برگزیده های پرشین تولز

یه خط واسه کسی که خیلی دوستش داری

behnam666

همکار بخش سبک زندگی
همکار انجمن
تاریخ عضویت
21 ژوئن 2007
نوشته‌ها
1,746
لایک‌ها
754
سن
37
محل سکونت
خونمون
44.gif
جیگر خیلی دوست دارم
46.gif
46.gif
46.gif
46.gif
44.gif

من معمولا این جمله رو بهش میگم:D
 

alireza sh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2006
نوشته‌ها
2,775
لایک‌ها
70
سن
40
محل سکونت
نصف جهان
قوری ز قلم ، قلم ز قوری
hit.gif

تو عشق منی ، کوگوری مگوری !
hurra.gif



البته شوخی کردم . چیزی که باید الان یادم نمیاد !
 

alireza sh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2006
نوشته‌ها
2,775
لایک‌ها
70
سن
40
محل سکونت
نصف جهان
این شعر از گارسیا لورکا یادم آمد با ترجمه شاملو :

سبز تویی که سبز میخواهم
 

Ali Alone

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 ژوئن 2007
نوشته‌ها
0
لایک‌ها
0
چه جوری بگم دوست دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
 

یاشار

Registered User
تاریخ عضویت
23 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,356
لایک‌ها
3
سن
36
محل سکونت
Atlantica
من هیچکیو دوست ندارم! باورتون میشه؟ شدم عین یه ربات، خشک و بی احساس!!
 

CANOR

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2006
نوشته‌ها
1,477
لایک‌ها
26
محل سکونت
NoWhere !
سیم کارت اعتباری ایرانسل، هدیه ای به مناسبت روز پدر ! به کسی که دوستش میداری !

ایول
منم اول که اسم تاپیکو دیدم فکر کردم تبلیغ ایرانسله:D
فکر کردم منظرش اینه که یک خط ایرانسل واسه کسی که دوستش داری:lol::lol::lol::lol:
 

leylax

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 فوریه 2007
نوشته‌ها
556
لایک‌ها
29
محل سکونت
زیر باران
بغض تلخ است و انتظار شيرين! به اميد روزي كه تبعيد دلهايمان به پايان رسد!
 

FrankenStein

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
29 جولای 2005
نوشته‌ها
6,285
لایک‌ها
20
سن
41
محل سکونت
iran-tehran
مژه سوزن رفو کن

نخ آن ز تار و مو کن

که هنوز وصله دل

دو سه بخیه کار دارد
bouquet.gif
 

alireza sh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2006
نوشته‌ها
2,775
لایک‌ها
70
سن
40
محل سکونت
نصف جهان
عالي بود خيلي
خواهش میکنم

شاهکاری از فدریکو گارسیا لورکا

با ترجمه درخشان احمد شاملو :


سبز، تویی که سبز می‌خواهم،
سبز ِ باد و سبز ِ شاخه‌ها
اسب در کوهپایه و
زورق بر دریا.

سراپا در سایه، دخترک خواب می‌بیند
بر نرده‌ی مهتابی ِ خویش خمیده

سبز روی و سبز موی
با مردمکانی از فلز سرد.


(سبز، تویی که سبزت می‌خواهم)

و زیر ماه ِ کولی
همه چیزی به تماشا نشسته است
دختری را که نمی‌تواندشان دید.


سبز، تویی که سبز می‌خواهم.

خوشه‌ی ستاره‌گان ِ یخین
ماهی ِ سایه را که گشاینده‌ی راه ِ سپیده‌دمان است
تشییع می‌کند.
انجیربُن با سمباده‌ی شاخسارش
باد را خِنج می‌زند.

ستیغ کوه همچون گربه‌یی وحشی
موهای دراز ِ گیاهی‌اش را راست برمی‌افرازد.
«ــ آخر کیست که می‌آید؟ و خود از کجا؟»

خم شده بر نرده‌ی مهتابی ِ خویش
سبز روی و سبز موی،
و رویای تلخ‌اش دریا است.



«ــ ای دوست! می‌خواهی به من دهی
خانه‌ات را در برابر اسبم
آینه‌ات را در برابر زین و برگم
قبایت را در برابر خنجرم؟...
من این چنین غرقه به خون
از گردنه‌های کابرا باز می‌آیم.»


«ــ پسرم! اگر از خود اختیاری می‌داشتم
سودایی این چنین را می‌پذیرفتم.
اما من دیگر نه منم
و خانه‌ام دیگر از آن ِ من نیست.»

«ــ ای دوست! هوای آن به سرم بود
که به آرامی در بستری بمیرم،
بر تختی با فنرهای فولاد
و در میان ملافه‌های کتان...
این زخم را می‌بینی
که سینه‌ی مرا
تا گلوگاه بردریده؟»

«ــ سیصد سوری ِ قهوه رنگ میبینم
که پیراهن سفیدت را شکوفان کرده است
و شال ِ کمرت
بوی خون تو را گرفته.
لیکن دیگر من نه منم
و خانه‌ام دیگر از آن من نیست!»

«ــ دست کم بگذارید به بالا برآیم
بر این نرده‌های بلند،
بگذاریدم، بگذارید به بالا برآیم
بر این نرده‌های سبز،
بر نرده‌های ماه که آب از آن
آبشاروار به زیر می‌غلتد.»

یاران دوگانه به فراز بر شدند
به جانب نرده‌های بلند.
ردّی از خون بر خاک نهادند
ردّی از اشک بر خاک نهادند.
فانوس‌های قلعی ِ چندی
بر مهتابی‌ها لرزید
و هزار طبل ِ آبگینه
صبح کاذب را زخم زد.



سبز، تویی که سبز می‌خواهم.
سبز ِ باد، سبز ِ شاخه‌ها.

همراهان به فراز برشدند.
باد ِ سخت، در دهان‌شان
طعم زرداب و ریحان و پونه به جا نهاد.

«ــ ای دوست، بگوی، او کجاست؟
دخترَکَت، دخترک تلخ‌ات کجاست؟»

چه سخت انتظار کشید
«ــ چه سخت انظار می‌بایدش کشید
تازه روی و سیاه موی
بر نرده‌های سبز!»



بر آیینه‌ی آبدان
کولی قزک تاب می‌خورد
سبز روی و سبز موی
با مردمکانی از فلز سرد.
یخپاره‌ی نازکی از ماه
بر فراز آبش نگه می‌داشت.
شب خودی‌تر شد
به گونه‌ی میدانچه‌ی کوچکی
و گزمه‌گان، مست
بر درها کوفتند...



سبز، تویی که سبزت می‌خواهم.
سبز ِ باد، سبز ِ شاخه‌ها،
اسب در کوهپایه و
زورق بر دریا.
 

Amadea

مدیر علم و دانش
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
اگر چه حسن تو از عشق غیر مستغنی است
من آن نیم که از این عشقــــــــــــبازی آیم باز
 

chia

Registered User
تاریخ عضویت
18 ژانویه 2006
نوشته‌ها
243
لایک‌ها
2
محل سکونت
تو موتور خونه ي جهنم
عشق يعني :صداي شيرين نور
يعني طعم خوش وزيدن نسيم صبحگاهي بر صورت
عشق يعني...؟
 

chia

Registered User
تاریخ عضویت
18 ژانویه 2006
نوشته‌ها
243
لایک‌ها
2
محل سکونت
تو موتور خونه ي جهنم
برای خون وماتيک
گر تو شاه دختراني، من خداي شاعرانم
مهدي حميدي

ولي اون بالايي از خودمه
 

mahi58

مدیر انجمن عکس و عکاسی
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,714
لایک‌ها
11,258
محل سکونت
Tehran
یه شعر جالب که در قالب فرمول های ریاضی گفته شده (که البته من خودم جرات نداشتم به دختر مورد علاقه ام اینجوری بگم
129fs3656653.gif
):
حاصل جمع آب و تن تو ------------------------ ضرب در وقت تن شستن تو
وین سه منهای پیراهن تو!! :)blink:) -------- برکه را کرده حالی به حالی!
شعر از حسین منزوی
 

Tehranshahr

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 اکتبر 2004
نوشته‌ها
3,679
لایک‌ها
384
محل سکونت
تهران
Seni Cok Seviyordum O sevenin Artik Yok
با اینکه اصلا ترک نیستم ولی از این جمله خیلی خوشم میاد:D
آهنگ Bu Sarkinin Sozleri Yokاز Ismail-YK
ظاهرا باید به طرف فارسیشو بگم وگرنه حالیش نمیشه:D

الان فهمیدم معنی جمله دقیقا چیه ، پس بهش قسمت آخرشو نمیگم:D

ادیتد
 

hwt

کاربر قدیمی پرشین تولز*مدیر سخت افزار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
11 آگوست 2004
نوشته‌ها
15,953
لایک‌ها
2,415
دوست دارم خره باور نمیکنی نکن اما دوست دارم. خیلی خری. گاو !#!@#@!#@!#@!#@!# من تورو i love you فهمستی یا نه :|.
ببخشید یه خط بیشتر شد
40.gif
 
بالا