برگزیده های پرشین تولز

نظرتون راجع به ترقه زدن تو چهارشنبه سوری چیه؟

moonomid

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 اکتبر 2004
نوشته‌ها
1,437
لایک‌ها
4
بچه بازيه
191.gif
 

P.I.T.A

کاربر فعال فرهنگ و هنر و هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 مارس 2005
نوشته‌ها
453
لایک‌ها
11
محل سکونت
My Conscience
اصلا ازين كار خوشم نمياد
tfb.gif


همين حالا هم دارند تو كوچمون ترقه ميزنند
23_2_59.gif
23_10_6.gif
 

korosh bozorg

Registered User
تاریخ عضویت
9 ژانویه 2005
نوشته‌ها
294
لایک‌ها
7
جشن سوری(چهار شنبه سوری)​


از جمله جشن هاي آريايي ، جشن هاي آتش است . امروزه تنها « جشن سوري » ، معروف به « چهارشنبه سوري » و نيز « جشن سده » برايمان به يادگار مانده است و در باره جشن هاي فراموش شده ي آتش ، به « آذرگان » در نهم آذر ماه و « شهريورگان » يا « آذر جشن » مي توان اشاره داشت . آتش نزد ايرانيان نماد روشني ، پاكي ، طراوت ، سازندگي ، زندگي ، تندرستی و در پايان بارزترين نماد خداوند در روي زمين است .

مجموعه ي آيين هاي نوروزي از « جشن سوري » ( چهارشنبه سوري ) آغاز مي شود و با آيين سيزده بدر نوروز به سر انجام خود مي رسد .
( بهرام فره وشي ، ص 43 )

برخي را باور اين است كه با در نگر(نظر) آوردن واژه ي « چهارشنبه » كه بر آمده از فرهنگ تازي و سامي است ، پس « چهارشنبه سوري » ارمغاني از سوي تازيان است ، چرا كه همانگونه كه مي دانيم ، در ايران باستان هر روزي نامي ويژه داشته است ( هرمزدروز ، وهمن روز ، اردوهشت روز ، شهروَر روز ، خرداد روز ، سروش روز ، مهر روز ، زامياد روز و … ) و نشاني از بخش بندي امروزين چهارهفته ايي و نام هاي آنان به چشم نمي خورد .

اما مي بينيم كه در ميانه سده چهارم هجري ، از اين جشن و چگونگي بر پايي و هنگام آن و نيز ديرينگي اش سخن به ميان است . برابر اين آگاهي كه در نسک(كتاب) تاريخ بخاراي ابوبكر محمد بن جعفر نرشخي آمده ، در زمان منصور پسر نوح از شاهان ساماني ، در ميانه سده چهارم هجري ، اين جشن با شكوهي بزرگ برپا بوده و به نام « جشن سوري» ناميده مي شده است .

چون در روز شماري تازيان ، چهارشنبه و شب آن نحس و گجسته به شمار مي رفته شب چهارشنبه ي پايان سال را با « جشن سوري » به شادماني پرداخته و بدين گونه مي كوشيدند تا نحسي و نا خجستگي چنين شب و روزي را بر كنار كنند . همچنين جاحظ در نَسَک خود با نام المحاسن و الاضداد (ص 277 ) به گجستگی(نا مبارک)چهارشنبه نزد تازيان اشاره مي كند . منوچهري در اين روز مردمان را به شادماني مي خواند تا از نا خوبي و بد يمني آن رها شوند .
( عبدالعظيم رضايي ، صص 119 –118 )


اما بر پايه ي پژوهش هاي انجام شده ، زمان باستاني « جشن سوري» را مي توان در اين سه گاه باز جست :

۱. شب بيست و ششم از ماه اسفند ، يعني در نخستين شب از پنجه ي كوچك

۲. نخستين شب پنجه ي بزرگ يا پنجه ي وه كه پنج روز كبيسه است و نخستين شب و روز « جشن همسپهمديم» (آخرين گاهنبار سالانه)

۳. ديدگاه سوم ، شب پايانی سال است كه ارجمندترين روز « جشن همسپهمديم» و جشن آفرينش انسان است . ( هاشم رضي ، ص 149 ) .

افزون بر اين و بنا به سنتي كه براي برخي رويدادهاي بزرگ و جشن هاي باستاني ، برابر نهادي اسلامي نيز بدست داده شده است ، آتش افروزي و شادماني شب چهارشنبه ي آخر سال را برخي به قيام مختار ثقفي كه به خونخواهي حسين و فرزندانش قيام كرده بود ، نسبت مي دهند : « مختار وقتي از زندان خلاصي يافت و به خونخواهي كشتگان كربلا قيام كرد ، براي اين كه موافق و مخالف را از هم تميز دهد و بر كفار بتازد ، دستور داد كه شيعيان بر بام خانه ي خود آتش روشن كنند و اين شب مصادف با چهارشنبه آخر سال بود و از آن به بعد مرسوم شد» ( محمود روح الاميني ، ص 50 ) .

واژه « سوري » پارسي به چم(معني) « سرخ » مي باشد و چنان كه پيداست ، به آتش اشاره دارد . البته « سور » در مفهوم « ميهماني » هم در فارسي به كار رفته است. بر پا داشتن آتش در اين روز نيز گونه ای گرم كردن جهان و زودودن سرما و پژمردگي و بدي از تن بوده است . در گذشته جشن هاي آتش كاملا" حالت جادويي داشته و بسيار بدوي بوده است . چگونگي اين جشن ، همساني و مانندگي هاي فراواني به جشن سده دارد .
( مهرداد بهار ، ص 233 )

استاد پورداود ، پس از بزرگداشت اين جشن باستاني ، به جستار(مبحث)ويژه اي اشاره دارد و بر اين باور است كه رسم پريدن از روي آتش و خواندن ترانه هايي همچون « سرخي تو از من ، زردي من از تو و … » از افزونه هاي پسا – اسلامي است و از ديدگاهي ، بي احترامي به جايگاه ارجمند آتش به شمار مي رود . ( ابراهيم پور داود ، ص 75 )


اما به گفته يكی از دوستان به آسانی ميتوان اين نگره را رد كرد:

نخست ديدگاه مردم ايران نسبت به آتش؛خوب يكي از جنبه هاي تقدس آتش پاك نمودن بيماريها و دور كردن ارواح خبيثه (به تعبير آن دوران) بوده است؛ برای نمونه در صورت سرايت طاعون رخت و ابزار بيمار را در آتش مي ريختند تا از بدي ها پا ك شود؛ و ۱۰۰٪ اين بي احترامي به آتش بشمار نمی آيد.
همين امروز هم رسم اسفند دود كردن و گرد خانه تاب دادن رايج است(برای زدودن شر و بيماري و چشم زخم)كه باز مانده از گذشته است؛ هم اكنون پريدن از روي آتش هم مي توانسته با فلسفه پاك كردن نفس صورت گرفته باشد.
دوم گذر سياوش از آتش؛ خب بايد ببينيم سياوش چگونه از آتش گذشته است!

فردوسي مي گويد:


ســيــاوش ســيــه را بــه تــنــدي بــتـــاخـــت
نــشــد تــنــگ دل جــنــگ آتــش بــســاخـــت
ز هــرســو زبــانــه هــمــي بـــركـــشـــيـــد
كــســي خـــود و اســـپ ســـيـــاوش نـــديـــد


خب آتش انبوهي بوده و سياوش هم تيز از آن گذشته است؛ و مي دانيم كه گامهاي اسب ريخت پرش دارد؛ پس سياوش به آرامي ونرمي از آتش نگذشته است.

گويند موبد آذرپاد مهر اسپندان، كه اندرزنامه اش
از كم شمار نبشته هاي بجاي مانده از زمانه ئ پيش
از چيرگي تازي است، گويا خودش براي
اثبات حقانيت خود ، از آتش گذشته و يا سينه ئ
خود را سوزانيده بوده است ( مانند داستان سياوش)
و اين چهارشنبه سوري هم به احتمال زياد گونه اي
آزمون آتش، يادگار آزمون آتش در آيين كهن ايران است.


برخي از آيين های جشن سوري

بوته افروزي ، آب پاشي و آب بازي ، فالگوش نشيني ، قاشق زني ، كوزه شكني ، فال كوزه ، آش چهارشنبه سوري ، آجيل مشگل گشا ، شال اندازي ، شير سنگی

( توپ مرواريد ) و … (علي بلوك باشي ، صص 63 – 57 ، بهرام فره وشي ، صص 49-44)



همچنين در جاهايی همچون شيراز ، كردستان و آذربايگان ، آداب و آيين ويژه و كهن تري وجود دارد . برای نمونه، سفره حضرت خضر ( ع ) و يا آب پاشي در سعديه كه ويژه ي شيراز است و يا سفره هاي خوراكي رنگيني كه در كردستان و آذربايگان آماده ميشود و نيز آيين آتش افروزي و شادماني همگاني مردم . برخي را عقيده بر اين است كه « جشن سوري » ( چهارشنبه سوري ) با مراسم مربوط به بزرگداشت فروهر درگذشتگان نيز پيوند و بستگي دارد. البته استاد مهرداد بهار با اين ايده ي فرجامين همداستان نيست. ( مهرداد بهار ، ص 234 )


و در پايان اميد است که همه ي هم ميهنان گرامی با برپاداشتن اين جشن و جشنهای ديگر ايران زمين در راه کوشش برای پدافند(دفاع) و نگهداری از اين آيين های کهن گام بردارند.

برگرفته شده از تارنگار: تاریخ, جشنها و زبان پارسی
http://ariapars.persianblog.com
http://www.persianblog.com/posts/?weblog=ariapars.persianblog.com&postid=4693360
 

korosh bozorg

Registered User
تاریخ عضویت
9 ژانویه 2005
نوشته‌ها
294
لایک‌ها
7
برپایی آتش (چند آتش پشت سر هم) و یا برپایی یک آتش بر بام خانه ها و جشن و پایکوبی از مهمترین رسوم این جشن کاملا ایرانیست.
با توجه به پیشرفت امروز شاید بتوان آتش بازی را هم به آن افزود. اما ایجاد سر و سدا هیچ سودی نخواهد داشت و پسندیده نیست.
 

ParsiKade

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژوئن 2006
نوشته‌ها
319
لایک‌ها
6
محل سکونت
Isfahan
ترقه ديگه خز شده
39.gif


شوخي كردم ... آ آ ! اصلا سراغ مواد منفجره نريد ها
81.gif
 

ميهن پرست

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
1
از دوستاني كه عاشق نارنجك و غيره هستن يك سوال داشتم.ايا شما از صداي اين وسايل خوشتون مياد؟يا به طور كلي از چه چيزي در اين وسايل لذت ميبريد؟من قصد هيچ گونه جهت گيري ندارم و اين پرسش رو هم واقعا براي گرفتن پاسخ پرسيدم.
 

shervin

ASP.net
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
26 ژوئن 2005
نوشته‌ها
6,353
لایک‌ها
261
سن
38
محل سکونت
تهران
از دوستاني كه عاشق نارنجك و غيره هستن يك سوال داشتم.ايا شما از صداي اين وسايل خوشتون مياد؟يا به طور كلي از چه چيزي در اين وسايل لذت ميبريد؟من قصد هيچ گونه جهت گيري ندارم و اين پرسش رو هم واقعا براي گرفتن پاسخ پرسيدم.
من یک بارم نارنجک دستم نگرفتم
ولی عاشق صداشم مخصوصا از این 2.5 کیلویی ها که از بالای ساختمونا پرت میکنن :D
 

ميهن پرست

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
1
يعني مايليد توي خونتون به جاي موسيقي صداي بمب و انفجار و نارنجك بذاريد و گوش كنيد؟
 

Mahmoud58

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 نوامبر 2005
نوشته‌ها
882
لایک‌ها
7
نظرتون راجع به ترقه زدن تو چهارشنبه سوری چیه؟ موافقید یا مخالف؟


با توجه به حرفهایی که دوستان زدند نظر من اینکه : خیلی باحاله ، بخصوص وقتی آدم چشم و چار سوخته و دهن سرویس شده را میبیند جیگرش خنک میشه ! :D
 

Rascal

فروشنده معتبر
فروشنده معتبر
تاریخ عضویت
28 اکتبر 2006
نوشته‌ها
971
لایک‌ها
1,151
محل سکونت
ايران تهران
ببين همه حالش به اينه كه بزني جلوي پاك اون دختر افاده اي دماغ عمل كرده هه ! كه شلوارش بسوزه بعد بخندي :)
يا مثلابزني بغل گوش پير مرده كه فحش بده !
يا بري بزني تو شيشه مغازه سوپر ماركتي كه هفته پيش باهاش دعوات شده :)
يا بري بزني دم مسجد فرار كني !
وگرنه صدا كه خوب خيلي حال نميده !
البته اين قطعه اول ! بزن و برقصش هم براه باشه حال ميده ! اون وسط دو تا حركت بزني ! شانس بزنه دختر با جرات هم پيدا شه بياد وسط ! تنور داغ داغ ميشه
كلا يجور حس خالي شدن هستش ! ارضا شدن در حد 1000 ! اوج آسمون ها ...
خالي كردن دق و دلي بدبختي هات سر همه ! اذيت كردن پير مرد ها كه اونها رو مسئول وضع جامعه ات ميدوني
حكومت و...
همش بازيه ... شما هم زياد سخت نگيريد تورو خدا
قبلا هم عرض كردم ! هميشه سعي ميكنم كلاس خودم رو حفظ كنم اما اين يه شب نميشه ! فقط بايد تركوند و خالي شد...
انرژي كه هيچ جايي نميزارن خالي كني ... بيخيال :) باي
موفق باشيد
 

shervin

ASP.net
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
26 ژوئن 2005
نوشته‌ها
6,353
لایک‌ها
261
سن
38
محل سکونت
تهران
بعد میدونی چیه؟ اون شورو شوق همه گانیش قشنگه
 
بالا