برگزیده های پرشین تولز

آخرین باری که از ته دل خوشحال شدید کی بود ؟

bishtar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 ژوئن 2007
نوشته‌ها
214
لایک‌ها
5
محل سکونت
هرکجا بغیر از اینجا
نمی دونم چرا و لی امروز شنبه که عید مبعث هم هست یهو دلم یاد دوران کودکی افتاد. و شادیهای اون زمون .
اولین باری که از خوشحالی پر در آورده بودم پنج سالم بود و وقتی بود که پنج تومن عیدی گرفتم (اون پنج تومنی کاغذی سبز تا نخورده ) خیلی پول بود تو خیالم همون وقت کل دنیای کودکانم رو خریدم و تا اون وقت فهمیدم که ای یه چیزی به اسم عیدی هم داریم .... دومین باری که از ته دلم خوشحال شدمو یادم هست وقتی بود که کلاس اول دبستان رو تموم کردم و همون روز آخرین امتحان یه بادبادک درست کردم و اونو سپردم دست باد آونقدر کج دلم غش و ریسه می رفتم مثل اینکه خودم اون بادبادک هستم دارم تو آسمون شنا می کنم.
اما آخرین باری که از ته دل خوشحال شدم رو اصلا یادم نمی یاد حتی تا 15 و 16 سال قبل هم یاد نمی یاد چیزی منه از ته قلب خوشحال کرده و به وجد آورده باشه نه کنکور نه ازدواج نه شغل و کار نه پول نه .....
نمی دونم زندگی شاید همش شده در معرض گاز اشک ور بودن .:wacko:

راستی شما آخرین باری که از ته دل خوشحال شدین کی بود ؟:rolleyes:
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
38
یادم نمیاد
onion076.gif


شاید خیلی سال پیش
 

hamed1297

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 مارس 2005
نوشته‌ها
2,710
لایک‌ها
8
سن
41
محل سکونت
shiraz
من هم یادم نمیاد.شاید دوران دانشجویی که گذشت.
 

bishtar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 ژوئن 2007
نوشته‌ها
214
لایک‌ها
5
محل سکونت
هرکجا بغیر از اینجا
بابا بیاین بگیم ما رو هم از افسردگی دربیارین شاید با بازگو کردن اون بتونید دل دیگران رو هم یکمی شاد کنین
 

darya_s

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
23 ژوئن 2004
نوشته‌ها
1,592
لایک‌ها
5
من هم واقعا یادم نمیاد،
 

rabbit008

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
34
لایک‌ها
0
یعنی واقعا کسی اینجا از ته دلش شاد نیست؟؟؟:(

البته من خودم همه شاد نیستم و خیلی وقت هم هست از ته دلم نبودم
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
این همه چیز دنیا برای خوشحال بودن وجود داره اخه شما ها چرا انقد دپرسین؟
 

bishtar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 ژوئن 2007
نوشته‌ها
214
لایک‌ها
5
محل سکونت
هرکجا بغیر از اینجا
عزیز جان ما دنبال دلخوشکنک یا خود گول زنک نیستیم می خواهیم آخرین تجربه از صمیم قلب خوشحال شدن خود را بیاد بیاوریم یا اینکه از تجربه دیگران خوشحال شویم . شما خودت کی آخرین بار از ته دل خوشحال شدی که داشتی بال در می آوردی ؟ بگو تا ما هم بدانیم.
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
من وقتی که میبینم صبحو با سلامتی شروع میکنم و شب رو هم با سلامتی به پایان میبرم از ته دلم خوشحال میشم چون این نشونه ای از توجه خداست که به من داره
فکر نمیکنم هیچ شادی ای بالاتر از این باشه
 

hamed1297

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 مارس 2005
نوشته‌ها
2,710
لایک‌ها
8
سن
41
محل سکونت
shiraz
من وقتی که میبینم صبحو با سلامتی شروع میکنم و شب رو هم با سلامتی به پایان میبرم از ته دلم خوشحال میشم چون این نشونه ای از توجه خداست که به من داره
فکر نمیکنم هیچ شادی ای بالاتر از این باشه

توی این که شکی نیست.

منظور خوشی هست که مدتهاست رنگی ازش ندیدیم.
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
توی این که شکی نیست.

منظور خوشی هست که مدتهاست رنگی ازش ندیدیم.

اها! از اون لحاظ
خوب من اخرین باری که از ته دلم خوشحال شدم و ذوق کردم همین چند وقت پیش بود که فهمیدم عمل قلب پدر بزرگم با موفقیت انجام شده و حالش رو به بهبوده اون موقع بود که نزدیک بود از خوشحالی ذوق مرگ شم
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
راستش من كه آلزايمر دارم نافرم هيچي يادم نميمونه شايد اصلا برام مهم نيست كه يادم بمونه نميدونم سيستمش چه جوريه!!!
 

Venom

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
1 می 2006
نوشته‌ها
954
لایک‌ها
3,913
1 سال پیش که کنکور قبول شدم !
 

hamed1297

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 مارس 2005
نوشته‌ها
2,710
لایک‌ها
8
سن
41
محل سکونت
shiraz
اها! از اون لحاظ
خوب من اخرین باری که از ته دلم خوشحال شدم و ذوق کردم همین چند وقت پیش بود که فهمیدم عمل قلب پدر بزرگم با موفقیت انجام شده و حالش رو به بهبوده اون موقع بود که نزدیک بود از خوشحالی ذوق مرگ شم

خدا رو شکر.
 

mehdidj

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,190
لایک‌ها
14
محل سکونت
Iran
نمی دونم چرا و لی امروز شنبه که عید مبعث هم هست یهو دلم یاد دوران کودکی افتاد. و شادیهای اون زمون .
اولین باری که از خوشحالی پر در آورده بودم پنج سالم بود و وقتی بود که پنج تومن عیدی گرفتم (اون پنج تومنی کاغذی سبز تا نخورده ) خیلی پول بود تو خیالم همون وقت کل دنیای کودکانم رو خریدم و تا اون وقت فهمیدم که ای یه چیزی به اسم عیدی هم داریم .... دومین باری که از ته دلم خوشحال شدمو یادم هست وقتی بود که کلاس اول دبستان رو تموم کردم و همون روز آخرین امتحان یه بادبادک درست کردم و اونو سپردم دست باد آونقدر کج دلم غش و ریسه می رفتم مثل اینکه خودم اون بادبادک هستم دارم تو آسمون شنا می کنم.
اما آخرین باری که از ته دل خوشحال شدم رو اصلا یادم نمی یاد حتی تا 15 و 16 سال قبل هم یاد نمی یاد چیزی منه از ته قلب خوشحال کرده و به وجد آورده باشه نه کنکور نه ازدواج نه شغل و کار نه پول نه .....
نمی دونم زندگی شاید همش شده در معرض گاز اشک ور بودن .:wacko:

راستی شما آخرین باری که از ته دل خوشحال شدین کی بود ؟:rolleyes:

شاید 8 -9 سال پیش بود...

:(:(:(:(

لعنت!
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
10 ساله دیگه زمان تولد پسرم.... ای قربونش
 
بالا