moryabdi
Registered User
- تاریخ عضویت
- 30 می 2006
- نوشتهها
- 301
- لایکها
- 4
رضاشاه در خرداد 1313 براي ديدن کمال پاشا، آتاتورک، رئيس جمهور ترکيه،_ کسي که امپراطوري اسلامي عثماني را منقرض کرد_ وارد ترکيه شد. وي خط عربي و الفباي فارسي ترکيه را به لاتين و تعطيلي جمعه را به يک شنبه تبديل و بي حجابي را به زور بر مردمش تحميل کرده بود. رضاشاه پس از بازگشت از مسافرت ترکيه در هيئت دولت به علي اصغر حکمت وزير معارف، دستور داد تا براي برداشتن حجاب اقدام کند. در بسياري از تواريخي که ذکر اين واقعه به ميان آمده است مسئله را صرفاً متاثر از ترکيه و آتاتورک دانستهاند در صورتي که با توجه به برخي شواهد اين تحليل درست نيست. اول اينکه در جريان مشروطه خواهي و تحولات قبل از مشروطه شاهد اظهاراتي در روزنامه ها مبني بر عدم لزوم استفاده از پوشش اسلامي و شرعي براي زنان مسلمان نوشته شد. و بعد از مشروطه يكي از زنان بهايي مشروطه خواه رسماً طي مراسمي كشف حجاب كرد و از آن به عنوان اقدامي نوگرايانه تقدير شد. حجاب و پوشش عنصري خرافي و بي مناسبت و عملي وحشيانه از سوي منورالفكران معرفي مي شد كه مانع حضور زنان در اجتماع خواهد شد. جزء تحولات بعد از مشروطه بايد به حضور زناني در معابر عمومي و مراكز اجتماعي اشاره كرد که ديگر از چادر و چارچوق استفاده نمي کردند و حتي اگر مراعات حدود شرعي را در پوشش مي کردند لباس هايي تنگ و کوتاه مي پوشيدند، ديگر اينکه چادرهايي سياه و محجوب تبديل به چادرهايي سفيد و گلدار و نازکي شد که امروزه به چادر نماز موسوم است.
اين تغيير لباس علاوه بر ترکيه در افغانستان نيز اتفاق افتاده بود و امان الله خان، شاه افغانستان در سفري که از اروپا به کشورش بازمي گشت از ايران عبور کرد و در دربار رضاشاه با زنان بي حجاب ظاهر شد. در سال 1307 يعني هفت سال قبل از اينکه اين دستور صادر شود خانواده رضاشاه در حرم حضرت معصومه عليهاالسلام با پوشش نامناسب ظاهر شدند و بعد از اينکه يکي از علما- حضرت آيت الله بافقي اعتراض کرد، رضاخان به قم لشکرکشي کرد و ايشان را دستگير کرد و خود رضاشاه در حرم حضرت معصومه اين روحاني هفتاد ساله را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد.
طي همين سال ها تبليغات در مزاياي بي حجابي و مضرات و معايب حجاب در روزنامه ها و جرايد و راديو شروع شد و جسته و گريخته برخي زنان روشنفکر و وابسته به دربار در مجامع عمومي به صورت بدون پوشش اسلامي ظاهر مي شدند. تا اينکه در 17 دي ماه 1314 اين دستور به صورت رسمي ابلاغ و لازمالاجرا گرديد. حرکت را نيز از مدارس و نهادهاي دولتي شروع کردند و با شعار آزاد ساختن زنان از قيد خرافات و زوائد ديني «جشنهاي زنان و بانوان مترقيه(پيشرفته)» برگزار مي کردند. در مراسمات رسمي «جشن آزادي زنان» ارکنان ادارات مجبور بودند با همسران خود با لباس هاي مترقي! -کلاه زنانه و کت و دامن- حضور يابند.
در مدارس و دانشگاه ها دختران و بانوان مي بايستي که بدون حجاب ظاهر شوند. در معابر و انظار عمومي نيز کار به دست نظميه و پليس حاکم شد. هرکس در مقابل اين فرمان مقاومت مي کرد به شدت مورد حمله و اهانت قرار مي گرفت از مردم عادي تا علما و روحانيت. انجام اين كار مهمترين حمله رضاخان و دستگاه فرهنگي منورالفكري به اسلام و ديانت بود زيرا حجاب به عنوان يکي از ضروريات دين به هيچ وجه تعطيل بردار نبود و به هيچ توجيهي نمي شد از آن کوتاه آمد. ماموران و نظميه ها و ژاندارم وظيفه داشتند زنان چادري را بازداشت کنند و يا اينکه چادر از سر آنها بکشند و حتي مورد ضرب و شتم قرار دهند، توصيف دردناک اين واقعه که در سراسر کشور رخ مي داد در نامه دادخواهي يکسري از زنان يزد به مجلس شوراي آن زمان منعکس شده است: «به واسطه يک روسري يا چادر نماز در محله ها حتي از خانه به خانه همسايه، طوري در فشار پاسبان و مامورين شهرباني واقع بود و هنوز هستيم که خدا شاهد است از فحاشي و کتک زدن و لگدزدن هيچ مضايقه نکرده و نمي کنند و اگر تصديق [شهادت] حکما[اطبا] آزاد بود از آمار معلوم مي شد که تا به حال چند زن حامله يا مريضه به واسطه تظلمات و صدمات که از طرف پاسبان ها به آنها رسيده جان سپردند. چقدر از ترس و حرص فلج شدند و چقدر مال ما را روسري يا چادر نماز به غارت بردند ... خدا مي داند اگر يک نفر از ماها با روسري يا چادر نماز به دست يک پاسبان مي افتاد، مثل اسراي شام با ما رفتار مي کردند. بهترين رفتار آنها با ماها همان چکمه، لگد بر دلو پهلوي ما بود و اگر به پول گرفتن قانع نمي شدند يا پولي نداشتيم به آنها بدهيم ما را به شهرباني و کميسري مي بردند، اذيت ما بيشتر و مخارج ما زيادتر ... از نمايندگان محترم مسلمان کليه ملت ايران استدعا داريم استرحاماً، حال، ديگر دست تظلم و تعدي و شکنجه از سر ما زن هاي مسلمان ايران کوتاه و ماها را آزاد فرمائيد.»( اگر احساس می کنید باید شخص شخیص رضاخان را مورد عنایت قرار دهید دوستان روشنفکر ایشان را فراموش نفرمایید و همه آنهایی که در این جنایت شریکند)
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif](به حال زنانی گریه کنید که از شدت خجالت در پالتوها و کلاههای خود مخفی شده اند، صحنه مربوط به یکی از جشنهای کشف حجاب در قم است)[/FONT]
اشرف پهلوي هدف کار پدرش در كشف حجاب زنان اين گونه توضيح مي دهد که :«رضاشاه تصميم گرفته بود که ايران را بر اساس الگوي غرب دگرگون کند و ايران را به قرن بيستم برساند چون تبلور پويايي رونق صنعتي و قدرت را در غرب مي ديد. براي عملي ساختن اين هدف يعني نيرومند ساختن ايران ... تصميم گرفت چادر يا حجاب سنتي زنان را ممنوع کند»[1]
علما و روحانيون هم در اقصا نقاط کشور به اين مسئله اعتراض کردند ولي قدرت نظامي و تبليغاتي رضاشاه فرصت و امکان هرگونه اعتراض و تاثير مفيدي را گرفت در مشهد در مسجد گوهرشاد زير منبر شيخ محمد تقي بهلول مردم چندين روز تحصن کردن و يکي از علماي مشهد که براي اعتراض تهران آمده بود دستگير شد.براي خاموش كردن شعله اعتراض چند صد نفر در مسجد گوهرشاد و حرم رضوي به شهادت رسيدند و بسياري نيز زخمي و مجروح شدند و تعداد زيادي نيز دستگير شدند.
اين تغيير لباس علاوه بر ترکيه در افغانستان نيز اتفاق افتاده بود و امان الله خان، شاه افغانستان در سفري که از اروپا به کشورش بازمي گشت از ايران عبور کرد و در دربار رضاشاه با زنان بي حجاب ظاهر شد. در سال 1307 يعني هفت سال قبل از اينکه اين دستور صادر شود خانواده رضاشاه در حرم حضرت معصومه عليهاالسلام با پوشش نامناسب ظاهر شدند و بعد از اينکه يکي از علما- حضرت آيت الله بافقي اعتراض کرد، رضاخان به قم لشکرکشي کرد و ايشان را دستگير کرد و خود رضاشاه در حرم حضرت معصومه اين روحاني هفتاد ساله را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد.
طي همين سال ها تبليغات در مزاياي بي حجابي و مضرات و معايب حجاب در روزنامه ها و جرايد و راديو شروع شد و جسته و گريخته برخي زنان روشنفکر و وابسته به دربار در مجامع عمومي به صورت بدون پوشش اسلامي ظاهر مي شدند. تا اينکه در 17 دي ماه 1314 اين دستور به صورت رسمي ابلاغ و لازمالاجرا گرديد. حرکت را نيز از مدارس و نهادهاي دولتي شروع کردند و با شعار آزاد ساختن زنان از قيد خرافات و زوائد ديني «جشنهاي زنان و بانوان مترقيه(پيشرفته)» برگزار مي کردند. در مراسمات رسمي «جشن آزادي زنان» ارکنان ادارات مجبور بودند با همسران خود با لباس هاي مترقي! -کلاه زنانه و کت و دامن- حضور يابند.
در مدارس و دانشگاه ها دختران و بانوان مي بايستي که بدون حجاب ظاهر شوند. در معابر و انظار عمومي نيز کار به دست نظميه و پليس حاکم شد. هرکس در مقابل اين فرمان مقاومت مي کرد به شدت مورد حمله و اهانت قرار مي گرفت از مردم عادي تا علما و روحانيت. انجام اين كار مهمترين حمله رضاخان و دستگاه فرهنگي منورالفكري به اسلام و ديانت بود زيرا حجاب به عنوان يکي از ضروريات دين به هيچ وجه تعطيل بردار نبود و به هيچ توجيهي نمي شد از آن کوتاه آمد. ماموران و نظميه ها و ژاندارم وظيفه داشتند زنان چادري را بازداشت کنند و يا اينکه چادر از سر آنها بکشند و حتي مورد ضرب و شتم قرار دهند، توصيف دردناک اين واقعه که در سراسر کشور رخ مي داد در نامه دادخواهي يکسري از زنان يزد به مجلس شوراي آن زمان منعکس شده است: «به واسطه يک روسري يا چادر نماز در محله ها حتي از خانه به خانه همسايه، طوري در فشار پاسبان و مامورين شهرباني واقع بود و هنوز هستيم که خدا شاهد است از فحاشي و کتک زدن و لگدزدن هيچ مضايقه نکرده و نمي کنند و اگر تصديق [شهادت] حکما[اطبا] آزاد بود از آمار معلوم مي شد که تا به حال چند زن حامله يا مريضه به واسطه تظلمات و صدمات که از طرف پاسبان ها به آنها رسيده جان سپردند. چقدر از ترس و حرص فلج شدند و چقدر مال ما را روسري يا چادر نماز به غارت بردند ... خدا مي داند اگر يک نفر از ماها با روسري يا چادر نماز به دست يک پاسبان مي افتاد، مثل اسراي شام با ما رفتار مي کردند. بهترين رفتار آنها با ماها همان چکمه، لگد بر دلو پهلوي ما بود و اگر به پول گرفتن قانع نمي شدند يا پولي نداشتيم به آنها بدهيم ما را به شهرباني و کميسري مي بردند، اذيت ما بيشتر و مخارج ما زيادتر ... از نمايندگان محترم مسلمان کليه ملت ايران استدعا داريم استرحاماً، حال، ديگر دست تظلم و تعدي و شکنجه از سر ما زن هاي مسلمان ايران کوتاه و ماها را آزاد فرمائيد.»( اگر احساس می کنید باید شخص شخیص رضاخان را مورد عنایت قرار دهید دوستان روشنفکر ایشان را فراموش نفرمایید و همه آنهایی که در این جنایت شریکند)
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif](به حال زنانی گریه کنید که از شدت خجالت در پالتوها و کلاههای خود مخفی شده اند، صحنه مربوط به یکی از جشنهای کشف حجاب در قم است)[/FONT]
اشرف پهلوي هدف کار پدرش در كشف حجاب زنان اين گونه توضيح مي دهد که :«رضاشاه تصميم گرفته بود که ايران را بر اساس الگوي غرب دگرگون کند و ايران را به قرن بيستم برساند چون تبلور پويايي رونق صنعتي و قدرت را در غرب مي ديد. براي عملي ساختن اين هدف يعني نيرومند ساختن ايران ... تصميم گرفت چادر يا حجاب سنتي زنان را ممنوع کند»[1]
علما و روحانيون هم در اقصا نقاط کشور به اين مسئله اعتراض کردند ولي قدرت نظامي و تبليغاتي رضاشاه فرصت و امکان هرگونه اعتراض و تاثير مفيدي را گرفت در مشهد در مسجد گوهرشاد زير منبر شيخ محمد تقي بهلول مردم چندين روز تحصن کردن و يکي از علماي مشهد که براي اعتراض تهران آمده بود دستگير شد.براي خاموش كردن شعله اعتراض چند صد نفر در مسجد گوهرشاد و حرم رضوي به شهادت رسيدند و بسياري نيز زخمي و مجروح شدند و تعداد زيادي نيز دستگير شدند.