saeid_2001
کاربر تازه وارد
اهداف دانشکده انشاء تن و روان" دستیابی به کلیه اسرار اطوار انسانی و به کار گرفتن کلیه امکانات فیزیولوژیک و پسیکو لو ژیک آن در جهت ارتقاء انسان به مقام خدائی است.این راه مبتنی بر شناسائی یکصدو هفتاد نقاط تلاقی بدن( لکورپس آسترال ) و بدن فیزیکی وکنترل جریانهای انرژی ( یانگ و ین ) و گشودن دریچه های ( چاکرا ) نهفته بر نیروهای خفته بدن ودخول از عوالم ترکیبی وعوالم تجریدی و اجرای 73000 تکنیک" ترکیب و عکس العمل سازی وکنترل کلیه عظلات ارادی و غیر ارادی به دست توانائی خواستاری ورسیدن به مرحله برون فکنی و سیر مستقل روحانی میباشدو کنکاش در اصول ذن جنبه عبودیت در جنب جنبه الوهیت مضمحل ساختن و به شناختن حقیقت عینی مطلق در خویش بر اصول مکتب ساتوری نائل گشتن است
انسان شاهکار هستی " دارای قدرت نامحدود و سلسله ای از زیستگاه فر اندیشه است . انسان اشعه پر توان و حاکم بر تاریکیهای زمان از جوشش تن به روان به فرمول علوم راهی آسمان بیکران و در اندرون عالم کیهان پیش میرود و به ندای هستی بیرنگ وپیدایش جهان پژوهنده حاکم برآن می شود.اندیشه انسان خواستگاه نیاز" به عنوان یک موجود زنده و محرک بر تمام فعالیتهای وی است" لذا انسان در کردشگاه زمان گهی به تمنای روان ودر تاب تب توان ودر معادلات زمان" هستی بی رنگ را به بایسته فر خود به گفتاروپندار ورفتار ترسیم میدارد. طبیعت جهان بدون انسان نه زیباست و نه زشت نه نیکی و نه بدی بلکه تاریک خاموش و بی صداست و گونه ای گورستان به دود حیات ومقامش نا پیداست و گر صدایی از ندائی چه گیاهی وجانوری به گرد دستگاههای عصبی که در خور تکامل به بود حیات سوزند. در مقام طبیعت آنی و گذرا و در سخت زمانی و ساده بیانی تجاوز نکند
اینگاست که جمود نمو د بیرنگ سوگند تصویر پر رنگ را در ربود هر رنگ زاده می کند و مجموعه سرعت عالم را در نیستی تصور به هستی بیرنگ میدمد و مختصر تحرکی آشکار تا فرض بینهایت به ( دریافت ) و ( درک ) در خود میپروراند و همه ارتعاشات و امواج را در مقابله او میکند و در شکوه پیر هستی تکاملی از جهان پنهان با سلسله زمان به جهان آشکار میریزد
(http://www.kungfutoa.com/)
حقیقتا پرفسور میرزایی انسان بزرگی بوده و من فکر میکنم برای هر رزمی کاری جدا از هر سبک و رشته و حتی هر ورزشکاری کمی مطالعه در مورد این استاد لازم باشه در مورد این ادم چیزهایی وجود داره که شاید فقط در ذهنیات بتوان تصور رسیدن به این حد کمال و توان را گنجاند
انسان شاهکار هستی " دارای قدرت نامحدود و سلسله ای از زیستگاه فر اندیشه است . انسان اشعه پر توان و حاکم بر تاریکیهای زمان از جوشش تن به روان به فرمول علوم راهی آسمان بیکران و در اندرون عالم کیهان پیش میرود و به ندای هستی بیرنگ وپیدایش جهان پژوهنده حاکم برآن می شود.اندیشه انسان خواستگاه نیاز" به عنوان یک موجود زنده و محرک بر تمام فعالیتهای وی است" لذا انسان در کردشگاه زمان گهی به تمنای روان ودر تاب تب توان ودر معادلات زمان" هستی بی رنگ را به بایسته فر خود به گفتاروپندار ورفتار ترسیم میدارد. طبیعت جهان بدون انسان نه زیباست و نه زشت نه نیکی و نه بدی بلکه تاریک خاموش و بی صداست و گونه ای گورستان به دود حیات ومقامش نا پیداست و گر صدایی از ندائی چه گیاهی وجانوری به گرد دستگاههای عصبی که در خور تکامل به بود حیات سوزند. در مقام طبیعت آنی و گذرا و در سخت زمانی و ساده بیانی تجاوز نکند
اینگاست که جمود نمو د بیرنگ سوگند تصویر پر رنگ را در ربود هر رنگ زاده می کند و مجموعه سرعت عالم را در نیستی تصور به هستی بیرنگ میدمد و مختصر تحرکی آشکار تا فرض بینهایت به ( دریافت ) و ( درک ) در خود میپروراند و همه ارتعاشات و امواج را در مقابله او میکند و در شکوه پیر هستی تکاملی از جهان پنهان با سلسله زمان به جهان آشکار میریزد
(http://www.kungfutoa.com/)
حقیقتا پرفسور میرزایی انسان بزرگی بوده و من فکر میکنم برای هر رزمی کاری جدا از هر سبک و رشته و حتی هر ورزشکاری کمی مطالعه در مورد این استاد لازم باشه در مورد این ادم چیزهایی وجود داره که شاید فقط در ذهنیات بتوان تصور رسیدن به این حد کمال و توان را گنجاند