جونم برات بگه ما هم سال قبل جزو این قافله بودیم.البته پشت کنکور نموندم و یه ضرب قبول شدم.
راز موفقیت در کنکور:
کتاب درسی.پرهیز از قلم چی و امثالهم در یک سال قبل از کنکور!تکیه به خویشتن.عمیق خواندن.اکیدا توصیه بر حل تمرینات
کتاب درسی.خواندن جای جای
کتاب درسی.اول و آخر کنکور 80 به اونور
کتاب درسی! (اینو شاید خیلی ها جدی نگیرن اما باور کن اصلی ترین مرجع کتابهای درسیه.)
دوباره جونم برات بگه که ما جزو اون کسایی هستیم که زیاد می خونن اما :مزد آن نگرفت جان برادر که کار کرد! (حالا میگن چرا از معین بدت میاد به این دلایل....)
آخه کسی که تو کنکور آزمایشی قلم چی (من فقط سال سوم دبیرستان رو رفتم قلم چی و چند جای دیگه اونم فقط آزمونای آزمایشیش.) رتبه ش 28 میشه و تو کنکور آزمایشی گزینه ی دو به طور متوسط میشه 22 چرا باید تو آزمون سراسر رتبه ش 1100 بشه!
نتیجه گیری:شرایط برگزاری آزمونهای آزمایشی بسیار با کنکور متفاوته و صرفا باید به این آزمونای آزمایشی به عنوان
آزمون نگاه کرد تا تخمین رتبه و ابن جور چیزا.
البته این که رتبه م اینجوری افتضاح شد تقصیر خودم بود.(حالا گذشته از اون شرایط بی پایه و اساس آزمون سراسری) راستش من اونقدر تو شیمی کارکشته بودم که با دبیر شیمی دبیرستانمون همزمان تدریس می کردم!(یکی از کلاسهای رشته ی ریاضی دست من بود.) و همه می گفتن اگه کل درسا رو صفر بزنی شیمی رو بالای 95 می زنی.اما خوب این همه تلاش و کوشش در سایه گیسوی بی دقتی آخر شد! سر جلسه ی کنکور 15 تا سوال شیمی رو جابجا تو پاسخنامه علامت زدم و شیمیم شد 60 درصد.(هنوزم باور نمی کنم.).بازم اوقاتمون تلخ شد.....
در مورد برنامه ریزی باید بگم من از تابستون سال دوم دبیرستان شروع کردم به خوندن.(رشته م ریاضی بود.).روزی به طور متوسط 8 تا 9 ساعت درس می خوندم.البته اینجوری نبود که زندگی رو به کامم حروم کنم! تلویزیون هم می دیدم پرشین تولزم می خوندم.....
چند توصیه ی مهم:
1- اونایی که می خوان تو گروه ریاضی شرکت کنن شدیدا و اکیدا توصیه می کنم از
ریاضی از
ریاضی و از
فیزیک غافل نشن.به خصوص اون اولی که بشدت وضعیتتون رو از این رو به اون رو میکنه.
2-به دوستان تجربی هم توصیه می کنم اکیدا و شدیدا از ریاضی غافل نشن.(حالا زیست به جای خودش که اکثرا می خونن اما ریاضی تو گروه تجربی جای چندانی نداره و هر کس بهتر بخونه رتبه ی بهتری به دست میاره.)
3-دوستان انسانی هم که اکثر درسها رو خوب می خونن اما به روال دو گزینه ی قبل تاکید می کنم از ریاضی غافل نشن.(اهمیت ریاضی تو گروه انسانی بسی بیشتر از تجربی و ریاضیه.)
4-سال قبل از کنکور از شرکت در آزمونهای متعدد اکیدا پرهیز کنید چرا که ضررش بیشتر از سودشه.(از تجربه ی من استفاده کنید و کار اشتباه رو خودتون تجربه نکنید.)
5-به حرف این و انو زیاد توجه نکنید که مثلا فلانی بیشتر خونده فلانی شبا نمی خوابه.خودتون باشید.و در حد خودتون انتظار داشته باشید.
6-از گرایش افراطی به سمت دروس عمومی اکیدا پرهیز کنید.اون چیزی که تا حد زیادی موفقیت شما رو تو کنکور رقم میزنه دروس اختصاصیه.اینو گفتم چون خیلی ها به دلیل اینکه دروس عمومی آسون تره وقت بیشتری صرفش می کنن.بذار درصدا مو بگم اون موقع میبینی که همون شیمی که از دست دادم به اندازه ی همه ی اینا می ارزه.(غیر از عربی که بعدا می گم حسابش جداست.)
ادبیات:94.8
معارف:94.8
زبان:90
عربی:100
7-بین دروس عمومی عربی از اهمیت بیشتری برخورداره.چون اکثر داوطلبا چندان تو عربی قوی نیستن بنابراین تراز این درس به شدت بالاتر از زبان و معارف و گاهی ادبیات قرارمیگیره.از این یکی هم غافل نشید اما به معنی این نیست که شب و روز عربی بخونید.اما تو برنامه ی عمومی تون بیشتر به عربی بها بدید.
8-شدیدا و اکیدا توصیه می کنم به جای اینکه نکات کنکوری رو حفظ کنید مفاهیم رو یاد بگیرید و قدرت استدلالتون رو ببرین بالا.این کار هم تو کنکور به کارتون میاد هم بعد از کنکور تو دانشگاه.بازم میگم سبک برگزاری کنکور نسبت به چند سال پیش تغییر کرده.
9-دو سه ماه مونده به کنکور وقت خوندن مطالب جدید نیست.جدی بگیرید.منم می گفتم اینجوری نیست اما الان می فهمم که اینجوریاست.
خوب با تمام این اوصاف من تو رشته ی مهندسی برق دانشگاه تبریز قبول شدم.خیلی از رشته های دیگه تو دانشگاههای مختلف بودن اما من خودم برقو دوست داشتم.اینو گفتم که زیاد پی اسم و رسم دانشگاهها نباشی.اسم و رسم مال صاحاب دانشگاست نه مال دانشجو جماعت.تصور نکن دانشگاه تهران و شریف رو یه طرف ترازو بذاری با بقیه ی مملکت برابری می کنه.
در مورد وضعیت دانشگاه فعلی من هم می تونی
پرنیانم رو بخونی.
توصیه های پایانی:
اینقدر برای ورود به دانشگاه بال بال نزنید! آواز دهل شنیدن از دور خوش است .اگه واقعا طالب علم و معرفت هستین برید کتابهای دانشجو ها رو بگیرید و خودتون شروع کنین به خوندن.اگر هم می خواید اسم دانشجو روتون باشه با کمال تاسف میگم که فقط میای اینجاو 4 سال از عمر گران مایه ت رو تلف کنی.(تو این هیچ شکی نداشته باش.)
چون میدونم دانشگاه ندیده تصورات عجیب و غریبی از دانشگاه داره می خوام چند مورد از تفاوتهای دانشگاه و دبیرستان رو بگم:
1-اینجا همون دبیرستانه منتهی تخته سیاه یه خورده بزرگتر شده.
2-اینجا همون دبیرستانه منتهی عده ای نرم تن (یا سخت تن ) به جمع دانش آموزا اضافه شده.
3- اینجا بر خلاف دبیرستان می تونی وسط کلاس کیفت رو برداری و بری سی کار خودت.
4-اینجا برخلاف بعضی دبیرستانها می تونی سر کلاس با موبایلت چند قطعه تو مایه های بیات اصفهانی بنوازی و مطمئن باشی که استاد چندان توجهی نمی کنه.
5-اینجا بر خلاف دبیرستان برنامه ی کلاسها چندان منظم نیست.
6-اینجا برخلاف دبیرستان استاد حرف اول و آخر رو میزنه.بنابراین اگه از دیدگاهت خوشش نیاد تا آسمون هفتم هم بری قبولت نداره.هیچ کاری هم از دستت بر نمیاد.به قولی:
خلاف رای استاد رای جستن...................................................به خون خویش باشد دست شستن.
حتی اگه حق با تو هم باشه و بحث علمی هم باشه اون فقط حرف خودشو میزنه.(یه چیزی تو مایه های مرغ یه پا داره....)
7-تو دانشگاه هر کسی مسول کار خودشه. مطمئن باش هیچ کس به شما نمیگه که چرا درس نمی خونید یا برعکس چرا می خونید.انتخاب با خودته که مهندس بشی یا مهندس واره....
به هر حال امیدوارم موفق باشی.من که دیگه حاضر نیستم تو کنکور شرکت کنم و به احتمال خیلی زیاد برای ارشد میرم دوره های مجازی.
راستی یه نکته ی دیگه اگه خواستی تو دانشگاه آزاد درس بخونی سعی کن تبریز رو تو انتخابهای آخرت قرار بدی چون اینجا به هیچ وجه من الوجود به مجردا خونه نمی دن! مگه اینکه خیلی شنانس بیاری و قیافه ت بچه مثبتی باشه و یه دسته چک خوش آب و رنگ هم با خودت ورداری! (البته به خاطر اینه که دانشجوهای دانشگاه آزاد دیگه شورشو درآوردن با اون همه افتضاحات به بار اومده....)
راستش نمي خوام بي راهه بري براي همين هم اينقدر برانت نوشتم.