a162
Registered User
- تاریخ عضویت
- 1 اکتبر 2007
- نوشتهها
- 583
- لایکها
- 291
راستش رو بخایین من کمتر میشه تو کاری گیر کنم
اکثرا می تونم تصمیم بگیرم
ولی الان واقعا مخم دیگه نمیکشه
شرایط به این صورته:
از پیام نور مدرک گرفتم و یه جوری عقده یه دانشگاه خوب تو وجودم هست
پدر و مادر دائما میگن بچه های ما چیزی نشدن و کاره ایی نشدن(مثلا رئیس اداره ایی ، معاونی و ... بیشتر کار اداری مد نظرشونه)
گرچه پدر و مادرم اجباری به من ندارن ولی همیشه اینو برای خودم وظیفه می دونم که راضی نگه شون دارم و هر کاری کردم بازم میگن کاره ای نشدی و انگار اونها فکر می کردن ما به مقامی می رسیم خلبان می شدیم ولی نشدیم
مغازه دارم و درامد بد نیست ولی راضی کننده نیست
زمان کار زیاده و تقریبا هر هفته 12ضربدر 7 ساعت کار می کنم
از بس نشستم یه جا کمر درد و پادرد گرفتم
سرمایه گذاشتم که می تونم بکشم بیرون و بریزم تو یه کار دیگه
اینده خیلی روشنی رو نمی تونم از مغازه متصور بشم
وضع مالیمون خدا رو شکر خوبه
قراره تابستون متاهل بشیم بره پی کار خودش:wub:
این شرایط فعلی بود پست دوم بگم میخام چیکار کنم
اکثرا می تونم تصمیم بگیرم
ولی الان واقعا مخم دیگه نمیکشه
شرایط به این صورته:
از پیام نور مدرک گرفتم و یه جوری عقده یه دانشگاه خوب تو وجودم هست
پدر و مادر دائما میگن بچه های ما چیزی نشدن و کاره ایی نشدن(مثلا رئیس اداره ایی ، معاونی و ... بیشتر کار اداری مد نظرشونه)
گرچه پدر و مادرم اجباری به من ندارن ولی همیشه اینو برای خودم وظیفه می دونم که راضی نگه شون دارم و هر کاری کردم بازم میگن کاره ای نشدی و انگار اونها فکر می کردن ما به مقامی می رسیم خلبان می شدیم ولی نشدیم
مغازه دارم و درامد بد نیست ولی راضی کننده نیست
زمان کار زیاده و تقریبا هر هفته 12ضربدر 7 ساعت کار می کنم
از بس نشستم یه جا کمر درد و پادرد گرفتم
سرمایه گذاشتم که می تونم بکشم بیرون و بریزم تو یه کار دیگه
اینده خیلی روشنی رو نمی تونم از مغازه متصور بشم
وضع مالیمون خدا رو شکر خوبه
قراره تابستون متاهل بشیم بره پی کار خودش:wub:
این شرایط فعلی بود پست دوم بگم میخام چیکار کنم