از همه جا - اخبار بازيهاي كامپيوتري

[خوبی کن]

بازيهای سال ۲۰۰۴

بعد از گذشت ۴۰ روز اكثر بازيهای زيبايی كه در انتظار آنها بوديم به بازار آمدند و می توان گفت كه موفق ترين بازيهای امسال نيز در طی همين مدت وارد بازار شدند اما ساير بازيها و ورود آنها به بازار در سال ۲۰۰۴ به وقوع خواهد پيوست كه از جمله بازيهايی که در اين سال منتظرشان خواهيم بود می توان به :

۱.Half Life 2 اين بازی قرار بود در حدود ۴۰ روز پيش وارد بازار شود اما در روز ورود شرکت VU Games ناشر بازی اعلام کرد كه انتشار بازی تا چهارمين ماه سال ۲۰۰۴ به تاخير افتاده است و می توان گفت که ناگهانی ترين خبر در آن زمان به تاخير افتادن اين بازی بود.از مهمترين مسايلی كه ميتوان در مورد اين بازی گفت آن است كه گرافيك بازی به طور شگفتی در سطح بالا قرار دارد و از موتورهای گرافيكی بسيار قوی در ساخت بازی استفاده شده است كه در اين مورد در آينده بيشتر صحبت خواهيم كرد.

۲.Rise Of Nations:Throne And Patriots شركت Microsoft بعد از موفقيت رويايی اين بازی اعلام کرد كه نسخه ديگری از آن كه بيشتر حالت يك اضافه شونده را دارد در دو ماه اول سال ۲۰۰۴ به بازار روانه خواهد شد.از مهمترين ويژگيهای اين نسخه از بازی می توان به ۶ قوم جديد و ۲۰ نوع سرباز جديد اشاره كرد.

۳.Driver 3 مهيج ترين بازی سال ۲۰۰۰ باز ميگردد اين بار با چهره ای كاملا متفاوت و شگفت انگيز ، اين نسخه از بازی در سبكی بين بازيهای ماشين سواری و بازيهای اكشن و بيشتر در سبك بازی GTA در دست ساخت می باشد،اين بازی نيز در ششمين ماه سال ۲۰۰۴ روانه بازار می شود.

۴.The Sims 2 اين بازی كه از طرفداران بسياری برخوردار است بعد از آنكه بيش از ۵ اضافه شونده را برای نسخه اول خود ارايه كرد حالا با نسخه ای كاملا متفاوت در ماه سوم سال ۲۰۰۴ به بازار خواهد آمد.
bazirayaneh

 

[rammstein_persia]

يه خبر خوب اينكه شركت SEGA شعبه اوپا اعلام كرد بزودي بازي Sonic Adventure DX رو براي PC به بازار ميده.تاريخ به بازار اومدن اين بازي احتمالا بهار امسال (2004) خواهد بود.
اين بازي كه اسم كاملش هست Sonic Adventure DX Director's Cut اوايل امسال براي دستگاه Game Cube به بازار اومد و در واقع ورژني از بازي اصلي Sonic Adventure دستگاه Dreamcast خواهد بود.

 

[خوبی کن]

مشتاقان Xbox به يک ميليون نفر رسيدند

شرکت مايکروسافت اعلام کرد که انتظار مي رود تا پايان نيمه اول سال ميلادي 2004 بيش از يک ميليون نفر با استفاده از کنسول Xbox به انجام بازيهاي کامپيوتري بپردازند.

 

[Sassan]

مشتاقان Xbox به يک ميليون نفر رسيدند

شرکت مايکروسافت اعلام کرد که انتظار مي رود تا پايان نيمه اول سال ميلادي 2004 بيش از يک ميليون نفر با استفاده از کنسول Xbox به انجام بازيهاي کامپيوتري بپردازند.

Mine got rueined for no reason, it was after 5 months. so I had to send it back to Microsoft at Vancover. When ever u buy xbox buy it with the extended warranty.​

 

[خوبی کن]

Runaway بازگشت بي سر و صداي تپه خاموش


اين بازي 3 ماه پيش وارد بازارها شد و هم اکنون در بيشتر بازارهاي فروش CDايران هم وجود دارد.
بازي Runaway با توجه به اين که runaway يک صفت است و با فعل run away تفاوت دارد و مي توان آن را فراري ترجمه کرد، در 3 CD عرضه شده و به دليل گرافيک انيميشني دو بعدي اش احتياج به رايانه چندان قدرتمندي براي اجرا ندارد.
داستان بازي مربوط به يک دانشجوي فيزيک به نام برايان است ، که براي تحصيلات تکميلي خود در دانشگاه برکلي پذيرفته مي شود؛ ولي درست همان شبي که به سمت برکلي راه مي افتد، با خودروي خود به يک دختر جوان به نام جينا مي زند و مجبور مي شود او را براي درمان به يک بيمارستان ببرد، ولي در بيمارستان متوجه مي شود جينا از سوي عده اي آدم کش در حال تعقيب است.
به اين ترتيب ، برايان درگير يک ماجراي پليسي ، مافيايي پيچيده مي شود، که در آن پاي مقدار زيادي پول در ميان است.
داستان بازي به اندازه کافي جالب است و بازي فراري را به يک بازي ماجرايي درجه يک تبديل مي کند؛ اما جدا از داستان ، روند بازي نيز بسيار مناسب است.
کنترل بازي با موس و 2 دکمه روي آن انجام مي شود. براي کساني که مي خواهند فراري را بازي کنند، بايد بگوييم دکمه سمت راست موس ، عملي را که مي خواهيد انجام دهيد (مانند برداشتن چيزها يا بررسي کردن آنها) تغيير مي دهد.
خوشبختانه برايان مانند تمام شخصيت هاي بازيهاي ماجرايي مي تواند به طور جادويي تعداد نامحدودي اشياي بزرگ و کوچک را حمل کند و هيچ گونه محدوديتي براي برداشتن آيتمها در بازي نيست.
بازي فراري در مقايسه با بهترين هاي اين سبک ، مانند جزيره ميمون ها، نقاط ضعف زيادي دارد. اولين آنها، کوتاه بودن بازي است. فراري در کل از 6 بخش تشکيل شده ، که 4تاي آن بسيار کوتاه است ، مثلا بخش اول بازي در بيمارستان است و شما مي توانيد تنها در 3 اتاق رفت و آمد کنيد، ولي اين کوتاه بودن دليل نمي شود که بازي ساده باشد. بر عکس بازي فراري يکي از مشکل ترين بازيهاي ماجرايي به شمار مي آيد.
همه مکانهاي بازي جاهايي هستند که بسيار شلوغ و به هم ريخته اند و شما براي گشتن کامل صحنه و پيدا کردن آيتمهايي که در ميان اين شلوغي به دردتان مي خورند، بايد زمان زيادي صرف کنيد.
بيشتر سختي بازي مربوط به همين اشيايي مي شود، که جلوي چشم نيستند و بعد از گشتن پيکسل به پيکسل صفحه مونيتور رو به رويتان مي توانيد آنها را پيدا کنيد. همچنين در بازي فراري خبري از معماهاي منطقي نيست.
بيشتر معماهاي بازي مربوط به پيدا کردان اشيا و کشف راه استفاده مناسب از آنهاست. به ياد داشته باشيد، ممکن است بعضي آيتمها بعد از انجام کارهاي مخصوصي يا افتادن اتفاق خاصي ، قابل دسترسي باشند پس هميشه بعد از يک اتفاق مهم در بازي ، دوباره برگرديد و جاهايي را که قبلا گشته بوديد جستجو کنيد.
اما بايد از گرافيک 2 بعدي زيباي بازي هم بگوييم ، که هيچ وقت باعث نمي شود شما از گشت و گذار در جستجوي سر نخ براي ادامه کار خسته بشويد.
دقت بسيار زيادي در طراحي هر کدام از صحنه هاي بازي به کار رفته است.
ظاهر کارتوني شخصيت هاي بامزه بازي بسيار خوب از کار در آمده اند و هر از گاه ، بعد از انجام دادن کارهاي مهم هر مرحله ، انيميشن هاي زيبايي به شما نشان داده مي شود.
صداهاي اين شخصيت ها هم بسيار مناسب است بد نيست اشاره کنيم که براي تمام کردن بازي فراري بايد به زبان انگليسي تسلط داشته باشيد، چون در بازي کار ديگري غير از صحبت با افراد براي پيدا کردن سر نخ بعدي نداريد.


سيد طه رسولي
jamejam

 

[خوبی کن]

مخمصه سربازان احساساتي

بدون شک متال گير يکي از بهترين بازيهاي کنسول براي پلي استيشن است.
متال گير سال 2000 به وسيله هيدئو کوجيو (Hideo kojima) ساخته و سال 2001به عنوان بهترين بازي انتخاب شد.
ويژگي هاي اين بازي در بيشتر بازيهاي پلي استيشن ديده نمي شود.
متال گير يک بازي اکشن است ولي در آن سعي شده خشونت اين نوع بازيها به کمترين حد برسد، به همين دليل در تمام مدت بازي ، شخصيت آن يک سلاح بي هوش کننده دارد و همچنين اگر تعداد کمتري از سربازان دشمن کشته شوند، امتياز محسوب مي شود.
قوت اين بازي فقط به خاطر بالا بودن گرافيک نيست ، بلکه داستان ، شکل و قابليت هاي آن هم تا حدود زيادي متفاوت است.
در متال گير هر کاري ممکن است. مي توان سرباز دشمن را گروگان گرفت و از او مهمات و کمکهاي اوليه به دست آورد. در بعضي قسمتها ممکن است سرباز در حال گوش کردن موسيقي باشد که دراين صورت ديگر صدايي را نمي شنود. مي بينيد که سربازهاي اين بازي واقعا احساساتي هستند. همچنين سربازان در اين بازي مي توانند به لوله هاي بخار شليک کنند(در هر زاويه اي) و لامپها را بشکنند تا محيط تاريک و مناسب عمليات نفوذي شود.
ويژگي جالب اين بازي گشت زدن سربازها است ؛ البته آنها حتي در حد يک رفت و برگشت هم حرکت تکراري انجام نمي دهند، بلکه خسته مي شوند، خميازه مي کشند، با هم صحبت و يا نرمش مي کنند، همچنين هنگام تيراندازي اگر به هر قسمت از بدن سربازها شليک شود عکس العمل آنها متفاوت است ، مثلا ممکن است از يک نوع مسکن استفاده کنند و با دوربين محل شليک گلوله را بررسي کرده ، سپس وضعيت خود را به پايگاه اطلاع بدهند.
در اين بازي براي جلوگيري از خستگي و يکنواختي ، در زمانهاي معين بعضي از قسمتهاي بازي ، ادامه آن به صورت فيلم ديده مي شود.
اين فيلمها چند ويژگي دارند، اول اين که گرافيک تصويري آنها با گرافيک بازي تفاوت چنداني ندارد تا روند تصويري بازي يکنواخت باشد و دوم اين که دوربين و زاويه حرکت آن به زيبايي طراحي شده و اين امکان هم وجود دارد که در همان زاويه در حين حرکت ، دوربين روي يک بازيکن زوم شود، شخصيت ها دقيق و کارآمد طراحي شده اند و تضادهايي با يکديگر دارند که زيبايي بازي را بيشتر کرده است.
همچنين شخصيت اصلي بازي در بخش دوم تغيير مي کند و اسنيک (کماندوي استثنايي) به عنوان مکمل و کمک جک (شخصيت دوم ) ظاهر مي شود.
گرافيک متال گير، تا حدود زيادي موفق است ، طوري که در صحنه تمام اشيائ با جزييات کامل و شبيه شکل طبيعي و واقعي آنها ديده مي شوند؛ همچنين مي توانيم در صفحه بازي اثرگذار باشيم ، ظرفها را بشکنيم تا غذا و نوشيدني دشمن را نابود، به هر چيز شليک و با زاويه هاي ديد مختلف به اين ور و آن ور نگاه کنيم.
زاويه دوربين در اين بازي به 3 شکل ديده مي شود. اول دوربين اصلي بازي است که در آن اسنيک به طور کامل ديده مي شود و حرکت و محل اين دوربين نسبت به صحنه بازي متغير است.

دوم زاويه ديد اول شخص است که با اين زاويه مي توان به همه جا نگاه کرد.
سومين زاويه وقتي ايجاد مي شود که اسنيک به ديوار يا جاي ديگري تکيه کند. در اين زاويه مي شود منطقه را براي بررسي زير نظر گرفت.
ويژگي ديگر دوربين اين بازي ، اثر آن بر چشم اسنيک است ، طوري که وقتي اسنيک از محيط زير آب به سطح مي آيد، قطرات آب روي شيشه دوربين مشخص است و اگر از محيط بالا وارد عرشه کشتي شود تا چند ثانيه تصوير او کمي مه آلود و کم نور به نظر مي رسد.
در متال گير، بخشها و امکانات زيادي در اختيار بازيکن است که به دو قسمت سلاحها و تجهيزات تقسيم شده اند. در قسمت تجهيزات به چند وسيله مي شود اشاره کرد که دوربين عکاسي يکي از آنهاست.
با اين دوربين از هر نقطه بازي مي شود عکس يادگاري با کيفيت مناسب گرفت و بعد آن را نامگذاري کرد يا رنگ آن را تغيير داد؛ همچنين عينکهاي مادون قرمز و ديد بخشهاي مختلف بازي پيدا مي شود. 2 قسمت جالب ديگر بانداژ براي بند آوردن خونريزي است.
گاهي حتي موقع تيراندازي با تفنگ دوربين دار، دست اسنيک مي لرزد و صداي قلب او شنيده مي شود. در اين موقع از يک قرص ترکيبي براي آرامش اعصاب استفاده مي کنيم و يا اگر به مدت طولاني در محيط سرد و باراني بايسيتم يا به عبارت بستر اسنيک بايستد، حتما سرما مي خورد. در اين موقع هم بايد از دارو استفاده کنيم.
يکي ديگر از بخشها کارتن است ، که براي مخفي شدن در منطقه هاي انبار استفاده مي شود، ولي نبايد جلوي ديد دشمن با آن حرکت کرد، زيرا اگر يکي از سربازان مشکوک شود، کارتن را برمي دارد و اسنيک شناسايي مي شود، در اينجا مي توانيم به بي سيم سرباز شليک کنيم تا زمان براي فرار داشته باشيم و او مجبور مي شود خود را به سرباز ديگري برساند و با بي سيم او، گروه ضربت را مطلع کند؛ در اين زمان وضعيت رادار قرمز مي شود و ديگر نمي توان محل درها پله ها و سربازهاي دشمن (مرده يا زنده) را زيرنظر داشت.
وسيله ارتباطي اسنيک هم قابل توجه است ؛ يک ميکرو بي سيم است که در آن 8 موج ديده مي شود و مي توان از هر شخصيت کمک گرفت و براي save بازي هم با يکي از اين شخصيت ها تماس مي گيريم.
اگر بازي را با بهترين حالتها يعني گرفتن پلاک شناسايي تمام سربازان تمام کنيم پس از 2 دور، 2 بخش لباس استتار از ديد دشمن و دستمال بي نهايت شدن مهمات را دريافت مي کنيم ؛ همچنين حالت بسيار سخت (extream) باز مي شود.


محمد مظاهري

 

[خوبی کن]

مکس پين سقوط مي کند

دو سه ماه آخر هر سال ميلادي ، بهترين زمان سال از نظر بازي کننده هاي بازيهاي رايانه اي است ؛ زيرا هرچه به کريسمس نزديک مي شويم ، بازيهاي معروف بيشتري به بازارها عرضه مي شوند.
يکي از اين بازيهاي معروف که شماره جديد آن تازه وارد بازار شده ، مکس پين 2است.
اولين شماره از مکس پين ، يک نوع انقلاب در بازيهاي رايانه اي ، مخصوصا سبک اکشن ايجاد کرد.
اين بازي ، غير از موتور گرافيکي قدرتمندش ، درجه جديدي از خشونت را در بازيها عرضه کرد. البته در شماره دوم ، اين خشونت کاهش پيدا کرده است.


اگر از طرفداران شماره اول بازي هستيد، خيالتان راحت باشد که بازي هيچ چيز از شماره اول کم و کسر ندارد و البته چيز زيادي هم اضافه ندارد. بهتر است به جاي معرفي بازي (که احتمالا بي مورد است ، چون همه دوستداران بازيهاي رايانه اي مکس پين را مي شناسند)، تفاوت هاي شماره دوم با اول را بگوييم. آن وقت خودتان مي توانيد قضاوت کنيد که بازي مکس پين 2 چطور است.
لازم به ذکر است که امتياز سايت Gamespot به مکس پين 2، 9 بوده است. پيش از هر چيز بايد به موتور گرافيکي قدرتمند مکس پين 2اشاره کنيم.
طراحي سه بعدي صحنه ها و بافت اشيائ خيره کننده است. سيستم گلوله زمان در اين شماره پيچيده تر شده و در اين حالت مي توانيد در 2 سرعت متفاوت بازي را دنبال کنيد؛ يعني وقتي وارد حالت اسلوموشن شديد، با هدف گيري مناسب و شليک موفق به دشمن ها مي توانيد کاري کنيد که دوربين آهسته تر حرکت کند.
همچنين شليکهاي مناسب و يا غافلگيرکردن دشمن ، باعث مي شود دوربين اين صحنه را به طور 360 درجه نشان بدهد. با اين همه دقت گرافيکي بالا، اجراکردن مراحل بسيار کم طول مي کشد و اين از موفقيت هاي موتور گرافيکي مکس پين 2است.
اولين نقطه ضعف بازي داستان آن است که سناريوي مکس پين 2هيچ چيز جديد و هيجان انگيزي ندارد. بازي در حالي شروع مي شود که سعي زيادي شده گنگ و مبهم باشد، تا بازي کننده ها را به داستان علاقه مند کند، ولي اين شروع به حساب طوفاني اصلا خوب از آب درنيامده و در عوض ، اگر کمي دقت کنيد، مي توانيد براحتي پايان داستان و سرنوشت شخصيت ها را از همان اول حدس بزنيد.
داستان هيچ شخصيت جديدي ندارد. همه کساني هستند که در شماره اول آنها را ديده بوديم ؛ اما جاي اميدواري است که در مکس پين 3 شخصيت هاي جديدي را ببينيم ، چون خوشبختانه هيچکدام از شخصيت هاي مکس پين 2 در پايان داستان زنده نمي مانند، مگر اين که به طور معجزه آسا در شماره بعد زنده بشوند و برگردند. مراحل خواب و روياهاي مکس هم يکي ديگر از نقاط ضعف بازي است.
در حالي که در شماره اول دو مرحله اي که ما در واقع در روياهاي مکس پين بازي مي کرديم ، از جالب ترين صحنه هاي بازي هاي رايانه اي بودند، در شماره دوم اصلا خوب از کار درنيامده اند.
ظاهرا سازنده هاي بازي با تاکيد بي مورد روي تکرار عناصري که باعث موفقيت مکس پين 1 شده اند، لطف آنها را از بين برده اند. در مکس پين 2 بيش از 4 مرحله وجود دارد که شما عملا فقط بايد در آن راه برويد.
همچنين بعد از ديدن صحنه هاي عجيب و غريب بازيهايي مانند سايلنت هيل ، ديگر روياهاي مکس پين 2 هيچ جذابيتي ندارند. تنها عامل جذابيت بازي نسبت به شماره پيش حضور يک شخصيت قابل بازي کردن جديد است. در حالي که مرگ مونا ساکس (MonaSax) را در مکس پين 1 ديده بوديم ، او دوباره برمي گردد و اين بار به علت وجود يک دشمن مشترک ، مجبور است با مکس پين همکاري کند.
به اين ترتيب ، ما هم موقعيتي پيدا مي کنيم تا شيرجه زدن ها و مبارزه در حالت گلوله زمان را با شخصيت ديگري تجربه کنيم.
مراحلي را که کنترل مونا به دست بازي کننده ها داده مي شود، مي توان بهترين و هيجان انگيزترين مراحل بازي به حساب آورد، که متاسفانه بسيار کم هستند.
در يکي از اين مراحل ، شما بايد در يک ساختمان نيمه تمام دنبال موقعيت هاي مناسب براي استفاده از تفنگ دوربين دار خود بگرديد و در حالي که مکس پين در حال مبارزه با تبهکاران است ، او را پوشش بدهيد. از تفاوت هاي ديگر مکس پين 2 با شماره اولش ، ساده تر شدن بازي است.

اين موضوع را همه کساني که شماره اول را تمام کرده باشند، مي توانند تاييد کنند.
در حين بازي آنقدر به شما اسلحه و خشاب و قرص آرامش بخش داده مي شود که هيچ وقت هيچ چيز کم نمي آوريد. همچنين از اتاقهايي که در آنها 3 يا 4 نفر در موقعيت هاي مختلف کمين کرده اند و براي کشتن آنها بايد با فکر و نقشه عمل مي کرديد، خبري نيست.
سلاحها بسيار متنوع شده اند و تک تک آنها نسبت به شماره پيش بسيار قوي تر هستند. به همه اينها اضافه کنيد که بازي بسيار کوتاه است. اگر بخواهيد پيش درآمدهاي هر فصل و مراحلي را که فقط بايد در آنها راه برويد، حذف کنيد کلا 12 - 10 مرحله بازي مي ماند که بسيار کوتاه هستند. همه اين مراحل ، غير يکي دو ماموريت که بايد از کسي محافظت کنيد، دقيقا مثل هم هستند.
شيرجه به داخل اتاق ، کشتن سه چهار نفر، برداشتن سلاحهاي آنها و حرکت به سمت اتاق بعدي. حتي از رئيسهايي که در مکس پين 1 هر از چندي با آنها مبارزه مي کرديد، خبري نيست.
بعد از يک بار تمام کردن بازي ، حالتهاي جديدي براي بازي کردن قابل دسترسي هستند، که شايد کمي بهتر باشند. بازي کردن مکس پين 2، روي درجه سخت آن مطمئنا تجربه خوبي خواهد بود.
اگر از سيستم گلوله زمان مکس پين 2 خوشتان نمي آيد، اين قابليت در بازي هست که بتوانيد آن را همانند مکس پين 1کنيد.
کافي است در قسمت تعريف کليدهاي بازي براي گزينه Time-BulletCombo يک کليد تعريف کنيد و در بازي از آن استفاده کنيد؛ ولي اين سيستم چندان کاربردي نيست ؛ چون دشمنهاي بازي بسيار باهوش تر و سريع تر شده اند و شيرجه زدن و شليک در حالت اسلوموشن اوليه خيلي موثر نيست.
اگر بعد از يک شيرجه حتي يک نفر هم زنده مانده باشد، بايد بازي را دوباره Load کنيد. به هر حال نمي توان مکس پين 2 را موفق تر از شماره اول دانست.
به طور کلي غير از موتور گرافيکي بسيار قوي ، بازي هيچ چيز بهتري نسبت به شماره اول ندارد. خوشبختانه سازنده ها از همين حالا قول مکس پين 3 را داده اند و مي توانيم اميدوار باشيم شماره بعدي کمي متفاوت تر از دو شماره اول باشد.
براي بازي کردن مکس پين 2 و لذت بردن از دقت گرافيکي بالاي آن بايد کارت گرافيکي 128 مگابايتي داشته باشيد.


سيدطه رسولي

 

[خوبی کن]

گفتگوي تلفني با انسان هاي آينده

«سام مصمم» نام يکي از بهترين بازيهاي سبک اکشن اول شخص است. شک دارم کسي باشد که دست کم يک بار نام اين بازي را نشنيده باشد.
اولين شماره از بازي وقتي وارد بازارها شد، دهان خيلي از بازي کننده ها را باز نگه داشته بود.
موتور گرافيکي بسيار قدرتمند آن يکي از بهترين هاي دنياي بازيهاي رايانه اي ، مخصوصا سبک اکشن اول شخص به شمار مي آمد. بگذاريد اول اين سبک را به شما معرفي کنم.
همان طور که از اسمش برمي آيد، اکشن اول شخص ، به سري بازيهايي مي گويند که پر زد و خورد هستند و شما در حقيقت از نگاه قهرمان بازي ، بازي را دنبال مي کنيد.
اين گونه بازيها که تعداد آنها به هيچ وجه کم نيست معمولا داستان درست و حسابي ندارند و از نظر شخصيت پردازي و اين حرفها هم نمره اي در حد صفر مي گيرند.
بد نيست خصوصياتي که يک بازي اکشن اول شخص خوب را از نوع بدش متمايز مي کند، به شما بگوييم تا در اين بازار شلوغ بتوانيد بازي خوب را از بازي بد تشخيص بدهيد و پولتان هدر نرود.
اول از همه يک بازي اکشن اول شخص بايد موتور گرافيکي قدرتمندي داشته باشد؛ يعني با کارتهاي گرافيک معمول در بازار براحتي اجرا بشود و مدت زمان اجرا شدن هر مرحله و saveو load کردن ها خيلي طول نکشد.
اگر بخواهيد براي هر بار اجراي بازي دو سه دقيقه معطل بشويد، آن بازي اصلا ارزش بازي کردن ندارد. همچنين بازيهاي اکشن اول شخص خوب ، کلکسيون خوبي از اسلحه دارند.
چون بيشتر بازي حول و حوش مبارزه مي گذرد، وجود سلاحهاي متنوع و جالب مي تواند بازي را جذاب کند. در ضمن مراحل نبايد خيلي طولاني و تکراري باشند.
البته مهمترين نکته دشمن ها هستند که خيلي خنگ و يا خيلي باهوش بودنشان مي تواند به يک نسبت اعصاب آدم را خراب کند. در ضمن قابليت چند نفره شدن يک بازي اکشن اول شخص هم خيلي مهم است.
حالا بدون هيچ توضيح اضافي مي توانم به شما بگويم بازي سام مصمم همه اين مشخصات را دارد. براي همين از برترين عنوان هاي اين سبک است ، اما چيزي که آن را از بقيه بازيهاي خوب اين سبک متمايز مي کند، بعضي مراحل آن است که در دالان ها و مقبره هاي عجيب و غريب و قديمي دنيا مي گذرد.
سام مصمم يک آدم عصبي است که با موجودات فضايي مي جنگد. دشمن او، رئيس آدم فضايي هاي مهاجم ، Mental نام دارد که به وسيله يک ماشين زمان در دوره هاي مختلف زمين مي تواند حرکت کند.
سام هم به دنبال او وارد شهرهاي باستاني دنيا و زمان هاي گذشته مي شود. يکي از خصوصيات خوب بازي سام مصمم ، طنز به کار رفته در همه اجزاي بازي است.
گفتگوهايي که سام بعضي وقتها مي گويد و متلکهايي که نثار آدم فضايي هاي عجيب و غريب مي کند، بسيار خنده دارند.
بعضي وقتها هم وجود بعضي راههاي مخفي عجيب و غريب بازي را جالب مي کند. مثلا مي توانيد در يکي از مراحل در مصر باستان ، يک تلفن عمومي پيدا کنيد و به وسيله آن ، با خودتان در زمان آينده حرف بزنيد، يا در يکي از مراحل مي توانيد وارد يک استوديوي فيلمبرداري بشويد و ببينيد همه اتفاق هايي که دور و بر شما مي افتد، در حقيقت در همان استوديوي فيلمبرداري طراحي مي شوند.
بد نيست اين را هم بگويم که قابليت چندنفره شدن بازي بسيار جالب و راحت است. پيشنهاد مي کنم پس از تمام کردن بازي شما با يکي دو نفر از دوستانتان بازي را چند نفره انجام دهيد.
براي اين کار بايد به اينترنت و سرور بازي متصل بشويد و يک مرحله را اجرا کنيد و به دوستانتان بگوييد وارد آن مرحله بشوند.
به اين ترتيب ، مي توانيد همه مراحل را با دوستانتان و با کمک همديگر بازي کنيد و يا اگر دلتان خواست وارد مراحل دونفره بشويد و مهارت هايتان را دونفره با هم آزمايش کنيد.
شماره دوم بازي قرار است 2004 وارد بازارها شود. اين بازي که در بازارهاي ما به عنوان سام مصمم 2 فروخته مي شود، نسخه تازه اي از همان شماره اول و شبيه آن است.

 

[خوبی کن]

بازيهاي ايراني بر روي سي دي

چهارشنبه 24 دی ماه 1382
نسخه قابل چاپ

سياست هاي حمايت از طراحي و توليد برنامه ها و بازيهاي رايانه اي براي نخستين بار در کشور توسط متخصصان تدوين مي شود.
به گزارش خبرنگار ما ، معاونت امور سينمايي و سمعي بصري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در متن اهداف و سياست هاي شبکه نمايش خانگي ، سر فصل مستقلي را به حمايت از دست اندرکاران طراحي و توليد نرم افزارهايي با موضوع بازيهاي رايانه اي اختصاص داده است.

اين در حالي است که در ايران تا کنون بجز چند نمونه محصول غير حرفه اي و آزمايشي ، هيچ گونه سرمايه گذاري اساسي براي توليد بازيهاي متناسب با فرهنگ بومي و ايراني صورت نگرفته است.

با توجه به اين که به عقيده کارشناسان تربيتي بسياري از بازيهاي رايانه اي به طور ضمني حاوي پيامهاي خاصي است و در دراز مدت بر ذهن و ضمير کاربران تاثير مي گذارد ، پيش بيني مي شود اين اقدام در دراز مدت به خلق نمونه هاي ارزشمند ايراني منجر خواهد شد.

 

[خوبی کن]

سفر اسرارآميز در تونل زمان

کي گفته بازي سايه سرنوشت (Shadow Of Destinty) يک بازي معمايي است؟ هر کس گفته مطمئن باشيد اشتباه کرده.
بازي سايه سرنوشت جزو بازيهاي ماجرايي به حساب مي آيد.
هيچ گونه معما يا پازلي هم ندارد. بازيهاي ماجرايي هميشه يک داستان جذاب و جالب دارند و شما با هدايت کردن شخصيت اول داستان ، ماجرا را پيش مي بريد.
معمولا در اين گونه بازيها خبري از جنگ و دعوا و بزن بزن و خشونت نيست.
نکته ديگر اين که بايد کمي به زبان انگليسي هم تسلط داشته باشيد. چون معمولا در بازي کاري جز صحبت کردن با مردم و خواندن يادداشت هاي آنها نداريد; ولي سبک ماجرايي يکي از قديمي ترين (شايد اولين) سبک بازيهاي رايانه اي است که زيبايي ها و جذابيت هاي خاص خود را دارد. اما سايه سرنوشت يک سر و گردن از همه بازيهاي ماجرايي ديگر بالاتر است. به چند دليل.
اولين دليل: داشتن يک داستان بسيار جالب است که در بازيهاي ديگر کمتر ديده بوديم.
داستان بازي درباره جواني به نام آيک است که در يک شهر کوچک با قدمت تاريخي زندگي مي کند. در مقدمه بازي مي بينيم که آيک از خانه در مي آيد, ولي از سوي يک نفر که او را نمي بينيم کشته مي شود!
به اين مي گويند يک شروع هيجان انگيز براي يک بازي ماجرايي: همان اول بازي نقش اول داستان کشته مي شود.اما يک موجود آدم نماي عجيب و غريب به نام هومونکولس که تا آخر بازي معلوم نمي شود زن است يا مرد، آيک را زنده مي کند و به او دستگاهي مي دهد که بتواند با آن به زمان گذشته برگردد.
اولين وظيفه آيک اين است که به نيم ساعت قبل از کشته شدن خودش برگردد و کاري کند که اين بار قاتل نتواند به مقصود خود برسد. در مرحله اول بازي بايد سعي کنيد کاري کنيد که مردم در ميدان شهر (جايي که آيک کشته مي شود) جمع شوند تا در شلوغي قاتل به آيک نزديک نشود.
همين طور در مراحل بالاتر هم بايد کاري کنيد تا آيک از دست قاتل فرار کند و بالاخره بتواند هويت او را کشف کند. در ميانه مراحل , آيک مجبور مي شود به گذشته سفر کند و ريشه اين معما را در 500 سال پيش در خانه يک کيمياگر پيدا کند.
يکي از نکات بسيار جالب بازي هم مسافرت در دوران گذشته و ديدن همان شهر در دوران ديگر است. در واقع شما مي توانيد شهر را در 5 دوره مختلف زماني ببينيد و با مردم آن صحبت کنيد.
همچنين مي توانيد در دوران گذشته کارهايي انجام دهيد که اثر آن در زمان حال قابل مشاهده باشد.
مثلا 400 سال پيش ، شهردار را راضي کنيد بجاي يک درخت ، در ميدان شهر گل بکارد. در نتيجه در زمان حال ديگر خبري از درخت 400 ساله اول بازي نخواهد بود!
يا با پدربزرگ صاحب موزه در زمان گذشته صحبت کنيد و قبل از اين که موزه را بسازد، او را راضي کنيد تا به جاي موزه ، ساختمان خود را به يک کتابخانه تبديل کند.
ولي يکي ديگر از عوامل جذابيت بازي که آن را از ديگر بازيهاي ماجرايي متمايز مي کند، اين است که بازي يک جور مشخص تمام نمي شود; بلکه بر حسب تصميم هايي که شما در حين بازي مي گيريد و نحوه بازي کردنتان ، 6 پايان مختلف براي داستان در نظر گرفته شده که هر کدام آنقدر جالب هستند که بعد از ديدن يکي مشتاق شويد پايان ديگري را هم ببينيد.
در همه مراحل , به تمام چيزها دقت کنيد و زود از کنار اشياء اطراف رد نشويد.
در پايان هر مرحله به شما نشان داده مي شود که چند درصد از کارهايي که امکان داشته در آن مرحله انجام بدهيد را انجام داده ايد. معمولا بار اول بيشتر از 30 تا 40 درصد کارها را نمي توانيد انجام بدهيد!
گرافيک بازي سه بعدي و به صورت سوم شخص است. يعني شما شخصيت تحت کنترل خود را در تصوير مي بينيد. بايد يادآوري کنم که بعضي وقتها ممکن است با انجام داد يک کار غير عادي باعث شويد ترتيب زمان به هم بخورد و در نتيجه شما هم Game Over شويد!
مثلا رفتن به گذشته و رابطه برقرار کردن با خود آيک در گذشته يکي از اين موارد است. براي بازي کردن سايه سرنوشت بهتر است کارت گرافيکي 32 مگابايتي داشته باشيد تا بتوانيد از گرافيک جالب آن هم لذت ببريد

 

[ali206speed]

سلام آقا يه دستگاهي هست به نام Phantom كه يكي از قابليتهاش اجراي بازيهاي پي سي رو اين دستگاه هست اگه كسي از اين دستگاه خبري داره به ما هم بگه ابته از اين دستگاه من يك عكس ديدم كه روش يك پارچه انداخته بودن كه ما نبينيم

 

[rammstein_persia]

سلام آقا يه دستگاهي هست به نام Phantom كه يكي از قابليتهاش اجراي بازيهاي پي سي رو اين دستگاه هست اگه كسي از اين دستگاه خبري داره به ما هم بگه ابته از اين دستگاه من يك عكس ديدم كه روش يك پارچه انداخته بودن كه ما نبينيم

اون دستگاه در وحله اول فقط به نظر جالب ميرسه و همونطور كه قبلا هم گفتم از هيچ نظر چيز جالبي نيست در عمل.مهمترين اشكالش ميدونيد چيه؟ اينكه اين دستگاه اصلا ديسك نميخوره! يعني فقط ميشه با عضو شدن توي سرورهاش بازيهايي كه توي سرور هست رو بازي كرد بصورت آنلاين!!(پس براي اايران عملا غيرقابل استفاده هست)
براي خارج از ايران هم هيچكي تحويلش نگرفته..ساختن دستگاه بازي به اين سادگي نيست كه..يه پول گنده ميخواد براي ساپورت و اينكه شركتهاي بازي سازي حمايتش كنن كه در مورد اين دستگاه هم هيچكدوم اينها وجود نداره.
يه لينك جالب در باره اين دستگاه و معرفي اون توسط سازنده هاش و اشكالات بي انتهاش پيدا كرده بودم كه گير آوردم ميگذارم بيشتر به حرف من پي ببريد.
در ضمن اون پارچه رو هم خيلي وقت پيش از روش برداشتن!اما كسايي كه واقعا ديده بودنش گفته بودن يك چيز الكي هست كه انگار كيس كامپيوترتو وارونه كرده باشي.

 

[rammstein_persia]

اين لينك در مورد فانتوم هست,كسايي كه فكر ميكنن چيز جالبيه بخونن :

http://www.penny-arcade.com/phantom.php3

The Phantom seems to be a cross between console and PC gaming, but just barely. There really is the impression that the Phantom is just a PC in a box you can't open or play with. Without further specs on the hardware the system actually looks slightly underpowered-- bigger numbers don't necessarily mean better or faster. Even the XBox, the first to receive "PC in a Box" status, still has specialized hardware devices just for the type of processing games need.

From the software side, they aren't looking so hot either. With six months scheduled until their launch, and not a single title or 3rd party company mentioned to back them up, there's very little enthusiasm. I can't imagine someone looking forward to the Phantom's software lineup, because chances are they already have it, or will be able to buy it for their PC-- and actually have a physical copy of it, something which is impossible via the Phantom.

Overall, however, there's the impression that these guys really have little knowledge of or respect for the gaming public. In all of a 90 minute presentation/Q&A session, not a single game was mentioned by name by anyone from Infinium. They seem to be of the opinion that gamers will just buy the console because it's "cool and new." They claim to support indie development but the impression is they'd rather just exploit it. There's an almost sinister air about their trademarked slogan, "By gamers for gamers," because there's really doesn't seem to be a gamer among them.

:thumbsdow

 

[ali206speed]

ميگم چه چيزه چرتي بوده ما خبر نداشتيما از خير اين گذشتيم در مورد PS3 يا super satation خبري نداري كه كي مياد ؟

 

[rammstein_persia]

ميگم چه چيزه چرتي بوده ما خبر نداشتيما از خير اين گذشتيم در مورد PS3 يا super satation خبري نداري كه كي مياد ؟

PS3 و XBOX2 و دستگاه بعدي Nintendo هر سه تاشون در مراحل اوليه تصميم گيري و طراحي هستن و هنوز خيلي مونده تا بخوان بيان.
اما چيزي كه هست Microsoft و Nintendo تصميم گرفتن از CPU هاي IBM استفاده كنن.(اين IBM ظاهرا يه CPU مخصوصي ساخته كه ميگن خيلي فوق العادست) و البته Sony گفته بازهم از CPU اي ساخت خودش استفاده ميكنه.
توضيح هم اينكه در دستگاههاي نسل فعلي , XBOX داراي CPU ساخت Intel( اينم بگم قبل از اومدن اكس باكس اول قرار بود مايكروسافت از CPU ساخت AMD استفاده كنه اما به دلايلي چند كه از اونجمله ميگفتن عدم توافق بر سر قيمت بوده به Intel تغيير داد),و GameCube داراي CPU ساخت IBM و PS2 داراي CPU ساخت خود سوني به اسم Emotion Engine هست.و Dreamcast داراي CPU ساخت HITACHI به اسم SH4 هست.

در مورد پردازنده گرافيكي,ظاهرا Microsoft تصميم گرفته تا از پردازنده اي ساخت ATI استفاده كنه (توي XBOX پردازنده گرافيكيش ساخت Nvidia بود) و سوني هم مثل PS2 گفته چيپ گرافيكي PS3 هم ساخت خودش خواهد بود.
نيتندو هم كه توي GameCube از چيپ گرافيكي ATI استفاده كرده بود هيچ معلوم نيست تو دستگاه آينده چي بكار ببره.
يك چيز جالب هم اينكه موفقيت PS3 رو اكثر جاها تضمين كردن و اكثر دست اندر كاران! عقيده دارن باز هم سوني توي اين زمينه از مايكروسافت و نيتندو موفقتر خواهد بود توي سري بعدي.

در ضمن اين super satation ديگه چيه؟

 

[ali206speed]

در ضمن اين super satation ديگه چيه؟

super satation همين PS3 هست چون Sony گفته بود اين دستگاه انقدر قوي طراحي شده كه ما بعد از اين ديگه شايد دستگاه ديگه اي نسازيم و آخرين سري از دستگاهاي PS هست ولي بعدا مثل اينكه نظرشون عوض شد گفتن بگيم PS3 كه يه وقت شايد در آينده كنسولهاي ديگه به اين برسن بعد ما به فكر PS 4 :wacko: بيوفتيم ولي اينجور كه بوش مياد اگه آخرين سري از دستگاهاي بازي شركت Sony باشه اسمش حتما super satation ميشه نه ps 3
اين خبر رو من تو كتاب ديدم كه گفتم ولي خدا كنه Sony بعد از اينا هم كنسول بسازه


(من اينو اديت كردم) ببين وقتي ميخواي نوشته كسي رو نقل قول (QUOTE) كني زير نوشته اون QUOTE رو بايد بزني.

 

[ali206speed]

راستي گرافيكه X BOX هم geforce 4 هست

 

[ali206speed]

از پردازنده CPU كه اين دستگاهها كه ميخوان استفاده كنن خبري نداري
پردازنده cpu كه واسه PS2 هست 128 هست :wacko:
كه تازه AMD 64 زده ببين كه اين Sony كجاست بقيه كجان :lol:

 

[rammstein_persia]

super satation همين PS3 هست چون Sony گفته بود اين دستگاه انقدر قوي طراحي شده كه ما بعد از اين ديگه شايد دستگاه ديگه اي نسازيم و آخرين سري از دستگاهاي PS هست ولي بعدا مثل اينكه نظرشون عوض شد گفتن بگيم PS3 كه يه وقت شايد در آينده كنسولهاي ديگه به اين برسن بعد ما به فكر PS 4 :wacko: بيوفتيم ولي اينجور كه بوش مياد اگه آخرين سري از دستگاهاي بازي شركت Sony باشه اسمش حتما super satation ميشه نه ps 3
اين خبر رو من تو كتاب ديدم كه گفتم ولي خدا كنه Sony بعد از اينا هم كنسول بسازه

مطمئن باش سوني باز هم كنسول ميسازه.چون پلي استيشن 1و 2 پر سود ترين وسيله اي بوده كه شركت سوني تابحال ساخته.

 

[rammstein_persia]

از پردازنده CPU كه اين دستگاهها كه ميخوان استفاده كنن خبري نداري

نوشتم كه بالا توي اون پستي كه زدم همه اينها رو...