برگزیده های پرشین تولز

در مزمت و نکوهش عشق عاشقی

bishtar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 ژوئن 2007
نوشته‌ها
214
لایک‌ها
5
محل سکونت
هرکجا بغیر از اینجا
هر جا رفتیم و از هر که شنیدیم همه از خوبی عشق شنیدم . هیچکس را زهره این نیست که عشق و عاشقی را نکوهش کند الا بیشتر خانزاد که زخم خورده عشق و عاشقی است. ای تف بر هرچی عشق و عاشقیه.(آخخخخ تفففف).

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
اگر دستت رسد بر گردن یار *** تو حلقومش بجو یا آنکه بفشار
اگر روزی رسیدی بر وصالش*** ستان جانش مده یکدم مجالش
اگر دادت یکی گلبوسه ای او***بزن خنجر ز پشت نه آنکه از رو
اگر مهر فراوان عرضه دارد *** سرش از تن جدا کردی که داند؟
اگر خواند ترا بر عیش و نوشی*** همان بهتر که در قتلش بکوشی
اگر یارت بود یکدل چه یک رنگ*** تو از اول گذار ، با او سر جنگ

شاعر : خودم (بیشتر خانزاد)

ادامه دارد ...
 

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
453
لایک‌ها
4
سن
47
بدین وسیله به اطلاع جمیع مردمان ولایت رساند که عشق، باید دو سر داشتن که گذشتگان گفته اند عشق یه سره مایه دردسره!
 

vbigdeli

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 آگوست 2004
نوشته‌ها
1,949
لایک‌ها
6
محل سکونت
*.*.*
عشق ی سره مایه بدبختی .... نمونش خودم که تو بهترین شرایط هوشی و پشتکار،درسمو ول کردم به خاطر عشق و عاشقی
47.gif


معدلم از 19 تو ی سال اومد شد 2.5!!!!
 

bishtar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 ژوئن 2007
نوشته‌ها
214
لایک‌ها
5
محل سکونت
هرکجا بغیر از اینجا
شنیدم که فرزانه مردی بگفت *** تاهل برد عمر و مردی بمفت
نشاید که سر خم کند مرد پاک *** به عشق زنی او کند سینه چاک
همانا خداوند پاک جهان آفرین *** که مردست ز هرچ آفرید برترین
ز مهرش بفرمود مرد را که هان *** مبادا گذاری دلت را به مهر بتان
اگر عشق و مهری رود در سرت *** همان به که با گل بگیرند درت
شنو ای پسر پند ما را به جان *** زن و زندگی را مبادا بری بر زبان
اگر نام نیک خواهی و سروری *** ز مهر زن و عشق بایدت بگذری

شاعر : خودم (بیشتر خانزاد)
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
453
لایک‌ها
4
سن
47
وحید اینکه چیزی نیست. من به خاطرش با رتبه 24 کنکور لیسانسم 10 سال طول کشید و آخرش هم اخراج شدم و نگرفتمشون (یعنی نه طرف رو نه لیسانس رو!!!)
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
اوه . . . اوه . . .
من تا الان نمیدونستم عاشقی انقد عوارض داره
 

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
470
لایک‌ها
4
سن
31
وحید اینکه چیزی نیست. من به خاطرش با رتبه 24 کنکور لیسانسم 10 سال طول کشید و آخرش هم اخراج شدم و نگرفتمشون (یعنی نه طرف رو نه لیسانس رو!!!)

:eek::(

راست می گی حاجاقا؟ شما رتبه 24 کنکور بودی؟ کنکور فنی؟:eek:
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
احسان جان شما هم تو انخراف تاپیک دست داشتیو ما نمیدونستیم؟
22.gif
 

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
453
لایک‌ها
4
سن
47
نه. رشته حقوق. دیپلمم ریاضی بود.
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
ناراحت نشو احسان جان
شوخی کردم باهات
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
دوستای گلم من چند دقیقه دیگه میرم بعد از ظهر میام پس پیشاپیش خداحافظ



در ضمن عاشقی بد دردیه
نازی وحید
47.gif

نازی حاجاقا
47.gif
 

alireza sh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2006
نوشته‌ها
2,775
لایک‌ها
70
سن
40
محل سکونت
نصف جهان
هر جا رفتیم و از هر که شنیدیم همه از خوبی عشق شنیدم . هیچکس را زهره این نیست که عشق و عاشقی را نکوهش کند الا بیشتر خانزاد که زخم خورده عشق و عاشقی است. ای تف بر هرچی عشق و عاشقیه.(آخخخخ تفففف).

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
اگر دستت رسد بر گردن یار *** تو حلقومش بجو یا آنکه بفشار
اگر روزی رسیدی بر وصالش*** ستان جانش مده یکدم مجالش
اگر دادت یکی گلبوسه ای او***بزن خنجر ز پشت نه آنکه از رو
اگر مهر فراوان عرضه دارد *** سرش از تن جدا کردی که داند؟
اگر خواند ترا بر عیش و نوشی*** همان بهتر که در قتلش بکوشی
اگر یارت بود یکدل چه یک رنگ*** تو از اول گذار ، با او سر جنگ

شاعر : خودم (بیشتر خانزاد)

ادامه دارد ...
قربان خاک پای جواهر آسایت گردم ! در خلوت خویش چنین اندیشیده بودیم که دیگر به فروم و گفتگوی آزاد چندان نیاییم و خاطر مبارک خویش را مکدر نسازیم اما مگر زیارت آن مقام همایونی بیشتر امکانمان میدهد .

در خبر است : خان والا به تلخک فرمود : ای پدرسوخته! تابحال گرسنگی نکشیده ای تا عاشقی یادت رود

و تلخک نابکار نیز گفت : خان والا ؛ العلی حضرت نیز در خیابان دستشویی شان نگرفته تا هر دو از خاطر گرامیشان زدوده شود !
 

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
470
لایک‌ها
4
سن
31
هر جا رفتیم و از هر که شنیدیم همه از خوبی عشق شنیدم . هیچکس را زهره این نیست که عشق و عاشقی را نکوهش کند الا بیشتر خانزاد که زخم خورده عشق و عاشقی است. ای تف بر هرچی عشق و عاشقیه.(آخخخخ تفففف).

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
اگر دستت رسد بر گردن یار *** تو حلقومش بجو یا آنکه بفشار
اگر روزی رسیدی بر وصالش*** ستان جانش مده یکدم مجالش
اگر دادت یکی گلبوسه ای او***بزن خنجر ز پشت نه آنکه از رو
اگر مهر فراوان عرضه دارد *** سرش از تن جدا کردی که داند؟
اگر خواند ترا بر عیش و نوشی*** همان بهتر که در قتلش بکوشی
اگر یارت بود یکدل چه یک رنگ*** تو از اول گذار ، با او سر جنگ

شاعر : خودم (بیشتر خانزاد)

ادامه دارد ...

در جهان امروز ما دوست داشتن بر دو نوع است: عشق و عشغ

چقدر پیش می آید که اشتباه می گیریم این دو کلمه را با هم

عشق مفهومی است والا و پیچیده و سراسر معنی عشق دردی است بی دوا که فقط عاشقان آن را می شناسند

دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

اما عشغ

عشغ کلمه ای است که کم تر از یک قرن از کشف آن می گذرد کلمه ای که در تضاد با عشق است ولی مترادف با آن و اصلا گاهی اوقات همان عشق جلوه می کند.

برعکس عشق که فقط یک رو دارد عشغ خیلی ریاکار است گاهی اوقات هوس است گاهی چاپلوسی گاهی ناز گاهی برای بقا ولی هیچ وقت عشق نیست.

شاعر در مورد عشغ بیتی چنین سروده است:

عشغ یه چیزی مث کشک و دوغه
تموم زندگی پر از دروغه

کسی نفهمید چه شد که این کلمه به دایره لغات انسان ها افزوده شد کسی نمی داند چرا هنوز خیلی ها بین عشق و عشغ فرقی قائل نمی شوند

و من نمی دانم چرا هنوز خیی باور ندارند که خداوند عشق را آفرید واقعا آیا نکوهش و مزمت آفریده ی خدا جایز است؟:(
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
مرررررررسی اخسان جان
متنی که گذاشتی خیلی جالب بود
 

bishtar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 ژوئن 2007
نوشته‌ها
214
لایک‌ها
5
محل سکونت
هرکجا بغیر از اینجا
و اما عشق از کجا آغاز شد.
باز هم ببینید عشق چه بر سر آدم و بنی آدم آورده :

تا خداوند جهان کرد از بهشت آدم به در**** نسل آدم تا قیامت خاک رسوایی بسر
از ملک از جن همه بر گرد ابلیس لعیم **** آدم از بهر چه کرد ،فرمان خدا دور از نظر؟
گفت شیطان ،عشق حوا در دل آدم زدم****عقل با وسوسه کی می رود سوی خطر؟
آنچه راند آدم ز جنت عشق بود عشق****عشق حوا عقل آدم را برون کردی ز سر
تا بشر همواره عقلش را به عشق سودا کند **** از خودش باشد بلاهایی که می آید به سر
پند شیطان بشنو و راه صواب در پیش گیر**** گر نخواهی همچنان آدم، خسران و ضرر

شاعر : خودم (بیشتر خانزاد)
 
بالا