برگزیده های پرشین تولز

متن های خواندنی

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
[emoji177]حرف هايي كه ميزنيم،،،، دست دارند!!!
دست های بلندی كه گاهی،
گلويی را می فشارند
و نفس فرد را می گيرند !!!

حرف هايي كه ميزنيم،،،پا دارند !!!
پاهای بزرگی كه گاهی،
جايشان را روی دلی مي گذارند
و برای هميشه مي مانند !!!

حرف هايي كه ميزنيم ،،، چشم دارند !!!
چشم های سياهی كه،
گاهی به چشم های دیگران نگاه میكنند،
و آنها را در شرمی بیکران فرو ميبرند !!!

پس

[emoji118]مراقب حرفهايي كه ميزنيم باشيم
زيرا
سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوار تر است !!!

فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
[emoji253]مواظب همدیگه باشیم !


[emoji177]از یه جایی بــه بعد...............دیگه بزرگ نمیشیم؛ پیر میشیم[emoji261][emoji254]

[emoji177]از یه جایی بــه بعد.............. دیگه خسته نمیشیم؛ می بُرّیم [emoji261][emoji254]

[emoji177]از یه جایی بــه بعد..............دیگه تکراری نیستیم؛ زیادی هستیم...!![emoji261][emoji254]

پس قدر خودمون ، خانواده مون ، دوستانمونو، زندگیمونو و کلأ حضور خوشرنگ مون رو تو صفحهء دفتر وجود بدونیم... محبت تجارت پایاپای نیست٫
چرتکه نیندازیم که من چه کردم وتودرمقابل چه کردی!
بیشمار محبت کنیم....
حتی اگربه هردلیلی کفه ترازوی دیگران سبک تر بود[emoji261][emoji254]

فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
گاهی دلم می گیرد
از آدم هایی که در پس نگاه سردشان با لبخندی گرم فریبت می دهند
دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمی کند
......و نوری که تاریکی می دهد
ازکلماتی که چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند
دلم می گیرد
از سردی چندش آور دستی که دستت را می فشارد
و نگاهی که به توست و هیچ وقت تو را نمی بیند
كوچه ها را بلد شدم..
خیابانها را..رنگها را..
جدول ضرب را..و دیگر در هیچ راهی گم نمیشوم،اما...هنوز میان آدمها گم میشوم....
مــــــــــــــــــــن آدمهــــــــــــــــا را بلــــــــــــــــــد نیســـــــــــــــــــــتم...

فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
آن كس كه حق با اوست،
عریان و بی‌حفاظ چنان است كه،
گویی جوشنی از پولاد بر تن دارد،،

و آن كس كه حق با او نیست،
و جور و ستم دلش را تباه كرده است،
هر چند كه خود را به هزار جوشن مجهز كند،
همچنان زخم پذیر و برهنه است،،

شکسپیر

فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ
ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻦ
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﺳﺖ
ﺫﻫﻨﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ
ﺧﻮﺑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﭘﺮ ﻧﮑﻦ
ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ
ﻗﺸﻨﮕﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﻧﺒﻨﺪ
ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ
ﻧﺎﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﻧﺮﻧﺞ

سکوت عاشق
در جفای معشوق
یعنی #پاس حرمت عشق!

فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
"الگوی زیبایی برای دیگران باش"
سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد.
از عقیده برایش نگو! بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو! بگذار آن را جلوی چشمش ببیند.
از اخلاق برایش نگو! بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد.
از تعهد برایش نگو! بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد.
"بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند نه با حرفهایی که درباره ی خودت میزنی!

فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

kyle

مدیر بورس و بانکداری
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,432
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
من
جمله هایی را که آخر آن ها نقطه می گذارند، دوست دارم
به نقطه که می رسی انتظار به پایان می رسد
همه چیز تمام می شود
خیالت راحت است
نه دلهره ای نه دغدغه ای
نه نگرانی و نه اضطرابی حتی
خودت می مانی و آخر خط و یک نقطه که تکلیف همه چیز را روشن کرده است
نه بلا تکلیف می مانی که کسی بیاید یا نیاید که بخواهد توضیحی بدهد یا ندهد ،
دلشوره ی اما و اگرش را نداری دیگر..
دل نگران نیستی که هر کس به میل خود ، هر جور که دلش خواست تفسیرش کند و هربار دلت هری بریزد پایین ...
بعد از آن نه فلشی ست و نه علامتی که بخواهد به چپ و راست بچرخاندت یا دور خودت تاب ات دهد....
گیج نمی شوی ،
کلاف سردرگمی را نمی مانی
نقطه ها روراست اند و بی ریا
تو را
مثل نقطه ای که بعد از "دوستت دارم" می گذاری ،
دوستت دارم.
@Pat00gh❤️❤️
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
این روزها فهمیدم که در هیچ قابی نمی گنجم
اما این تقصیر من نیست شاید هم...
اما ایستاده ام تا تمامی امروز را نگاه کنم
کسی چه می داند شاید فردا لحظه ای که هیچ کس انتظار ندارد پرواز کنم...
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
چمدانم خالی بود

تو که می دانستی جایی نمی روم

فقط منتظر بودم بگویی بمان

بعد از ان شب

چمدانم را ذره ذره پر کردم

دیگر می دانستم خواستن برای ماندن کافی نیست...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
همیـــــــشه آنچه ڪه درباره "من"
میدانی باورڪن.
نه آنچه ڪه پشت سر"من"
شنیده ای
"من"همانم ڪه دیده ای...
نه آنڪه شنیده ای.

✍ " چارلی چاپلین "




فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
[emoji173]️

گاهی باید رد شد، باید گذشت؛
گاهی باید در اوج نیاز نخواست...
گاهی باید کویر شد و با همه ی تشنگی
منت هیچ ابری را نکشید...
گاهی برای بودن باید محو شد، باید نیست شد
گاهی برای بودن، باید نبود...
گاهی باید چترت را برداری و رهسپار کوچه هایی شوی
که مدت هاست هیچ رهگذری از آن عبور نکرده.
گاهی باید نباشی...

[emoji185] سید علی صالحی

[emoji173]️ [emoji172]

فرستاده شده از LG-D618ِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
هر کے گفته با پول نمیشه
عشق رو خرید؛
مشخصا به قدر کافے
پول نداشته..!!

#رابرت_دنیرو

فرستاده شده از SM-J710Fِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
[emoji255][emoji255][emoji255]
در حوالی این دنیا؛
نه صادق به زندگی هدایت شد،

نه فروغ از ناامیدی به امید رسید،

و نه سهراب قایقی ساخت تا به شهر رویاهایش رسد!

قلم و کاغذ کارشان بازیست با ذهن،
تا روزمان را به شب و ماهش دلخوش کنند!

خوشبخت باشید...
همان باشید که میخواهید.
اگر دیگران آن را دوست ندارند.
بگذارید دوست نداشته باشند.
ولی تو همیشه همانی باش که خودت دوست داری...
[emoji255][emoji255][emoji255]

فرستاده شده از SM-J710Fِ من با Tapatalk
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
اگر نمیتوانی به کسی امید بدهی
ناامیدش نکن!!!

اگر شنونده خوبی هستی
رازدار خوبی هم باش!!!!

اگر نمیتوانی زخمی را مرحم بکنی
نمک هم نباش!!

یک کلام!
مهربان باش...

[emoji92]
 

kyle

مدیر بورس و بانکداری
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,432
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
گاهی نه آشنا درد را می فهمد...
نه حتی صمیمی ترین دوست....
نه حتی اونی که همه وجودته....
گاهی باید تنهایی،درد را فهمید...
تنهایی خلوت کرد...
تنهایی آرام شد....
و تنها خدا میداند....
چه میگذرد در دلت....?

++++++++++++++++++++++++++++++
روي ویترین یک کتابفروشی در شهر رم نوشته شده:
"همه عشقی چون رومئو و ژولیت می خواهند، بدون آن که بدانند این عشق فقط 3 روز دوام داشت و جان 6 نفر را گرفت.
لطفاً کتاب بخرید و بخوانید."

https://telegram.me/pat00gh/1615
 

kyle

مدیر بورس و بانکداری
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,432
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
باورت بشود يا نه، روزی می‌رسد
که دلت برای هيچ کس به اندازه من، تنگ نخواهد شد.
براي نگاه کردنم، خنديدنم و حتــی اذيت کردنم!
برای تمامِ لحظاتى که در کنارم داشتی،
روزی خواهد رسيد که در حسرتِ تکرار دوباره من خواهی بود.
می‌دانم روزی که نباشم هيچـــکس، تکرارِ من نخواهد شد...!
 

equinoxx

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2014
نوشته‌ها
65
لایک‌ها
173
سن
33
محل سکونت
اصفهان
همیشه افراد ساکت را دوست داشته ام : هیچگاه نمیفهمی در حال رقصیدن در رویای خویشند ، و یا سنگینی بار دنیا را به دوش میکشند.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
من زنم؛

و به همان اندازه از هوا سهم می برم
که ریه های تو...
میدانی
درد آور است من آزاد نباشم
که تو به گناه نیفتی
قوس های بدنم به چشم هایت
بیشتر از تفکرم می آیند
دردم می آید
باید لباسم را
با میزان ایمان شما تنظیم کنم..!

#سیمین_دانشور
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
اهل دلی چه زیبا می گفت:
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!

ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!

من می مانم و خدا.....
با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو ترسانده اند..
چرا...؟
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ﻣﻴﺪﺍنے ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﻮﺳـہ جہاﻥ ﭼﮕﻮنہ ﮐﺸﻒ ﺷﺪ؟
ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎے ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻗﺪﻳﻢ
ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩے ﭘﻴﻨـہ ﺩﻭﺯ
ﻳﮏ ﺭﻭﺯ بہ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺳـہ ﺭﺍ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻧﺪ !
ﻣﺮﺩ ﺩﺳﺘـہـﺎﻳﺶ بہ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ
ﺗﮑـہ ﻧﺨـے ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮐَﻨـﺪ
بہ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ :
ﻟﻄﻔﺎ ﺍﻳﻦ ﻧﺦ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺭﻭے ﻟـﺐ ﻣﻦ ﺑﺮﺩﺍﺭ ..
ﺯﻥ ﻫﻢ ﺩﺳﺘـہـﺎﻳﺶ بہ ﺳﻮﺯﻥ ﻭ ﻭﺻﻠـہ ﺑﻮﺩ !
ﺁﻣﺪ کہ ﻧﺦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟـﺐ ﻫﺎے ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ
ﭼﻮﻥ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻨﺪ ﺑﻮﺩ
ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﺎ ﻟـﺐ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ !
ﺷﻴـﺮﻳـﻦ ﺑﻮد ..
ﺍﺩﺍﻣـہ دادند .. !

#سال_بلوا
#عباس_معروفے
 
بالا