برگزیده های پرشین تولز

قيصر هم دل به پاييز سپرد و ....رفت

hajagha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2002
نوشته‌ها
453
لایک‌ها
4
سن
47
و چه آرام یکی یکی میروند. اول عمران. بعد آتش و حالا هم قیصر...
و چه سخت است دل بریدن از کسی که دل برید و رفت.
و خدا لعنت کند این دنیا و دل بستگی اش را.
و خدا. خدا. خدا.
نمی آید. بر زبانم هیچ نیست که که هر جه هست از چشمانم می آید.
خوشا به حالت.
از حالا تا چند روزی همه به یادت هستند. از تو خواهند گفت و از کارهایی که کردی و آنها نکردند. و تو. تو از آن بالا خواهی خندید. به ریش همه ما ها.
خوشا به حالت.


سراپا اگر زرد و پژمرده ايم ولي دل به پاييز نسپرده ايم
چو گلدان خالي، لب پنجره پر از خاطرات ترك خورده ايم
اگر داغ دل بود، ما ديده ايم اگر خون دل بود، ما خورده ايم
اگر دل دليل است، آورده ايم
اگر داغ شرط است، ما برده ايم
اگر دشنه دشمنان، گردنيم!
اگر خنجر دوستان، گرده ايم؟!
گواهي بخواهيد، اينك گواه: همين زخمهايي كه نشمرده ايم!
دلي سربلند و سري سر به زير از اين دست، عمري به سر برده ايم
یادش گرامی
 

Fantasio

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2005
نوشته‌ها
748
لایک‌ها
76
باور نکردم! هنوز باور نکردم، باور نمی کنم، نمی خوام باور کنم...
آرزو می کنم که یه شوخی بی مزه باشه، سایت ها رو زیر و رو می کنم، دائم شبکه خبر رو...
کاش دروغ باشه، کاش...
 

mammad81

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
23 نوامبر 2004
نوشته‌ها
1,516
لایک‌ها
23
سن
43
خدا رحمتش کنه
 

nafar_2konkor

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2007
نوشته‌ها
95
لایک‌ها
1
خسته ام از آرزو ها آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی بالهای استعاری
لحظه های کاغذی را روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی زندگی های اداری
آفتاب زرد و غمگین پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین آسمان های اجاری
با نگاهی سر شکسته چشمهای پینه بسته
خسته از در های بسته خسته از چشم انتظاری
صندلی های خمیده میزهای صف کشیده
خنده های لب پریده گریه های اختیا
عصر جدول های خالی پارک های این حوالی
پرسه های بیخیالی نیمکت های خماری
رونوشت روزها را روی هم سنجاق کردم
شنبه های بی پناهی جمعه های بیقراری
عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی باد خواهد برد باری
روی میز خالی من صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیت ها نامی از ما یادگاری...
" قیصر امین پور"
روحش شاد...
 

Fantasio

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2005
نوشته‌ها
748
لایک‌ها
76
مدت زیادی از چاپ کتاب آخر قیصر ( دستور زبان عشق ) نمی گذره. کتاب رو با شوق و ذوق خریدم و پیش خودم فکر کردم چقدر خوبه که شاعر محبوب آدم زنده باشه و آدم هر روز منتظر یه شعر تازه از او...
...
چه زود رفت
به همه تسلیت می گم، به خصوص به دخترک قیصر؛ آیه.

پشت جلد آخرین کتابش نوشته:

قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود

و من چقدر ساده ام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام!
 

saeed_saba

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2007
نوشته‌ها
249
لایک‌ها
2
محل سکونت
ُStranded In The Middle Of Nowhere !
واقعا ضایعه بزرگیه.من به همه ، و نه فقط به اهالی شعر و ادب ، این فقدان بزرگ رو تسلیت میگم.

روحش شاد.

----------------------------------------------
قیصر امین‌پور (۱۳۳۸ - ۱۳۸۶) در سال ۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۶۶ تأثیر گزار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعر ِ هفته‌نامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۶۳ منتشر کرد. اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و شعر های سپید او را در بر می گرفت.

پیشینه

دکتر امین‌پور در دوم اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ در گتوند دزفول به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دزفول ادامه داد و در سال ۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد ولی پس از مدتی از این رشته انصراف داد.

قیصر امین‌پور، در سال ۶۳ بار دیگر و این بار در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۷۶ از پایان‌نامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعى کدکنی با عنوان «سنت و نوآورى در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایان‌نامه در سال ۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.

قیصر امین‌پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. دکتر امین‌پور در سال ۸۲ به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی برگزیده شد.

از وی در زمینه‌هایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شده است که به آنها اشاره می‌کنیم: طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)، منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵)، مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)، بی‌بال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰) و به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵).

از دیگر آثار قیصر امین‌پور، می‌توان به مجموعه شعر «آینه‌های ناگهان» ۱۳۷۲، «گزینه اشعار» (۱۳۷۸، مروارید) و مجموعه شعر «گلها همــه آفتابگردان‌اند» (۱۳۸۰، مروارید) اشاره کرد.

وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماری‌های مختلف رنج می‌برد و در نهایت حدود ساعت 3 بامداد سه شنبه 8 آبان ۱۳۸۶ در بیمارستان دی درگذشت. روحش شاد!

برگرفته از ویکیپدیا
----------------------------------------

بیادش این شعرشو زمزمه میکنیم :

غنچه با دل گرفته گفت:
زندگی
لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر میکنی
کدام یک درست گفته اند
من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد اوگل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!

 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
واقعا متاسفم .
یه شعر داشت راجع به سه شنبه .....
 

Fantasio

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2005
نوشته‌ها
748
لایک‌ها
76
واقعا متاسفم .
یه شعر داشت راجع به سه شنبه .....

سه شنبه؛
چرا تلخ و بی حوصله؟

سه شنبه؛
چرا این همه فاصله؟

سه شنبه؛
چه سنگین! چه سرسخت، فرسخ به فرسخ!

سه شنبه
خدا کوه را آفرید!


پ.ن: خداوند کوه ها را روز سه شنبه آفرید. از این رو کسان سه شنبه را روزی سنگین دانند.


راست گفتی! امروز سه شنبه بود!!
 

parsa

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
19 مارس 2006
نوشته‌ها
1,318
لایک‌ها
102
سن
44
خدا رحمت كنه اين عزيز رو...! خيلي به اشعارش علاقه داشتم...!!!
258.gif

جاي بهروز عزيز هم خالي..........!!!

-----------------------------------------------------------------------------------------

بهترین لحظه ها...
لحظه هایی که در حلقه ی کوچک ما
قصه از هر که و هر کجای زمین و زمان بود
قصه ی عاشقان بود
راستی
روزهای سه شنبه
پایتخت جهان بود!

-----------------------------------------------------------------------------------------

سه شنبه
چرا تلخ و بی حوصله؟

سه شنبه؛
چرا این همه فاصله؟

سه شنبه؛
چه سنگین! چه سرسخت، فرسخ به فرسخ!


سه شنبه؛
خدا کوه را آفرید!
 

parsa

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
19 مارس 2006
نوشته‌ها
1,318
لایک‌ها
102
سن
44
به یاد او که قیصر ما بود و امان و امین ما، شعر "یادداشت های گم شده" اش را مرور می کنیم:

پس کجاست؟
چند بار
خرت و پرت های کیف بادکرده را
زیرو رو کنم:
پوشه مدارک اداری و گزارش اضافه کار و کسر کار
کارت های اعتبار

کارت های دعوت عروسی و عزا
قبض های آب و برق و غیره و کذا

برگه حقوق و بیمه و جریمه و مساعده
رونوشت بخشنامه های طبق قاعده

نامه های رسمی و تعارفی
نامه های مستقیم و محرمانه معرفی

برگه رسید قسط های وام
قسط های تا همیشه ناتمام...

پس کجاست؟
چند بار
جیب های پاره پوره را
پشت و رو کنم:
چند تا بلیت تا شده
چند تا اسکناس کهنه و مچاله
چند سکه سیاه
صورت خرید خواروبار
صورت خرید جنس های خانگی...

پس کجاست؟
یادداشت های درد جاودانگی؟
 

Fantasio

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2005
نوشته‌ها
748
لایک‌ها
76
پارسای عزیز چقدر آواتارت مناسب امروزه.
...
دوستان کسی از زمان و محل مراسم خاکسپاری خبر داره؟
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
سه شنبه؛
چرا تلخ و بی حوصله؟

سه شنبه؛
چرا این همه فاصله؟

سه شنبه؛
چه سنگین! چه سرسخت، فرسخ به فرسخ!

سه شنبه
خدا کوه را آفرید!


پ.ن: خداوند کوه ها را روز سه شنبه آفرید. از این رو کسان سه شنبه را روزی سنگین دانند.


راست گفتی! امروز سه شنبه بود!!
دقیقا
ممنون .
 

live for what?

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
9,078
لایک‌ها
374
محل سکونت
Wish! In Your Mind!
aminpour.jpg


روحش شاد! يادش گرامي
 

Luxor

Registered User
تاریخ عضویت
6 آپریل 2007
نوشته‌ها
682
لایک‌ها
22
سن
40
محل سکونت
real WORLD :}
یادش سبز

امشب شعری از این بزرگ رو می نویسم روی کاغذی می زنم سینه دیوار اتاق!


چه عزیزی .. چه عزیزی..

در مورد خبر مراسم ::

اضافه کنم من تو خبر 20:30 شنیدم از خانه شاعران فردا صبح مراسم هست.

اینم لینک های خبری::

پیکر زنده یاد قیصر امین پور فردا تشییع می شود

به گزارش خبرنگار مهر، پیکر این شاعر فقید و استاد ادبیات فردا ساعت 9 صبح از مقابل انجمن شاعران ایران واقع در خیابان دکتر شریعتی، خیابان شهید کلاهدوز، نبش کوچه شهید نعمتی به سمت بهشت زهرا (س) تشییع می شود.


مهر نیوز مطالب زیادی داره :: http://www.mehrnews.com/fa/Default.aspx?t=literature
 

mhaf

کاربر فعال برق و الکترونیک
کاربر فعال
تاریخ عضویت
27 فوریه 2006
نوشته‌ها
1,617
لایک‌ها
314
سن
35
محل سکونت
کرج
امروز خبر فوت دکتر قیصر امین پور رو شنیدم
واقعا متاسف شدم
این ضایعه رو به همه دوست داران ادب و هنر تسلیت میگم
 

Luxor

Registered User
تاریخ عضویت
6 آپریل 2007
نوشته‌ها
682
لایک‌ها
22
سن
40
محل سکونت
real WORLD :}
موجیم و وصل ما از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است

تا شعله در سریم ،پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است

ما مرغ بی پریم ،از فوج دیگریم
پرواز بال ما ،در خون تپیدن است

پر می کشیم و بال ،بر پرده خیال
اعجاز ذوق ما،در پر کشیدن است

ما هیچ نیستیم،جز سایه ای ز خویش
آیین آیینه ،خود را ندیدن است

گفتی مرا بخوان،خواندیم و خامشی
پاسخ همین ترا،تنها،شنیدن است

بی درد و بی غم است ،چیدن رسیده را
خامیم و درد ما ،از کال چیدن است
 

Luxor

Registered User
تاریخ عضویت
6 آپریل 2007
نوشته‌ها
682
لایک‌ها
22
سن
40
محل سکونت
real WORLD :}
خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن

زغم‌های دگر غیر از غم عشقت رها کن

تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری

شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن

خدایا بی‌پناهم، ز تو جز تو نخواهم

اگر عشقت گناه است، ببین غرق گناهم

چو نیلوفر عاشقانه چنان می‌پیچم به‌پای تو

که سرتا پابشکفد گل ز هر بندم در هوای تو

به دست یاری، اگر که نگیری، تو دست دلم را دگر که بگیرد

به آه و زاری، اگر نپذیری، شکسته دلم را دگر که پذیرد




همه شعر هایش زیباست...

منبع::http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=577725
چند شعر دیگه هم اینجا یافت میشه
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
cry.gif


/

هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم
 
بالا