ووشو-سبک چوان چوان

[amirhvr]

با سلام خدمت شما اساتید محترم

نجات امپراطور ( تانگ ) توسط سیزده راهب شائولین....

با تشکر از شما استاد محترم از بابت مطالب ارزندتان
استاد من هم خوشحالم که در کنار شما استاد محترم در فروم فعالیت می کنم و از مطالب ارزنده ی شما استفاده می کنم

یک خبر خوب می دم....

استاد بسیار عالیه و من هم هر کمکی از دستم بر بیاید دریغ نمی کنم

هر ماه یک پست رو برای خبرهای ووشو و وقایع آن ماه اختصاص بدم

استاد بسیار پیشنهاد خوبیه کماکان منتظر اخبار شما هستیم
ممنون و پیروز باشید..

 

[amirhvr]

با سلام خدمت شما اساتید

تمرينات فرم و مبارزه آزاد
از ديدگاه حركتي مي توان تمرينات ووشوي چيني را به چند دسته تقسيم كرد :
1) تمرينهاي فرم : فرمهاي ووشو كه با سلاح يا دست خالي و يا بصورت مبارزه گروهي تمرين مي شوند آميزه اي هستند از مشت زدن ، لگد زدن ، پرتاب كردن ، غلبه كردن ، تسليم شدن و حركات يورشي كه در مجموعه اي از تمرينات منظم و منطبق بر قوانيني خاص كه الگوهاي مختلفي مركب از حمله و دفاع ، پيشروي و عقب نشيني ، استقرارهاي ايستا و پويا ، تندي و كندي خشونت و لطافت ، نرمي و سختي و غيره تبعيت مي كند .
1-1) تمرينات دست خالي ووشو : تمامي هنرهاي رزمي دست خالي اعم از : چانگ چوان ، تاي چي چوان ، نان چوان، پاكواژان ، باجي چوان ، شائولين چوان ، چوجيائوچوان ، دتينگ چوان ، زيانگ زي چوان و غيره همگي به اين طبقه تعلق دارند .
1-2) تمرينهاي با سلاح ووشو : شامل سلاحهاي كوتاه مثل شمشير پهن و باريك ، سلاحهاي بلند مثل نيزه ، چوب ، سلاحهاي دوتايي مثل جفت شمشير پهن ، سلاحهاي انعطاف پذير مثل شلاق 9 تكه ، چوب 3 تكه و غيره .
2-1)مبارزه گروهي شامل :
مبارزه مسلحانه با يك يا چند سلاح بر عليه حريفي با سلاح ديگر .
مبارزه با دست خالي بر عليه حريفي كه از سلاح استفاده مي كند .
2-2) تمرينهاي مبارزه آزاد ( سان شو ) : حركات اين طبقه عبارتست از هر گونه مبارزه آزاد ما بين دو مبارز كه با استفاده از هوش و ذكاوت و تكنيك ، تحت شرايطي خاص و مطابق قوانيني انجام مي گيرد .
پیروز باشید..

 

[SHAOLIN]

گذری بر کونگ فو شائولین 10

بعد از نجات امپراطور ( تانگ ) پاداش فراوانی به معبد شائولین فرستاده شد که هر سال در آنجا راهبان مبارز و قدرتمندی تربیت می شوند . به همین سبب بود که اغلب فرماندهان بلند پایه ارتش ( تانگ ) برای تبادل و بررسی فنون و تجربه های خود به معبد شائولین می رفتند و به عنوان نمونه فرماندهان ( چنگ یائوجین ، لوچینگ ، گائو خوایده) و اعضای خاندان ( تانگ ) برای آموختن هنرهای رزمی با سلاحهای مخصوص از قبیل : تبر هلالی شکل ، نیزه شکوفه آلو ، و چکش ببر سیاه به معبد شائولین رفته بودند .راهبان شائولین توانستند از طریق تمرینات و تحقیقات بسیار ، انواع مختلف سلاح ها را بوجود آورند و سبک های بی نظیری از خودشان بجا بگذارند . در ابتدای امر راهبان شائولین 18 نوع سلاح مختلف را تمرین می کردند ، که بطور مساوی بین دو نوع سلاح بلند و سلاح کوتاه تقسیم می شد که بعد از سلسله ( سونگ ) به بیش از 20 نوع سلاح افزایش یافت .

 

[hadissj]

سوالی داشتم از استاد شائولین عزیز:
آیا راجع به سیستم پارانچی چوان و محورهای آن بخصوص سون یاتا اطلاعاتی دارید تا ما رو هم از این اطلاعات بهره مند کنید


راستی اخبار جدید رو اضافه کردم.پست 57 و 60 رو ببینید.

 

[hadissj]

تصویری از گن یا چوب (استاد شائولین در این باره مطالب زیادی رو ارائه دادند برای مطالعه تاریخچه این سلاح می توانید پست های اخیر استاذ شائولین را مطالعه کنید:lol: )

نقل از استاد شائولین:چوب یا ( گوئن ) در این روش در دو صورت جنوبی و شمالی که در جنوبی سرعت کمتر و ساده تر زده می شود اما در شمالی بسیار سریع و با چرخش و گردش های باور نکردنی اجراء می شود . چوب شائولین بسیار مشهور می باشد البته به اضافه چوب چانگ چوان ( سبک سرشار از زیبایی ، تکنیک ها ناب و چرخشها و پرشهای بی امان )

 

[SHAOLIN]

نقل از استاد شائولین:چوب یا ( گوئن ) در این روش در دو صورت جنوبی و شمالی که در جنوبی سرعت کمتر و ساده تر زده می شود اما در شمالی بسیار سریع و با چرخش و گردش های باور نکردنی اجراء می شود . چوب شائولین بسیار مشهور می باشد البته به اضافه چوب چانگ چوان ( سبک سرشار از زیبایی ، تکنیک ها ناب و چرخشها و پرشهای بی امان )

باز هم از سلیقه و ابتکار استاد عزیزم در مورد تصاویر ی که مرحمت می کنند و با ارائه آنها گفته های این حقیر را زینت می بخشند بسیار تشکر می کنم .
با تشکر شائولین .

 

[SHAOLIN]

سوالی داشتم از استاد شائولین عزیز:
آیا راجع به سیستم پارانچی چوان و محورهای آن بخصوص سون یاتا اطلاعاتی دارید تا ما رو هم از این اطلاعات بهره مند کنید

این سبک در ایران مشهور نیست و کسی نیز در آن تبحری ( حداقل تا جایی که من می دانم ) ندارد و تلفظ درست آن پاراچی چوان است و یک سبک خانوادگی می باشد سبکی درونی مانند تاچی چوان و با گوا می باشد البته جدا از این سبکهاست و فرم و شکل خاص خود را داراست .

 

[SHAOLIN]

گذری بر کونگ فو شائولین 11
در ابتدای امر راهبان شائولین 18 نوع سلاح مختلف را تمرین می کردند ، که بطور مساوی بین دو نوع سلاح بلند و سلاح کوتاه تقسیم می شد که بعد از سلسله ( سونگ ) به بیش از 20 نوع سلاح افزایش یافت .آنها شامل تبر معمولی ، چوب ، نیزه ، تبر زین ، شلاق ، چوب سه مفصله ( نانچکوی سه تایی ) ستاره ، خنجر ، چکش و غیره می باشد . وقتی که یک راهب شائولین به جنگ می رفت می توانست هر چیزی را به عنوان سلاح با خود ببرد و قادر بود بخوبی چندین نفر را بوسیله آنها مغلوب کند . اما در بین 18 سلاح شائولین ، می توان آنها را چوب ، نیزه ، شمشیر پهن ، (دائو) شمشیر باریک (جیائو) را نام برد. (البته قبلاً در مورد این سلاحها کاملاً توضیح داده ایم ) . که این چهار سلاح اصلی در شائولین است البته به اضافه پرتاب ستاره که در آن نیز تبحر بسیار زیادی داشتند .
راهبان وقتی با دشمن مواجه می شدند می توانستند با قدرت تمام نوک نیزه را در بدن دشمن فرو کنند . در شائولین یک فرمول قدیمی برای فنون نیزه وجود دارد که بشرح زیر است :
حمله کردن با یک نیزه شبیه رها کردن یک تیر می باشد و در هنگام جمع کردن مانند یک شمشیر است . حمله کردن با نیزه بطرف بالا مثل پراکنده کردن ابرها و حمله کردن به سمت پایین مانند نگهداشتن یک ببر توسط گرفتن گردنش است . اگر حرکات نیزه را دنبال کنید مثل اینست که از یک کوه بالا می رود . اگر شما این قانون را به حافظه بسپارید می توانید بر دشمن غلبه کنید .

 

[SHAOLIN]

گذری بر کونگ فو شائولین 12

قبل از اینکه اسلحه گرم بوجود بیاید چوب و نیزه بعنوان سلاحهای بلند و همچنین محافظ جان شناخته شده بودند که می توانستد دشمن را در فاصله دور نگهدارد . شمشیر باریک و پهن به طبقه سلاحهای بلند تعلق دارند . شمشیر در اسناد تاریخی بعنوان سلاحی که کاربرد فوق العاده در جنگ دارد ذکر شده است . بیش از 100 نوع سبک مختلف شمشیر وجود دارد که می تواند انفرادی و یا جفتی بکار رود . بر خلاف شوالیه های غربی در قرون وسطی ، شمشیرزنان شائولین جزء اعضای طبقه اشراف نبودند ، به هر حال قدرت شمشیر زنان شائولین از اروپائیان کمتر نبود ، بلکه برتریهائی نیز داشته اند . شمشیر شائولین معرف بهترین شیوه سلاح ناب در مشرق زمین است . در یک جنگ حقیقی ، حرکات پیوسته شمشیر همچون پیچ و تاب خوردن اژدها از یک مسیر به مسیر دیگر است . یک ضرب المثل چینی می گوید : سریع همچون پرواز پرستو و تیز مانند تیغ .

با تشکر شائولین .

 

[hadissj]

این سبک در ایران مشهور نیست و کسی نیز در آن تبحری ( حداقل تا جایی که من می دانم ) ندارد و تلفظ درست .

استاد شائولین عزیز فردی هست که این سیستم را با نام کونگ چوان فا تدوین کرده و تمام محورهای پارانچی چوان را(سون یاتا -سون یوان و سون تارماتو) به کمال بلد هستن .ایشان هم اکنون 56 سال دارند و من با دیدن ایشان عاشق ورزش شرق شدم و تا بحال استادی به استادی ایشان ندیدم. جناب استاد فخر الدین فرج زاده استاد تمام و کمالی هستند که دست اندر کاران فدراسیون ووشو همگی ایشون و برادرشون استاد رضا فرج زاده رو میشناسن و بعضا برخی از این افراد شاگرد استاد بودند اما به دلایلی که من از آنها خبر ندارم استاد هیچ تمایلی به فدراسیون ووشو ندارن .(چه حیف)
استاد بسیار سخت گیرهستن و کمتر به شاگردان تنبلی مثل من الطفات میکنن الان چند ماهی میشه که استاد رو ملاقات نکردم.استاد هم دیگه وقت حضور در کلاسها رو نداره به هر حال ایشون گنجینه ی عظیمی از فرمهای شائولین رو دارن که حیفه هیچ وارثی نداشته باشن.
چند ماهی است که تمرینات خودم رو افزایش دادم و تمریناتم از 3 رو به هفت روز هفته رسیده اما هنوز به سطحی نرسیدم که بتونم تمایل استاد رو به حضور در کلاس زیاد کنم.به همین دلیل دنبال اساتیدی مجرب می گردم تا با حضور در کلاسهای این بزرگواران بتوانم سریع تر پیشرفت کنم تا در نهایت استاد فرج زاده ما رو لایق بدونن

 

[SHAOLIN]

استاد شائولین عزیز فردی هست که این سیستم را با نام کونگ چوان فا تدوین کرده و تمام محورهای پارانچی چوان را(سون یاتا -سون یوان و سون تارماتو) به کمال بلد هستن .ایشان هم اکنون 56 سال دارند و من با دیدن ایشان عاشق ورزش شرق شدم و تا بحال استادی به استادی ایشان ندیدم. جناب استاد فخر الدین فرج زاده استاد تمام و کمالی هستند که دست اندر کاران فدراسیون ووشو همگی ایشون و برادرشون استاد رضا فرج زاده رو میشناسن و بعضا برخی از این افراد شاگرد استاد بودند اما به دلایلی که من از آنها خبر ندارم استاد هیچ تمایلی به فدراسیون ووشو ندارن .(چه حیف)
استاد بسیار سخت گیرهستن و کمتر به شاگردان تنبلی مثل من الطفات میکنن الان چند ماهی میشه که استاد رو ملاقات نکردم.استاد هم دیگه وقت حضور در کلاسها رو نداره به هر حال ایشون گنجینه ی عظیمی از فرمهای شائولین رو دارن که حیفه هیچ وارثی نداشته باشن.
چند ماهی است که تمرینات خودم رو افزایش دادم و تمریناتم از 3 رو به هفت روز هفته رسیده اما هنوز به سطحی نرسیدم که بتونم تمایل استاد رو به حضور در کلاس زیاد کنم.به همین دلیل دنبال اساتیدی مجرب می گردم تا با حضور در کلاسهای این بزرگواران بتوانم سریع تر پیشرفت کنم تا در نهایت استاد فرج زاده ما رو لایق بدونن

دوست خوبم با عرض سلام و شاد باش به شما و تبریک به حسن انتخاب شما در پیدا کردن اساتیدی مثل جناب آقای فرج زاده ،این حقیر دورادور این بزرگوار را می شناسم ولی سعادت نسیب نشده از نزدیک ایشان را ملاقات کنم اما خیلی دوست دارم شماره تلفن استاد را مرحمت فرمایید تا این سعادت نیز نسیب اینجانب شود که با ایشان گفتگویی دوستانه داشته باشم و من نیز عقده ی دل را بگشایم در ضمن این پارانچی چوان که شما فرموده اید را البته من به عنوان پاراچی چوان می شناسم البته ممکن است این دو سبک با هم متفاوت باشند . من منتظر شرح نوع و چگونگی فرمها و تکنیکهای این سبک از جانب شما هستم چون در این مورد بسیار کنجکاو شده ام پس من را منتظر نگذارید و زحمت این کار را متحمل شوید انشالله جبران کنم . در واقع بله متاسفانه جای گله و ناراحتی از فدراسیون و بعضی از اساتید بعضاً بزرگ ( حداقل از روی نام ) زیاد می باشد که ووشو را به ناکجا آباد سوق می دهند که برای این ورزش بسیار زیبا و مادر تمامی ورزشهای رزمی متاسفم .
و جای تعجبی ندارد که استاد فرزانه ای مثل ایشان از ورزش و فدراسیون و...... زده شده باشد . در ضمن فرمودید ایشان گنجینه ای از فرمهای شائولین را دارند من کاملاً مشتاق گفتگو با ایشان هستم .
با تشکر شائولین .

 

[lord cyah]

استاد SHAOLIN . فرم وسبک های تای گون(اگر درست نوشته باشم) با فرم های پنج حیوان شائولین فرق می کند یا یکی هستند؟

 

[SHAOLIN]

با عرض سلام به دوستان و اساتید عزیزم .
چندیست چند نفر از دوستان در مورد اژدها و نقش او در افسانه های مشرق زمین منجمله ایران و چین سئوال کرده بودند با اجازه اساتید عزیز بر آن شدم تا با یک سری اطلاعات از منابع و کمی هم از اطلاعات شخصی خودم از این جانور افسانه ای سخن بگویم انشالله که دوستان بپسندند چون این جانور در اساطیر و افسانه های دنیا بخصوص در مشرق زمین جایگاه ویژه ای دارد همینطور در فرهنگ و در ورزشهای رزمی نیز الگو می باشد .

اژدها یکی از موجودات افسانه‌ای در فرهنگ‌های جهان است. اژدها در اساطیر جهان جایگاه ویژه‌ای دارد.

واژه‌شناسی در فارسی
ریشه واژه اژدها و (ضحاک) یکی است و صورت‌هایی دیگر چون «اژدر»، «اژدرها» و «اژدهات» دارد، به معنی «ماری است افسانه‌ای و بزرگ، با دهان فراخ و گشاد.»

اژدها یا اژدر که در زبان اوستایی «اژی» (-aži)، در زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) «از» (az) و در زبان سانسکریت «اهی» (-ahi) خوانده و نامیده می‌شود، به معنی «مار یا افعی مهیب و سهمگین» است. در متون کهن ایرانی، گاه این واژه به گونة عام بکار می‌رود و زمانی نیز با کلمات خاصی همچون «دهاکه» (دهاک) و «سروره» در می‌‌آمیزد و «اژی دهاکه» (ازدهاگ و ضحاک) و «اژی سروره» (اژدهای شاخدار) را پدید می‌‌آورد که در تاریخ اساطیری ایران، هماوردان سهمگین فریدون و گرشاسپ هستند.

در اساطیر و ادبیات جهان
اژدها جانوری است که در کهن‌ترین سنن نماد ویرانکاری و نیز آب و آبادانی بوده است. روزگاری دراز اساطیرشناسان می‌‌پنداشتد که اژدها نمایشگر سَّر و انگیزه پیشرفت بشر است و سرگذشت بشر سراسر کوششی است رای رهائی یافتن از قدرت درهم شکننده اژدها.

رابطه میان اصل و آغاز جهان و اژدها در کیهان‌شناسی بابلیان آشکار است. در این کیهان‌شناسی، تیامات یا اژدهائی که نماد ظلمت آغازین است غالباً بصورت ماری خشمگین نموده شده و مردوک یا قهرمان خورشیدی بر آن چیره می‌شود. بدینگونه جهان روشن پدرسالاری جهان آغازین مادرشاهی را تسخیر می‌کند.

در مصر باستان اژدها رمز طغیان‌های بزرگ رود نیل بوده است و سود و زیان آن طغیان‌ها را که بارور کننده یا ویران کننده‌اند نشان می‌‌داده است. از اینرو اژدها غالباً هم با خداوند اُسیریس و هم با الههٔ هاتور همانند می‌شده و گاه نیز از لحاظ خیر و برکتی که داشته با اسیریس و به سبب ویرانکاریش با «ست» دشمن ازیریس یکی می‌شده است.

اژدها همیشه حیوانی نیرومند و سهمگین پنداشته شده و گاه ‐ چنانکه در چین ‐ مقدس بوده و پرستیده می‌‌شده است زیرا او را بخشندهٔ آب و باران می‌‌دانسته‌اند. در بعضی نقاط اژدها را همان تمساح دانسته و پنداشته‌اند که تمساح آورنده باران است. اقوام بسیار معتقد بودند که اژدها خدای طوفان و هوای بد و سیل و دیگر بلاهای آسمانی است و طوفان بر اژدها سوار شده موجب لغزش زمین و زمین‌لرزه می‌شود. تقریباً همه جا اژدها با شب و تاریکی و بطن مادری و آب کیهانی پیوسته و مربوط بوده است.

برخی از اژدهاهای چندسر مشهورند چون لادون که نگاهبان سیب‌های زرین هسپریدها بود. بعضی اژدهاها یا مارهای چند سر نیز شاخ‌هایی به اشکال گوناگون داشتند از قبیل اژدهای قرمز هفت سر بنام آپوکالیپس، وانی, اژدهای چینی و ژاپنی نیز چندین شاخ دارد. نزد اقوام سرخ پوست پوئبلو مار شاخدار نماد روان و روح آب بوده است، و به باور مانی شیطان یا اهریمن درآغاز بر آب‌ها فرمان می‌‌راند، «او همه چیز را تباه می‌‌کرد و ویران می‌‌ساخت».
در اساطیر و ادبیات ایران
سیمای اژدها در تاریخ اساطیری ایران، در نهایت سهمناکی، زشت‌رویی و پلشتی است. آنها از نخستین یاران اهریمن می‌‌باشند که آفرینش نیکوی اورمزد را آشفته می‌‌نمایند؛ ولی توانایی تباه آن را ندارند. اگر فدیهٔ گران‌بهایی نثار ایزدانی همچون آناهیتا و وای می‌کنند (یشت ۵، بندهای ۲۹‐۳۱ و ۴۱‐۴۳ و نیز یشت ۱۵، بندهای ۱۹‐۲۱). بر اساس ادبیات اوستایی، هنگامی که اورمزد نخستین سرزمین نیک خویش را می‌‌آفریند (ایرانویج)، آنگاه اهرمن همه تن مرگ برای تباهی آن، اژدهایی (اژدهای سرخ) را در رود دائیتی پدید می‌‌آورد (وندیداد ۱، بندهای ۲‐۴). از سوی دیگر نیز ایزد هم با رزم‌افزارهای خود به نبرد با اژدهای زرد برمی‌‌خیزد تا او را نابود سازد (یسنه ۹، بند ۳۰).

بر اساس ادبیات ودایی و اوستایی، دو اژدهای ورتره و اپه اوشه (اپوش)، آبها را در دژ جادویی خود اسیر، ابران آسمانی را سترون و زمین را خشک و کویر می‌‌سازند؛ ولی سرانجام به دست ایزدان ایندره و تیشتر تباه می‌‌گردند. از دیگرسو نیز اژی دهاکه (ازدهاگ/ضحاک) و افراسیاب تورانی نشان از اژدهایان اساطیری دارند که با گذشت زمان و به هنگام تغییر ساختار ساده و نخستین (روایت اوستایی) داستان به شکل پیچیده و پویا (روایات پهلوی ساسانی و خدای نامه)، جامة نوین پادشاه انیرانی (= نا ایرانی) را بر تن می‌‌نشانند. خشکسالی، سترونی، زوال و مرگ، ارمغان دشخدایی آنان بر ایران می‌‌باشد.

پرداخت شخصیت و ویژگی‌های اژدها در روایات اساطیری چندان کامل و دقیق نیست، زیرا اسطوره تنها به آن بخش از سرگذشت زندگی یک بودهٔ اهریمنی (یا حتی قهرمان) می‌‌پردازد و آن را آنچنان می‌‌بالاند و با شکوه و اغراق درمی‌‌آمیزد که برای نمایش جهان‌بینی ویژهٔ خویش و دیگر اهداف خود نیاز دارد. اما این پرداخت در روایات حماسی (برخلاف نمونه‌های اساطیری شکل کامل‌تر و پویاتری دارد و اژدها در این داستان‌ها چهره‌های گوناگونی دارد که از میان آنها دو گونه بیش از دیگر نمونه‌ها دیده و تکرار می‌شود.

اژدها در نخستین چهره، سیمای «فرمانروای بیگانه اژدروشی» را به خود می‌‌پذیرد که با تازش بر ایرانشهر و چیرگی بر پادشاه این سرزمین، فرمانروایی را در دست می‌گیرد، زندگی مردمان و ستوران آنان را تباه، باران و آب را دربند و خشکی و نیاز را بر سرتاسر زمین حکمفرما می‌‌سازد. این فرمانروای دژکامه انیرانی با رزم‌افزار جادویی و سپند قهرمان بی‌همتایی از تبار پادشاهان نیکوی ایرانی، تباه می‌گردد. آشتی، آرامش و زیبایی ارمغان پادشاهی نیک قهرمان بر ایران زمین است. روایت کارزارهای «فریدون و ضحاک»، «اسفندیار و ارجاسپ تورانی» (هر دو به نقل شاهنامه) و داستان نبرد پادشاهانی همچون «منوچهر، زو و کی خسرو با افراسیاب اژدهاوش» را می‌توان در شمار گونه‌هایی جای داد که اژدها با چهرهٔ پادشاه دژکامة انیرانی پدیدار می‌گردد.

در کنار سیمای فرمانروای بیگانهٔ بیدادگر، اژدر در برخی دیگر از روایات حماسی اژدهاکشی چهرهٔ دیگری را نیز نمایان می‌‌سازد. بر پایه این داستان‌ها، او همچون «مار یا سوسمار مهیب و غول آسایی» است که توصیف تنومندی پیکر و سهمناکی کردارش با گزافه، اغراق و مقیاس‌های فرابشری درمی‌‌آمیزد و خانه در بیشه‌های شگفت انگیز، کوهستان خشک یا آبهای شور دارد. بدین گونه او با چنگال‌هایی مرگبار و دم آهنج، بال‌هایی بزرگ و سیاه، گاه پیکری روئین‌تن و نیز با آتش سوزانی در کام خود به سوی مردمان و ستوران آنها می‌‌تازد و آنان را می‌‌اوبارد (= می‌‌بلعد). پادشاهان یا پهلوانان بزرگ ایران زمین به یاری گرز جادویی خویش به کارزار با اژدر بیم افزا برمی‌‌خیزند و نیروی تباهی و ویرانی را در پیکر سیاه و سهمناک اژدها سرد و خاموش می‌‌سازد.

روایات پیکارهای هوشنگ با دیوان مزندر و اژدهای خونین چشم (بنا بر شاهنامه)، فریدون و اژی دهاکه (بر پایه ادبیات اوستایی)، گرشاسپ با اژدهای شاخدار، دیو آبزی گندرو (بنا بر متون اوستایی) و ازدهاگ (بر پایه ادبیات پهلوی)، سام با اژدهای کشف رود (بر پایه شاهنامه)، رستم و اسفندیار با اژدران سهمگین خان سوم هفت‌خان (بنا بر شاهنامه) و سرانجام داستان کارزار رستم با اژدهای روئین‌تن مشرق‌زمین را می‌توان در شمار گونه‌هایی جای داد که اژدها با چهرهٔ یک «جانور زهرآگین آتشین دم غول آسا» پدیدار می‌گردد.

اما در روایات تاریخی ‐ افسانه‌ای ایران زمین، اژدهایان آتشین دم جای خود را به جانوران زیانکار و ددان اژدروشی می‌‌دهند که بیشه‌های ایرانشهر یا دشت‌های سرزمین‌های همجوار را با پلیدی و مرگ می‌‌آلایند. بیشتر این ددان که در دامنة کوه‌های بلند، بن دریاهای ژرف یا بیشه‌های شگفت انگیز خانه دارند، مردان را می‌‌درند و زنان و دختران پادشاه و بستگان او را می‌‌ربایند و از آن خود می‌‌سازند. در این گونه روایات با تباهی مردمان، ستوران، پدیده‌های نیکوی گیتی یا مرگ همسر یا دختر زیبارویی شاه به دست ددان اژدهافش، پهلوانانی همچون رستم (در روایات ماندایی و عامیانه)، گشتاسپ، اسفندیار (در روایت عجائب المخلوقات طوسی)، اسکندر مقدونی، اردشیر پاپکان، بهرام گور و بهرام چوبین به کارزار بر می‌‌خیزد و آنها را تباه می‌‌سازند.

برای بررسی بهتر و ژرف تر جهان بینی، درون مایه و ساختارهای درونی و برونی داستان اژدهاکشی در ادبیات کهن ایران و روند دگرگونی آن در درازنای زمان، روایات گوناگون این داستان را می‌توان در چهار گونة بنیادی «اساطیری»، «حماسی»، «تاریخی ‐ افسانه‌ای» و «قصه‌های عامیانه (فولکلوریک)» دسته‌بندی کرد. زیرا انگاره و بن‌مایه‌های باستانی هریک از گونه‌ها دارای ساختار همانند و همگونی است و ردپای آئین‌های یکسانی در پس روایات گوناگون هر یک از این گونه‌های چهارگانه دیده می‌شود. از سوی دیگر، با نمادزدایی و بررسی روایات وابسته به یکی از گروه‌ها، می‌توان کارکردهای آئینی و بنیان‌های دینی همسانی را دید که تنها از آن روایات یکی از گونه‌ها است؛ به شکلی که داستان‌های گروه‌های دیگر از آن بی‌بهره‌اند. از این رو، گرچه می‌توان همگونی بسیاری را میان روایات گوناگون داستان اژدهاکشی دید؛ ولی برای بررسی بهتر ساختارهای درونی و برونی داستان، می‌‌باید پس از دسته‌بندی هریک از روایات در یکی از گروه‌های چهارگانه، به بررسی انگاره‌ها و بن مایه‌های کهن و نیز آئین‌های وابسته به آن پرداخت که در پس لایه‌های نوین داستان پنهان هستند.

به دنباله آن در پست بعدی توجه کنید.

 

[SHAOLIN]

اژدهاکشان
در داستان‌های پهلوانی و اساطیری ایران از گرشاسپ و رستم به عنوان پهلوانان اژدهاکش نام برده شده است.

منابع
ستّاری، جلال، رموز قصّه از دیدگاه روانشناسی اژدها و مار و شاخ.
رستگار فسایی، منصور، اژدها در اساطیر ایران، تهران ۱۳۷۹، انتشارات توس.
رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان: عصر اوستایی تا پایان دوران ساسانیان، تهران ۱۳۸۱، انتشارات سخن.

 

[SHAOLIN]

جانوران افسانه‌ای نامدار در فرهنگ‌ ایرانیان
ابلیس
ارواح
ازمابهتران
اژدها
آل
آنزو
اهریمن
بختک
پری
جن
حوری
خر دجال
دوال‌پا
دیو
رخ
زار
سیمرغ اسب‌تنه
سیمرغ
شاه‌پریان
شيردال
شیطان
گاو بالدار
عفریت
عنقا
عوج ‌بن عنق
غلمان
غول
غولشیر
فرشته
فولادزره
ققنوس
گورزاد
لولوخورخوره
مردآزما
نسناس
هاروت و ماروت
همزاد
هیولا
یأجوج و مأجوج
گلیم‌گوش

 

[SHAOLIN]

موجودات افسانه‌ای معروف در فرهنگ‌های دیگران
قنطورس (آدم اسب‌تنه)
اسب بالدار
ابوالهول
پری دریایی
تکشاخ
خون‌آشام
گرگمرد

 

[SHAOLIN]

استاد SHAOLIN . فرم وسبک های تای گون(اگر درست نوشته باشم) با فرم های پنج حیوان شائولین فرق می کند یا یکی هستند؟

با عرض سلام .
دوست من ، سبک ینچ حیوان که تشکیل شده از عقاب ، اژدها ، ببر ، درنا ، میمون و البته بسیاری دیگر مانند مار انواع سبکهای میمون مانند میمون سنگی ، میمون ابله ، میمون مست و عقرب و.... که در واقع به برگزیدگان آنها همان چند تا اول که البته مار بجای درنا بیشتر کاربرد دارد و در واقع لوهان چوان سبک معروف حیوانات یا شیان شین که به سبک شائولین معروف هستند و در دسته سبکهای حیوانات فعالند .
در آینده در مورد سبک حیوانات بیشتر توضیح می دهیم .
با تشکر شائولین

 

[hadissj]

این حقیر دورادور این بزرگوار را می شناسم ولی سعادت نسیب نشده از نزدیک ایشان را ملاقات کنم اما خیلی دوست دارم شماره تلفن استاد را مرحمت فرمایید تا این سعادت نیز نسیب اینجانب شود

استاد شائولین عزیز من شماره ی خود استاد رو ندارم .اما می تونم شماره ی مغازه ی برادر ایشون رو به شما pm بزنم.در ضمن می تونم بپرسم از چه طریقی شما استد فرج زاده رو می شناسید؟

من منتظر شرح نوع و چگونگی فرمها و تکنیکهای این سبک از جانب شما هستم چون در این مورد بسیار کنجکاو شده ام

قبلا توضیح دادم که استاد بسیار سخت گیر هستن و به راحتی نمیشه از ایشون فرم پارانچی چوان گرفت.روند تدوین به این صورته که شاگردان در ابتدا چند سال به تمرین ووشو (چانگ چوان و نان چوان) می پردازند و وقتی بدن آنها به حدی رسید که بتونن فرمهای سنگین شائولین رو تحمل کنند به تمرینات ویژه با حضور استاد دعوت می شوند و در آنجا به تمرین T.M و فرمهای پارانچی چوان می پردازند و مسلما تعداد این افراد انگشت شمار است .من 4 ساله که ووشو کار میکنم و مرحله اول رو گذروندم الان تازه وارد پارانچی چوان شدم:lol: و روی محور سون یاتا کار میکنم البته فعلن استاد به دلیل مشکلات حضور ندارن و شاگرد ارشد ایشون آقای زینعلی جمعه ها با ما تمرین می کنن.
محور سون یاتا با فرم سنگ سوان (گربه) شروع میشه در فرمهای پارانچی چوان روند کلی به این شکله:
قبل از هر ضربه و قفل یک سری عکس العمل گیری هست که در این عکس العمل گیری ها بدن روان است و نیروی چی باید در بدن حرکت کند و متمرکز شود هنگام قفل تکنیک در یک لحظه سیار کوتاه باید نیرو به محل ضربه منتقل شود و بدن برای یک صدم ثانیه سفت سفت شود و دوباره بدن رها شده و عکس العمل گیری برای حرکت بعد شروع میشود و به همین نحو.........

 

[SHAOLIN]

گذری بر کونگ فو شائولین 13 هنر های هفتاد و دو گانه مبارزه با دست شائولین .
هنرهای رزمی شائولین بعد از سلسله ( چینگ ) با امپراطوری ( ینگ چنگ ) سیر نزولی ( رکود ) پیدا کرد . آنان نگران بودند که تمرینات ( کونگ فو شائولین ) می تواند سبب آشوب و قدرت در میان مردم ( هان ) گردد و روی استحکام حکومت اثر منفی بگذارد به همین دلیل حکمرانان ( منچو ) تمرینات با انواع سلاح را قدقن کردند . سیاست جابرانه حکام چین باعث افت و رکود تمرینات هنری رزمی گشت و راهبان مجبور شدند سلاحهایشان را کنار بگذارند . و وقتی که شب فرا می رسید و همه جا در سکوت و آرامش فرو می رفت ، خمرها و کوزه های بزرگ و دهان گشاد که در آنها غله ، شن ، و خرده آهن ریخته بودند و همچنین کیسه های شنی را کنار هم در سالن هزار ( بودا ) گذاشته و به تمرین کونگ فو می پرداختند . با راهنمایی راهبان استاد ، راهبان جوان مشغول تمرین کنترل تنفس می شدند ( نفسشان را در ناحیهشکم حبس می کردند ) و با این تمرین تنفس و نفس خود را به کنترل در می آورند .و یا به کیسه های شنی ، خمره ها ی پر از غله یا خرده آهن ضربه می زدند .در اوایل سلسله ( وی شمالی ) راهبان شائولین تئوری دائویست را با تمرینات خود آمیخته و اکسیرهایی را می ساختند . راهبان روی تئوری ( جینگ لو ) ( خط سیر انرژِ ی ) در طب باستانی چین تحقیق کردند و دریافتند که بدن انسان دارای شبکه هایی است آنگاه آنها را شناسایی کردند و کانالهای اصلی و فرعی که انرژی حیاتی در سرتاسر آنها گردش می کند را شناختند . و این دانش را با تکنیک های تنفسی و هنرهای هفتاد و دو گانه مبارزه دست آمیخته و برترین کونگ فو شائولین را پایه ریزی کردند و مراقب بودند که این فنون تکمیلی به خارج از معبد راه پیدا نکند و بدست بیگانگان و سود جویان نیفتد .

 

[m_jazayeri2005]

لطفا اگر کسی از محل برگزاری کلاس آقای پورغلامی خبر دارد به ما هم بگوید