mahmoud_mta
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 6 ژانویه 2005
- نوشتهها
- 41
- لایکها
- 1
- سن
- 44
مروري بر سريال تلويزيوني " او يك فرشته بود"
در طول ماه رمضانی که گذشت یک سریال تلویزیونی هر شب از شبکه دوم تلویزیون پخش می شد به نام " او يك فرشته بود"، که دارای چند نكته قابل توجه است که به آن اشاره می کنم .
من نمي خواهم به جنبه هاي متافيزيك این سریال بپردازم چرا كه مهمتر ، ترويج آرا و عقايدي است كه بدون شك تاثيري منفي ومخرب بر افكار مخاطبان خواهند داشت.
سريال " او يك فرشته بود" داستان يك كارمند متوسط الحال است ، البته چندان هم نمي شود گفت متوسط ؛ چرا كه حياط خانه پدري اش دست كم پنج برابر خانه استيجاري راقم اين سطور است، اتومبيل گران قيمتي دارد ، دفتر كارش مجلل است و كارمند عالي رتبه يك شركت.
بگذريم ؛اين مرد نيمه شب در جاده اي خلوت مي راند و با دختری تصادف می کند كه بر اثر تصادف ضربه مغزي مي شود .دختر شانس مي آورد و زنده مي ماند . اما حافظه اش را از دست مي دهد .مرد براي جبران مافات ، و با رضايت زن ، دختر رابه خانه مي آورد . دختر جوان، زيبا و مهربان است و دست پخت خوبي دارد ( درست مثل ابليس كه براي ضحاك خورش هاي خوشمزه مي پخت) هنرمند است (نقاشي مي كشد) از كامپيوتر سر در مي آورد.با بجه ها بازي مي كند و دوستشان دارد.اما حافظه ندارد وگذشته را به خاطر نمي آورد . زندگي بي حافظه ، وحشتناك است اما عشق زندگي را بر او آسان مي كند. عاشق مرد مي شود.
اما يادمان نرود كه او يك زن است وحق ندارد عاشق شود . عشق در جامعه ما يك ويژگي مردانه است. داستان سودابه و زليخا درس عبرتهاي تاريخي ما هستند. پس دختري كه عاشق مي شود شيطان است .عشق اش ، مهرباني اش ، انسانيتش همه از مكر زنانه او براي از راه به در كردن مردان است .مگر نشنيده ايد كه :« مكرزن ابليس ديد و بر زمين بيني كشيد». پس از مدتي عشق او عيان مي شود .اما او بايد تاوان عشق خود را بپردازد .جامعه سنت زده با او دشمن مي شود ،از اين لحظه به بعد او ديگردر نظر اطرافيان فرشته نيست بلكه اهريمن است.
زن (رعنا) بو مي برد و حسادتش منجر به دشمني با دختر مي شود. چون راه به جايي نمي برد خانه را ترك مي كند. در نبود زن،مرد و دختر در خانه تنها هستند (در نظر داشته باشيد كه تلويزيون جمهوري اسلامي در نشان دادن نوع روابط مرد و دختر فراتر از آن چه ديديد را نمي تواند به تصويربكشد، پس بقيه را به تخيل شما واگذاشته!) مرد به عشق دختر پاسخ مثبت مي دهد و به او قول ازدواج مي دهد ، تا آستانه طلاق زن اول پيش مي رود.اما كم كم نظر مرد و رفتارش عوض مي شود{ بدون اینکه البته توجیهی در داستان داشته باشد و علت این تحول ناگهانی در دادگاه معلوم شود} شايد عشق او حقيقي نبوده وهدفش سوءاستفاده بوده و دختر را فريب داده و يا شايد نمي خواهد عليه سنتها و ارزش هاي جامعه طغيان كندو تسليم مي شود.
بنيان خانواده نبايد فرو بريزد، پس دختر را وامي نهد واورا چون شي ء به درد نخوري از خانه بيرون مي اندازد. سنت پيروز مي شود.
زن (رعنا) به خانه بازمي گردد.اگر چه اقرار مي كند كه شوهرش را دوست ندارد و نسبت به اوهيچ احساسي ندارد اما بازبه خانه باز مي گردد؛ به چند دليل: يكي اين كه مرد از طلاق دادن او منصرف شده وچون زنان حق طلاق ندارند پس نمي تواند به آساني طلاق بگيرد. ديگر اين كه جامعه سنت زده طلاق را تقبيح مي كند ونهاد خانواده بايد به هر قيمتي ، حفظ شود .نهايتا همه چيز به حال اول بازمي گردد مگر فرشته تنهاي بي حافظة بي پناه كه احتمالا به خيل دختران خياباني و زنان ويژه مي پيوندد.( البته در حالت غیر متافیزیکی)
اگرچه به نظر مي رسد هدف اصلي اين سريال تبليغ مذهب است اما تفكر حاكم بر آن ضد زن و سنت زده و در جهت تاييد افكار و عقايد پوسيده در مورد زنان است.
در پايان بايد بگويم با مرور اين سريال نتيجه گيري هاي زيادي مي شود كرد از جمله:
1- اگر با كسي تصادف كرديد به ويژه اگر طرف زن يا دختر بود اورا به بيمارستان نرسانيد دو پا داريد دوپاي ديگر قرض كنيد و از محل حادثه بگريزيد. شايد اوشيطان باشد.
2- عشق پديده اي اهريمني است ، از آن برحذر باشيد.
3- بهزيستي جاي خوبي براي دختران نيست و بهتر است اصلا كسي به آنجا نرود.
4- ديه يا ارش* از دست رفتن حافظه (مخصوصا نوع رتروگريدش) بايد در قانون معين شود، البته به هيچ وجه نبايد انتظار داشته باشيم كه ميزان آن به اندازه بيضه چپ مردباشد.
5- براي پيشگيري از بلند شدن زير سر شوهر ، زن ها بهتر است بيشتر به فكر آقا و بچه ها باشند و در خارج از خانه كار نكنند.اگر شاغل اند مرخصي هاي طولاني سه چهار ماهه بگيرند تا بهتر بتوانند به شوهر سرويسهاي آشپزي، جنسي و... ارايه نمايند.
6- مثل همه سريال ها و فيلم هاي ديگر ريشوها و چادري ها خوبند و زن هاي بي چادر و مردان موبلند و بدون ريش همگي بد و مظاهر اهريمن در جامعه اند.
7- پازل و بازي هاي كامپيوتري سرگرمي هاي شيطان هستند .
8- دوست داشتن كودكان و مهرباني با آنها يك رفتار شيطاني است.
9- سريال « او يك فرشته بود»، فيلم مارمولك را براي بيننده تداعي مي كند.
10- برخي از مومنين، شيطان را هم درس مي دهند مثل آقا بهزاد كه شيطان لعين به او پيشنهاد كرد براي پرداخت مهريه وام بگيرد اما اواز رييس شركتش شصت ميليون تومان رشوه گرفت .
11- چيزي به نام وجدان وجود ندارد، توبه همه چيز را جبران مي كند .افراد هرغلطي مي خواهند بكنند، بعد با توبه و همه چيز حل مي شود و هيچي به هيچي.
---
*ارش يك اصطلاح حقوقي است به اين معنی که وقتي ديه تعيين نشده باشد معيار ارش است و ارش تفاوت سالم و معيوب مي باشد. ارش نسبت به ديه كامل سنجيده مي شود.
زنان ایران 16/8/84
سوسن صادقي
[email protected]
در طول ماه رمضانی که گذشت یک سریال تلویزیونی هر شب از شبکه دوم تلویزیون پخش می شد به نام " او يك فرشته بود"، که دارای چند نكته قابل توجه است که به آن اشاره می کنم .
من نمي خواهم به جنبه هاي متافيزيك این سریال بپردازم چرا كه مهمتر ، ترويج آرا و عقايدي است كه بدون شك تاثيري منفي ومخرب بر افكار مخاطبان خواهند داشت.
سريال " او يك فرشته بود" داستان يك كارمند متوسط الحال است ، البته چندان هم نمي شود گفت متوسط ؛ چرا كه حياط خانه پدري اش دست كم پنج برابر خانه استيجاري راقم اين سطور است، اتومبيل گران قيمتي دارد ، دفتر كارش مجلل است و كارمند عالي رتبه يك شركت.
بگذريم ؛اين مرد نيمه شب در جاده اي خلوت مي راند و با دختری تصادف می کند كه بر اثر تصادف ضربه مغزي مي شود .دختر شانس مي آورد و زنده مي ماند . اما حافظه اش را از دست مي دهد .مرد براي جبران مافات ، و با رضايت زن ، دختر رابه خانه مي آورد . دختر جوان، زيبا و مهربان است و دست پخت خوبي دارد ( درست مثل ابليس كه براي ضحاك خورش هاي خوشمزه مي پخت) هنرمند است (نقاشي مي كشد) از كامپيوتر سر در مي آورد.با بجه ها بازي مي كند و دوستشان دارد.اما حافظه ندارد وگذشته را به خاطر نمي آورد . زندگي بي حافظه ، وحشتناك است اما عشق زندگي را بر او آسان مي كند. عاشق مرد مي شود.
اما يادمان نرود كه او يك زن است وحق ندارد عاشق شود . عشق در جامعه ما يك ويژگي مردانه است. داستان سودابه و زليخا درس عبرتهاي تاريخي ما هستند. پس دختري كه عاشق مي شود شيطان است .عشق اش ، مهرباني اش ، انسانيتش همه از مكر زنانه او براي از راه به در كردن مردان است .مگر نشنيده ايد كه :« مكرزن ابليس ديد و بر زمين بيني كشيد». پس از مدتي عشق او عيان مي شود .اما او بايد تاوان عشق خود را بپردازد .جامعه سنت زده با او دشمن مي شود ،از اين لحظه به بعد او ديگردر نظر اطرافيان فرشته نيست بلكه اهريمن است.
زن (رعنا) بو مي برد و حسادتش منجر به دشمني با دختر مي شود. چون راه به جايي نمي برد خانه را ترك مي كند. در نبود زن،مرد و دختر در خانه تنها هستند (در نظر داشته باشيد كه تلويزيون جمهوري اسلامي در نشان دادن نوع روابط مرد و دختر فراتر از آن چه ديديد را نمي تواند به تصويربكشد، پس بقيه را به تخيل شما واگذاشته!) مرد به عشق دختر پاسخ مثبت مي دهد و به او قول ازدواج مي دهد ، تا آستانه طلاق زن اول پيش مي رود.اما كم كم نظر مرد و رفتارش عوض مي شود{ بدون اینکه البته توجیهی در داستان داشته باشد و علت این تحول ناگهانی در دادگاه معلوم شود} شايد عشق او حقيقي نبوده وهدفش سوءاستفاده بوده و دختر را فريب داده و يا شايد نمي خواهد عليه سنتها و ارزش هاي جامعه طغيان كندو تسليم مي شود.
بنيان خانواده نبايد فرو بريزد، پس دختر را وامي نهد واورا چون شي ء به درد نخوري از خانه بيرون مي اندازد. سنت پيروز مي شود.
زن (رعنا) به خانه بازمي گردد.اگر چه اقرار مي كند كه شوهرش را دوست ندارد و نسبت به اوهيچ احساسي ندارد اما بازبه خانه باز مي گردد؛ به چند دليل: يكي اين كه مرد از طلاق دادن او منصرف شده وچون زنان حق طلاق ندارند پس نمي تواند به آساني طلاق بگيرد. ديگر اين كه جامعه سنت زده طلاق را تقبيح مي كند ونهاد خانواده بايد به هر قيمتي ، حفظ شود .نهايتا همه چيز به حال اول بازمي گردد مگر فرشته تنهاي بي حافظة بي پناه كه احتمالا به خيل دختران خياباني و زنان ويژه مي پيوندد.( البته در حالت غیر متافیزیکی)
اگرچه به نظر مي رسد هدف اصلي اين سريال تبليغ مذهب است اما تفكر حاكم بر آن ضد زن و سنت زده و در جهت تاييد افكار و عقايد پوسيده در مورد زنان است.
در پايان بايد بگويم با مرور اين سريال نتيجه گيري هاي زيادي مي شود كرد از جمله:
1- اگر با كسي تصادف كرديد به ويژه اگر طرف زن يا دختر بود اورا به بيمارستان نرسانيد دو پا داريد دوپاي ديگر قرض كنيد و از محل حادثه بگريزيد. شايد اوشيطان باشد.
2- عشق پديده اي اهريمني است ، از آن برحذر باشيد.
3- بهزيستي جاي خوبي براي دختران نيست و بهتر است اصلا كسي به آنجا نرود.
4- ديه يا ارش* از دست رفتن حافظه (مخصوصا نوع رتروگريدش) بايد در قانون معين شود، البته به هيچ وجه نبايد انتظار داشته باشيم كه ميزان آن به اندازه بيضه چپ مردباشد.
5- براي پيشگيري از بلند شدن زير سر شوهر ، زن ها بهتر است بيشتر به فكر آقا و بچه ها باشند و در خارج از خانه كار نكنند.اگر شاغل اند مرخصي هاي طولاني سه چهار ماهه بگيرند تا بهتر بتوانند به شوهر سرويسهاي آشپزي، جنسي و... ارايه نمايند.
6- مثل همه سريال ها و فيلم هاي ديگر ريشوها و چادري ها خوبند و زن هاي بي چادر و مردان موبلند و بدون ريش همگي بد و مظاهر اهريمن در جامعه اند.
7- پازل و بازي هاي كامپيوتري سرگرمي هاي شيطان هستند .
8- دوست داشتن كودكان و مهرباني با آنها يك رفتار شيطاني است.
9- سريال « او يك فرشته بود»، فيلم مارمولك را براي بيننده تداعي مي كند.
10- برخي از مومنين، شيطان را هم درس مي دهند مثل آقا بهزاد كه شيطان لعين به او پيشنهاد كرد براي پرداخت مهريه وام بگيرد اما اواز رييس شركتش شصت ميليون تومان رشوه گرفت .
11- چيزي به نام وجدان وجود ندارد، توبه همه چيز را جبران مي كند .افراد هرغلطي مي خواهند بكنند، بعد با توبه و همه چيز حل مي شود و هيچي به هيچي.
---
*ارش يك اصطلاح حقوقي است به اين معنی که وقتي ديه تعيين نشده باشد معيار ارش است و ارش تفاوت سالم و معيوب مي باشد. ارش نسبت به ديه كامل سنجيده مي شود.
زنان ایران 16/8/84
سوسن صادقي
[email protected]