برگزیده های پرشین تولز

بزرگترين ضرري كه خورديد؟؟؟

Reza021

Registered User
تاریخ عضویت
16 می 2007
نوشته‌ها
159
لایک‌ها
19
محل سکونت
UNKONWEN YET
سلام تو اين تاپيك در مورده ضرر و زيان هاي كه خورديم حرف ميزنيم:(
:rolleyes:
 

Majid_sp2007

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 فوریه 2007
نوشته‌ها
197
لایک‌ها
5
من بزرگترین ضرری که خوردم 500 هزار تومان بوده

فدای سرم:D
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
به خدا یه بار 500 تک تومن گم کردم داشتم روانی میشدم
1000 تومن بهم دادن گفتن برو نوشابه بخر بقیش مال خودت ....
اقا ماهم خوشحال ....نوشابه خریدیم .... گفتیم با بقیه جوجه ماشینی بخریم ....
رفتیم پیش جوجه فروش....هی این جیب هی اون جیب....جوجه هم تو دستمون .... حالا چکار کنیم ....
به جوجه فروش گفتم نوشابه رو بگیر 2 تا جوجه بده .... افغانی بود ...100 دری وری گفت منم گفتم خودتی...
اومدم خونه بابام برای اینکه از این موضوع درس بگیرم تا 2 هفته بهم پول نداد
تا دو شب هی گریه میکردم
ای خدا عجب روزی بود هنوز جلو چشمامه
حرف 10, 11 سال پیشه گمونم
دیگه پشت دستمو داغ کردم نوشابه بخرم

دیگه از اون موقع ضرر مادی ندیدم عجب درسی بود
 

userael

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 آگوست 2007
نوشته‌ها
35
لایک‌ها
0
سربازی من خیلی دردسر داشت
آخرش وقتی فهمیدم دیر شده بود
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
یکی دیگه ...
ماه رمضون بود داشتیم از دبیرستان برمیگشتیم دو روز بود بی سحری روزه رفته بودم
اقا سوار ماشین شدیم ....دختر همسایه هم سوار شد سلام و احوال پرسی ....
دست کردم 500 تومن دادم به راننده یه 60 تمنه باقی داشت .... منم تریپ سخاوت ... گفتم فدای سرت ...
با 60 تومن یه کورس میشد .....اومد ادای بچه + رو درارم زود تر پیاده شدم یه خیابون جلو تر گفتم میرم کتابخونه ...
اقا پیاده شدیم .... دستمون تو این جیب تو اون جیب نگو کیف تو ماشین مونده ....ای دنیا رو سرم خراب شد ...
تا خونه پیاده رفتم ... داشتم می مردم و میرفتم تو بهشت... وقتی رسیدم خانوم داشت کیفو به بابام میداد ..
منو دید داشتم از حال میرفتم ...کلی خجل شدم ...هم جلو بابام هم جلو دختره ....بابام گفت ماه رمضونی پیاده اومدی .... گفتم دلم گرفته بود ....
بچه ها قدر این پول خردا رو بدونید
به خدا برام اون لحظه 60 تومن دنیا بود
 

Ashimoto

Registered User
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,962
لایک‌ها
1
به خدا یه بار 500 تک تومن گم کردم داشتم روانی میشدم
1000 تومن بهم دادن گفتن برو نوشابه بخر بقیش مال خودت ....
اقا ماهم خوشحال ....نوشابه خریدیم .... گفتیم با بقیه جوجه ماشینی بخریم ....
رفتیم پیش جوجه فروش....هی این جیب هی اون جیب....جوجه هم تو دستمون .... حالا چکار کنیم ....
به جوجه فروش گفتم نوشابه رو بگیر 2 تا جوجه بده .... افغانی بود ...100 دری وری گفت منم گفتم خودتی...
اومدم خونه بابام برای اینکه از این موضوع درس بگیرم تا 2 هفته بهم پول نداد
تا دو شب هی گریه میکردم
ای خدا عجب روزی بود هنوز جلو چشمامه
حرف 10, 11 سال پیشه گمونم
دیگه پشت دستمو داغ کردم نوشابه بخرم

دیگه از اون موقع ضرر مادی ندیدم عجب درسی بود

11 سال پیش که نوشابه 500 تومان نبود خب:happy:
 

Even Star

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 می 2007
نوشته‌ها
2,480
لایک‌ها
127
محل سکونت
Valinor
یکی دیگه ...
ماه رمضون بود داشتیم از دبیرستان برمیگشتیم دو روز بود بی سحری روزه رفته بودم
اقا سوار ماشین شدیم ....دختر همسایه هم سوار شد سلام و احوال پرسی ....
دست کردم 500 تومن دادم به راننده یه 60 تمنه باقی داشت .... منم تریپ سخاوت ... گفتم فدای سرت ...
با 60 تومن یه کورس میشد .....اومد ادای بچه + رو درارم زود تر پیاده شدم یه خیابون جلو تر گفتم میرم کتابخونه ...
اقا پیاده شدیم .... دستمون تو این جیب تو اون جیب نگو کیف تو ماشین مونده ....ای دنیا رو سرم خراب شد ...
تا خونه پیاده رفتم ... داشتم می مردم و میرفتم تو بهشت... وقتی رسیدم خانوم داشت کیفو به بابام میداد ..
منو دید داشتم از حال میرفتم ...کلی خجل شدم ...هم جلو بابام هم جلو دختره ....بابام گفت ماه رمضونی پیاده اومدی .... گفتم دلم گرفته بود ....
بچه ها قدر این پول خردا رو بدونید
به خدا برام اون لحظه 60 تومن دنیا بود

:lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol:
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
نه ببخشید نوشابه دقیقا 250 بود یادمه پنیرم 400.500 بود
 

ocarina3

Guest
تاریخ عضویت
23 اکتبر 2006
نوشته‌ها
222
لایک‌ها
0
محل سکونت
ایالت پنجاه و یکم آمریکا
خوب ضرر غیر مالی که زیاداشتم اما ضرر مالی...
یادمه سال 82 که میخواستم برم دانشگاه... کنکور قبول نشدم
بعد به بابام گفتم میرم کلاس کنکور تا سال دیگه حتماً قبول شم اونم گفت OK
خرج کلاس کنکور 350 تومن میشد ، ثبت نام کردم و خلاصه یه چندماهی رو میرفتم تا اینکه دیدم اسمم تو تکمیل ظرفیت کنکور اومد!!!
وسطای کلاس کنکور هم بودم تقریباً 90 درصد از پول رو پرداخت کرده بودم...حلا از این ور اسمم در اومده
خلاصه نتونستم پول رو پس بگیرم(تو توافق نامه ثبت نامشوم بود که وجه پرداختی مسترد نمیشود!)
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
همه ضررای فجیعم یادم میره بی اهمیته
اما لامذهب این پول خردا تا دلت بخاد
هنوز داغش تو دلمه
اگه خواستین بازم بگم
میخام کتاب بنویسم :پول داری با جیب های خالی در لحظات حساس
 

ocarina3

Guest
تاریخ عضویت
23 اکتبر 2006
نوشته‌ها
222
لایک‌ها
0
محل سکونت
ایالت پنجاه و یکم آمریکا
از این پول نداشتن ها زیاد پیش میاد....
یادم میاد از زمانی که دانشگاه میرفتم... تو یه شهر در فاصله 250 کیلومتری شهر خودمون مشهد...
آخرای سال بود و همه بچه ها رفته بودن از دانشگاه و فقط من و چندتای دیگه مونده بودیم(سر لج بازی یکی از استادا)
که منم تصمیم گرفتم برم....اصلاً هم حواسم به جیبم نبود
و میزان پولم نبود
رفتم ابتدای جاده خروجی شهر.. اتوبوس های که مشهد میرفتن یه سعات پش تموم شدن و آخرین اتوبوس رفته!
ماشینای شخصی هم مسیرشون شهر دیگه و خلاصه نمیبردن....
دیگه هوا داشت تاریک میشد
تو شهر هم دیگه هیچکی رو نمیشناختم!همه دوستام رفته بودن
خلاصه به یکی از ماشینا گفتم منو ببر تا مشهد (تا در خونه) تو راه هم مسافر بزن! که خرج کمتر بشه..
خلاصه راه افتادیم... تو راه هم یه نفر مسافر پیدا نشد! و تا مشهد یه کله من و اون یارو اومدم
16 تومن شد!
ولی خیلی سوز داشت
 

آبراهام_66

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 جولای 2007
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
0
به خدا یه بار 500 تک تومن گم کردم داشتم روانی میشدم
1000 تومن بهم دادن گفتن برو نوشابه بخر بقیش مال خودت ....
اقا ماهم خوشحال ....نوشابه خریدیم .... گفتیم با بقیه جوجه ماشینی بخریم ....
رفتیم پیش جوجه فروش....هی این جیب هی اون جیب....جوجه هم تو دستمون .... حالا چکار کنیم ....
به جوجه فروش گفتم نوشابه رو بگیر 2 تا جوجه بده .... افغانی بود ...100 دری وری گفت منم گفتم خودتی...
اومدم خونه بابام برای اینکه از این موضوع درس بگیرم تا 2 هفته بهم پول نداد
تا دو شب هی گریه میکردم
ای خدا عجب روزی بود هنوز جلو چشمامه
حرف 10, 11 سال پیشه گمونم
دیگه پشت دستمو داغ کردم نوشابه بخرم

دیگه از اون موقع ضرر مادی ندیدم عجب درسی بود
بسی مسرور شدیم . ممنون



من کنکور خیلی ضربه ی بزرگی بهم زد که مجبور شدم توی رشته ای که بهش علاقه ندارم درس بخونم .
 

aminjooon2005

Registered User
تاریخ عضویت
4 می 2006
نوشته‌ها
194
لایک‌ها
6
بزرگترین ضرری که کردم این بود که این تاپیکو خوندم!
 

Graveworm

Registered User
تاریخ عضویت
23 می 2005
نوشته‌ها
1,071
لایک‌ها
12
محل سکونت
Tehran
بزرگترین ضرر مالی : چک گرفتن از کلاهبردار و 15 میل ضرر !

بزرگترین ضررهای غیر مالی:
فوت پدرم
کنکور دادن و رفتن به دانشگاه بابت رشته ای که وقتم رو فقط تلف کرد !
 

gaxter

Registered User
تاریخ عضویت
11 دسامبر 2005
نوشته‌ها
532
لایک‌ها
150
محل سکونت
in myself
بزرگترین ضرر مالی : چک گرفتن از کلاهبردار و 15 میل ضرر !

بزرگترین ضررهای غیر مالی:
فوت پدرم
کنکور دادن و رفتن به دانشگاه بابت رشته ای که وقتم رو فقط تلف کرد !
همدردیم:(
 

Reza021

Registered User
تاریخ عضویت
16 می 2007
نوشته‌ها
159
لایک‌ها
19
محل سکونت
UNKONWEN YET
اي بابا مثل اينكه خيلي دوست داري ضرر بخوري؟؟؟
 
بالا