برگزیده های پرشین تولز

مرد آمريكايي از شدت پسردوستي، دختر چهار ماهه‌اش را زير كتك كشت

dedboy

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2007
نوشته‌ها
653
لایک‌ها
102
محل سکونت
TEHROON !
مرد آمريكايي از شدت پسردوستي، دختر چهار ماهه‌اش را زير كتك كشت



سرويس: حوادث
1386/10/22
01-12-2008
14:57:46
8610-11601: كد خبر



خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: حوادث



مرد آمريكايي كه به دليل علاقه به داشتن فرزند پسر، نوزاد دخترش را به شدت كتك مي‌زد و آزار مي‌داد، متهم به قتل دختر چهار ماهه خود شد.

به گزارش سرويس حوادث ايسنا ماركوس گومز روميرو به بازپرسان كلانتري فلوريدا اظهار كرده بود كه دلش فرزند پسر مي‌خواسته است.

او گفت: هر وقت چشمم به دخترم مي‌افتاد، خشمگين مي‌شدم، چون او پسري نبود كه آرزويش را داشتم.

اين مرد به پليس گفت: بدرفتاري و آزار اذيت «آريانا» دختر 4 ماهه‌ام آن قدر برايم عادت شده بود كه وقتي او خوابيده بود نيز به صورتش سيلي مي‌زدم.

بدين ترتيب، «آريانا» پس از ضرب و شتم‌ پدرش در روز كريسمس جان سپرد.

پدر 28 ساله «آريانا» از سوي دادگاه به سوءرفتار و قتل درجه يك اين كودك بي‌گناه محكوم شد.

كارشناس پزشكي اين پرونده روي بدن كوچك آريانا تعداد زيادي آثار داخلي و خارجي جراحت را پيدا كرده بود.

اين نوزاد 5 شكستگي تازه روي دنده‌ها و تعداد زيادي شكستگي كهنه‌تر نيز داشت، طحال او دچار بريدگي و خونريزي شده بود و در كبد و آرواره‌اش نيز خون‌مردگي ديده مي‌شد.

مادر آريانا به پليس گفته است كه چندين بار شوهرش را تهديد كرده كه موضوع را به پليس اطلاع مي‌دهد اما شوهرش هم او را تهديد مي‌كرده كه با پسر دوساله‌اش فرار خواهد كرد.

انتهاي پيام


http://isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-1067891
 

cyb3rninja666

کاربر فعال درآمد اینترنتی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,172
لایک‌ها
13
محل سکونت
Planet Earth!
مرد آمريكايي از شدت پسردوستي، دختر چهار ماهه‌اش را زير كتك كشت



سرويس: حوادث
1386/10/22
01-12-2008
14:57:46
8610-11601: كد خبر



خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: حوادث



مرد آمريكايي كه به دليل علاقه به داشتن فرزند پسر، نوزاد دخترش را به شدت كتك مي‌زد و آزار مي‌داد، متهم به قتل دختر چهار ماهه خود شد.

به گزارش سرويس حوادث ايسنا ماركوس گومز روميرو به بازپرسان كلانتري فلوريدا اظهار كرده بود كه دلش فرزند پسر مي‌خواسته است.

او گفت: هر وقت چشمم به دخترم مي‌افتاد، خشمگين مي‌شدم، چون او پسري نبود كه آرزويش را داشتم.

اين مرد به پليس گفت: بدرفتاري و آزار اذيت «آريانا» دختر 4 ماهه‌ام آن قدر برايم عادت شده بود كه وقتي او خوابيده بود نيز به صورتش سيلي مي‌زدم.

بدين ترتيب، «آريانا» پس از ضرب و شتم‌ پدرش در روز كريسمس جان سپرد.

پدر 28 ساله «آريانا» از سوي دادگاه به سوءرفتار و قتل درجه يك اين كودك بي‌گناه محكوم شد.

كارشناس پزشكي اين پرونده روي بدن كوچك آريانا تعداد زيادي آثار داخلي و خارجي جراحت را پيدا كرده بود.

اين نوزاد 5 شكستگي تازه روي دنده‌ها و تعداد زيادي شكستگي كهنه‌تر نيز داشت، طحال او دچار بريدگي و خونريزي شده بود و در كبد و آرواره‌اش نيز خون‌مردگي ديده مي‌شد.

مادر آريانا به پليس گفته است كه چندين بار شوهرش را تهديد كرده كه موضوع را به پليس اطلاع مي‌دهد اما شوهرش هم او را تهديد مي‌كرده كه با پسر دوساله‌اش فرار خواهد كرد.

انتهاي پيام


http://isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-1067891

الان تاکید رو خبر هست یا رو ملیت ؟!
 

Amirbahal3

Registered User
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,200
لایک‌ها
538
الان تاکید رو خبر هست یا رو ملیت ؟!

سلام
خبر های بد امریکا رو یه جور دیگه توی ایران انعکاس میدن خفن
ولی خب این باعث نمیشه که ما نبینیم این مرتیکه روانی چی کار کرده.
 

cyb3rninja666

کاربر فعال درآمد اینترنتی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,172
لایک‌ها
13
محل سکونت
Planet Earth!
سلام
خبر های بد امریکا رو یه جور دیگه توی ایران انعکاس میدن خفن
ولی خب این باعث نمیشه که ما نبینیم این مرتیکه روانی چی کار کرده.

اینکه اره ولی من منظورم این بود که اگر منظور رو امریکاست ، کشور خودمون و همسایه ها هم زیاد دارن

قطع کردن دست و پا ، و پرتاب از کوه ،

کودک ازاری و اعدام زیر 18

حداقل اینجا یک قانونی هست که از کودکان در مقابل خانواده حمایت میکنه ، اونجا چی ؟!
شاید چونکه تو ایران نیست !!! پس قانونش هم نیاز نیست !!!
 

Amirbahal3

Registered User
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,200
لایک‌ها
538
اینکه اره ولی من منظورم این بود که اگر منظور رو امریکاست ، کشور خودمون و همسایه ها هم زیاد دارن

قطع کردن دست و پا ، و پرتاب از کوه ،

کودک ازاری و اعدام زیر 18

حداقل اینجا یک قانونی هست که از کودکان در مقابل خانواده حمایت میکنه ، اونجا چی ؟!
شاید چونکه تو ایران نیست !!! پس قانونش هم نیاز نیست !!!

سلام
آزار انسان بی گناه همیشه جنایته! منم موافقم فقط از این ترسیدم که یه وقت اصل موضوع رو از روی لج و ... فراموش کنیم. آخه مورد مشابه زیاد دیدم و میبینم. :) :f34r:
 

dedboy

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2007
نوشته‌ها
653
لایک‌ها
102
محل سکونت
TEHROON !
زني كه دختر 3 ساله‌اش را خفه كرد

--------------------------------------------------------------------------------

شنبه 22 دی ماه 1386 14:35
جام جم آنلاين: زني كه متهم است دختر سه‌ساله‌اش را با فرو بردن سر او در يك كيسه پلاستيك خفه كرده، گفت: سه روز پيش از اين نتوانسته بود او را با يك بالش خفه كند.
به گزارش آسوشيتدپرس از پكين، ايلينوي، هنگامي كه بازپرس كوين جانسون از خانم كارن مك كارون پرسيد چه مدت سر دخترش را درون كيسه پلاستيك نگهداشته گفت حدود 2 دقيقه تا وقتي كه كتي دست از دست و پا زدن و تقلا برداشت.
كتي كه به بيماري اوتيسم (بيماري رواني كه باعث مي‌شود فرد نتواند با ديگران ارتباط برقرار كند) مبتلا بود در مه 2006 كشته شد. مك كارون گفت از يك سال قبل از مرگ به فكر كشتن دخترش افتاد اما اين فكر را از سر بيرون كرد. اما در روز قتل اين افكار به شدت به مغزش هجوم آوردند.
مك كارون كه پيشتر پاتولوژيست بود، در دادگاه شهادت داد كه براي بيماري كتي خود را مسوول مي‌دانست. براي اين كه با مايه‌كوبي او موافقت كرده بود. بعضي از مردم بر اين باورند كه علت اوتيسم وجود جيوه در ظروفي است كه پيشتر واكسن‌هاي كودكان را در آنها نگهداري مي‌كردند. وي گفت: «از اين كه با واكسيناسيون كتي باعث بيماري او شده بودم به شدت احساس گناه مي‌كردم.» محاكمه دوشنبه از سر گرفته خواهد شد.
 

dedboy

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2007
نوشته‌ها
653
لایک‌ها
102
محل سکونت
TEHROON !
گفتگوی فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ با کارل کرویسبرگ روانشناس
چرا مادران فرزندان خود را به قتل می‌رسانند؟
برگردان: علی‌محمد طباطبایی

ما دوباره با چند مورد جدید و دهشتناک از قتل فرزند روبرو شده‌ایم. به راستی در ذهن مادرانی که فرزندان خود را به قتل می‌رسانند چه می‌گذرد؟



فرانکفورترآلگماینه: آقای کرویسبرگ، چرا مادران فرزندان خود را به قتل می‌رسانند؟

کرویسبرگ: تجربه‌های من با مادرانی که فرزندان خود را به قتل رسانده‌اند نشان می‌دهد که این قبیل رفتار هیچ گاه نوعی عبور از یک آستانه تحمل نیست، بلکه این مادران از نظر روانی به شدت بیمار بوده‌اند. فقط یک بیگانگی شدید از کودک یا در واقع یک اختلال عمیق روانی می‌تواند مادران را وادارد که پیوند عمیق خود با کودک را کنار گذارده و او را به قتل برسانند.

فرانکفورتر آلگماینه: پس ابتدا نوعی پیوند زیست شناختی میان مادر و فرزند وجود دارد که باید از میان برداشته شود؟

کرویسبرگ: بله. آن هورمونی که توانایی پیوند مادر با فرزند خود را باعث می‌شود اوکسیتوسین نام دارد. با اولین شیردادن از پستان پس از تولد این هورمون در مادران با شدت بیشتری ترشح می‌شود، به طوری که از طریق کاملاً طبیعی یک ارتباط عمیق میان آنها ایجاد می‌گردد. حتی می‌توانیم از یک اعتیاد برای این پیوند سخن بگوئیم، یعنی آنچه که در عین حال به عنوان آستانه‌ای برای جلوگیری از قتل فرزند عمل می‌کند. در زنانی که در دوران بارداری خود دچارنوعی فراموشی یا یادزدودگی یا به قول ما Amnesia می‌شوند و به عبارت دیگر باردار بودن خود را به عنوان موردی غیر خودی تلقی کرده و فرزند را جسمی خارجی و موجودی بیگانه احساس می‌کنند این پیوند وجود ندارد و بنابراین می‌تواند نوعی سازوکار بوجود آید که به کشتن فرزند منتهی شود. این قبیل مادران معمولاً کودکان شیرخواره خود را چند ساعت یا چند روز پس از تولد می‌کشند.

فرانکفورتر آلگماینه: آیا این شکل بارزی از افسردگی پس از زایمان نیست که بسیار متداول می‌باشد؟

کرویسبرگ: یک احتمال آن همین است که گفتید. فردی که دچار افسردگی می‌شود ممکن است ادامه زندگی برایش غیر قابل تحمل بشود و آرزوی مرگ خود را داشته باشد و در عین حال بخواهد که کودک خود را نیز از یک چنین آینده‌ی وحشتناکی نجات دهد. برای چنین مادری این عمل در درون حالت جنون آمیزش کاملاً عملی معقول و موجه جلوه می‌کند. اما زنهایی هم وجود دارد که دچار ضربه روحی شده و نمی‌خواهند بارداری خود را قبول کنند، زیرا آن را به عنوان بزرگترین مصیبت می‌نگرند. روان فرد در واقع به این ترتیب از خودش محافظت می‌کند که ابتدا به هیچ وجه نمی‌گذارد این زنها بارداری خود را متوجه شوند. تولد در واقع لحظه‌ی حقیقت است که در آن تمامی ساختمان جنون منفجر شده و چنین اعمال ناشی از ناامیدی را باعث می‌شود.

فرانکفورتر آلگماینه: به دشواری می‌توان این نکته را درک کرد که یک زن متوجه بار داری خود نباشد.

کرویسبرگ: بله. قبلاً به این حالت عنوان وضعیت هیستریک داده می‌شد و اکنون این گونه به قضیه نگاه نمی‌کنند، بلکه از حالت‌های یادزدودگی سخن می‌گویند. در این حالت در شرایطی مانند خودتلقینی روان شخص با خیالبافی یک واقعیت مخصوص به خود را می‌سازد و مادران به دروغ بارداری خود را انکار می‌کنند.

فرانکفورترآلگماینه: تشخیص شما چیست هنگامی که در باره‌ی زنهایی اظهار نظر می‌کنید که کودکان خود را کشته اند؟

کرویسبرگ: تشخیص غالباً به سازگاری آسیب دیده‌ی اجتماعی زنان می‌پردازد، حالتی که بعداً خود را به صورت مشکلات شخصیتی ظاهر می‌کند. به کمک بررسی‌های مبتنی بر زندگی نامه‌ی بیمار ما سعی می‌کنیم آنچه غیر قابل توصیف است را به مفاهیم و اصطلاحات علمی برگردانیم. غالباً یک توانایی هدایتی محدود در زمان ضربه روحی بوقوع می‌پیوندد، یعنی در زمان تولد که البته غالباً به طور پنهان در زوایای متروک ذهن روی می‌دهد. این مادران که به علت تولد فرزند ضربه روحی خورده‌اند زیر فشار روحی و جسمی دست به قتل فرزند خود می‌زنند. این گرچه یک جنایت است اما از آن نوعی نیست که باید کسی که دست به جنایت زده مجارات شود، زیرا در زمان عمل جنایت دچار بیماری روحی بوده است.

فرانکفورتر آلگماینه: هنگامی که یک مادر پنج کودک خود را در سنین 3 تا 9 سال به قتل می‌رساند، آنهم درشرایطی که او آنها را بی هوش کرده و سپس آنها را خفه می‌کند پس نتیجه می‌گیریم که او این عمل خود را آگاهانه انجام می‌دهد. در غیر این صورت چگونه می‌توان در حالی که کل جریان‌های خودآگاهی او خاموش شده‌اند تا این اندازه با اراده و مصمم برای انجام یک هدف دست به اقدام زد؟

کرویسبرگ: ما با یک بیمار روحی مواجه هستیم که برای انجام یک عمل کاملا مصمم است. ما از عمل حساب شده در درون یک چارچوب غیرعقلانی و توهم آمیز سخن می‌گوئیم. اگر از بیرون به آن نگاه کنیم آن عمل کاملاً به نظر جنون آمیز می‌رسد و البته همین طور هم هست. آنچه در این عمل جنون آمیز است همان انگیزه‌ی آن است. این‌ها برای مثال می‌توانند ترس‌های افسرده کننده مبتنی بر احساس گناه یا وضعیت فلاکت بار مالی باشد: آنها فکر می‌کنند که کودکانشان آینده‌ای ندارند، زندگی به آخر رسیده زیرا آنها نمی‌توانند بر وضعیت و مشکلات اقتصادی خود مسلط شوند، مشکلات آنها روز به روز بیشتر می‌شود و شوهرانشان آنها را ترک کرده و تنها گذاشته‌اند. آنها در محدودیت‌های افسرده کننده خود نسبت به همه چیز دیدگاه و ذهنیت منفی پیدا می‌کنند و می‌خواهند کودکان خود را از این وضعیت مصیبت بار محافظت کنند. غالباً عمل آنها باید به عنوان ادامه‌ی تلاش برای خودکشی تلقی شود. آنها اول می‌خواهند کودکان خود را به قتل برسانند و سپس خودشان را. هنگامی که هیجان زدگی افسرده کننده در عمل به قتل رساندن کودکان به اجرا در می‌آید، در اکثر موارد دیگر قدرتی اضافی برای خودکشی باقی نمی‌ماند. در باره زندگی این مادرانی که جان سالم به در برده‌اند نباید خیلی خوش خیال باشیم: این یک جهنم واقعی است که آنها در حالت جنون برای خود ساخته‌اند.

فرانکفورتر آلگماینه: آنها موجب آن چیزی می‌شوند که می‌خواستند با عمل خود به آن پایان دهند؟

کرویسبرگ: دقیقاً. آنچه بسیار دهشتناک است این که آن‌ها چیزی را بوجود می‌آورند که در اصل می‌خواستند از آن اجتناب کنند. یا در توهم افسرده کننده و یا توسط تصورات آخرالزمانی که مثلاً خطر نابودی جهان نزدیک است یا این که قدرت سیاسی را ممکن است افرادی به دست آورند که به نوعی با قدرت‌های شیطانی وابسته‌اند. تمامی این‌ها بسیار نزدیک به واقعیت احساس شده و آنها را به عمل متقابل تحریک می‌کند که در نتیجه نیروی کافی برای انجام عمل فراهم می‌شود. البته پیش از آن یک دور منظم نوعی از سادیسم خودآزار را به جریان می‌اندازد و فرد را به آنجا می‌کشاند که بیشتر از پیش از کودک دور شده و احساس بیگانگی کند و آن را به چیزی خارجی تبدیل کند. ابتدا پیوند میان مادر و فرزند گام به گام از هم می‌گسلد و سپس از حافظه خط زده می‌شود و آنگاه به قتل کودک منتهی می‌گردد.

فرانکفورتر آلگماینه: چندی پیش هنگامی که کودکی از گرسنگی جان باخت معلوم شد که والدین او در وضعیت اسفبار اقتصادی زندگی نمی‌کردند بلکه در یک خانه مناسب بودند. آیا این امکان وجود دارد که چنانچه کودک روال عادی زندگی والدین را مختل کند توسط آنها به قتل برسد؟

کرویسبرگ: در این قبیل موارد نیز اصل قضیه یک رابطه والدین فرزند آسیب دیده و مختل شده است. غالباً پیش می‌آید که تنبیه بدنی فرزندان به این علت به مرگ قربانی منجر می‌شود که آنها می‌خواهند تنها شاهد اعمال خود را که همان کودکشان است از بین ببرند. در موارد کاملاً وحشتناک مشاهده شده است که حتی اقدامات احتیاطی توسط این قاتلین اتخاذ می‌شود تا شاهد‌ها حذف بشوند. یعنی مثلاً در بدن قربانی که دیگر زنده نیست چشم‌ها کاملاً از بین برده می‌شود. این با نوعی منطق کودکی مطابقت دارد که در آن تصور می‌شود اگر شاهدها از بین برده شوند می‌توان خود عمل را هم بی اثر ساخت. در نهایت روان فرد بیمار ترتیبی می‌دهد و شرایطی فراهم می‌کند که حافظه به طور فعال از کار بیفتد. این همان یادزدودگی روان زاد (psychogenetic Amnesia) است و فقدان حافظه‌ی روان زاد و مقامات قضایی هم باید وقت زیادی برای بررسی آن صرف کنند تا پی برند که آیا مرتکیب این اعمال واقعاً چیزی به یاد نمی‌آورند یا نمی‌خواهند به یاد بیاورند، یا چون نمی‌خواهند به عملی که انجام داده‌اند اعتراف کنند به یاد نمی‌آورند.

فرانکفورتر آلگماینه: پیوسته شاهد هستیم که همسایه‌ها پس از کشف چنین جنایت‌هایی می‌گویند که هرگز مورد مشکوکی ندیده بودند. آیا این اعمال جنون آمیز که دارای سوابقی هستند را نمی‌توان از قبل پیش بینی کرد؟

کرویسبرگ: خیر. من با توجه به تجربیات طولانی خود اطمینان می‌دهم که جنون حتی درعادی ترین خانواده‌ها هم می‌تواند وجود داشته باشد و شما هم چیزی از آن حس نمی‌کنید. خانواده افراد دانشگاهی وجود دارد که در آنها کودکان را مجبور می‌کنند که استفراغ خود را بخورند، آنهم بدون این که در مدرسه یا از همسایه‌ها کسی چیزی فهمیده باشد. ورطه‌ها در واقعیت روزمره ما روی می‌دهند نه فقط در فیلم‌ها و قصه‌ها. اما چیزی که هست جدایی و انفراد انسان‌ها از یکدیگر باعث می‌شود که کسی متوجه لطمه روانی دیگران نشود.

فرانکفورتر آلگماینه: هنگامی که قرار است شما زنهایی را مورد بررسی تخصصی و قضاوت کارشناسانه قرار دهید، این کار چگونه پیش می‌رود؟

کرویسبرگ: لحظه‌ی ملاقات من با بیماران بسیار حساس و دشوار است زیرا به زودی دادرسی باید آغاز شود و دادگاه باید رای خود را صادر کند. ما باید بدون آن که وضعیت روحی بیمار را به مخاطره بیندازیم مورد بررسی قرار دهیم که تا چه درجه‌ای می‌توانیم متوقع صداقت و صراحت او باشیم. یک خطر بزرگ در چنین لحظاتی همواره پناه بردن آنها به خودکشی است. ما تلاش می‌کنیم که هم درک وضعیت را مقدور سازیم و هم زنده ماندن بیمار را.

فرانکفورتر آلگماینه: آیا به قتل رساندن کودکان افزایش یافته است یا این که ما نسبت به این قضیه حساس تر شده ایم؟

کرویسبرگ: هنگامی که من در دهه هفتاد دانشجو بودم شایع بود که هر یک روز یک کودک به قتل می‌رسد. اما در آن زمان مردم توجه چندانی به این موضوعات نداشتند. در واقع به علت حضور فزاینده رسانه‌ها است که امروز توجه به این مسائل بیشتر شده است.

فرانکفورتر آلگماینه: پیش بینی شما در مورد مادری که پنج فرزند خود را به قتل رسانده چیست؟

کرویسبرگ: اگر بتوان بیماری او را متوقف کرد دیگر نیازی نیست که او تمام عمرش را در بخش روان پزشکی بگذراند. احتمالاً دادگاهی برای او تشکیل می‌شود اما محکوم نخواهد شد، به این دلیل که در زمان جرم مبرا از تقصیربوده است و سپس به بخش مخصوص بیماران روحی فرستاده می‌شود وچند سال بعد که به اندازه کافی روی او کار شده باشد و دیگر خطرناک تشخیص داده نشود آزاد خواهد شد. دشوار ترین مانع برای معالجه او احتمالاً این خواهد بود که چگونه می‌توان او را از دست زدن به خودکشی باز داشت.


Sie schaffen die Hölle, die sie vermeiden wollten
F.A.Z., 07.12.2007, Nr. 285 / Seite 44

ايران امروز
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
اينجا تاپيك حوداثه؟!
 

freebird

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
21 ژوئن 2004
نوشته‌ها
503
لایک‌ها
362
بهتره خبرهای کشور خودت رو بررسی کنی آمریکا میدونه که با این دیوانه ها چیکار کنه همین چند روز پیش خبری خوندیم که یه مرد دخترش رو تنها برای این که در سن و سالی که بزرگ میشه به فساد کشیده نشه توی حموم خفه کرده بوده
 

dedboy

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2007
نوشته‌ها
653
لایک‌ها
102
محل سکونت
TEHROON !
قبلا در زمینه معضلات داخلی هم تاپیکی داشتم که بسته شد . ولی کلا من هر چی رو بخوام بررسی میکنم . شما هم به جای توصیه بهتره خودت دست به کار بشی .
 

freebird

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
21 ژوئن 2004
نوشته‌ها
503
لایک‌ها
362
مثلا دست به کار بشم چیکار کنم ؟ چی رو مثلا میخوایید اثبات کنید که آمریکا بده ؟ باشه اینقدر این فکر رو بکنید تا خسته بشید اونها که عشق و حالشون رو دارن میکنن و کاری به حرفهای این جهان سومی ها ندارن ما بهتره بریم خودمون رو که سرتا پا مشکلیم درست کنیم
 

reza_badkonaki

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
3,465
لایک‌ها
325
سن
35
محل سکونت
با قيد وثيقه فعلا ازادم
اقا چرا در مورد این خبر اشغالای ناپل ایتالیا صحبت نمیکنید؟؟؟؟؟؟ :دی

دیگه حالم داره بهم میخوره!!!!!!!! هر روز از صبح تا شب توی تمام اخبارا در مورد اشغالای ناپل ایتالیا دارن خبر میدن!!

حال ادم بهم میخوره!!!!!!! حالا خدا رو شکر این ناپل تو امریکا نیست!!!!! وگرنه برنامه های تی وی رو کلا قطع میکردن 24 ساعته برنامه زنده از سطح شهر نشون میدادن :دی
 

Amirbahal3

Registered User
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,200
لایک‌ها
538
بهتره خبرهای کشور خودت رو بررسی کنی آمریکا میدونه که با این دیوانه ها چیکار کنه همین چند روز پیش خبری خوندیم که یه مرد دخترش رو تنها برای این که در سن و سالی که بزرگ میشه به فساد کشیده نشه توی حموم خفه کرده بوده

عصر جاهلیت کویرای عربستان! :(

مثلا دست به کار بشم چیکار کنم ؟ چی رو مثلا میخوایید اثبات کنید که آمریکا بده ؟ باشه اینقدر این فکر رو بکنید تا خسته بشید اونها که عشق و حالشون رو دارن میکنن و کاری به حرفهای این جهان سومی ها ندارن ما بهتره بریم خودمون رو که سرتا پا مشکلیم درست کنیم

موافقم! به جای این که بریم به فکر خودمون باشیم. داریم به اونا بد و بیراه میگیم. بابا گور پدرشون اصلا اونا بد. به ما چه؟ ما باید کار خودمونو درست کنیم.
ولی خب این اخبار هنوزم منو متاسر کرده! مرتیکه دیوانه بوده!!!!!!!!!

اقا چرا در مورد این خبر اشغالای ناپل ایتالیا صحبت نمیکنید؟؟؟؟؟؟ :دی

دیگه حالم داره بهم میخوره!!!!!!!! هر روز از صبح تا شب توی تمام اخبارا در مورد اشغالای ناپل ایتالیا دارن خبر میدن!!

حال ادم بهم میخوره!!!!!!! حالا خدا رو شکر این ناپل تو امریکا نیست!!!!! وگرنه برنامه های تی وی رو کلا قطع میکردن 24 ساعته برنامه زنده از سطح شهر نشون میدادن :دی

آره این که دیگه خیلی جالبه! :lol: :lol: :lol:
هر روز توی اخبار میگن ناپل پر آشغال شده و مردم تظاهرات کردن! فرداش میگه ادامه ناآرامی ها در ناپل در پی انباشت زباله شهری :wacko: :wacko: :wacko: اینم از اخبار مهم کشور ماست! :lol: :lol: :lol:
 

Second Life

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2004
نوشته‌ها
863
لایک‌ها
58
قتل کودک 7 ساله توسط پدر
آزار و اذیت و قتل کودکان معصوم توسط والدین و به خصوص پدر خانواده ، متاسفانه گسترش روز افزون دارد و در آخرین مورد پدری بی رحم در مناطق جنوبی شهر در حالی که دو فرزندش را برای تفریح به پارک برده بود ، در راه برگشت و با تاریکی هوا به طرز جنون آمیزی یکی از آنان را به قتل رساند به گزارش ذیل توجه فرمایید :

پدري 31‌ساله كه كودك 7 ساله خود را با تسمه خفه كرده و پيكر نيمه‌جان او را به درمانگاه رسانده بود، روز گذشته در شعبه دوم بازپرسي دادسراي جنايي، به اين جنايت اعتراف كرد.

پدري 31‌ساله كه كودك 7 ساله خود را با تسمه خفه كرده و پيكر نيمه‌جان او را به درمانگاه رسانده بود، روز گذشته در شعبه دوم بازپرسي دادسراي جنايي، به اين جنايت اعتراف كرد.

بازپرس كشيك قتل حدود ساعت 23 روز چهارشنبه هفته گذشته از وقوع اين قتل مطلع شد. مجتبي معروف به مصطفي پدر اين كودك دقايقي قبل از اطلا‌ع ماموران، پيكر پسر 7 ساله‌اش به نام اميرحسين را به درمانگاه هفتم شهريور يافت‌آباد برده و از كادر درماني آنجا خواست جان فرزندش را نجات دهند، اما پزشك كشيك درمانگاه پس از معاينه اوليه تشخيص داد قلب كودك ضربان ندارد و به همين دليل بدنش سرد شده است كه نشان‌دهنده مرگ كودك است. پدر كودك با شنيدن نظر پزشك و باخبر شدن از مرگ فرزندش به پزشك گفت: من او را خفه كرده‌ام.

پس از آنكه كاركنان درمانگاه با شنيدن اين ادعاي مرد جوان، ماموران كلا‌نتري 151 يافت‌آباد را در جريان قرار دادند، مجتبي اظهارات خود را بار ديگر در حضور ماموران تكرار كرد.

با حضور بازپرس حسين اصغرزاده بازپرس كشيك قتل در محل تحقيقات اوليه زيرنظر او انجام و در پايان جسد كودك به پزشكي قانوني انتقال يافت و مجتبي نيز به اتهام قتل بازداشت شد.

روز گذشته مجتبي و همسرش در شعبه دوم بازپرسي دادسراي جنايي تهران حضور يافتند تا اتهام قتل به مجتبي تفهيم شود و مادر كودك نيز در اين جلسه به برخي سوالا‌ت بازپرس پاسخ داد.

مجتبي در ابتدا گفت: از مدت‌ها قبل به ترياك اعتياد دارم و به همين دليل هم از حدود يك‌سال‌ونيم پيش از كار بيكار شدم، حدود 7 ماه پيش همسرم به دليل بيكاري و اعتياد من خانه را ترك كرد. پس از آن دختر 4 ساله و پسر 7 ساله‌ام نزد مادرشان بودند تا اينكه مدتي قبل همسرم با عنوان ترك انفاق و مطالبه مهريه‌اش از من شكايت كرد، من هم تصميم گرفتم براي تلا‌في اين كار او، وقتي فرزندانم براي ديدنم پيش من آمده بودند نزد خود نگه دارم و آنها را به مادرشان پس ندهم.
مدت‌ها بود كه بچه‌ها پيش خودم بودند تا اينكه روز حادثه بسيار عصباني بودم و حالم خوب نبود، بنابراين تصميم گرفتم براي اينكه حالم بهتر شود همراه دو فرزندم به پارك بروم تا آنها نيز كمي تفريح كرده باشند. وقتي به پارك رفتيم اميرحسين خيلي بازي كرد و از اينكه بعد از مدت‌ها او و خواهرش فاطمه را براي تفريح به بيرون از خانه آورده بودم بسيار خوشحال بود، اما من كه حالم بهتر نشد، از همان ابتدا شروع به بهانه‌گيري كردم و كودك 7 ساله‌ام را كتك زدم. بعد از گذشت مدتي اميرحسين گفت گرسنه است و من كه از كار خود پشيمان بودم براي او خواهرش ساندويچ خريدم، پس از خوردن ساندويچ اميرحسين گفت تشنه است و من برايش آب معدني خريدم و در اين هنگام هوا تاريك شده بود و ما سه نفري به سمت خانه حركت كرديم. وقتي نزديك در خروجي پارك رسيديم به محلي برخوردم كه براي احداث ساختماني جديد تخريب شده بود، ناگهان تصميم گرفتم اميرحسين را اذيت كنم براي همين يك تسمه پيدا كردم. قبل از اينكه من كاري انجام دهم هر دو فرزندم شروع به گريه كردند و خواستند كه زودتر آنها را به خانه ببرم.

وقتي با اين صحنه روبه‌رو شدم در مقابل چشم فاطمه چهار ساله، تسمه را دور گردن برادرش انداختم. اميرحسين دليل بدرفتاري‌ام را از من مي‌پرسيد و من بدون توجه به گريه و التماس‌هاي او پاسخ دادم مي‌خواهم راحتت كنم. فاطمه هم دائم بيقراري و گريه مي‌كرد و التماس مي‌كرد كه زودتر آنها را به خانه ببرم اما من به كار خود ادامه دادم، طوري ايستادم كه فاطمه اميرحسين را نبيند، تسمه‌اي را كه دور گردن اميرحسين بود بالا‌ كشيدم و اميرحسين از زمين فاصله گرفت و دست و پا زد. دست و پا زد و گريه كرد تا اينكه ناله‌‌هايش قطع شد، در اين لحظه بود كه من او را زمين گذاشتم. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و ديدم كه از بيني او خون آمده و هنوز دست و پايش تكان مي‌‌خورد، آرام نفس مي‌كشيد. در يك لحظه او را روي دوشم انداختم و دست دختر 4 ساله‌ام را گرفتم و به هر زحمتي بود خود را به درمانگاه هفتم شهريور رساندم. اما پزشك درمانگاه به من گفت كه او مرده است، من او را كشته بودم.پس از پدر متهم به فرزندكشي مادر اميرحسين و فاطمه كه 28‌ساله است و مريم نام دارد از بازپرس خواست همسرش را به قصاص محكوم كند.
او در ادامه گفت: همسرم چند بار ما را تهديد به مرگ كرده بود حتي يك بار كه از دنيا خسته شده بود، پيشنهاد داد كه لوله بخاري را دستكاري كنيم تا هر چهار نفرمان بميريم.اين زن همچنين گفت: همسرم پيش از اين نيز چند بار همراه بچه‌ها خانه را ترك كرده بود، يك‌بار با بچه‌ها از خانه خارج شد و تا 15 روز از آنها خبري نبود تا اينكه تلفن زد و گفت در قم است و پولشان تمام شده است.
در پايان جلسه بازپرس حسين اصغرزاده قرار بازداشت متهم را صادر كرد و دستور داد وي براي معاينه وضع رواني به پزشكي قانوني معرفي شود.
حسين اصغرزاده بازپرس ويژه قتل تهران در پايان جلسه بازپرسي ديروز در جمع خبرنگاران گفت: از ابتداي سال اين پنجمين پرونده فرزندكشي است كه تنها در اين شعبه بازپرسي به جريان افتاده آيا اين قبيل موارد زنگ خطري براي جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و سياستگذاران اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و اجرايي نيست؟
وي با تاكيد بر اينكه نياز است مسوولا‌ن امر روي آثار اعتياد، بررسي جدي‌تر و بيشتري صورت دهند، خاطرنشان كرد: در گذشته، فردي كه معتاد بود تنها به اموال خود و خانواده‌اش رحم نمي‌كرد اما دامنه اين موضوع امروز به حدي گسترده شده كه فرد معتاد ديگر حتي به فرزند خود هم رحم نمي‌كند.
بازپرس ويژه قتل تهران با اشاره به قانون مجازات اسلا‌مي كه براساس آن، اگر پدري فرزند خود را بكشد قصاص از او ساقط است، گفت: مسلما هر حكم اسلا‌مي در شرايط زماني و مكاني خاصي صادر شده و فلسفه‌ايداشته اما دين مبين ما به دليل الي‌الا‌بد‌بودن، داراي آن پويايي هست كه بتوان احكام ثانويه‌اي را در نظر گرفت، حال وقوع اين قبيل جنايات اين را مي‌طلبد كه موضوع با پيشنهاد قوه قضاييه در دستوركار علما قرار گيرد تا با بررسي علمي آن، حداقل اگر هم نمي‌توان تغييري از لحاظ سقوط حدود و قصاص در اين موارد داد، لا‌اقل در بعد تعزيري، در چنين مواردي مجازات‌هايي سنگين‌تر و بازدارنده‌تر در نظر گرفته شود.
قاضي اصغرزاده با تاكيد بر اينكه به لحاظ شرع و قانون مدني، ابوت مشتمل بر حق و تكليف است، گفت: همان‌طور كه حق نگهداري فرزند از آن پدر و مادر است بايد از بعد تكليفي قضيه هم نظارتي وجود داشته باشد.
وي در پايان ابراز اميدواري كرد كه وقوع اين حوادث دلخراش، منشاء اثري براي اقدامات فعالا‌ن حقوقي و اجتماعي جهت يافتن راهكارهايي بهتر و بيشتر براي حفظ حقوق كودكان باشد.
 

Second Life

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2004
نوشته‌ها
863
لایک‌ها
58
کودکان آزار می ببينند؛ قانون هم مانع نمی شود
در تازه ترین نمونه کودک آزاری در ایران، یک نوزاد 35 روزه که در معرض خشونت والدين قرار گرفته بود، در بیمارستانی در گیدر دست و پای این نوزاد پسر که پیمان نام داشت آثار سوختگی دیده می شد و دچار ضربه مغزی شده بود. این نوزاد والدینی 17 و 19 ساله داشت.

در بین موارد کودک آزاری که در ایران به ثبت رسیده، این مورد، خردسال ترین کودکی است که مورد اعمال خشونت بار والدینش قرار گرفته است و این درحالی است که کارشناسان مسائل حقوقی معتقدند، با بیشتر شدن موارد ثبت شده کودک آزاری و همینطور پذیرفته شدن والدین به عنوان ولی دم، خلاء قانونی برای حمایت از حقوق کودکان در برابر چنین رفتارهایی بیشتر نمایان می شود.
از نظر کارشناسان، هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آسیب روانی یا به جسمی به کودک شود، از جمله مصادیق کودک آزاری شناخته می شود اما بدیهی است که چنین تعریفی تا هنگامی که در چارچوب قوانین کشور به رسمیت شناخته نشده و مجازات هایی برای ناقضان آن در نظر گرفته نشود، در عمل تغییری در بهبود وضعیت کودکان آسیب پذیر ایجاد نخواهد شد.

کودک آزاری در قوانين تعريف نشده است

بهمن کشاورز، حقوقدان و وکیل دادگستری می گوید "کودک آزاری در قوانین جاری ایران تعریف نشده است و ایراد ضرب و جرح و یا قتل در مورد بزرگسالان و کودکان تفاوتی با هم ندارد."

وی ادامه می دهد "البته در مواردی مانند رها کردن اطفال در محل های غیر مسکونی به نحوی که منجر به بیماری یا مرگ آنها شود مجازات های خاصی در نظر گرفته شده است. اما در حالت کلی کودک آزاری مشمول عمومات است" و به گمان وی "بحث در این خصوص را می توان صرفا در مورد استثنائات مطرح کرد، بدین معنی که باید دید مواردی از کودک آزاری که بدون مجازات می ماند چیست و چگونه باید با آنها رفتار کرد."

از تعریف حقوقی کودک آزاری که بگذریم، باید گفت تلقی عمومی در جوامع مختلف نیز از این پدیده، یکسان نیست.

در سال های اخیر در پی افزایش حساسیت های اجتماعی در مقابل پدیده کودک آزاری، سازمان های غیردولتی متعددی برای مبارزه با آن تشکیل شده اند.

لیلا ارشد، مسئول کمیته مددکاری انجمن حمایت از حقوق کودکان، در خصوص اقدامات سازمان متبوع خود، به ارائه طرحی دوازده ماده ای به مجلس ایران در سال 81 اشاره می کند که به گفته وی، با پیگیری های کمیسیون بهداشت مجلس، با اتفاق آرا به تصویب رسید.

وی می افزاید، "تا آن زمان کودک آزاری از جرائم خصوصی شناخته می شد و فقط پدر به عنوان مالک بچه، حق طرح شکایت داشت که در پی تصویب این طرح، کودک آزاری از مصادیق جرائم عمومی قرار گرفت."

با تصویب این قانون، در صورت وقوع کودک آزاری، امکان اعلام جرم علیه مرتکبین آن فراهم شد اما به گفته خانم ارشد "متاسفانه، پدر از شمول این قانون مستثنی شد و در صورت آزار کودک از سوی پدرش، نمی توان شکایتی علیه او مطرح کرد". این در حالی است که به شهادت آمارهای موجود، بیشترین میزان کودک آزاری ها توسط پدران انجام می گیرد و بدین ترتیب کودکانی که در داخل خانواده در معرض آزار و اذیت هستند، خارج از حوزه حمایت های قانونی قرار می گیرند.

لیلا ارشد، مشکلات موجود در این زمینه را ناشی از ابهامات و خلاءهای قانونی می داند و می گوید "مثلا در بندی از قانون مدنی آمده است که تنبیه اگر برای تربیت کودک و به اندازه، صورت پذیرد، اشکالی ندارد. اما در این قانون نه تربیت تعریف شده و نه حد و اندازه ای برای تنبیه ذکر شده است."

با توجه به مشکلات حقوقی که هنوز در خصوص کودک آزاری در جامعه ایران وجود دارد، آیا می توان در چارچوب **** حقوقی موجود، چشم انداز مثبتی را برای تغییر قوانین به نفع کودکان این کشور دید؟

پاسخ بهمن کشاورز به این سوال مثبت است. وی می گوید: "با توجه به این که مشاهده می شود سیر قانونگذاری ایران و سیر امور قضایی این کشور به سمت انطباق با مسایل جهانی و بین المللی در حرکت است، علیرغم حرکت کند **** قضایی و مشکلات موجود، ایران به ناچار و به حکم الزام و اجبار در مورد جرائم علیه اطفال و کودک آزاری، ضوابط خاصی را پیش بینی خواهد کرد
 

setareh*

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
4 جولای 2007
نوشته‌ها
26
لایک‌ها
2
مثلا دست به کار بشم چیکار کنم ؟ چی رو مثلا میخوایید اثبات کنید که آمریکا بده ؟ باشه اینقدر این فکر رو بکنید تا خسته بشید اونها که عشق و حالشون رو دارن میکنن و کاری به حرفهای این جهان سومی ها ندارن ما بهتره بریم خودمون رو که سرتا پا مشکلیم درست کنیم


زبونتو گاز بگیر ما در رفاه کامل هستیم اینجا هیچ مشکلی نداریم.گاز داریم، برق داریم، کار و تحصیل هم در شرایط ایده اله
good.gif

فقط چند سال پیش بود که تو روزنامه خوندم که یه آقاهه دختر 10 سالشو به خاطر اینکه بهش شک داشته سرشو بریده مادر بچه تقاضای قصاص کرده بود گفتن که باید دیه مرد رو که سی و پنج میلیون و اندی هستش رو به دولت پرداخت کنه تا باباهه اعدام بشه در آخر هم چند سالی واسه طرف زندانی بریدن و جون اون بچه بیچاره هیچی شد:(

762.gif
مرگ بر آمریکا
 
بالا