ms-persia
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 24 می 2006
- نوشتهها
- 7
- لایکها
- 0
با سلام همانجور كه مطلع هستيد سريالي از شبكه دو در حال پخش است كه خوب طرفدار هم زياد داره در اينجا ما به آن ميپردازيم
این قسمت اولین قسمت از Volume 2 دی وی دی های اصل هست و یک خلاصه ای از قسمت قبل هم اولش بود.. این قسمت یک مقدار سانسور کلماتی داره .. که خیلی مشتاقم ببینم صدا و سیما چطور آنها را ترجمه می کنه...
.. پس از اینکه کاردار مینگ (مهمان) از طمع غذاهای گیاهی یانگوم چندان خوشش نمی آید و از چشیدن غذاهای مادام چویی احساس رضایت می کند همه منتظر هستند تا نحوه مجازات یانگوم را اعلام کند .. ولی او به بانو سو (یانگوم ) می گوید از تو عذر می خواهم و این آخرین باری است که از این غذاها می خورم..
و می گوید چطور یک بانوی آشپزخانه با این عقیده استوار نگران سلامتی من است در حالیکه من خود نگران بدنم نیستم... و اینکه طمع غذاهای گیاهی با هر روز استفاده بهتر به نظر او می رسید و از او می خواهد در باقی روزهای اقامتش برای او غذاهای گیاهی بپزد و غیره..
مادام چویی و گیومیونگ هم چهره هایشان آشفته می شود و در نهایت مادام هن آزاد می شود... ولی مادام چویی باز هم قصد دارد در این موقعیت محبوبیت کسب کند و این را به حساب خودش ثبت کند...
مادام هن که نگران سلامتی مادام یونگ بود دوباره آشپز کنداگو را به ملاقات مادام یونگ می فرستد
در این حین ملکه می خواهد کسی را که از دایه اش پرستاری می کرده ببیند و یانگوم با ملکه ملاقات می کند..
مادام یونگ که هر روز متوجه بدتر شدن سلامتی خود می شود از بانو مین می خواهد تا داروها را بررسی کند
که درنهایت متوجه می شود که داروهایی به او تجویز شده است که برای سلامتی و کلیه های او مضر است...
سرانجام کاردار چین قصد عزیمت به چین را دارد و از مادام هن و یانگوم سپاسگذاری می کند و می گوید دوست دارد به آنها غذاهای سرزمین خودش را نشان دهد و...
پس از بهتر شدن بیماری مادام یونگ و به قصر باز می گردد و ملکه مادر بیان می کند واقعه کاردار مینگ سبب شده است تا او متوجه شود که علاوه بر لذیذ بودن غذا پارامترهای دیگری از جمله سلامتی نیز مهم است لذا مادام هن و مادام چویی را به پیشنهاد ملکه در رقابت مساوی اعلام می کند و بیان می کند قصد دارد رقابت هایی با پارامترهایی تعیین کننده بیشتر ترتیب دهد... و حال مادام چویی آشفته تر می شود..
مادام یونگ هم کتاب بانوی آشپزخانه را افشا می کند و قصد دارد او را به بانو هن بدهد تا او نیز مطالعه کند تا در رقابت شرایط یکسان شود ولی مادام هن نمی پذیرد و یانگوم هم که رسیدن به این کتاب هدفش بوده است... با حسرت به در آرزوی رسیدن به آن می نگرد و ...
در این هنگام افسر مین جو هم که به خاندان چویی و مشاوران ، روابط ناسالم حاکم مشکوک می شود برای تحقیقات بیشتر به حرمسرا!! (سانسور کلماتی دارد) می رود و ...
یانگوم هم مادام هن را وادار می کند تا با او درد و دل کند و مادام هن هم داستانی از زندگی خود را برای یانگوم تعریف می کند که یکی از مهمترین جملاتی است که در مورد مادر یانگوم در طول سریال بیان می شود ولی چون سانسور کلماتی زیاد داره... و نمی دانم چطوری آن ها را بنویسم.. چون دو معنای مختلف در نسخه چینی و کره ای آن آمده... یک نفر متخصص زبان آن را دقیق ترجمه کنه.. خیلی مشتاق هستم بدانم تلویزیون چطوری آنها را می پیچونه...!!
I was born from a worker lady in the dancer bar.But one day when I was about to be
disgraced by a scholar-official a girl my age appeared . I didn't know how she did it,but she harshly scolded the grown-up That scholar-official left without a word and I followed her Even though she was of the scholar-official class she was eating worse than a mere laborer like me
Then and now my only skill has been cooking so I cooked for her. She told me, "You cook very well!" I think that was the first praise... I heard in my entire life And then one day, with her leading me, I met a court lady who picked out new court ladies and came to the palace together to cook and read If it wasn't for her, I wouldn't be here Myeong My friend and I made persimmon vinegar and buried it . We decided to give it to one of us who would become the Highest Lady in many decades from now as a sign of faith We decided to give this towhoever becomes the Highest Lady .......
خلاصه مادام هن برای اولین بار آنچه در دلش بود به یانگوم می گه.. اینکه با بهترین دوستش یک سرکه خرمالو ده ساله که قول دادن که هر وقت بانوی اول شدن از آن استفاده کنند در زیر درخت پنهان کرده اند و ...
یانگوم هم که با مطالعه دفترچه یادداشت مادرش متوجه موضوع سرکه خرمالو پنهان شده می شه ... پس از مادام هن به سرکه خرمالو ده ساله سر می زنه و در نهایت یانگوم متوجه می شود که مادام هن دوست صمیمی مادرش بوده..
و مادام هن هم می فهمد که یانگوم دختر بهترین دوستش بوده و... :lol:
این قسمت اولین قسمت از Volume 2 دی وی دی های اصل هست و یک خلاصه ای از قسمت قبل هم اولش بود.. این قسمت یک مقدار سانسور کلماتی داره .. که خیلی مشتاقم ببینم صدا و سیما چطور آنها را ترجمه می کنه...
.. پس از اینکه کاردار مینگ (مهمان) از طمع غذاهای گیاهی یانگوم چندان خوشش نمی آید و از چشیدن غذاهای مادام چویی احساس رضایت می کند همه منتظر هستند تا نحوه مجازات یانگوم را اعلام کند .. ولی او به بانو سو (یانگوم ) می گوید از تو عذر می خواهم و این آخرین باری است که از این غذاها می خورم..
و می گوید چطور یک بانوی آشپزخانه با این عقیده استوار نگران سلامتی من است در حالیکه من خود نگران بدنم نیستم... و اینکه طمع غذاهای گیاهی با هر روز استفاده بهتر به نظر او می رسید و از او می خواهد در باقی روزهای اقامتش برای او غذاهای گیاهی بپزد و غیره..
مادام چویی و گیومیونگ هم چهره هایشان آشفته می شود و در نهایت مادام هن آزاد می شود... ولی مادام چویی باز هم قصد دارد در این موقعیت محبوبیت کسب کند و این را به حساب خودش ثبت کند...
مادام هن که نگران سلامتی مادام یونگ بود دوباره آشپز کنداگو را به ملاقات مادام یونگ می فرستد
در این حین ملکه می خواهد کسی را که از دایه اش پرستاری می کرده ببیند و یانگوم با ملکه ملاقات می کند..
مادام یونگ که هر روز متوجه بدتر شدن سلامتی خود می شود از بانو مین می خواهد تا داروها را بررسی کند
که درنهایت متوجه می شود که داروهایی به او تجویز شده است که برای سلامتی و کلیه های او مضر است...
سرانجام کاردار چین قصد عزیمت به چین را دارد و از مادام هن و یانگوم سپاسگذاری می کند و می گوید دوست دارد به آنها غذاهای سرزمین خودش را نشان دهد و...
پس از بهتر شدن بیماری مادام یونگ و به قصر باز می گردد و ملکه مادر بیان می کند واقعه کاردار مینگ سبب شده است تا او متوجه شود که علاوه بر لذیذ بودن غذا پارامترهای دیگری از جمله سلامتی نیز مهم است لذا مادام هن و مادام چویی را به پیشنهاد ملکه در رقابت مساوی اعلام می کند و بیان می کند قصد دارد رقابت هایی با پارامترهایی تعیین کننده بیشتر ترتیب دهد... و حال مادام چویی آشفته تر می شود..
مادام یونگ هم کتاب بانوی آشپزخانه را افشا می کند و قصد دارد او را به بانو هن بدهد تا او نیز مطالعه کند تا در رقابت شرایط یکسان شود ولی مادام هن نمی پذیرد و یانگوم هم که رسیدن به این کتاب هدفش بوده است... با حسرت به در آرزوی رسیدن به آن می نگرد و ...
در این هنگام افسر مین جو هم که به خاندان چویی و مشاوران ، روابط ناسالم حاکم مشکوک می شود برای تحقیقات بیشتر به حرمسرا!! (سانسور کلماتی دارد) می رود و ...
یانگوم هم مادام هن را وادار می کند تا با او درد و دل کند و مادام هن هم داستانی از زندگی خود را برای یانگوم تعریف می کند که یکی از مهمترین جملاتی است که در مورد مادر یانگوم در طول سریال بیان می شود ولی چون سانسور کلماتی زیاد داره... و نمی دانم چطوری آن ها را بنویسم.. چون دو معنای مختلف در نسخه چینی و کره ای آن آمده... یک نفر متخصص زبان آن را دقیق ترجمه کنه.. خیلی مشتاق هستم بدانم تلویزیون چطوری آنها را می پیچونه...!!
I was born from a worker lady in the dancer bar.But one day when I was about to be
disgraced by a scholar-official a girl my age appeared . I didn't know how she did it,but she harshly scolded the grown-up That scholar-official left without a word and I followed her Even though she was of the scholar-official class she was eating worse than a mere laborer like me
Then and now my only skill has been cooking so I cooked for her. She told me, "You cook very well!" I think that was the first praise... I heard in my entire life And then one day, with her leading me, I met a court lady who picked out new court ladies and came to the palace together to cook and read If it wasn't for her, I wouldn't be here Myeong My friend and I made persimmon vinegar and buried it . We decided to give it to one of us who would become the Highest Lady in many decades from now as a sign of faith We decided to give this towhoever becomes the Highest Lady .......
خلاصه مادام هن برای اولین بار آنچه در دلش بود به یانگوم می گه.. اینکه با بهترین دوستش یک سرکه خرمالو ده ساله که قول دادن که هر وقت بانوی اول شدن از آن استفاده کنند در زیر درخت پنهان کرده اند و ...
یانگوم هم که با مطالعه دفترچه یادداشت مادرش متوجه موضوع سرکه خرمالو پنهان شده می شه ... پس از مادام هن به سرکه خرمالو ده ساله سر می زنه و در نهایت یانگوم متوجه می شود که مادام هن دوست صمیمی مادرش بوده..
و مادام هن هم می فهمد که یانگوم دختر بهترین دوستش بوده و... :lol: