برگزیده های پرشین تولز

مشاعره!!!

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گِل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا

یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

مولوی
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر

کان چهره مشعشع تابانم آرزوست

مولوی
 

hadiforever

Registered User
تاریخ عضویت
18 ژانویه 2014
نوشته‌ها
464
لایک‌ها
815
محل سکونت
دیار ترس وحماقت
ترا آرام و با تیمی پزشکی
میان دست نرسان آفریدند
ولی منرا پس از پنچر نمودن
همانجا پشت نیسان آفریدند
ترا در یک اتاق فن کوئل دار
درست مانند انسان آفریدند
مرا شرمنده کرده دربیابان
به آسانی به آنسان آفریدند
مرا پشت کپر هایی قراضه
ترا در برج ساسان آفریدند
برایت کلفت و نرس و ندیمه
برایم کک و ساسان آفریدند
مرا از بچه های سرتق ده
ترا از بچه لوسان آفرید
برای من شتر را زین نمودند
ترا با نو عروسان آفریدند
مرا ای غربتی، ای بی کس و کار
ترا از سرشناسان آفریدند
برایت حج واجب، حج عمره
به من فوقش خراسان آفریدند
برای من سماور- آب – جارو
ترا ست با رئیسان آفریدند{همکار انجمنی دیگه}
برای تو سه تا ماشین دو ویلا
مرا از آس و پاسان آفریدند
من و تو هر دو را با شکل انسان
ولی هر یک به یک – سان آفریدند
تفاوت hadi for ever با wonnin
 

L.i.o.N

Registered User
تاریخ عضویت
25 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
574
لایک‌ها
194
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
 

hadiforever

Registered User
تاریخ عضویت
18 ژانویه 2014
نوشته‌ها
464
لایک‌ها
815
محل سکونت
دیار ترس وحماقت
یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهد
مثل یک عاشق دیوانه تو را می خواهد
گاه با یاد تو زانو به بغل می گیرد
خاطراتش شده افسانه ، تو را می خواهد.
 

L.i.o.N

Registered User
تاریخ عضویت
25 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
574
لایک‌ها
194
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
 

L.i.o.N

Registered User
تاریخ عضویت
25 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
574
لایک‌ها
194
ما را که درد عشق و بلای خمار کشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند
 

hadiforever

Registered User
تاریخ عضویت
18 ژانویه 2014
نوشته‌ها
464
لایک‌ها
815
محل سکونت
دیار ترس وحماقت
ديد مجنون را يکي صحرانورد
در ميان باديه بنشسته فرد
ساخته بر ريگ ز انگشتان قلم
مي‌زند حرفي به دست خود رقم
 

signall

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 نوامبر 2015
نوشته‌ها
262
لایک‌ها
3,742
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید....... قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطرۀ آبم که در اندیشۀ دریا

افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

فاضل نظری
 

hadiforever

Registered User
تاریخ عضویت
18 ژانویه 2014
نوشته‌ها
464
لایک‌ها
815
محل سکونت
دیار ترس وحماقت

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
پروین

تو چه کردی که دلم را به تنم لرزاندی
یک شبه آمدی وُ در دلم عُمری مانـدی
 

behhnamm

Registered User
تاریخ عضویت
14 مارس 2015
نوشته‌ها
123
لایک‌ها
544
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض........پادشاهی کامران بود از گدایان عار داشت
 
بالا