برگزیده های پرشین تولز

عاقبت نوجوان جوياي کار در قزوین ***مواظب باشید**** :دی

TehranNet

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 آپریل 2006
نوشته‌ها
4,466
لایک‌ها
561
سن
34
محل سکونت
Tehran
مردي که پس از بيهوش کردن پسري نوجوان او را مورد آزار و اذيت قرارداده بود از سوي ماموران پليس قزوين بازداشت شد.

چند روز قبل پسر نوجواني به نام حسين با چهره يي وحشت زده نزد ماموران پليس قزوين رفت و طي شکايتي گفت؛ چند روز پيش براي پيدا کردن کار به کارگاهي رفتم و با صاحب آن صحبت کردم، چون نتوانستيم به توافق برسيم، من از آنجا بيرون آمدم. بيرون در مردي به نام ناصر ايستاده بود.

او به من نزديک شد و با لحني که انگار دلش برايم سوخته و مي خواهد کمکم کند، گفت يکي از دوستانش احتياج به کارگر دارد و مي تواند مرا در کارگاه او مشغول به کار کند. پسر نوجوان افزود؛ براي روز بعد با ناصر تماس گرفتم و طي قراري به آدرسي که او داده بود رفتم و ناصر را در آنجا ديدم. او به من گفت دوستش هنوز نيامده است و بايد منتظرش باشيم.

او دو نوشابه در دست داشت و به من تعارف کرد من هم يکي را گرفتم و خوردم. در حالي که نوشابه را سر مي کشيدم احساس کردم بدنم سست شد و بعد چيزي نفهميدم. حسين ادامه داد؛ وقتي به هوش آمدم متوجه شدم در مکان ديگري هستم و مورد آزار و اذيت قرار گرفته ام، بلافاصله خودم را به پليس رساندم تا از مرد شيطان صفت شکايت کنم.

پس از اظهارات اين نوجوان پرونده يي تشکيل شد و در اولين اقدام بازپرس پرونده دستور داد تا حسين به پزشکي قانوني فرستاده و محل هاي رفت و آمد ناصر نيز تحت نظر گرفته شود. ساعاتي بعد از طرح شکايت ماموران موفق شدند ناصر را بازداشت کنند و اين مرد براي بازجويي بيشتر به اداره آگاهي برده شد. مرد 47 ساله منکر اتهامش شد و گفت؛ من فقط حسين را براي کار به دوستم معرفي کردم و از اينکه چه اتفاقي برايش افتاده است خبر ندارم.

اين مرد در حالي جرم خود را انکار مي کرد که متخصصان پزشکي قانوني آثار آزار و اذيت را در بدن حسين تاييد و اعلام کردند وي 24 ساعت قبل از مراجعه به اين سازمان مورد آزار قرار گرفته است. بنابراين ناصر بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت.

وي که در برابر مدارک محکمي قرار گرفته بود سرانجام به جرمش اعتراف کرد و گفت؛ روز حادثه وقتي حسين را ديدم که خسته و پريشان از کارگاه بيرون آمد، به ذهنم رسيد نيت شيطاني ام را عملي کنم، به همين خاطر شماره تلفني به حسين دادم و مدعي شدم که مي توانم برايش کار پيدا کنم، در حالي که ادعايم صحت نداشت.

زماني که پسر نوجوان به من زنگ زد با او مقابل يک کارگاه که اصلاً صاحبش را نمي شناختم قرار گذاشتم. وقتي به آنجا آمد به دروغ گفتم که صاحب کارگاه هنوز به محل نيامده است و بعد نوشابه يي را که از قبل مقداري داروي خواب آور در آن ريخته بودم به حسين دادم، وقتي به خواب رفت او را به مکاني خلوت منتقل کردم و مورد آزار قرار دادم.

بعد از اعترافات مرد شيطان صفت او بازداشت شد و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.


منبع خبر : عصر ايران - http://asriran.com/view.php?id=31241
 

bigstar

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2006
نوشته‌ها
109
لایک‌ها
0
جدی!

من فک می کردم اینها جکه که میگند

نگو که خاطره بوده:دی
 

persianalpha

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
4 جولای 2004
نوشته‌ها
1,816
لایک‌ها
1,386
محل سکونت
Tehran
پس قزوين همش خاطرس
 

mehdidj

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,190
لایک‌ها
14
محل سکونت
Iran
مردي که پس از بيهوش کردن پسري نوجوان او را مورد آزار و اذيت قرارداده بود از سوي ماموران پليس قزوين بازداشت شد.

چند روز قبل پسر نوجواني به نام حسين با چهره يي وحشت زده نزد ماموران پليس قزوين رفت و طي شکايتي گفت؛ چند روز پيش براي پيدا کردن کار به کارگاهي رفتم و با صاحب آن صحبت کردم، چون نتوانستيم به توافق برسيم، من از آنجا بيرون آمدم. بيرون در مردي به نام ناصر ايستاده بود.

او به من نزديک شد و با لحني که انگار دلش برايم سوخته و مي خواهد کمکم کند، گفت يکي از دوستانش احتياج به کارگر دارد و مي تواند مرا در کارگاه او مشغول به کار کند. پسر نوجوان افزود؛ براي روز بعد با ناصر تماس گرفتم و طي قراري به آدرسي که او داده بود رفتم و ناصر را در آنجا ديدم. او به من گفت دوستش هنوز نيامده است و بايد منتظرش باشيم.

او دو نوشابه در دست داشت و به من تعارف کرد من هم يکي را گرفتم و خوردم. در حالي که نوشابه را سر مي کشيدم احساس کردم بدنم سست شد و بعد چيزي نفهميدم. حسين ادامه داد؛ وقتي به هوش آمدم متوجه شدم در مکان ديگري هستم و مورد آزار و اذيت قرار گرفته ام، بلافاصله خودم را به پليس رساندم تا از مرد شيطان صفت شکايت کنم.

پس از اظهارات اين نوجوان پرونده يي تشکيل شد و در اولين اقدام بازپرس پرونده دستور داد تا حسين به پزشکي قانوني فرستاده و محل هاي رفت و آمد ناصر نيز تحت نظر گرفته شود. ساعاتي بعد از طرح شکايت ماموران موفق شدند ناصر را بازداشت کنند و اين مرد براي بازجويي بيشتر به اداره آگاهي برده شد. مرد 47 ساله منکر اتهامش شد و گفت؛ من فقط حسين را براي کار به دوستم معرفي کردم و از اينکه چه اتفاقي برايش افتاده است خبر ندارم.

اين مرد در حالي جرم خود را انکار مي کرد که متخصصان پزشکي قانوني آثار آزار و اذيت را در بدن حسين تاييد و اعلام کردند وي 24 ساعت قبل از مراجعه به اين سازمان مورد آزار قرار گرفته است. بنابراين ناصر بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت.

وي که در برابر مدارک محکمي قرار گرفته بود سرانجام به جرمش اعتراف کرد و گفت؛ روز حادثه وقتي حسين را ديدم که خسته و پريشان از کارگاه بيرون آمد، به ذهنم رسيد نيت شيطاني ام را عملي کنم، به همين خاطر شماره تلفني به حسين دادم و مدعي شدم که مي توانم برايش کار پيدا کنم، در حالي که ادعايم صحت نداشت.

زماني که پسر نوجوان به من زنگ زد با او مقابل يک کارگاه که اصلاً صاحبش را نمي شناختم قرار گذاشتم. وقتي به آنجا آمد به دروغ گفتم که صاحب کارگاه هنوز به محل نيامده است و بعد نوشابه يي را که از قبل مقداري داروي خواب آور در آن ريخته بودم به حسين دادم، وقتي به خواب رفت او را به مکاني خلوت منتقل کردم و مورد آزار قرار دادم.

بعد از اعترافات مرد شيطان صفت او بازداشت شد و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.


منبع خبر : عصر ايران - http://asriran.com/view.php?id=31241

وقتی اعدامش کردن آدم میشه !:lol:
 

saeid.z

Registered User
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2005
نوشته‌ها
2,073
لایک‌ها
3
محل سکونت
آمستردام
نه بابا اعدام چیه پلیس قزوینه دیگه اونا هم قزوینین خودش رو هم مورد آزار و اذیت قرار میدن
f_crazyfreezm_2562189.gif
 

ROOZBEH33

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 ژانویه 2005
نوشته‌ها
970
لایک‌ها
372
سن
39
محل سکونت
Sacramento, CA
وا مصيبتا!!!
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
یکی راهنمایی کنه الان من بخندم یا گریه کنم :blink::eek:

پ ن : فکر کنم تعجب کنم :D
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
هیچ کدوم
هواست به پشتت باشه.
83.gif

آویزه گوشم میکنم داشی دیگه این آخره عمری شرفمونو از دست ندیم توی این زمونه وانفسا که دنیا پر گرگه آدم خوره بجون داداش دیگه چه برسه به باقی ماجرا
168fs179955.gif
 

69_

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آگوست 2007
نوشته‌ها
56
لایک‌ها
1
قزوینه اقا بچه بازی که نیست
من 2 سال اونجا بودم :D
 

saeid.z

Registered User
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2005
نوشته‌ها
2,073
لایک‌ها
3
محل سکونت
آمستردام
جهرم چیه قزوین چیه بگید نجف آباد
از اصفهانیا بپرسید میدونن نجف آباد چی چی بید
f_crazyminifrm_0d668cf.gif
 

master.

Registered User
تاریخ عضویت
19 آپریل 2006
نوشته‌ها
243
لایک‌ها
15
سن
37
محل سکونت
Somwhere Nearby,Who cares...
تجاورز به بندگان خدا مایه مباهات شماست ؟
3609.gif

به حق چیزای نشنیده ..
ملت همه جای دنیا به فرهنگ و پاکدامنیشون مینازند .اینجا ملت به صفات نکوهیده و اعمال شنیع میخندند و میاه مباهات میدونند !!
129fs238648.gif
 

FAIER

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 اکتبر 2007
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
0
محل سکونت
ته جهنم
تجاورز به بندگان خدا مایه مباهات شماست ؟
3609.gif

به حق چیزای نشنیده ..
ملت همه جای دنیا به فرهنگ و پاکدامنیشون مینازند .اینجا ملت به صفات نکوهیده و اعمال شنیع میخندند و میاه مباهات میدونند !!
129fs238648.gif
هر کشوری یه جوره دیگه امریکا بمب اتم داره ایران قزوین داره که حتی بمب اتم هم از قزوین میترسه.
83.gif
 
بالا