برگزیده های پرشین تولز

شاهکارهای دنیای ادب

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
تاپیک معرفی کتاب توی این بخش زیاده، ولی اینجا میخوایم شاهکار ها رو معرفی کنیم
2lbkos0.gif



اینکه به چه اثری میشه گفت شاهکار، شاید خیلی معیار دقیقی براش وجود نداشته باشه. ولی در مورد کتاب هایی که عمری ازشون گذشته بهترین ملاک شاهکار بودن، قضاوت مردم در طول تاریخه. کتاب هایی مثل هملت، در جستجوی زمان از دست رفته، فاوست، کمدی الهی و .... که هرگز کهنه نمیشن
xpeople_llover.gif



در کل هدف اینه که یه مقدار بیشتر با ادبیات کلاسیک و کلا غیر معاصر آشنا بشیم، چون کتاب های فوق العاده ای وجود داره که به دلیل عدم آشنایی نخونده میذاریم در حالی که این کتاب ها زیربنای فکری تمام نویسنده های بزرگ معاصر رو تشکیل میدن. اون وسطا یه گریزی هم می زنیم و با بعضی نویسنده ها هم بیشتر آشنا میشیم
veiledsmile2.gif



منبع اصلی این تاپیک، کتاب سیری در بزرگترین کتاب های جهان (نوشته حسن شهباز)، به علاوه خود کتاب هایی که قراره معرفی بشن هست
flies.gif
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
دون کیشوت (Don Quixote de la Mancha)

اثر: میگل دو سروانتس (Miguel de Cervantes Saavendra)

تاریخ انتشار:

جلد اول: سال 1605 میلادی
جلد دوم: سال 1615 میلادی


P106PICA.JPG

قطعا همه اسم این کتاب کمدی - تراژدی رو شنیدن، ولی احتمالا خیلیا نرفتن سراغش چون 2 جلده و طولانی بودنش مانع بزرگی برای شروعشه
4fvgdaq_th.gif


ولی جدا از اون کتاباییه که همه باید بخونن، چون دون کیشوت ها همیشه دور و بر ما هستن و محدود به یه دوره تاریخی خاص نیست، چه در لباس مردمان بزرگ و چه بین افراد عادی کوچه و خیابون. داستان انسانی که انقدر آرمانهای بشردوستانه فکر و روحش رو تسخیر کرده عنان عقلش رو از کف داده. اوایل با خوندنش به این شخصیت می خندیم، ولی کمی که می گذره باهاش همدردی می کنیم و احساس غم و احترام می کنیم. به قول لرد بایرون شاعر انگلیسی:

دون کیشوت مردی است درستکار و طرفدار حق و عدالت، و سرگذشت او به خلاف آنچه به ظاهر نشان می دهد نه تنها خنده آور نیست بلکه حزن انگیز و ماتم زاست.

و تورگنیف در موردش گفته:

برای خویش زندگی کردن و تنها غم خود خوردن چیزیست که دون کیشوت، مرد انسان دوست، آن را شرم آور و ننگین می پندارد. او قهرمانی است که بیرون از خویشتن و برای دیگران زندگی می کند و از این روست که انسان بسیار جالب و قابل احترامی است.


شخصیت مورد علاقه من سانچوپانزا ست. یک نوکر سبک مغز که تمام حرف ها و توهمات بی سر و ته اربابش رو قبول می کنه. حتی اگه با دو چشم خودش داره می بینه که واقعیت نداره. یه شخصیت فوق العاده خنده دار که در عین اینکه حرف ها و کاراش باعث حس تحقیر نسبت میشه ، بسیار هم مفرحه
gigglesmile.gif



طنز این کتاب به حدی شیرینه که آدم اصلا حس نمی کنه داره کتابی مربوط به 4 قرن پیش رو می خونه!

به ادعای بعضی از ناشران، دون کیشوت بعد از انجیل بیشترین فروش و نجدید چاپ رو در غرب داشته
47b20s0.gif



این کتاب با ترجمه واقعا روان محمد قاضی (نشر روایت) در دو جلد چاپ شده
reading.gif
 

Dash Ashki

کاربر فعال درآمد اینترنتی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 جولای 2006
نوشته‌ها
1,594
لایک‌ها
23
سن
39
محل سکونت
Mazandaran
با تشکر از دانیل عزیز بابت این تاپیک خوبشون...

یه توضیح تکمیلی در مورد این شاهکار ادب اسپانیا و جهان :happy:

=-=-=-=-=

این کتاب به مدت 10 سال از 1605 تا 1615 توسط میگوئل دو سروانتس نوشته شده است .

داستان از این قرار است که یک نجیب زاده مسن شهر لامانچا از خواندن رمان های قهرمانی آنچنان دیوانه می شود که سرانجام معتقد می گردد که تمام آن داستان ها حقیقی است و خودش را به صورت شوالیه سرگردان در می آورد و به پیش می تازد تا جور و ستم ها را از میان بردارد و بدی ها را نابود سازد.

از آنجایی که یک شوالیه نمی تواند بدون معشوقه زندگی کند، او دختر دهاتی را که سال ها قبل می شناخت به عنوان معشوق خود برمی گزیند و برای او نام دولسینی را در نظر می گیرد.

پس از نخستین عمل قهرمانیش، که در آن به لقب شوالیه مفتخر می شود، او یکی از دهاتی ها را که میانسال، نادان، زودباور ولی خوش طبع بود و سانچوپانتسا نام داشت وادار می کند تا به عنوان بنده و نوکر به دنبال او راه برود. شوالیه و همراهش به دنبال حوادث راه می افتند. آنها هیچ خرجی در سفر ندارند و از کلمه دون که همیشه آدم معمولی را به شخص فوق العاده ای تبدیل می کند، استفاده می کنند. آسیاب های بادی هیولا می شوند، میکده ها، برج و باروها و بردگان کشتی های دزدان نسبت به آقایان ظلم و جور می کنند. مرد دهاتی قدرت درک بیشتری برای حقیقتی که بین نیرنگ های اربابانش فرق می گذارد، دارد، ولی هر دوی آنان بالاترین شکنجه ها را تحمل می کنند و با بدن و روحی مجروح به خانه آورده می شوند.

ده سال بعد، که یک دون کیشوت کاذب به شهرت رسید، سروانتس قسمت دوم داستانش را منتشر کرد. در این قسمت که شاید عالی تر از قسمت اول باشد، بدعت های نو، زمینه های وسیع تر و تکنیک های بیشتری به کار گرفته شده اند. ازجمله حوادث مهم قسمت دوم این کتاب خواب دیدن دون کیشوت در غار مونتسینوس خیمه شب بازی میس پدرو، حوادث قلعه دوک، حکمرانی سانچو بر جزیره اش و آخرین شکست دون کیشوت را می توان نام برد، به هنگام مرگ شوالیه دون کیشوت، سانچوپانتسا به طورکلی شخصیتی دوست داشتنی می شود که کلیه خصایص سلحشوری را در خود جمع نموده است و لذا خواننده عمقاً، از اینکه از دنیای پر از شگفتی و هیجان انگیز آنها جدا می شود، احساس تأسف می کند.

این داستان که ظاهراً به خاطر بدعت هایش، یک داستان حماسی و قهرمانی خوب به حساب می آید، به تدریج به صورت دورنمای وسیعی از زندگی اسپانیایی و همچنین سرگرم کننده ترین رمان ها درآمد.


.
 

samak ayyar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 جولای 2006
نوشته‌ها
31
لایک‌ها
3
من از وقتی توی دبیرستان کتاب دون کیشوت را خواندم عاشقش شدم. هم از نظر طنز و هم از این نظر که دون کیشوت این شجاعت را داشت که دنيای اطراف خودش را خودش بسازد. اما جالبترین نقل قول را چند سال پيش از پائولو کوئيلو ديگر نویسنده مورد علاقه خواندن که گفته بود : دون کیشوت فردی بود که به دنبال افسانه شخصی خودش رفت!

در ضمن زندگی سر وانتس نویسنده کتاب، آنچنان پر هیجان و شور انگیز است که خودش بارها به صورت داستان و زندگینامه به چاپ رسیده است.
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
یه توضیح تکمیلی در مورد این شاهکار ادب اسپانیا و جهان :happy:

...

مرسی دوست جان بابت مطالب جالبی که گذاشتین
rainbowf.gif



ازجمله حوادث مهم قسمت دوم این کتاب خواب دیدن دون کیشوت در غار مونتسینوس خیمه شب بازی میس پدرو، حوادث قلعه دوک، حکمرانی سانچو بر جزیره اش و آخرین شکست دون کیشوت را می توان نام برد

به نظرم جالب ترین قسمت های کتاب همین ماجرای سر کار گذاشته شدن دون کیشوت و سانچوپانزا بود
gigglesmile.gif


در ضمن زندگی سر وانتس نویسنده کتاب، آنچنان پر هیجان و شور انگیز است که خودش بارها به صورت داستان و زندگینامه به چاپ رسیده است.

دقیقا همینطوره ;)
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
cervantes.jpg



مختصری از زندگی نامه سروانتس خالق دون کیشوت:


میگل دو سروانتس ساآدودرا در روز نهم اکتبر 1547 میلادی در شهر آلکالا اسپانیا متولد شد و 69 سال بعد در 23 آوریل 1616 در مادرید درگذشت. پدر او از نجبای کاستیل بود و آرزو داشت فرزندش یک شوالیه سرشناس شود اما میگل در حالی که به فنون رزمی آشنایی کامل داشت، به دو چیز عشق می ورزید: سرودن شعر و مهر ورزیدن به زنان.

به دلیل همین تمایلات سرکش و مشکلاتی که برایش به بار آورد، در 17 سالگی ترک دیار کرد و به ایتالیا گریخت و با پیوستن به ارتش ایتالیا، در نبرد لپانو علیه نیروی عثمانی شرکت کرد. در این نبرد بازوی چپش به شدت آسیب دید و تا پایان عمر دیگر نتوانست از این بازو استفاده کند.

پس از 4 سال خدمت در **** ایتالیا،به گردان مبارزان اسپانیا پیوست و از طرف پادشاه نشان دلیری دریافت کرد ؛ اما پس از مدت کوتاهی حین یک سفر دریایی به دست راهزنان دریایی اسیر و در الجزیره به غلامی فروخته شد. 5 سال در اسارت اعراب بود تا آنکه سرانجام کسانش از محل اقامتش آگاهی یافتند و با فروش میراث پدرش او را آزاد کردند.

در اسپانیا برای تامین زندگی دست به نگارش داستانی به نام گالاتئو (Golateo) زد اما هیچ کس آن را نخرید! چند نمایشنامه نوشت اما نه سود مادی برایش در بر داشت نه شهرت و اعتبار. ناگزیر به شهر سیوبل سفر کرد و در آنجا با قبول شغل کوچکی به خدمت دولت درآمد. نا آشنایی او با کار دیوانی و یا علل نامعلوم دیگر سبب گردید که مبلغ عظیمی کسر آورد و در نتیجه به زندان افتاد. همین اتفاق نبوغ پنهان او را متجلی کرد.

در زندان دست به نگارش دون کیشوت زد که جلد اول آن در سال 1605 منتشر شد و در مدتی بسیار کوتاه چنان مورد استقبال مردم اسپانیا و پرتغال قرار گرفت که ناگهان در همه جا نامش بر سر زبانها افتاد.

منتقدان دلیل این موفقیت سریع را جز این نمی دانند که سروانتس در داستان دون کیشوت تازیانه انتقاد را شدیدا بر پیکر رجال زمان و همچنین آداب و رسوم ابلهانه عصر فرود آورده و در سیمای قهرمان ابلهی اعمال آنان را به تمسخر گرفته است.

10 سال پس از انتشار جلد اول، جلد دوم کتاب هم منتشر شد، ولی با وجود اینکه کتاب به سرعت به زبان های دیگر ترجمه شد و مورد ستایش قرار گرفت، نویسنده اش همچنان در تنگدستی به سر می برد.

سروانتس درست در همان سالی دیده از جهان فرو بست که شکسپیر را به خاک سپردند.
 

ali.guitar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
0
محل سکونت
Karaj
بزرگترين شاهكار ادبيات سورئاليستي : بوف كور از صادق هدايت
 

benjohn

Registered User
تاریخ عضویت
5 اکتبر 2012
نوشته‌ها
570
لایک‌ها
90
محل سکونت
here
با تشکر از تاپیک خوبت . ما ایرانیها بدلیل اینکه تاریخ ادبیاتی نسبتا غنی داریم دچار نقصان بزرگی هم شدیم اونم این که خیلی به خودی ها پرداختیم و از غافله ادبیات جهان عقب افتادیم خیلی ها هم که آثار جهانی رو خوندن عمدتا رفتن سراغ مدرنیستها. واقعا لازمه اهل ادب آثار کلاسیک غربو مطالعه کنن. این باعث میشه که هم بتونیم با بهره گیری از آثار غربی ادبیات شکوفاتری تولید کنیم. در خاتمه باید اضافه کنم ویتمن میگه ادبیات غرب بر شاخ 4 غول استواره: شکسپیر. گوته. دانته و هوگو. پس همین امروز هم که شروع کنیم دیره.
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
کاش دوستان برای معرفی شاهکارهای ادبی ، روش استارتر عزیز این تاپیک رو در پیش بگیرن !
 

benjohn

Registered User
تاریخ عضویت
5 اکتبر 2012
نوشته‌ها
570
لایک‌ها
90
محل سکونت
here
سلام
میخواستم یه اثر بسیار مهم رو معرفی کنم که اگرچه به خودی خود اثر ادبی محسوب نمیشه ولی تاثیر بسیار بزرگی روی ادبیات بعد از خودش گذاشته. زیگموند فروید شاهکار خودشو به نام تفسیر خوابDie Traumdeutung در سال 1899 منتشر کرد. کتاب به مباحث رویاهایی که در خواب میبینیم میپردازه و سعی میکنه اونا رو به روش سیستماتیک و با تئوری هایی مثل عقده ی اودیپی الکترا ذهن ناخوداگاه و.... توضیح بده همونطور که اشاره کردم خود اثر ادبی نیست گرچه فورم روایی داره اما تاثیر غیرقابل انکاری روی آثار ادبی گذاشته. توی بازار میتونید کتاب رو با ترجمه ی شیوا رویگریان تهیه کنید البته اگر تا به حال ممنوع الچاپ نشده باشه.
 

aftabezendegi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2013
نوشته‌ها
41
لایک‌ها
9
بینوایان
نویسنده : ویکتور هوگو


درباره نویسنده و رمان :
ويکتور هوگو، شاعر، نمايشنامه و رمان‎نويس فرانسوي در قرن نوزدهم (1885 ـ 1802) يکي از مشهورترين داستان‎نويسان رمانتيک اين قرن است.

پدر وي از فرماندهان ارتش ناپلئون بود. ده ساله بود که مادرش از پدرش طلاق گرفت. چند سال بعد با اينکه مادر هوگو مي‎خواست او وکيل شود اما ويکتور دنبال نويسندگي رفت.

پانزده ساله بود که برخي از اعضاي فرهنگستان فرانسه به اشعار او علاقه‎مند شدند. چهار سال بعد نيز لويي شانزدهم چنان از نخستين مجموعة اشعارش خوشش آمد که براي او مقرري سالانه برقرار کرد.

هوگو با اينکه شاعر، نمايشنامه‎نويس و رمان‎نويس بود، و در حدود پنجاه اثر از خود به يادگار گذاشت، اما شايد راز جاودانگي‎اش بيشتر به خاطر رمان‎هايش به ويژه بينوايان (1862) باشد.

اين رمان که انسان‎دوستي و عشق به فقرا در آن موج مي‎زند، به خاطر داستان گيرا، شخصيت‎هاي گوناگون، صحنه‎‎هاي رنگارنگ و ارائة تصاويري واقعي از بي‎عدالتي و فقر شايد ـ به قول هوگو ـ تا وقتي فقر در جهان هست، هنوز ميليون‎ها خواننده داشته باشد.

اما اين رمان اهميت ديگري نيز دارد: تاريخ، جغرافيا، روابط اجتماعي و سياسي فرانسه و مردم آن را، ضمن داستاني جذاب و با ريزبيني خاصي تصوير مي‎کند، آن هم در دوره‎اي که غير از رسانه‎هاي نوشتاري، رسانة ديگري نبود.

اما اين نقطة قوت در ضمن نقطة ضعف آن نيز هست: هوگو در جاي جاي رمان، داستان را رها مي‎کند تا اطلاعاتي سياسي، علمي، اخلاقي، جامعه‎شناختي و... به خواننده بدهد و همين نيز رمان را بيش از حد طولاني کرده است. کوتاه کردن اين رمان که بيش از دو هزار صفحه است، کاري است توانفرسا، اما بي‎شک هيچ متن خلاصه شده‎اي خواننده را از خواندن اين اثر سِترگ بي‎نياز نمي‎کند.
 
بالا