به آساني مي توان حدس زد اولين واكنش دكتر فليكس برُِيش آلماني آن هنگام كه ابلاغيه اي را دريافت كرد كه به موجب آن مي بايست همراه با دو هموطن خود در روز جمعه دهم فروردين ماه در استاديوم آزادي مهمترين بازي ليگ ايران را سوت بزند،چه بود. او تلفن همراهش را برداشت و با اولين كسي كه تماس گرفت ولفانگ اشتارك بود.اشتارك آخرين داور آلماني بود كه دو سال پيش به ايران آمد و داربي ايرانيان را سوت زد. مطمئناْ توصيه هاي اشتارك براي دكتر بريچ جوان بسيار راه گشا خواهد بود.
دكتر ماركوس مرك و فلورين ماير آلماني ديگر گزينه هايي هستند كه مي توانند تجربيات خود را از داربي در اختيار همكار سي و يك ساله شان بگذارند.آنها نيز تجربه قضاوت اين ديدار را دارند.
بي شك آنها به همكارشان خواهند گفت اين بازي متفاوت تر از تمام بازي هايي است كه او سوت زده است و حتماْ به او خواهند گفت كه چگونه براي ايرانيان سوت بزند.
دكتر فليكس بريچ متولد سوم آگوست سال 1975 آلمان است. يك متر و 85 سانتي متر قد و 77 كيلو گرم وزن دارد او از نسل داوران جوان آلمان است كه در سال هاي آينده با بازنشسته شدن داوران بزرگي چون ماركوس مرك و هربرت فاندل بيشتر از اين از او خواهيم شنيد.گر چه او اكنون زير سايه نامداراني چون دكتر مرك، ولفانگ اشتارك، هربرت فاندل و فلورين ماير است اما اين نكته را نيز نبايد از ياد برد كه هنگامي كه روبرتو روزتي براي قضاوت داربي به ايران آمد داور چندان سرشناسي نبود. اما با بازنشسته شدن كساني همچون كولينا يا پله هاي ترقي را پيمود تا آنجا كه اكنون داور اول ايتاليا در سطح جهاني است. كسي چه مي داند شايد شاهين بخت دكتر بريچ نيز بعد از داربي تهران به سراغش بيايد.
دكتر فليكس بريچ از مجموع 23 هفته اي كه از مسابقات بوندس ليگا گذشته در سيزده بازي قضاوت كرده كه 47 بار از كارت زرد خود استفاده كرده كه ميانگين 61/3 كارت در هر بازي را شامل مي شود. همچنين سه بار نيز كارت زرد دوم را كه منجر به اخراج بازيكنان شده را به آنها نشان داده نكته جالب اينكه تا به حال هيچ بازيكني را با كارت قرمز مستقيم اخراج نكرده است.
او در سال 2006- 2005 هيجده بازي بوندس ليگاي يك را قضاوت كرد كه در مجموع 60 با ر كارت زرد خود استفاده نمود كه ميانگين 33/3 كارت در هر بازي را شامل مي شود و دو بار نيز بازيكنان را بخاطر كارت زرد دوم در آن بازي اخراج نموده است و تنها يك بار از كارت قرمز خود استفاده كرده است.
نكته جالب توجه در مورد اين داور استفاده بسيار كم از كارت قرمز است. اما او بايد اين عادتش را در داربي تهران به فراموشي بسپارد.
فلبكس بريچ را در اين بازي دو هموطنش به نام هاي مايك پيگل و رولند گريپ همراهي مي كنند. نكته جالب در مورد كمك داور دوم اين كه او يك داور ملي است، ولي كمك داور اول- پيگل- متولد 8/4/ 1975 و داراي درجه بين المللي داوري مي باشد.
اگر بخواهيم از بازي هاي پر كارت اين داور نام ببريم بايد از بازي اشتوتكارت و دويسبورگ در سال گذشته نام برد كه 8 كارت زرد و يك كارت قرمز ما حصل ان بازي پر برخورد بود. اما بايد بازي لوركوزن و كايزرسلاترن در همان سال نيز ياد كرد كه آن بازي بدوم اينكه هيچ بازيكني كارت دريافت كند بازي پايان يافت.
دكتر فليكس بريش تا كنون قضاوتي در بازي هاي اروپايي نداشته كه با توجه به جواني او و همچنين وجود داوران با تجربه تر آلماني امري طبيعي است اما نبايد توانايي هاي او را به عنوان يك داور خوب ناديده گرفت. شايد اگر داربي ما با مسابقات مقدماتي يورو 2008 همزمان نمي شد دكتر بريچ سي و يك ساله هيچوقت اين شانس را پيدا نمي كرد يكي از خاطره انگيز ترين قضاوت هايش را در حضور صد هزار تماشاگر انجام دهد.
فليكس بريچ وظيفه سنگيني را روي دوش خود حس مي كند. او به نمايندگي از داوران آلمان و شايد داوران اروپا به تهران مي آيد تا شايستگي هاي خود و همكارانش را به نمايش بگذارد. بدون شك او مي داند ديداري متفاوت تر از هميشه را بايد سوت بزند. حتماْ همكارانش از علاقه وافر ايرانيان به دو رنگ آبي و قرمز به او خواهند گفت. آنها به دكتر جوان يادآوري خواهند كرد كه در فوتبال ايران رنگ ها فقط در آبي و قرمز خلاصه مي شود. او همچنين بايد مواظب لباس پوشيدنش هم باشد. مبادا در روي پيراهن يا شلوارش رنگي از قرمز يا آبي باشد. به هر حال اينجا ايران است و متفاوت تر از همه جا.
اما نويد اصفهان مظفري – داور ايراني كه زبان آلماني را بلد است- در فرودگاه ايران هنگامي كه به استقبال دكتر بريچ و دو هموطنش مي رود بيشتر از اين از حساسيت هاي اين بازي به او خواهد گفت. دكتر جوان نيز تمام آموخته هاي خود را در روز دهم فروردين ماه به نمايش خواهد گذاشت. تجربه قضاوت هاي گذشته اين داور در بوندس ليگا به ما نشان مي دهد كه او روز موفقي را پشت سر خواهد گذاشت. اميدواريم چنين نيز باشد. آرزو مي كنيم او هنگامي كه ايران را به مقصد كشورش ترك مي كند لبخندي بر لبانش داشته باشد. گرچه او را هميشه در زمين اخمو ديده ايم.
شايد قضاوت داربي ايرانيان اخم هاي او را باز كند.