برگزیده های پرشین تولز

چه جوری مخ طرفو بزنم؟

s e v d a

Registered User
تاریخ عضویت
19 آگوست 2009
نوشته‌ها
820
لایک‌ها
1,498
محل سکونت
Earth
هثین مشکلی اینجا پیش اومده من حل کنم ؟

سلامچطوری عمو مثود

مثود این یلدا اومده داره همه رو از راه بدر میکنه بجای اینکه بگه چطوری مخه طرفو بزنیم :eek:

نمی تونی این حرف و بزنی..
شاید زودتر بشه.شایدم دیرتر..
بستگی داره که چطوری به زندگیت نگاه کنی..بخوای بقیه رو ببینی یا نه؟غرورتو بذاری کنار یا نه؟

مرسی:eek:

حالا که زدم :eek:

زودش خوب نیس

باید به همه جای زندگیت نگا کنی، همه رو ببینی و کنارشون زندگی کنی

غرور چیز خوبی نیس، خیلی کمش خوبه
 

yalda.h

Registered User
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
142
لایک‌ها
168
محل سکونت
:eek:
سلامچطوری عمو مثود

مثود این یلدا اومده داره همه رو از راه بدر میکنه بجای اینکه بگه چطوری مخه طرفو بزنیم :eek:



حالا که زدم :eek:

زودش خوب نیس

باید به همه جای زندگیت نگا کنی، همه رو ببینی و کنارشون زندگی کنی

غرور چیز خوبی نیس، خیلی کمش خوبه

کار بدی کردی که زدی دیگه!:eek:
زود زود که نه..
وقتی به همه جای زندگیت نگاه کنی و همه رو ببینی و کنارشون زندگی کنی،امکان پرتوقع شدنت هم هست..
غرور..چیزی که زندگی آدم رو نابود می کنه..شایدم کرده.نمی دونم.بعضی وقتا اگه آدما غرور نداشتن دروغ و ریا هم کمتر می شد.

مثـــود خالی می بنده!
من هیشکی رو از را به در نمی کنم!بگو میخوای مخ کی و با چه شرایطی بزنی تا راهنماییت کنم.هیچی نمی گی آخه!
 

Behzad M

Registered User
تاریخ عضویت
15 مارس 2010
نوشته‌ها
1,615
لایک‌ها
281
محل سکونت
Zanjan
یکی همه ی موضوعو تو یه خط خلاصه کنه
ارمیییییییییییییییین بیا کی...
به آواتارت رای دادم بیا اینجارو کلا خلاصه کن ببینم چه خبره:D
 

s e v d a

Registered User
تاریخ عضویت
19 آگوست 2009
نوشته‌ها
820
لایک‌ها
1,498
محل سکونت
Earth
کار بدی کردی که زدی دیگه!:eek:
زود زود که نه..
وقتی به همه جای زندگیت نگاه کنی و همه رو ببینی و کنارشون زندگی کنی،امکان پرتوقع شدنت هم هست..
غرور..چیزی که زندگی آدم رو نابود می کنه..شایدم کرده.نمی دونم.بعضی وقتا اگه آدما غرور نداشتن دروغ و ریا هم کمتر می شد.

مثـــود خالی می بنده!
من هیشکی رو از را به در نمی کنم!بگو میخوای مخ کی و با چه شرایطی بزنی تا راهنماییت کنم.هیچی نمی گی آخه!

جونه داداش من که همیشه سعی میکنم غرور نداشته باشم به شما هم توصیه میکنم غرور نداشته باشی

زندگی رو نباید سخت بگیری

یه لیست الان واست پی ام میکنم
 

MasoudM

Registered User
تاریخ عضویت
8 جولای 2008
نوشته‌ها
1,870
لایک‌ها
651
محل سکونت
in the shadow of the statue
کار بدی کردی که زدی دیگه!:eek:
زود زود که نه..
وقتی به همه جای زندگیت نگاه کنی و همه رو ببینی و کنارشون زندگی کنی،امکان پرتوقع شدنت هم هست..
غرور..چیزی که زندگی آدم رو نابود می کنه..شایدم کرده.نمی دونم.بعضی وقتا اگه آدما غرور نداشتن دروغ و ریا هم کمتر می شد.

مثـــود خالی می بنده!
من هیشکی رو از را به در نمی کنم!بگو میخوای مخ کی و با چه شرایطی بزنی تا راهنماییت کنم.هیچی نمی گی آخه!

من خودم برای راهنمائی دوستان اومدم :eek:
 

MasoudM

Registered User
تاریخ عضویت
8 جولای 2008
نوشته‌ها
1,870
لایک‌ها
651
محل سکونت
in the shadow of the statue
جونه داداش من که همیشه سعی میکنم غرور نداشته باشم به شما هم توصیه میکنم غرور نداشته باشی

زندگی رو نباید سخت بگیری

یه لیست الان واست پی ام میکنم

من از غرور برای تقویت عضلاتم استفاده میکنم :eek:
 

Love_life

Registered User
تاریخ عضویت
10 فوریه 2010
نوشته‌ها
3,813
لایک‌ها
975
محل سکونت
دور نیست
کار بدی کردی که زدی دیگه!:eek:
زود زود که نه..
وقتی به همه جای زندگیت نگاه کنی و همه رو ببینی و کنارشون زندگی کنی،امکان پرتوقع شدنت هم هست..
غرور..چیزی که زندگی آدم رو نابود می کنه..شایدم کرده.نمی دونم.بعضی وقتا اگه آدما غرور نداشتن دروغ و ریا هم کمتر می شد.

مثـــود خالی می بنده!
من هیشکی رو از را به در نمی کنم!بگو میخوای مخ کی و با چه شرایطی بزنی تا راهنماییت کنم.هیچی نمی گی آخه!

خیلی زیاد شد ! سخت شد خوندنش :(
 

actros

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
29 اکتبر 2006
نوشته‌ها
3,662
لایک‌ها
3,474
محل سکونت
Tehran
تو خودت کسی رو نمیخوای تا بدونی چقدر سخته دیدن بی محلی.
اون موقع زجر عشق برات لذت داره..وقتی اون زجر از بین بره عشقت پوچ میشه

شما چند سالته که انقدر تجربه داری؟
 

Omid75

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2009
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
1
من با اینکه فقط ۱۹ سال دارم

اگر واقعيت رو گفته باشيد و فقط ۱۹ ساله باشيد، جدا از جنسيت و يوزرتون (يوزر جديدتون):D
شما رو تحسين ميكنم. ولي به نظرم شما فقط 50% واقعيات رو گفتيد. 50% باقيماندش مربوظ به جنس مخالف ميشه، اونارو هم بگيد...!
 

bazras2008

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2010
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
0
یکی هم به ما بده مخ زنی دخترا رو البته از نوع شهرستانی:D
 

balabala

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 می 2005
نوشته‌ها
8,362
لایک‌ها
5,745
سن
41
محل سکونت
یه خورده اونورتر
129fs238648.gif
 

Benyaminj

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 آگوست 2005
نوشته‌ها
4,528
لایک‌ها
1,888
محل سکونت
Tehran
من با اینکه فقط ۱۹ سال دارم با این حال به اندازه یک زن ۷۰ ساله از این پسر ها تجربه دارم و به اندازه موهای سرم با پسرهای مختلفی رابطه داشته ام.

برای همین می خواهم تجربیاتم را در این زمینه در اختیار شما بگذارم.البته همه پسرها هم اینطور نیستندُ اگر میبینید در نوشته ام جمع بسته ام به خاطر این است که اکثر آنها اینطور هستند.

اصولا" پسرها مثل گربه گرسنه هستند. تا وقتی شکمشان خالی است دور دختر میو میو می کنند و همینکه غذا خوردند و سیر شدند روی تیغه دیوار میپرند و میزنند به چاک!

گاه با عصبانیت از خودم میپرسم چرا پسر ها روش خود رو در رفتار با دختر ها عوض نمی کنند؟

چرا همشون اینطور مکرر و یکنواختند؟

روش های پسر ها برای به دام انداختن دخترها ( به قول خودشون مخ زدن دخترها)از هفت نوع خارج نیست و حتی خیال می کنم پسر های کنکو و اوگاندا و آمازون هم با یکی از این هفت روش برای شکار دختر(مخ زدن دختر) استفاده می کنند.

برای اینکه این هفت روش را شرح بدهم و عرض کنم که هر نوعی از پسر روش دختر مخ زنی اش از چه قرار است بهتر این است که پسر ها را به هفت دسته تقسیم کنم:

دسته اول از پسر ها:تیپ شاعرانه

این نوع پسرها خیلی عاشقانه و آتشین مزاجند.

در همان جلسه اول و دوم شروع به خواندن شعر های عاشقانه و رمانتیک می کنندتا به این وسیله مخ دختر را بزنند.

این پسرها ادای مرحوم شاملو و اخوان ثالث و لامارتین را در می آورند و دود دلشان مثل دود دودکش آشپزخانه چلوکبابی ها داغ و تند و تیز است.

اینها در صورت لزوم اشک می ریزند- تضرع و زاری می کنند و آنقدر خودشان را عاشق نشان می دهند تا بتوانند مخ دختر را بزنند حربه معمولی شان هم همان وعده ازدواج است.

اما وقتی پای عمل رسید تمام شعر و احساساتشان فروکش می کندو آقای شاعر فرار را بر قرار ترجیح می دهد.



دسته دوم از پسرها:تیپ تاجرانه

این دسته از پسر ها مانند یونانیان قدیم با هدیه و تعارف وارد معامله می شوند و معمولا" هدایای آنان گرانقیمت بوده و غرور یک دختر بی تجربه و ساده لوح را خیلی زود تسلی می بخشند.

روش این نوع از پسرها این است که سعی میکنند هیچ وقت مستقیما" به دختر پول ندهند بلکه زیرکانه می داند با یک دختر کم تجربه می توان از راه غیر مستقیم وارد معامله شد در حالی که پول نقد ممکن است دختر را برنجاند.

این نوع از پسر ها بی عاطفه ترن نوع پسر است زیرا وقتی کارش تمام شد با پر رویی هر چه تمام تر جلوی دختر می ایستد و می گوید:

عزیزم چه ازدواجی؟معامله پایاپای بود!!چیزی دادیم و چیزی گرفتیم!!

دسته سوم از پسرها:تیپ روشنفکرها

این دسته از پسرها خود را محقق و متفکر جلوه می دهند از واگنر و بتهون و پیکاسو صحبت میکنند و گاهگاهی هم آهنگ های خارجی را به غلط با سوت می زنند-از فلسفه نیچه و سارتر و روانکاوی فروید سخن می رانند. آنقدر اسم فرنگی و نا آشنا می پرانند که دختر را مجذوب دانش و فهم خود می کنند!!!

سیگار از دست روشنفکر مآب نمی افتد و گاهی هم پیپ می کشد. آنقدر شعر نو و کهنه تحویلتان می دهد تا بلاخره در ضمن یکی از آنها بحث را به مسائل جنسی می کشاند.

بعد هم می گوید پدران و مادران ما آدمهای عامی و نادان بوده اند آنها کهنه پرست بوده و احمقانه فکر می کنند و واقعیت مسائل جنسی را که یک نیاز طبیعی مثل خوردن غذاست درک نکرده اند.

آنها نمی دانند که شخصیت ما نسل جوان را نمی توان با این مزخرفات خرد کرد و به اطاعت از این مهملات واداشت.

وبعد محققانه ادامه می دهند با آمدن فروید مسائل جنسی رنگ دیگری به خود گرفته و ما دیگر بنده قیود نیستیم.

دست آخر پسر روشنفکر با لحنی حق به جانب به نقل از فروید روانشناس معروف خطاب به دختر می گوید: عزیزم من و تو در ضمیر باطن خود یکدیگر را می خواهیم و همین خواستن است که باید از آن پیروی کنیم.

در اینجا دیگر بقیه قضایا بستگی به فهم و روشن بینی دختر دارد. بعضی از دختران فریفته معلومات تو خالی اینگونه پسران می شوند و راه رسیدن به مقصود را برای آنان تسهیل می کنند

غافل از این که مرحوم فروید از بحث در مورد مسائل جنسی هرگز قصدش تبلیغ و تشویق فحشا نبوده و هیچگاه دیانت و فضیلت و اخلاق را منع نکرده است.

دختران باهوش هرگز فریب پسرهایی که سخنان تحریف شده روشنفکران را نشخوارمی کنند

نمی خورند.

دسته چهارم از پسرها-تیپ فیلسوف:

اما امان از فلسفه باف ها-پسرهایی که چشمانشان را خمار می کنند و پیچ و تاب افلاطونی به ابروان می اندازند و می گویند:

" ای بابا زندگی پوچ است و به هیچ نمی ارزد"

"انسان از فردای خود بی خبر است.دم را باید غنیمت شمرد"

"احساسات را نباید خفه کرد.عاقل آنست که حداکثر استفاده را از این دو روز عمر ببرد"

" امشب فقط من و تو زنده ایم،کی می داند که فردا چه خواهد شد؟"

"زندگی مال ماست. وقتی با هم باشیم نه شب را پایان است نه خوشی را انتها"

و از این قبیل اراجیف اما اگر دختر کمی عقل خودش را به کار گیرد هرگز در این چاله های فلسفی سرنگون نمی شود.

دسته پنجم: تیپ تسلی بخش

این دسته کاملا" صبور و بردبارند.آهسته و آرام ولی با اتکای به نفس پیش می روند و بلاخره مانند موریانه به زندگی دختر رخنه می کنند.

البته این بردباری و بی تفاوت بودن برای دختر تعجب آور خواهد بود زیرا پسری را جلوی خودش می بیند که ابدا به مسائل جنسی و شهوت توجهی ندارد.

او فقط یک دوست ساده است و نقش یک برادر بزرگتر را بازی میکند و با همین نقش راه گرمی به قلب سرد شما باز خواهد کرد.

این پسر آنقدر بازیگری می کند تا به مغز شما وارد کند که هیچ کس در این دنیا قدر شما را نمی داند و تنها اوست که دلسوز و غمخوار شماست.

وبرای آنکه این ادعا را ثابت کند حتی در مواقع لزوم چند قطره اشکی هم برای شما می ریزد و یا شانه های پهن و فراخش را تکیه گاه شما قرار می دهد تا سرتان راروی آن بگذارید و زار زار بگریید...



این دسته از پسر ها معمولا" از عشق افلاطونی صحبت می کنند اما اگر از من می شنوید به این دسته از پسرها اعتماد نکنید عشق افلاطونی یک ماسک فریبنده است که در پشت آن چهره ای حسابگر و عاقل و کهنه کار قرار دارد.

خوشحالید از این که دوست و رفیق و برادر دلسوزی یافته اید... ولی تا به خود بجنبید می بینید در آن ساعات ناراحت و ناخوشایندی که شما دریچه دلتان را بر روی او می گشایید او آهسته آهسته زیپ شلوارش را پایین می کشد.

دسته پنجم از پسرها:تیپ روشنفکرها

این دسته از پسرها خود را محقق و متفکر جلوه می دهند از واگنر و بتهون و پیکاسو صحبت میکنند و گاهگاهی هم آهنگ های خارجی را به غلط با سوت می زنند-از فلسفه نیچه و سارتر و روانکاوی فروید سخن می رانند. آنقدر اسم فرنگی و نا آشنا می پرانند که دختر را مجذوب دانش و فهم خود می کنند!!!

سیگار از دست روشنفکر مآب نمی افتد و گاهی هم پیپ می کشد. آنقدر شعر نو و کهنه تحویلتان می دهد تا بلاخره در ضمن یکی از آنها بحث را به مسائل جنسی می کشاند.

بعد هم می گوید پدران و مادران ما آدمهای عامی و نادان بوده اند آنها کهنه پرست بوده و احمقانه فکر می کنند و واقعیت مسائل جنسی را که یک نیاز طبیعی مثل خوردن غذاست درک نکرده اند.

آنها نمی دانند که شخصیت ما نسل جوان را نمی توان با این مزخرفات خرد کرد و به اطاعت از این مهملات واداشت.

وبعد محققانه ادامه می دهند با آمدن فروید مسائل جنسی رنگ دیگری به خود گرفته و ما دیگر بنده قیود نیستیم.

دست آخر پسر روشنفکر با لحنی حق به جانب به نقل از فروید روانشناس معروف خطاب به دختر می گوید: عزیزم من و تو در ضمیر باطن خود یکدیگر را می خواهیم و همین خواستن است که باید از آن پیروی کنیم.

در اینجا دیگر بقیه قضایا بستگی به فهم و روشن بینی دختر دارد. بعضی از دختران فریفته معلومات تو خالی اینگونه پسران می شوند و راه رسیدن به مقصود را برای آنان تسهیل می کنند

غافل از این که مرحوم فروید از بحث در مورد مسائل جنسی هرگز قصدش تبلیغ و تشویق فحشا نبوده و هیچگاه دیانت و فضیلت و اخلاق را منع نکرده است.

دختران باهوش هرگز فریب پسرهایی که سخنان تحریف شده روشنفکران را نشخوارمی کنند

نمی خورند.

دسته ششم از پسرها-تیپ علمی و شیمیایی:

پسرهای علمی و شیمیایی اغلب جوجه دکتر ها هستند.

این دسته از پسرها راه علم طب و غدد ترشحی و تاثیر آنها را در سلامت جسمی و روانی گوشنزد می کنند.

آنها به عشق و علاقه و جذبه کاری ندارند بلکه معتقدند همانطور که انسان به غذا و آب احتیاج دارد تا رفع گرسنگی و تشنگی کند گرفتن و دادن بوسه هم برای رفع عطش دل و جان لازم است

و تمایل دختر به پسر از عوامل فیزیکی است و باید خود به خود انجام گیرد وگرنه باعث ناخوشی روح و جسم می گردد.

آنها علوم فیزیکی و شیمیایی را به عنوان وسیله ای برای مخ زدن دختر به کار می گیرند.

غافل از این که به فرض هم ادعای این پسرای جوجه دکتر درست باشد دختر باید بداند که لزومی ندارد که انسان از هر کله پاچه ای که در سر هر کوچه و بازار می فروشد بچشد و از هر جوی آلوده و کثیفی چند قطره آب بنوشد تا رفع عطش کند.

دسته هفتم از پسرها:تیپ حیله گر:

این دسته از پسرای روباه صفت وسیله شان برای مخ زدن دختر(یا به قول بعضی ها تور کردن دختر) چرب زبانی است و با این حربه سعی می کنند که خود دختر عامل کار و تصمیم گیرنده باشد مثلا" پسر می گوید: من عاشق تو نیستم و می دانم که تو هم عاشق من نیستی ولی من به تو علاقه دارم زیبایی تو اخلاق تو سلیقه تو نوع پرستی و صفات عالیه تو روح مرا متاثر و فکر مرا به تو متوجه کرده است.

چون به تو زیاد علاقه مندم نمی توانم دور از شرافت با تو رفتار کنم.می ترسم ملاقات های ما کار را به حاهای نازک و باریک بکشاند و کار دست خودمان بدهیم. بهتر است دیگر همدیگر را ملاقات نکنیم و تا آتش گر نگرفته روی آن خاکستر فراموشی بریزیم.

البته این حرف ها وقتی گفته می شود که طرف کاملا" مطمئن است که دختر مجذوب او شده و به دوستی او احتیاج دارد.

اگر شما با او موافقت کنید در این بازی شکست خورده اید و اگر قبول کنید که دیگر او را نبینید آنگاه خواهید دید که پسر دوباره با هزار دلیل سر راه شما دوباره سبز میشود و خواهد گفت عزیزم تاب دوریت را نداشتم و برای امتحان قدرت خود روی شما شاید یکی دو بوسه پدرانه هم از پیشانی شما برگیرد که البته هرگز بویی از شهوت از ان به مشام نمیرسد.

این تظاهر به شرافت مندی و اخترام زن را فریب میدهد و راه را برای پسر حیله گر هموار میسازد.

دسته هشتم از پسرها-و اما تیپ جوجه ها:

هفت تا تیپ بالا معمولا پسرهای پر تجربه و کارکشته هستند که زمانه آنها را استاد کرده است.

اما یک تیپ دیگر هم وجود دارد که میتوان انها را جوجه ها و تازه کارها لقب داد.

این تیپ از پسرها دل هر دختری را به هم می زنند.

جوجه ها یا این طوطی های بیمزه خیابان ها که شلوارشان تنگ و چسبان و تیشرت های تنگ و بالای ناف و موهای سیخ سیخی که دائما در مسیر دختر های مدرسه و یا در حاشیه خیابان ها مثل زنبور ولو هستند و مدام بغل گوش دختر ها وز وز میکنند

البته این پسرهای تازه سر از تخم بیرون کرده مثل برادران جا افتاده شان کهنه کار و عیار نیستند فقط قدری واکس خورده تر و براق تر و تو خالی تر به نظر میایند.

کمی احساساتی و شاعرانه و زود رنجند و کلماتشان اغلب بیمزه و لوس است.

وسیله اینها برای مخ زدن دختر متلک پرانی و مزه انداختن است اما بعضی وقت ها به قدری خنک و لوس هستند که متلک هایشان آدم را فورا از شدت خنکی به سرما خوردگی مبتلا میکند.

اینها خیلی زود گرقتار عشق پر شکوه و بیقرار میشوند و خیلی زود این عشق پر شکوه را با بد قلقی و ندانم کاری و بچه بازی از جلال و شکوه میاندازند و حوصله آدم را سر میبرند.این طوطیان شکر شکن خیابان ها را فقط باید دست انداخت-بیشتر از این لیاقت ندارند
نتيجه اين نوشته برای دوستانی که حوصله خوندنه اين نوشترو تا انتها ندارن: : کاربر گرامی جناب " سر سپرده " دختر خرابی است و با همه جور تیپ پسر حالی به حولی کرده است.
 

radium

Registered User
تاریخ عضویت
24 جولای 2009
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
4
حالا که چی؟:blink:
منظورت ازین نوشته ها چی بود؟
 

yalda.h

Registered User
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
142
لایک‌ها
168
محل سکونت
:eek:
جونه داداش من که همیشه سعی میکنم غرور نداشته باشم به شما هم توصیه میکنم غرور نداشته باشی

زندگی رو نباید سخت بگیری

یه لیست الان واست پی ام میکنم
اورین:دی
کی سخت گرفت؟همین دیوونه بازیاس که زندگی رو قابل تحمل می کنه:دی
من خودم برای راهنمائی دوستان اومدم :eek:
آورین:eek:
پس بیا با هم راهنماییشون کنیم:eek:
خیلی زیاد شد ! سخت شد خوندنش :(
:دی
خوب نخون:lol:
شما چند سالته که انقدر تجربه داری؟

مسخره می کنی؟نچ نچ نچ:eek:
 
بالا