این مطلب قرار نبود که نوشته شود ، مناظره میان دو دیدگاه ، عامل زایش ش بود.
من - علی سنتوری رو دیدم ، به نامزدم هم دادم ببیند ، و همان طور که تصمیم داشتم ، هیچ برداشتی از آن را به او منتقل نکردم. اما یکی از دوستانش به محض اطلاع ، گفت : مزخرف تمام عیار!
پارسا - ببین ، همه فیلم رو تایید کردند. خیلی از بزرگان سینما ، فیلم رو چند نوبت دیده اند ( به دلیل حفظ بی نامی ، اسامی حذف شد). همه هم می گن از نظر فنی و از نظر مفهوم خیلی خوبه. کیمیایی رو لا اقل قبول دارم.
- چی بگم ، یا من نمی فهمم یا اونها خودشون رو به نفهمی زدن...
- راستی نسخه ای که تو دیدی ، 14 دقیقه بیشتر از جشنواره هست.
- در ضمن ، مفهوم چیزی نیست که یک نفر بتونه عمومی نظر بده که خوبه یا بده. بهترین فیلم های دنیا از نظر یک بیننده ممکنه بی مفهوم بیان.
- اون که آره ، مفهوم رو بی خیال . اما از نظر فنی خوب بوده ،تو داری با فیلم های خارجی از نظر فنی مقایسه ش می کنی.
- نه ، من اتفاقاً با فیلم های ایرانی که مقایسه ش کردم به این نتیجه رسیدم که...
- کدوم فیلم ایرانی از نظر فنی بهتر از این بوده؟
-من دارم با 4شنبه سوری ، شهر زیبا و لاک پشت ها پرواز می کنند مقایسه می کنم. سه فیلمی که گفتم ، از نظر فنی بسیار قوی بودند ، و در مقایسه با سنتوری ، بارها قوی تر نشان دادند.
- این فیلم تنها فیلم جشنواره بود که هم از نظر بییندگان وهم از نظر اهل هنر اوکی گرفت. تنها فیلم....
- چی بگم والا ، جز اینکه احتمالا ً فیلم بهتری نبوده...
- دیالوگ ها رو دیدی؟ توپوق زدنشون رو دیدی؟من می گم شمرده و شیک حرف زدن فیلم های دیگه توی این فیلم نبود. کاری که کامکار ها کرده بودند.
بازی های قوی رو دیدی
صحنه های به یاد ماندنی ، ( برای پیاده کردن مفهوم نبود)
دنی ، نشون دادن این چیز ها ، دو تا ... می خواست اندازه کله من .
4 شنبه سوری تک بود ، ولی کار خارق العاده انجام نداده بود.
شاید هنری ها ، چیزهایی راجع به فیلم می دونن که من و تو نمی دونیم ، اونها خیلی دوست ش داشتند.
من خوشم امد ، تو خوشت نیامد ، همین.
- عرض شو که...
اجازه بده که من اصلا در مورد بعد فنی فیلم اصلا حرف نزنم. بیا فکر کنیم جامپ کات ها ،محصول دوربین توی سینما بوده که مرتب از جلوش تماشاچی رد شده. فکر کنیم همه توپوق زدن ها از قصد بوده . فکر کنیم همه نماهای کلیشه ای گرفته شده ، وفاداری به سبک بوده . و بازی گردانی و صحنه چینی مزخرف ، کار شریفی نیای خنگ بوده و اشکال از مهر جویی نیست.
از از بعد نگاه و دیدگاهی که فیلم به مسئله ای که بهش پرداخته : اگر بخواهیم بزرگترین ضعف ش رو انتخاب کنیم ، و باور کن که کاری بسیار سخت ست ، چون انتخاب ها فراوان ست.
باید بگوییم : شعار زدگی
شروع شعار، مرگ شعور است.
این رو مهرجویی به خوبی تونسته نشون بده.
کارگردان های نسل جدید که توانسته اند به ذهن من نزدیک بشوند ، یا خود-بازنشستگی اختیار کرده اند ، یا ارشاد بازنشسته شون کرده.
سینما گرانی مثل مهرجویی و کیمیایی ، به دلیل نزدیکی شون به طیف چپ حاکمیت ، که از بخت بد ، امروز بیرون نشانده شده اند ، می بایست با واسطه لابی شون ، سعی در ساختن یک کار تک داشته باشند.قدر فرصت بدونند.
اگر این ها ( نسل قدیمی ) بخواهند به مفهوم خیانت ، چیزی که 4 شنبه سوری بهش پرداخت ، بپردازند ، مطمئن باش که اوضاع از سنتوری هم وخیم تر خواهد شد.
اینها باید رل باتجربه رو بازی کنند ، یعنی مثل بوی کافور عطر یاس ما رو جذب کنند ، باید از دریچه 10 شون دنیا رو به ما نشون بدهند.
- کیمیایی که گند زده ، رییس ، حکم ....
اما به نظرت ، سنتوری به عنوان یک فیلم ماندگار نخواهد بود؟
- نه به هیچ وجه ، خیالت راحت که ماندگار نخواهد شد. اصولا ً فیلمی که توسط ارشاد این طوری مثله بشه ، شانسی برای موندن نخواهد داشت. و این بزرگترین خیانت حاکمیت به هنر در 3 دهه اخیر بوده ،با این گند کاری هاشون ، به فیلم های زیر متوسط اعتبار می دن. ذایقه مردم رو تحت تاثیر قرار دادن.
- ولی من فکر می کنم ماندگار می شه.
- ببین ، امثال مهرجویی اصلا نمی فهمن که توی ذهن امثال من و تو چه می گذره. وقتی می خوان حرف شون رو در قالب سنتوری منتقل کنن ، می شه همین گندی که می بینی
- ببین ، تو از سینمای ایران انتظار بالایی داری ، کارای این ها رو با فینچر مقایسه نکن.
- نه اصلا ، من این ها رو از همین دیدگاه هم ، با فیلم های خارجی مقایسه نکردم.من قائده سینمای ایران رو می فهمم.
باسه همین امثال بهمن قبادی و اصغر فرهادی که در همین چهارچوب فیلم می سازن ، مورد ستایش من هستن.
اینها می فهمن که پیکر لاغر فرهنگی ما ، تاب تهور سینمای کره رو نداره ، یا پیشگامی در انتقاد دینی رو مثل ترکیه تاب نمی یاره.
برای همین از پایین تر شروع کرده اند. این هوشمندیه.
- قبول دارم ، ولی نه به این شدت
- و در مقابل ، امثال مهرجویی دست به انتحار می زنند: فکر می کنن برای پیشگام شدن ، باید ستاره فیلم شون دیوث و تخم سگ بگه. و در ضمن ،ازاینم شدید تره
- ببین در سینمای متفاوت ساز ، حجم دیالوگ ، رابطه معکوس با تخمین کارگردان از میزان شعور بیننده ش داره. هرچه کارگردان در دهان ستاره هاش بیشتر دیالوگ می چپانه ، می خواهد تاکید کنه : نکنه من بیننده نفهم ، ساده ترین مسایل رو اگر به صورت سمعی منتقل نشن ، نگیرم. در این زمینه ، 4 شنبه سوری یک کار موفق هست .در جهت مخالف ، مهرجویی فکر می کنه برای نشون دادن علاقه امروزین یک دختر و پسر به هم ، احتیاج به تکیه کلام آبکی :"عاشقتم" هست ( این تکیه کلام دزدیه ، بدون شک ، فقط یادم نمی یاد از کجا). ستاره های مهرجویی به قدری پرحرف هستن ، که در دیدن DVD ادم احساس می کنه commentary روشن هست.
البته در کنار انتقاد فیلم ، باید بگم 3-4 دقیقه از فیلم ارزش دیدن رو داشت ها. صحنه مجلس مذهبی مادر و نقشی که بازی کرد عالی بود. کی بود اصلا ً کیفیت فیلم اجازه نداد بشناسم ش
- رویا تیموریان ، زن واقعی مسعود رایگان ( در فیلم هم زن و شوهرن)
- چه قدر به هم می یان. چون بهترین بازی های این طوفان فلاکت ، مال همین دو نفر بود:happy:
( این جای بحث ربطی به موضوع نداشت)
من : صحنه دوم هم ، صحنه جمع و جور کردن خانه پسر توسط پدر هست. خوب و طبیعی از آب در امده.
باز من : ببین ، اوج حماقت در این فیلم ، این بود که به همه مسایل دید غیر منطقی داشت ، نمی گم غیر علمی ، که نگی هنر علم نیست ( که هست )
مثلا جناب مهرجویی می خواد بگه دلیل اعتیاد سنتوری و ایضا خیلی های دیگه ، اوضاع نابسامان مملکت هست.
این طوری ، حکومتی که سراپاش حماقت هست رو از مهم ترین اتهام ش ، تبرئه می کنه.
یکی نیست از خودش بپرسه ، هلند و سوئد ، که این همه خوش بخت هستن ، چطور معتاد دارن؟
یعنی به عقل مهرجویی نرسیده ؟ اطرافیان ش چطور؟ هنرمندان چطور؟
در ضمن ، مهرجویی ، به اعتیاد ، در بهترین حالت ، به عنوان یک بیماری نگاه می کنه.که طرف رو می برن دکتر خوب می شه.این دروغه. اعتیاد ، یکی از نواقص وجود بشره ، که ابعاد اجتماعی زیادی داره.ولی بیماری نیست ، اگر این طور باشه ، در کشوری که 6 میلیون ش مریض اند ، کی سلامته؟
این کار مهرجویی ، دخالت در مهندسی اجتماع هست که نشون داده کمترین دانشی بهش نداره.
هنرمند ها در همه جای دنیا ، معتادند.هیچ ربطی به سیستم حکومتی نداره.جرم این حکومت هم معتاد کردن هنرمند ها نیست ، خیلی سنگین تره.
مهرجویی گفته یک چیزی بگیم مردم خوششون بیاد ، بهترین راه رو در هوچی گری و انداختن همه تقصیر های ناشی از یک مسئله اجتماعی ( اعتیاد ) به گردن رسواترین در دید مردم ( حاکمیت) دیده.
نمی خواهم حاکمیت رو تبرئه کنم. ولی کاری که مهرجویی کرده ، مثل کشتن فاحشه های بلژیکی بود ، بعد از آزاد سازی بلژیک از دست آلمان نازی ؛ به جرم ارتباط داشتن با افسر های نازی. اون ها ، برای یک لقمه نون حلال ، سرویس درخواست شده توسط نازی ها ( بخوانید سنتوری ها ) رو در اختیارشون می ذاشتن.
- من فیلم رو این قدر مشکل نگرفتم ...
- ولی من فیلم رو خیلی آسون گرفتم ، تازه این طوری شد...:happy:
------------------------------------------------
خوب ، خوشحال می شوم که در این بحث که احتمالا ً می تونه خیلی هم مهیج بشه شرکت کنید.و لازم می بینم که یک توضیح کوچک بدهم ، اعتیاد ، بزه و امثال این را برای فهم شان، باید از بار مفهومی تهی کرد . به عبارت دیگر ، مثلا در پزشکی ، برای فهم ابعاد اجتماعی اعتیاد ، می بایست تمام خصومت هایی که با افراد معتاد دارید را کنار بگذارید ، و به راه حلی که لزوماً ریشه کنی اعتیاد نیست ( تجربه 10هزار سال زندگی انسان این را نشان داده) فکر کنید.
شاد باشید
من - علی سنتوری رو دیدم ، به نامزدم هم دادم ببیند ، و همان طور که تصمیم داشتم ، هیچ برداشتی از آن را به او منتقل نکردم. اما یکی از دوستانش به محض اطلاع ، گفت : مزخرف تمام عیار!
پارسا - ببین ، همه فیلم رو تایید کردند. خیلی از بزرگان سینما ، فیلم رو چند نوبت دیده اند ( به دلیل حفظ بی نامی ، اسامی حذف شد). همه هم می گن از نظر فنی و از نظر مفهوم خیلی خوبه. کیمیایی رو لا اقل قبول دارم.
- چی بگم ، یا من نمی فهمم یا اونها خودشون رو به نفهمی زدن...
- راستی نسخه ای که تو دیدی ، 14 دقیقه بیشتر از جشنواره هست.
- در ضمن ، مفهوم چیزی نیست که یک نفر بتونه عمومی نظر بده که خوبه یا بده. بهترین فیلم های دنیا از نظر یک بیننده ممکنه بی مفهوم بیان.
- اون که آره ، مفهوم رو بی خیال . اما از نظر فنی خوب بوده ،تو داری با فیلم های خارجی از نظر فنی مقایسه ش می کنی.
- نه ، من اتفاقاً با فیلم های ایرانی که مقایسه ش کردم به این نتیجه رسیدم که...
- کدوم فیلم ایرانی از نظر فنی بهتر از این بوده؟
-من دارم با 4شنبه سوری ، شهر زیبا و لاک پشت ها پرواز می کنند مقایسه می کنم. سه فیلمی که گفتم ، از نظر فنی بسیار قوی بودند ، و در مقایسه با سنتوری ، بارها قوی تر نشان دادند.
- این فیلم تنها فیلم جشنواره بود که هم از نظر بییندگان وهم از نظر اهل هنر اوکی گرفت. تنها فیلم....
- چی بگم والا ، جز اینکه احتمالا ً فیلم بهتری نبوده...
- دیالوگ ها رو دیدی؟ توپوق زدنشون رو دیدی؟من می گم شمرده و شیک حرف زدن فیلم های دیگه توی این فیلم نبود. کاری که کامکار ها کرده بودند.
بازی های قوی رو دیدی
صحنه های به یاد ماندنی ، ( برای پیاده کردن مفهوم نبود)
دنی ، نشون دادن این چیز ها ، دو تا ... می خواست اندازه کله من .
4 شنبه سوری تک بود ، ولی کار خارق العاده انجام نداده بود.
شاید هنری ها ، چیزهایی راجع به فیلم می دونن که من و تو نمی دونیم ، اونها خیلی دوست ش داشتند.
من خوشم امد ، تو خوشت نیامد ، همین.
- عرض شو که...
اجازه بده که من اصلا در مورد بعد فنی فیلم اصلا حرف نزنم. بیا فکر کنیم جامپ کات ها ،محصول دوربین توی سینما بوده که مرتب از جلوش تماشاچی رد شده. فکر کنیم همه توپوق زدن ها از قصد بوده . فکر کنیم همه نماهای کلیشه ای گرفته شده ، وفاداری به سبک بوده . و بازی گردانی و صحنه چینی مزخرف ، کار شریفی نیای خنگ بوده و اشکال از مهر جویی نیست.
از از بعد نگاه و دیدگاهی که فیلم به مسئله ای که بهش پرداخته : اگر بخواهیم بزرگترین ضعف ش رو انتخاب کنیم ، و باور کن که کاری بسیار سخت ست ، چون انتخاب ها فراوان ست.
باید بگوییم : شعار زدگی
شروع شعار، مرگ شعور است.
این رو مهرجویی به خوبی تونسته نشون بده.
کارگردان های نسل جدید که توانسته اند به ذهن من نزدیک بشوند ، یا خود-بازنشستگی اختیار کرده اند ، یا ارشاد بازنشسته شون کرده.
سینما گرانی مثل مهرجویی و کیمیایی ، به دلیل نزدیکی شون به طیف چپ حاکمیت ، که از بخت بد ، امروز بیرون نشانده شده اند ، می بایست با واسطه لابی شون ، سعی در ساختن یک کار تک داشته باشند.قدر فرصت بدونند.
اگر این ها ( نسل قدیمی ) بخواهند به مفهوم خیانت ، چیزی که 4 شنبه سوری بهش پرداخت ، بپردازند ، مطمئن باش که اوضاع از سنتوری هم وخیم تر خواهد شد.
اینها باید رل باتجربه رو بازی کنند ، یعنی مثل بوی کافور عطر یاس ما رو جذب کنند ، باید از دریچه 10 شون دنیا رو به ما نشون بدهند.
- کیمیایی که گند زده ، رییس ، حکم ....
اما به نظرت ، سنتوری به عنوان یک فیلم ماندگار نخواهد بود؟
- نه به هیچ وجه ، خیالت راحت که ماندگار نخواهد شد. اصولا ً فیلمی که توسط ارشاد این طوری مثله بشه ، شانسی برای موندن نخواهد داشت. و این بزرگترین خیانت حاکمیت به هنر در 3 دهه اخیر بوده ،با این گند کاری هاشون ، به فیلم های زیر متوسط اعتبار می دن. ذایقه مردم رو تحت تاثیر قرار دادن.
- ولی من فکر می کنم ماندگار می شه.
- ببین ، امثال مهرجویی اصلا نمی فهمن که توی ذهن امثال من و تو چه می گذره. وقتی می خوان حرف شون رو در قالب سنتوری منتقل کنن ، می شه همین گندی که می بینی
- ببین ، تو از سینمای ایران انتظار بالایی داری ، کارای این ها رو با فینچر مقایسه نکن.
- نه اصلا ، من این ها رو از همین دیدگاه هم ، با فیلم های خارجی مقایسه نکردم.من قائده سینمای ایران رو می فهمم.
باسه همین امثال بهمن قبادی و اصغر فرهادی که در همین چهارچوب فیلم می سازن ، مورد ستایش من هستن.
اینها می فهمن که پیکر لاغر فرهنگی ما ، تاب تهور سینمای کره رو نداره ، یا پیشگامی در انتقاد دینی رو مثل ترکیه تاب نمی یاره.
برای همین از پایین تر شروع کرده اند. این هوشمندیه.
- قبول دارم ، ولی نه به این شدت
- و در مقابل ، امثال مهرجویی دست به انتحار می زنند: فکر می کنن برای پیشگام شدن ، باید ستاره فیلم شون دیوث و تخم سگ بگه. و در ضمن ،ازاینم شدید تره
- ببین در سینمای متفاوت ساز ، حجم دیالوگ ، رابطه معکوس با تخمین کارگردان از میزان شعور بیننده ش داره. هرچه کارگردان در دهان ستاره هاش بیشتر دیالوگ می چپانه ، می خواهد تاکید کنه : نکنه من بیننده نفهم ، ساده ترین مسایل رو اگر به صورت سمعی منتقل نشن ، نگیرم. در این زمینه ، 4 شنبه سوری یک کار موفق هست .در جهت مخالف ، مهرجویی فکر می کنه برای نشون دادن علاقه امروزین یک دختر و پسر به هم ، احتیاج به تکیه کلام آبکی :"عاشقتم" هست ( این تکیه کلام دزدیه ، بدون شک ، فقط یادم نمی یاد از کجا). ستاره های مهرجویی به قدری پرحرف هستن ، که در دیدن DVD ادم احساس می کنه commentary روشن هست.
البته در کنار انتقاد فیلم ، باید بگم 3-4 دقیقه از فیلم ارزش دیدن رو داشت ها. صحنه مجلس مذهبی مادر و نقشی که بازی کرد عالی بود. کی بود اصلا ً کیفیت فیلم اجازه نداد بشناسم ش
- رویا تیموریان ، زن واقعی مسعود رایگان ( در فیلم هم زن و شوهرن)
- چه قدر به هم می یان. چون بهترین بازی های این طوفان فلاکت ، مال همین دو نفر بود:happy:
( این جای بحث ربطی به موضوع نداشت)
من : صحنه دوم هم ، صحنه جمع و جور کردن خانه پسر توسط پدر هست. خوب و طبیعی از آب در امده.
باز من : ببین ، اوج حماقت در این فیلم ، این بود که به همه مسایل دید غیر منطقی داشت ، نمی گم غیر علمی ، که نگی هنر علم نیست ( که هست )
مثلا جناب مهرجویی می خواد بگه دلیل اعتیاد سنتوری و ایضا خیلی های دیگه ، اوضاع نابسامان مملکت هست.
این طوری ، حکومتی که سراپاش حماقت هست رو از مهم ترین اتهام ش ، تبرئه می کنه.
یکی نیست از خودش بپرسه ، هلند و سوئد ، که این همه خوش بخت هستن ، چطور معتاد دارن؟
یعنی به عقل مهرجویی نرسیده ؟ اطرافیان ش چطور؟ هنرمندان چطور؟
در ضمن ، مهرجویی ، به اعتیاد ، در بهترین حالت ، به عنوان یک بیماری نگاه می کنه.که طرف رو می برن دکتر خوب می شه.این دروغه. اعتیاد ، یکی از نواقص وجود بشره ، که ابعاد اجتماعی زیادی داره.ولی بیماری نیست ، اگر این طور باشه ، در کشوری که 6 میلیون ش مریض اند ، کی سلامته؟
این کار مهرجویی ، دخالت در مهندسی اجتماع هست که نشون داده کمترین دانشی بهش نداره.
هنرمند ها در همه جای دنیا ، معتادند.هیچ ربطی به سیستم حکومتی نداره.جرم این حکومت هم معتاد کردن هنرمند ها نیست ، خیلی سنگین تره.
مهرجویی گفته یک چیزی بگیم مردم خوششون بیاد ، بهترین راه رو در هوچی گری و انداختن همه تقصیر های ناشی از یک مسئله اجتماعی ( اعتیاد ) به گردن رسواترین در دید مردم ( حاکمیت) دیده.
نمی خواهم حاکمیت رو تبرئه کنم. ولی کاری که مهرجویی کرده ، مثل کشتن فاحشه های بلژیکی بود ، بعد از آزاد سازی بلژیک از دست آلمان نازی ؛ به جرم ارتباط داشتن با افسر های نازی. اون ها ، برای یک لقمه نون حلال ، سرویس درخواست شده توسط نازی ها ( بخوانید سنتوری ها ) رو در اختیارشون می ذاشتن.
- من فیلم رو این قدر مشکل نگرفتم ...
- ولی من فیلم رو خیلی آسون گرفتم ، تازه این طوری شد...:happy:
------------------------------------------------
خوب ، خوشحال می شوم که در این بحث که احتمالا ً می تونه خیلی هم مهیج بشه شرکت کنید.و لازم می بینم که یک توضیح کوچک بدهم ، اعتیاد ، بزه و امثال این را برای فهم شان، باید از بار مفهومی تهی کرد . به عبارت دیگر ، مثلا در پزشکی ، برای فهم ابعاد اجتماعی اعتیاد ، می بایست تمام خصومت هایی که با افراد معتاد دارید را کنار بگذارید ، و به راه حلی که لزوماً ریشه کنی اعتیاد نیست ( تجربه 10هزار سال زندگی انسان این را نشان داده) فکر کنید.
شاد باشید