لیگ حرفهیی فوتبال ایران ششمین دورهی خود را نیز بدون برنامهریزی دقیق، ورزشگاههای مجهز، برطرف نشدن مشکلات مالی باشگاهها، پیدا نشدن راه حلی برای حق کپی رایت و پخش تلویزیونی و ... پشت سر گذاشته شد، با این سوال که ضعف در کجاست؟ در مدیریت و یا ساختار؟ در تواناییهای فنی و اجرایی؟ و یا در ضعف مالی؟
حرفهیی شدن باشگاهها یکی از مهمترین اتفاقاتی است که در فوتبال آسیا در حال رخ دادن است. کنفدراسیون آسیا هشدار داده تا سال ٢٠٠٩ تنها باشگاههایی در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا حضور مییابند که استانداردهای این مرجع را داشته باشند و بر اساس آن سهمیه هر کشور برای حضور در مسابقات لیگ قهرمانان مشخص خواهد شد.
در ایران چقدر به موفقیت و اجرای طرح کنفدراسیون آسیا برای حرفهیی کردن باشگاهها اهمیت داده میشود و تا چه اندازه میتوان به موفقیت این طرح در ایران اطمینان داشته باشیم؟
کنفدراسیون فوتبال آسیا ٦٢ معیار را برای شرکت تیمها در لیگ جدید فوتبال آسیا تعیین کرده است. AFC تاکید کرده است که باشگاهها باید تا ٢٠٠٩ به برخی از معیارها و تا ٢٠١٢ به برخی دیگر از شرایط مورد نظر دست یابند.
در همین راستا میزگردی را با موضوع مدیریت و باشگاهداری حرفهای فوتبال با حضور محمدرضا ساکت مدیر عامل باشگاه سپاهان اصفهان و دکتر مهدی خبیری عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و عضو کمیتهی انتقالی فدراسیون فوتبال برگزار شد.
فوتبال حرفهیی در ایران!
دکتر مهدی خبیری در ابتدای این میزگرد پیدایش مفهوم فوتبال حرفهیی در ایران را چنین بیان کرد:« در سالهای پیش از انقلاب مدت ٧، ٨ سال لیگ تخت جمشید در شرایطی نیمه حرفهای برگزار شد، البته پس از انقلاب فوتبال ایران در چرخش به عقب به سراغ مسابقات قهرمانی کشوری رفت که مربوط به ٤٠ سال پیش بود اما، پس از مدتی در زمان مدیریت "پهلوان" در فدراسیون بار دیگر مسابقات باشگاهی آغاز شد که در آن زمان استانداردها و معیارهایی که مطرح شد چندان قابل اجرا نبود. در نهایت در زمان مدیریت صفایی فراهانی نخستین پیشنهاد برگزاری لیگ حرفهای مطرح شد.»
وی ادامه داد: در همین زمان مطالعات و مشورتهایی در این زمینه آغاز شد و من نیز پس از سفری که به ویتنام داشتم و مشاهده کردم که لیگ حرفهای این کشور با سرمایهگذاری ٥ میلیارد دلاری راهاندازی شده است، در بازگشت به ایران طی گزارشی به رییس فدراسیون اعلام کردم که قابل تحمل نیست که ایران با امکانات و تواناییهایش هنوز گامی برای حرفهای شدن برنداشته است. در نهایت با وجود محدودیتهایی که وجود داشت، فدراسیون در زمینهی آغاز لیگ حرفهای متقاعد شد.
خبیری در ادامه به فشارهای کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز اشاره و تصریح کرد: مسوولان AFC، به ما اعلام کردند که اگر ایران لیگ حرفهای را آغاز نکند از سوی کمیتهی اجرایی این کنفدراسیون مورد سوال قرار میگیرد، با این حال آنها برای ما توضیح دادند که حرفهای شدن یک پروژه نیست، بلکه یک پروسه است که ممکن است بیش از ١٠ سال طول بکشد و این گونه پروسهی حرفهای شدن در آن زمان آغاز شد.
خبیری همچنین با اشاره به مطالعات صورت گرفته بر روی لیگهای کشورهایی چون ژاپن، مالزی، ویتنام و سنگاپور در آسیا و همچنین بوندسلیگا و لیگ برتر انگلستان در اروپا اظهار کرد: در آن زمان این مطالعات و مشاورهها منجر به تدوین آیین نامهای شد که حداقلهای مورد نیاز لیگ حرفهای در آن مکتوب شد و با توجه به برنامهای که مورد نظر بود و آن را "توسعهی غلتان" مینامیم قرار شد تا این اساسنامه هر ٤، ٥ سال یک بار مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد اما، با تغییراتی که در راس فدراسیون صورت گرفت، موجب شد تا این بازنگری تاکنون انجام نشود و در نهایت موضوع به فیفا کشیده شود، اکنون دیگر این بازنگری در اساسنامه در اختیار ما نیست و از شش ماه دیگر اساسنامهی جدید با تغییرات مورد نظر فیفا اجرا میشود.
مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان نیز در همین مورد، به دستهبندی الزامات باشگاههای حرفهای در اساسنامه اشاره و میگوید:« من این موارد را در چهار شاخه تحت عنوان «چهار سین» دستهبندی کردهام که سین اول آن: سازمان اداری و تشکیلاتی قانونمند است که شامل هیات مدیره، مدیریت، مسایل مالی، اداری و حقوقی است. مورد دوم: ساختار و سازههای فیزیکی است، به معنای آن که هر باشگاه حداقل باید دارای کمپ و زمین تمرینی و ورزشگاهی به عنوان محل برگزاری مسابقه باشد که البته لازم نیست باشگاه به طور حتم مالک این ورزشگاه باشد. الزام سوم: سازندگی و توجه به تیمهای پایه و استفاده از مربیان با دانش و برجسته، به همراه تشکیل تیمهای پایه و تیم سایه است، ضمن آن که مربیان پایهای در طرح جامعی به پرورش ورزشکاران میپردازند، مدرک مربیان و جایگاه پزشک، بدنساز، سرپرست تیم و سایر عوامل پشتیبانی تیم نیز در این سین جای میگیرد و سین چهارم: سازمان اقتصادی و درآمدزایی است. در این بخش بحث مارکتینگ به صورت جدی مطرح میشود، چرا که باشگاه باید به ثبات درآمد برسد، البته این ثبات درآمد رابطهی مستقیمی با ثبات برنامهها دارد. در این زمینه باید ضمن جذب الگوهای مناسب از تفکرات اقتصادی موفق در عرصهی باشگاهی جهان نیز استفاده کرد، تفکراتی که دائمی باشد و با کوچکترین تغییر تمامی ارکانش تحت تاثیر قرار نگیرد.
مدیرعامل باشگاه سپاهان ادامه میدهد: البته تاکنون سازمان لیگ به دلیل نداشتن استقلال و قدرت نتوانسته به خوبی این الزامات را اجرا کند، از سوی دیگر ما اکنون با فدراسیونی روبرو هستیم که با کوچکترین فشاری برنامهی مسابقات را تغییر میدهد.
ساکت افزود: حرفهای شدن باشگاهها رابطهی مستقیمی با خصوصیسازی دارد، چرا که تنها خصوصی شدن میتواند بستر مناسب را برای حرکت رو به جلوی باشگاهها ایجاد کند.
در ادامه دکتر خبیری به بیان معیارهای حرفهیی شدن باشگاهها از نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا پرداخت و به ایسنا گفت: این معیارها در ٦٢ آیتم به فوتبال ایران ارایه شده است که ما باید حداقلهای آن را به زودی فراهم کنیم، یکی از این معیارها در اختیار داشتن بازیکن حرفهای از سوی باشگاهها است، به معنای آنکه بازیکن در استخدام باشگاه بوده و حق کار دیگری را ندارد. اما، در حال حاضر بازیکنان فوتبال ما ملزم به رعایت این قانون نیستند. باید اشاره کنم که باشگاه لازم نیست که ٢٠ یا ٣٠ بازیکن حرفهای داشته باشد بلکه میتواند کار را با ٤، ٥ بازیکن آغاز کند، این اتفاق به طور دقیق در لیگ ژاپن رخ داد و تیمها با مجموعهای از بازیکنان حرفهای، نیمه حرفهای و آماتور در لیگ شرکت میکردند. موضوع دیگر بحث حقوق باشگاهها در بحث توزیع، کنترل و کسب درآمد، فروش بلیت مسابقات، حق پخش تلویزیونی و کپی رایت و درآمدهای حاصل از نقل و انتقال بازیکنان است. در ضمن هر باشگاه باید دارای ماهیتی تجاری باشد و به عنوان نهادی مستقل از ثبت شرکتها مجوز گرفته و دارای مجمع و هیات مدیرهی انتخابی و نه انتصابی باشد.
عضو کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال گفت: شفاف سازی مالی در باشگاه نیز لازم است و مجموعه نباید به بازیکنان بدهکار شود، بلکه در بدترین شرایط حداقل تراز مالی باشگاه باید صفر شود.
وی افزود:از دیگر بخشها اخذ مدرک حرفهای مربیگری توسط سرمربیان تیمها و تجهیز ورزشگاههای خانگی با حداقل ٣ هزار صندلی است، البته بر خلاف تصور بسیاری از مدیران باشگاهها لازم نیست که این صندلیها آنچنان لوکس و گران قیمت باشند، بلکه در استاندارد مد نظر فیفا وجود صندلیهای بسیار معمولی پیش بینی شده است.
خبیری در مورد ورزشگاه و زمین تمرین نیز تاکید کرد، که نیاز نیست یک باشگاه به طور حتم دارای ورزشگاه و زمین اختصاصی باشد بلکه میتواند این تجهیزات را به صورت اجرایی و با ضمانت ٢، ٣ ساله در اختیار داشته باشد.
در ادامه این نشست مدیرعامل باشگاه سپاهان که به تازگی باشگاهش مدرک ISO دریافت کرده است، در مورد این نشان کیفی مدیریتی چنین توضیح داد: بر خلاف نظر عدهای ISO تنها مختص به صنعت نیست، بلکه **** نامهای مدیریتی است که مدیریت سیستمگرا را توصیه میکند و ساختاری از فرآیندهای مختلف را در باشگاه شکل میدهد، حتی فرآیند آسانی چون تهیهی بلیط برای تیمهای ورزشی.
وی ادامه داد: در حال حاضر در باشگاه سپاهان ٩٧ فرآیند مدون شده وجود دارد. این فرآیندها سبب میشود تا با تغییر مدیران، جابجایی نیروی انسانی، شکستها و پیروزیها، هیچ تغییری در روند ادارهی باشگاه ایجاد نشود. در باشگاه سپاهان پس از یک سال و نیم آموزش نیروهای انسانی و تایید ممیزی داخلی، سرانجام شرکت (SGS) سوییس گواهینامهی (ISO) را به باشگاه سپاهان اهدا کرد و جالب آن که باشگاه چلسی انگلیس نیز از همین شرکت ISO گرفته است. ضمن آن که در سال ٨٦ نیز به دنبال گرفتن گواهینامهی (OHSes) هستیم که بحث ایمنی و بهداشت را در نظر داشته و بیشتر گروه پزشکی باشگاه را شامل میشود.
محمدرضا ساکت در ادامهی این نشست به بیان شاخصهای ISO در موضوع باشگاهداری پرداخت و به خبرنگاران ایسنا گفت: بهبود مستمر ارتقا کارایی سازمان و همچنین تضمین طرفهای داخلی و خارجی و سازمانهای ممیزی در این روش ایجاد میشود و تمامی مراحلی که باید در باشگاه صورت بگیرد در قالب فرایندها قرار میگیرد. به عنوان مثال اگر سازمان ممیزی از ما بخواهد تا در مورد روند نقل و انتقال بازیکنان توضیح دهیم، جزوهای در این مورد آماده کردهایم که آن را ارایه خواهیم داد. همچنین این گواهینامه الزام برای اجرای مقررات را افزایش داده و همچنین مشتری گرایی را توصیه میکند.
وی ادامه داد: متاسفانه این موضوع حتی در سازمان تربیت بدنی نیز چندان جدی گرفته نشده است، به عنوان مثال ورزشگاه آزادی میتواند ISO به دست آورد و این تنها نیاز به این دارد که مدیران این مجموعه تمامی فعالیتهایی که در ورزشگاه آزادی صورت میگیرد را مکتوب کنند.
ساکت در ادامه بار دیگر بر اهمیت بحث خصوصیسازی تاکید کرد و گفت: خصوصی شدن به عنوان یک الگوی موفق بینالمللی امری اجتنابناپذیر است. با خصوصی شدن استعدادها در باشگاه بیشتر بروز میکنند، بروکراسی اداری حذف میشود و احساس مالکیت در باشگاه افزایش پیدا میکند. باشگاه قدرت تصمیمگیری و تصمیمسازی خواهد داشت و شفافیت مالی به همراه ثبات در فعالیتها از سایر محاسن خصوصی شدن است.
مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان در مورد ایجاد بسترهای قانونی خصوصی شدن باشگاهها نیز اظهار کرد: در مرحلهی نخست باید اتاق فکری شامل تمامی نهادهایی که در پروسهی خصوصی شدن باشگاهها موثر هستند شکل بگیرد. به عنوان نمونه فراکسیون ورزش مجلس، سازمان تربیت بدنی و کمیسیون ماده پنج این سازمان که پروانهی باشگاهها را صادر میکنند، نمایندگان مطلع سازمان مدیریت و برنامهریزی، باشگاهها، فدراسیونها، نمایندهی سازمان خصوصی سازی و صدا و سیما و مطبوعات باید در این اتاق فکر حضور داشته باشند. وظیفهی این اتاق فکر تبیین وضع موجود و تهیهی پیش نویس لوایحی است که باید در بحث حمایتی و نظارتی این طرح در دولت مطرح شود. همچنین باید الگوهای موفق بینالمللی در این زمینه به سرعت مورد مطالعه قرار گیرد.
ساکت همچنین ارایهی وامهای بلند مدت کم بهره از سوی دولت، تعیین حقوق باشگاهها از راههای حق پخش تلویزیونی و قانون کپی رایت، تعیین نقش نهادها و بخشهای خصوصی، معافیت مالیاتی باشگاهها و اسپانسرها و همچنین حل مشکل ورزشگاهها و خدمت **** وظیفهی بازیکنان را از جملهی اقداماتی دانست که میتواند در راه خصوصی شدن باشگاهها موثر باشد.
در ادامه دکتر خبیری با تایید نظرات ساکت به ایسنا گفت: مثالی که برای دولتی یا خصوصی بودن باشگاهها میتوان مطرح کرد مانند مثال فیل و آهو است. تا زمانی که باشگاهها دولتی باشند چابکی لازم برای رشد و پیشرفت باشگاهها وجود نخواهد داشت.
وی ادامه داد: لازم است تا علاوه بر تمهیدات داخلی و در نظر گرفتن امتیازهایی برای باشگاهها به منظور خصوصی شدن از الگوهای بینالمللی نیز استفاده کنیم و آنها را بومی کنیم که در این راه نیروهای دانشگاهی نیز میتوانند کمک کنند.
وی افزود: لیگ حرفهای ایران را با حداقلهای یوفا مقایسه کردهام، در حال حاضر اکثر فضاهای ورزشی ما توسط بخش دولتی اداره میشود و در مجموع تنها بیست و هشت درصد حداقلهای لازم برای حرفهای شدن را در اختیار داریم.
خبیری پیشنهاد داد: **** جامع باشگاهداری فوتبال ایران با چشماندازی بیست ساله تدوین شود تا بتوانیم باشگاه ایدهآل را طراحی کنیم.
وی افزود: مسوولان باشگاههای فوتبال در ایران تصور میکنند که باید کارهای فوقالعادهای انجام دهند، به همین دلیل است که مسایل در فوتبال ما تا این اندازه پیچیده شده است. در حال حاضر باشگاه استقلال بر روی آسمانها حرکت میکند و آنقدر کار را پیچیده کردهاند که یکی از ابتداییترین کارهایشان مانند ارسال اسامی برای کنفدراسیون فوتبال آسیا را از یاد میبرند.
سپس ساکت هزینههای فصل ٢٠٠٥ – ٢٠٠٦ بوندسلیگای آلمان و راههای جذب درآمد باشگاهها در طول این فصل را مورد بررسی قرار داد و به ایسنا گفت: کل درآمد بوندسلیگا در این فصل ١ میلیارد و ٢٨٧ میلیون یورو بوده است که در این بین ٢٣ درصد درآمد ناشی از برگزاری مسابقات، ٢٨ درصد از راه تبلیغات، ١٨/٧ درصد از طریق ترانسفر بازیکنان، ٢١/٢٥ درصد از راه حق پخش تلویزیونی، ٤١/٤ درصد از امور بازرگانی و ١١ درصد درآمدهای متفرقه بوده است.
ساکت همچنین در مورد موضوع خصوصی شدن بخشهای صنعتی که باشگاههای ورزشی را در زیر مجموعهی خود دارند، اظهار کرد: در حال حاضر باشگاههای صنعتی و دولتی به استناد بند ١١٧ قانون چهارده توسعه فعالیت میکنند و مشکلی وجود ندارد. البته در تفسیر این قانون ابهاماتی وجود دارد. اما در هر صورت با توجه بحث خصوصی شدن شرکت های دولتی و صنایع **** راهی به جز خصوصی شدن باشگاهداری در کشور نیز وجود ندارد و در حال حاضر مهمترین دغدغهی پیش رو تعیین طرح جامع برای خصوصی شدن باشگاهها است.
ساکت همچنین در مورد موضوع حق پخش تلویزیونی نیز گفت: این کار نیاز به جلسات مشترک با صدا و سیما و کمیسیون فرهنگی مجلس دارد تا در بودجهی آینده صدا و سیما این بحث نیز از سوی مجلس شورای اسلامی مورد نظر قرار گیرد و بودجهای در مورد حق پخش تلویزیونی برای باشگاههای فوتبال به صدا و سیما اختصاص پیدا کند.
خبیری نیز در این مورد خاطر نشان کرد: طرحی در این همین زمینه پیش از این در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است که در مجمع تشخیص مصلحت **** مسکوت مانده است و هم اکنون میتوان همان بحث را از مجمع تشخیص مصلحت **** پیگیری کرد.
حرفهیی شدن باشگاهها یکی از مهمترین اتفاقاتی است که در فوتبال آسیا در حال رخ دادن است. کنفدراسیون آسیا هشدار داده تا سال ٢٠٠٩ تنها باشگاههایی در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا حضور مییابند که استانداردهای این مرجع را داشته باشند و بر اساس آن سهمیه هر کشور برای حضور در مسابقات لیگ قهرمانان مشخص خواهد شد.
در ایران چقدر به موفقیت و اجرای طرح کنفدراسیون آسیا برای حرفهیی کردن باشگاهها اهمیت داده میشود و تا چه اندازه میتوان به موفقیت این طرح در ایران اطمینان داشته باشیم؟
کنفدراسیون فوتبال آسیا ٦٢ معیار را برای شرکت تیمها در لیگ جدید فوتبال آسیا تعیین کرده است. AFC تاکید کرده است که باشگاهها باید تا ٢٠٠٩ به برخی از معیارها و تا ٢٠١٢ به برخی دیگر از شرایط مورد نظر دست یابند.
در همین راستا میزگردی را با موضوع مدیریت و باشگاهداری حرفهای فوتبال با حضور محمدرضا ساکت مدیر عامل باشگاه سپاهان اصفهان و دکتر مهدی خبیری عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و عضو کمیتهی انتقالی فدراسیون فوتبال برگزار شد.
فوتبال حرفهیی در ایران!
دکتر مهدی خبیری در ابتدای این میزگرد پیدایش مفهوم فوتبال حرفهیی در ایران را چنین بیان کرد:« در سالهای پیش از انقلاب مدت ٧، ٨ سال لیگ تخت جمشید در شرایطی نیمه حرفهای برگزار شد، البته پس از انقلاب فوتبال ایران در چرخش به عقب به سراغ مسابقات قهرمانی کشوری رفت که مربوط به ٤٠ سال پیش بود اما، پس از مدتی در زمان مدیریت "پهلوان" در فدراسیون بار دیگر مسابقات باشگاهی آغاز شد که در آن زمان استانداردها و معیارهایی که مطرح شد چندان قابل اجرا نبود. در نهایت در زمان مدیریت صفایی فراهانی نخستین پیشنهاد برگزاری لیگ حرفهای مطرح شد.»
وی ادامه داد: در همین زمان مطالعات و مشورتهایی در این زمینه آغاز شد و من نیز پس از سفری که به ویتنام داشتم و مشاهده کردم که لیگ حرفهای این کشور با سرمایهگذاری ٥ میلیارد دلاری راهاندازی شده است، در بازگشت به ایران طی گزارشی به رییس فدراسیون اعلام کردم که قابل تحمل نیست که ایران با امکانات و تواناییهایش هنوز گامی برای حرفهای شدن برنداشته است. در نهایت با وجود محدودیتهایی که وجود داشت، فدراسیون در زمینهی آغاز لیگ حرفهای متقاعد شد.
خبیری در ادامه به فشارهای کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز اشاره و تصریح کرد: مسوولان AFC، به ما اعلام کردند که اگر ایران لیگ حرفهای را آغاز نکند از سوی کمیتهی اجرایی این کنفدراسیون مورد سوال قرار میگیرد، با این حال آنها برای ما توضیح دادند که حرفهای شدن یک پروژه نیست، بلکه یک پروسه است که ممکن است بیش از ١٠ سال طول بکشد و این گونه پروسهی حرفهای شدن در آن زمان آغاز شد.
خبیری همچنین با اشاره به مطالعات صورت گرفته بر روی لیگهای کشورهایی چون ژاپن، مالزی، ویتنام و سنگاپور در آسیا و همچنین بوندسلیگا و لیگ برتر انگلستان در اروپا اظهار کرد: در آن زمان این مطالعات و مشاورهها منجر به تدوین آیین نامهای شد که حداقلهای مورد نیاز لیگ حرفهای در آن مکتوب شد و با توجه به برنامهای که مورد نظر بود و آن را "توسعهی غلتان" مینامیم قرار شد تا این اساسنامه هر ٤، ٥ سال یک بار مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد اما، با تغییراتی که در راس فدراسیون صورت گرفت، موجب شد تا این بازنگری تاکنون انجام نشود و در نهایت موضوع به فیفا کشیده شود، اکنون دیگر این بازنگری در اساسنامه در اختیار ما نیست و از شش ماه دیگر اساسنامهی جدید با تغییرات مورد نظر فیفا اجرا میشود.
مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان نیز در همین مورد، به دستهبندی الزامات باشگاههای حرفهای در اساسنامه اشاره و میگوید:« من این موارد را در چهار شاخه تحت عنوان «چهار سین» دستهبندی کردهام که سین اول آن: سازمان اداری و تشکیلاتی قانونمند است که شامل هیات مدیره، مدیریت، مسایل مالی، اداری و حقوقی است. مورد دوم: ساختار و سازههای فیزیکی است، به معنای آن که هر باشگاه حداقل باید دارای کمپ و زمین تمرینی و ورزشگاهی به عنوان محل برگزاری مسابقه باشد که البته لازم نیست باشگاه به طور حتم مالک این ورزشگاه باشد. الزام سوم: سازندگی و توجه به تیمهای پایه و استفاده از مربیان با دانش و برجسته، به همراه تشکیل تیمهای پایه و تیم سایه است، ضمن آن که مربیان پایهای در طرح جامعی به پرورش ورزشکاران میپردازند، مدرک مربیان و جایگاه پزشک، بدنساز، سرپرست تیم و سایر عوامل پشتیبانی تیم نیز در این سین جای میگیرد و سین چهارم: سازمان اقتصادی و درآمدزایی است. در این بخش بحث مارکتینگ به صورت جدی مطرح میشود، چرا که باشگاه باید به ثبات درآمد برسد، البته این ثبات درآمد رابطهی مستقیمی با ثبات برنامهها دارد. در این زمینه باید ضمن جذب الگوهای مناسب از تفکرات اقتصادی موفق در عرصهی باشگاهی جهان نیز استفاده کرد، تفکراتی که دائمی باشد و با کوچکترین تغییر تمامی ارکانش تحت تاثیر قرار نگیرد.
مدیرعامل باشگاه سپاهان ادامه میدهد: البته تاکنون سازمان لیگ به دلیل نداشتن استقلال و قدرت نتوانسته به خوبی این الزامات را اجرا کند، از سوی دیگر ما اکنون با فدراسیونی روبرو هستیم که با کوچکترین فشاری برنامهی مسابقات را تغییر میدهد.
ساکت افزود: حرفهای شدن باشگاهها رابطهی مستقیمی با خصوصیسازی دارد، چرا که تنها خصوصی شدن میتواند بستر مناسب را برای حرکت رو به جلوی باشگاهها ایجاد کند.
در ادامه دکتر خبیری به بیان معیارهای حرفهیی شدن باشگاهها از نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا پرداخت و به ایسنا گفت: این معیارها در ٦٢ آیتم به فوتبال ایران ارایه شده است که ما باید حداقلهای آن را به زودی فراهم کنیم، یکی از این معیارها در اختیار داشتن بازیکن حرفهای از سوی باشگاهها است، به معنای آنکه بازیکن در استخدام باشگاه بوده و حق کار دیگری را ندارد. اما، در حال حاضر بازیکنان فوتبال ما ملزم به رعایت این قانون نیستند. باید اشاره کنم که باشگاه لازم نیست که ٢٠ یا ٣٠ بازیکن حرفهای داشته باشد بلکه میتواند کار را با ٤، ٥ بازیکن آغاز کند، این اتفاق به طور دقیق در لیگ ژاپن رخ داد و تیمها با مجموعهای از بازیکنان حرفهای، نیمه حرفهای و آماتور در لیگ شرکت میکردند. موضوع دیگر بحث حقوق باشگاهها در بحث توزیع، کنترل و کسب درآمد، فروش بلیت مسابقات، حق پخش تلویزیونی و کپی رایت و درآمدهای حاصل از نقل و انتقال بازیکنان است. در ضمن هر باشگاه باید دارای ماهیتی تجاری باشد و به عنوان نهادی مستقل از ثبت شرکتها مجوز گرفته و دارای مجمع و هیات مدیرهی انتخابی و نه انتصابی باشد.
عضو کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال گفت: شفاف سازی مالی در باشگاه نیز لازم است و مجموعه نباید به بازیکنان بدهکار شود، بلکه در بدترین شرایط حداقل تراز مالی باشگاه باید صفر شود.
وی افزود:از دیگر بخشها اخذ مدرک حرفهای مربیگری توسط سرمربیان تیمها و تجهیز ورزشگاههای خانگی با حداقل ٣ هزار صندلی است، البته بر خلاف تصور بسیاری از مدیران باشگاهها لازم نیست که این صندلیها آنچنان لوکس و گران قیمت باشند، بلکه در استاندارد مد نظر فیفا وجود صندلیهای بسیار معمولی پیش بینی شده است.
خبیری در مورد ورزشگاه و زمین تمرین نیز تاکید کرد، که نیاز نیست یک باشگاه به طور حتم دارای ورزشگاه و زمین اختصاصی باشد بلکه میتواند این تجهیزات را به صورت اجرایی و با ضمانت ٢، ٣ ساله در اختیار داشته باشد.
در ادامه این نشست مدیرعامل باشگاه سپاهان که به تازگی باشگاهش مدرک ISO دریافت کرده است، در مورد این نشان کیفی مدیریتی چنین توضیح داد: بر خلاف نظر عدهای ISO تنها مختص به صنعت نیست، بلکه **** نامهای مدیریتی است که مدیریت سیستمگرا را توصیه میکند و ساختاری از فرآیندهای مختلف را در باشگاه شکل میدهد، حتی فرآیند آسانی چون تهیهی بلیط برای تیمهای ورزشی.
وی ادامه داد: در حال حاضر در باشگاه سپاهان ٩٧ فرآیند مدون شده وجود دارد. این فرآیندها سبب میشود تا با تغییر مدیران، جابجایی نیروی انسانی، شکستها و پیروزیها، هیچ تغییری در روند ادارهی باشگاه ایجاد نشود. در باشگاه سپاهان پس از یک سال و نیم آموزش نیروهای انسانی و تایید ممیزی داخلی، سرانجام شرکت (SGS) سوییس گواهینامهی (ISO) را به باشگاه سپاهان اهدا کرد و جالب آن که باشگاه چلسی انگلیس نیز از همین شرکت ISO گرفته است. ضمن آن که در سال ٨٦ نیز به دنبال گرفتن گواهینامهی (OHSes) هستیم که بحث ایمنی و بهداشت را در نظر داشته و بیشتر گروه پزشکی باشگاه را شامل میشود.
محمدرضا ساکت در ادامهی این نشست به بیان شاخصهای ISO در موضوع باشگاهداری پرداخت و به خبرنگاران ایسنا گفت: بهبود مستمر ارتقا کارایی سازمان و همچنین تضمین طرفهای داخلی و خارجی و سازمانهای ممیزی در این روش ایجاد میشود و تمامی مراحلی که باید در باشگاه صورت بگیرد در قالب فرایندها قرار میگیرد. به عنوان مثال اگر سازمان ممیزی از ما بخواهد تا در مورد روند نقل و انتقال بازیکنان توضیح دهیم، جزوهای در این مورد آماده کردهایم که آن را ارایه خواهیم داد. همچنین این گواهینامه الزام برای اجرای مقررات را افزایش داده و همچنین مشتری گرایی را توصیه میکند.
وی ادامه داد: متاسفانه این موضوع حتی در سازمان تربیت بدنی نیز چندان جدی گرفته نشده است، به عنوان مثال ورزشگاه آزادی میتواند ISO به دست آورد و این تنها نیاز به این دارد که مدیران این مجموعه تمامی فعالیتهایی که در ورزشگاه آزادی صورت میگیرد را مکتوب کنند.
ساکت در ادامه بار دیگر بر اهمیت بحث خصوصیسازی تاکید کرد و گفت: خصوصی شدن به عنوان یک الگوی موفق بینالمللی امری اجتنابناپذیر است. با خصوصی شدن استعدادها در باشگاه بیشتر بروز میکنند، بروکراسی اداری حذف میشود و احساس مالکیت در باشگاه افزایش پیدا میکند. باشگاه قدرت تصمیمگیری و تصمیمسازی خواهد داشت و شفافیت مالی به همراه ثبات در فعالیتها از سایر محاسن خصوصی شدن است.
مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان در مورد ایجاد بسترهای قانونی خصوصی شدن باشگاهها نیز اظهار کرد: در مرحلهی نخست باید اتاق فکری شامل تمامی نهادهایی که در پروسهی خصوصی شدن باشگاهها موثر هستند شکل بگیرد. به عنوان نمونه فراکسیون ورزش مجلس، سازمان تربیت بدنی و کمیسیون ماده پنج این سازمان که پروانهی باشگاهها را صادر میکنند، نمایندگان مطلع سازمان مدیریت و برنامهریزی، باشگاهها، فدراسیونها، نمایندهی سازمان خصوصی سازی و صدا و سیما و مطبوعات باید در این اتاق فکر حضور داشته باشند. وظیفهی این اتاق فکر تبیین وضع موجود و تهیهی پیش نویس لوایحی است که باید در بحث حمایتی و نظارتی این طرح در دولت مطرح شود. همچنین باید الگوهای موفق بینالمللی در این زمینه به سرعت مورد مطالعه قرار گیرد.
ساکت همچنین ارایهی وامهای بلند مدت کم بهره از سوی دولت، تعیین حقوق باشگاهها از راههای حق پخش تلویزیونی و قانون کپی رایت، تعیین نقش نهادها و بخشهای خصوصی، معافیت مالیاتی باشگاهها و اسپانسرها و همچنین حل مشکل ورزشگاهها و خدمت **** وظیفهی بازیکنان را از جملهی اقداماتی دانست که میتواند در راه خصوصی شدن باشگاهها موثر باشد.
در ادامه دکتر خبیری با تایید نظرات ساکت به ایسنا گفت: مثالی که برای دولتی یا خصوصی بودن باشگاهها میتوان مطرح کرد مانند مثال فیل و آهو است. تا زمانی که باشگاهها دولتی باشند چابکی لازم برای رشد و پیشرفت باشگاهها وجود نخواهد داشت.
وی ادامه داد: لازم است تا علاوه بر تمهیدات داخلی و در نظر گرفتن امتیازهایی برای باشگاهها به منظور خصوصی شدن از الگوهای بینالمللی نیز استفاده کنیم و آنها را بومی کنیم که در این راه نیروهای دانشگاهی نیز میتوانند کمک کنند.
وی افزود: لیگ حرفهای ایران را با حداقلهای یوفا مقایسه کردهام، در حال حاضر اکثر فضاهای ورزشی ما توسط بخش دولتی اداره میشود و در مجموع تنها بیست و هشت درصد حداقلهای لازم برای حرفهای شدن را در اختیار داریم.
خبیری پیشنهاد داد: **** جامع باشگاهداری فوتبال ایران با چشماندازی بیست ساله تدوین شود تا بتوانیم باشگاه ایدهآل را طراحی کنیم.
وی افزود: مسوولان باشگاههای فوتبال در ایران تصور میکنند که باید کارهای فوقالعادهای انجام دهند، به همین دلیل است که مسایل در فوتبال ما تا این اندازه پیچیده شده است. در حال حاضر باشگاه استقلال بر روی آسمانها حرکت میکند و آنقدر کار را پیچیده کردهاند که یکی از ابتداییترین کارهایشان مانند ارسال اسامی برای کنفدراسیون فوتبال آسیا را از یاد میبرند.
سپس ساکت هزینههای فصل ٢٠٠٥ – ٢٠٠٦ بوندسلیگای آلمان و راههای جذب درآمد باشگاهها در طول این فصل را مورد بررسی قرار داد و به ایسنا گفت: کل درآمد بوندسلیگا در این فصل ١ میلیارد و ٢٨٧ میلیون یورو بوده است که در این بین ٢٣ درصد درآمد ناشی از برگزاری مسابقات، ٢٨ درصد از راه تبلیغات، ١٨/٧ درصد از طریق ترانسفر بازیکنان، ٢١/٢٥ درصد از راه حق پخش تلویزیونی، ٤١/٤ درصد از امور بازرگانی و ١١ درصد درآمدهای متفرقه بوده است.
ساکت همچنین در مورد موضوع خصوصی شدن بخشهای صنعتی که باشگاههای ورزشی را در زیر مجموعهی خود دارند، اظهار کرد: در حال حاضر باشگاههای صنعتی و دولتی به استناد بند ١١٧ قانون چهارده توسعه فعالیت میکنند و مشکلی وجود ندارد. البته در تفسیر این قانون ابهاماتی وجود دارد. اما در هر صورت با توجه بحث خصوصی شدن شرکت های دولتی و صنایع **** راهی به جز خصوصی شدن باشگاهداری در کشور نیز وجود ندارد و در حال حاضر مهمترین دغدغهی پیش رو تعیین طرح جامع برای خصوصی شدن باشگاهها است.
ساکت همچنین در مورد موضوع حق پخش تلویزیونی نیز گفت: این کار نیاز به جلسات مشترک با صدا و سیما و کمیسیون فرهنگی مجلس دارد تا در بودجهی آینده صدا و سیما این بحث نیز از سوی مجلس شورای اسلامی مورد نظر قرار گیرد و بودجهای در مورد حق پخش تلویزیونی برای باشگاههای فوتبال به صدا و سیما اختصاص پیدا کند.
خبیری نیز در این مورد خاطر نشان کرد: طرحی در این همین زمینه پیش از این در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است که در مجمع تشخیص مصلحت **** مسکوت مانده است و هم اکنون میتوان همان بحث را از مجمع تشخیص مصلحت **** پیگیری کرد.