شش سال تلاش کردن و مهارت کسب کردن و کار کردن میخوام بگم ،دنیای مجازی چون اونایی که بهم یاد داده بود رو همون نکات اخلاقی که گفتم رو رعایت نکردم کمتر دیده شدم و کمتر پیشرفت کردم ....و عدم اعتماد حرفه ای ها و فرصت دادن برای تازه کار هایی که بتونند شکوفا بشن ....

دوستان ممنونم که دقایقی حرف هامو شنیدین...

ولی اینو بدونیم خدا هر کاری میکنیم میبینه و هرکاری کنیم به خودمون برمیگرده یه روزی اگر کسی رو سرکار گذاشتیم اگر دروغ به کسی گفتیم اگر کسی رو تمسخر کردیم اگر کسی رو میتونستیم کمک کنیم نکردیم یا برعکس اگر کسی رو کمک کردیم و فرصت دادیم بهش یه روزی برای خودمونم اتفاق میفته...

اگر تا الان فکر نکرده بودیم همین الان فکر کنیم خدا به ذزه ذره ی کارهامون نظاره گره ....

با تشکر از همه ی عزیزان...

دلنوشته ی یک کاربر دنیای مجازی MehraboOn کاربری از سایت کامپیوتر تالک
والا به من ثابت شده که واقعأ فقط نظاره گره، و سرکوبگر، چیز بهتری ندیدم، ایشا... شما خیر ببینید
 

PG co

Registered User
تاریخ عضویت
24 جولای 2013
نوشته‌ها
519
لایک‌ها
660
شما حرفهاتون دو پهلوست
 

Araturkey

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 ژانویه 2015
نوشته‌ها
49
لایک‌ها
13
سن
39
محل سکونت
ترکیه
سلام من که از نوشته درست چیزی سر در نیاوردم!! البته شاید مشکل از ذهن خسته بندست.
فقط چند کلام :
منم مدت 10 سالی کمتر و بیشتر در این حوزه فعالم با بعضی از حرفاتون موافقم و با بعضی از حرفاتون هم مخالف.
بنظر من موفق شدن در هر کاری برداشتن گام اول مهم ترین اصله منظورم از گام اول روزی که شروع میکنید نیست بلکه زمانی هست که تصمیم قاطع و جدی میگیرید برای رسیدن به هدف و خواستتون. خب در دنیای مجازی ( منظورم ارایه خدمات در حوزه وب و ..) هم نقاط مثبتی داره هم منفی که اگر آگاهانه پیش برید میتونید از هر دو نکته مثبت و منفی به نفع خودتون استفاده کنید.
مهم نیست که تازه کار هستید در این حوزه اعتماد به دست آوردنیه یعنی باید اعتماد کاربران و مشتریان احتمالیتون رو بدست بیارید خود شما! یه جا در مورد افرادی با سن کم که میان بازار رو خراب میکنند فرمودید ، این حقیقته بله ولی تاثیری در کار شما نخواهد داشت . خب برای رد کردن مرحله تازه کار به فردی با سابقه خودتون باید مسیر خودتون رو مشخص کنید و این بدون صبر و تحمل و نظم بدست نمیاد.
یه مثال از خودم : من زمانی که تازه شروع کردم در زمینه های بین المللی در زمینه های تخصصم فعالیت کنم خیلی مشکلات زیادی داشتم از مشکلات زبان گرفته تا اینکه چجوری به مشتری ثابت کنید که شما توانایی دارید اون کارو به بهترین نحو براش انجام بدید(حالا بماند بغیر از مشکلات ایرانی بودن! ) منی که همه رزومم تا الان پروژه های فارسی بود عملا برای یه مشتری خارجی هیچ رزومه ای نداشتم . اولین مشتری من یه فرد بلژیکی بود یه سفارشی داشت که حدود 50-60 نفر که شاید یه تعدادش مثل من تازه کار بودن یعنی نظر و پروژه تمکیل شده ای در اون سایت تا حالا نداشتن و بیشترش کسانی بودن که مثلا حتی یکیشون 2700 پروژه تکمیل شده با نتایج مثبت داشت. خوب من چه شانسی داشتم بنظرتون؟؟ ولی فکر کردم اومدم یه پیغام خصوصی برای اون فرد فرستادم و صادقانه گفتم من تجربه چند ساله دارم در این تخصص ولی رزومه ندارم به این دلیل و در این سایت هم تازه کار و یه پیشنهاد دادم ، من اتود و طرح اولیه رو میزنم اگر خوشت اومد با من کار کن با فلان قیمت( تازه قیمت هم پایین ندادم،یه قیمت استاندارد ) چند ساعت نشد جوابم رو داد و با هم گفتگو کردیم اولش گفت من تا الان با با تجربه ها هم زیاد کردم که کلی سابقه کار داشتن چشمم آب نمیخوره بتونیم با هم کار کنیم ولی اگر به خودت مطمعنی باشه دو روزه یه طرح بزن با این جزییات نشونم بده . خب منم بدون اینکه مبلغی دریافت کنم طرح اولیه که حدود 30 درصد کار بود رو انجام دادم توی 1 روز ولی بهش نشون ندادم و قبل دو روز گفتم نیم روز دیگه وقت لازم دارم( با اینکه کار تموم بود) و بعد از دو روز و نیم طرح رو بهش ارایه دادم و موفق شدم پروژه رو براش انجام بدم. میخواستم اینو بگم مهم نیست تازه کاریم یا افراد با سابقه زیادی در این بازار هستند و افرادی هم هستند که بازار رو خراب میکنن این خود ما هستیم که میتونیم کارو به دست بیاریم و یا از دستش بدیم. شانس ما از افراد با سابقه شاید مقداری کمتر باشه ولی من میتونم بگم زیاد در گرفتن یه پروژه تاثیری نداره . قدرت راضی کردن مشتری یا بهتر بگم تبدیل کاربر به مشتری ربطی به سابقه نداره میتونه یه علم باشه که همه ما در بدست آوردن اون علم شانس برابری داریم.
ببخشید اگر زیادی صحبت کردم و شایدم من منظور تاپیک رو درست متوجه نشده بودم و کلا مطالبم بی ربط بود.
یادتون باشه با سو استفاده از مشتری و دروغ بهش چیز زیادی نصیبمون نمیشه چه در کوتاه مدت چه در بلند مدت ، یعنی اون چیزی که میبازیم بیشتر از چیزی که بدست میاریم.
به امید موفقیت همه انسانهایی که درستی رو سر لوحه کارشون قرار میدن.
 

masoud.vernal

Registered User
تاریخ عضویت
13 مارس 2013
نوشته‌ها
2,568
لایک‌ها
506
مطالبتون واقعا عالی بود
ممنون که نوشتید . . .
 
بالا