پس امیر جان به این نتیجه میرسیم که باور ما از این شغل ها اون ها رو بزرگ کرده و تو ذهنمون جا افتاده که یک مهندس و دکتر ادم بزرگی است حتی اگر نباشه!
اینم میتونه باشه. البته یه دکتر یا مهندس 100% در نوع خودش آدم بزرگیه. چون کسی که وقت گذاشته و تحصیل کرده و به اون مقام رسیده نمیتونه آدم کوچیکی باشه ولی ادمای بزرگ هم معصوم نیستن و مشکلات و ایرادهای خاص خودشون رو دارن.
درباره ی سوال اول هم بنظر من تا زمانی که یه چیز در نظر آدم یونیک و تازه باشه همیشه یه سمبل و یه جورایی همیشه یه هدف حساب میشه. فرقی هم نمیکنه چی باشه. مثلا شما یه ماشین رو در نظر بگیر. چرا کسی نمیگه مثلا من آرزو دارم یه پیکان داشته باشم!! ولی شما از هر کی بپرسی که آیا دوست داری مثلا لامبورگینی داشته باشی میگه آرزومه!!
درباره ی شغل هم همینطوره. در گذشته تا زمانی که یه شغلایی مثل مهندسی یا پزشکی یونیک ترین و برترین شغلا بودن همه آرزو داشتن بچه هاشون دکتر و مهندس بشن ولی بعد از یه مدتی وقتی این 2 تا شغل هم اشباع شد دیگه کمتر کسی پیدا میشه که دکتر شدن براش آرزو باشه!!
یه مورد دیگه هم که به ذهنم اومد اینه که هر وقت یه چیزی خیلی سخت بدست بیاد ارزشمند میشه. قدیما دکتر یا مهندس شدن به این آسونی نبود! شاید از هر 10000 نفر یکی دو نفر امثال حسابی و ... درمیومدن واسه همین این یه آرزو شده بود. ولی با گذشت زمان و زیاد شدن دانشگاهها و بیرون اومدن کلی دکتر و مهندس (و البته بیکار موندن بیشتر اونا!!) این آرزو هم یواش یواش آتیشش خوابید.