برگزیده های پرشین تولز

داستان ما و رمال و فالگیر

Farzad Z

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
903
لایک‌ها
57
محل سکونت
Isfahan
خب یه راست بریم سر اصل مطلب
پارسال تاریخ 88/6/16 مادر ما داشته میومده خونه دم خونه که میرسه یه زن با لباس عربی و قیافه کولی وار میاد سراغش و میگه بیا دمپایی بخر مادر ما میگه برو برس به کارت و اینااا بعد میگه بذار تا فالت رو بگیرم مادر من میگه نه بعد بهش میگه بذار فالت رو بگیرم اگه راست گفتم که هرچی دوست داشتی بده اگه هم اشتباه گفتم که هیچی خلاصه مادر ما میگه باشه میشینه در خونه و شروع میکنه به گفتن من بد بخت هم تو خونه خواب بودم بعد بهش میگه که چه مشکلاتی تو زندگی داشتی و داری و از خصوصی ترین و بی ارزش ترین چیزها که مثلا فلان روز چنین اتفاقی افتاده بوده که من خودمم خبر نداشتم بهش میگه و همه رو هم درست میگه خلاصه مادر ما کف بر میشه به مادرم میگه برو هر چی طلا داری با پول بیار با نمک و نمیدونم رو سری و اینا تا برات مشکلت رو حل کنم !!!!! خلاصه مادر ما هم میره میاره و زنه میگه من میرم و میام بعد زنه میره و میاد و این رفتن و اومدن 3 بار اتفاق میوفته بعد بار چهارم میره و دیگه نمیاد بعد ما از خواب بیدار شدیم دیدیم مامان ما انگار منتظره بعد که به من گفت زدم تو سر خودم گفتم چرا بهش دادی کلی بهش چیز گفتم بعد رفتیم شکایت کردیم دیروز از دادگستری زنگ زدن گفتن پاشو بیا رفتیم اونجا دیدم 10-15 نفر رو همینجوری تلکه کرده بود و به همه هم آمار درست داده بود بعد چون مادر من سواد آنچنانی نداره (سیکل) گفتم خب ماله همینه و ساده بوده و اینا بعد تو دادگستری دیدم یه زنه داره واسه مادرم تعریف میکنه بهش گفتم خانم تقصیر خودته که پول دادی بهش گفت هیچ وقت نمیتونی جای ما باشی دیدم همه تائید کردن و گفتن این هرچی میگفته راست بوده و از خیلی چیزای بی ارزش هم با اطلاع بود یارو لیسانس داشت مخش رو زده بود خلاصه یه چیز خیلی خفن تر اینکه ایشون این 15 نفر رو تو یه روز تلکه کرده که من کف بر شدم دیگه ....
این 15 نفر شامل مرد و زن بودن که 7-8 تاشون بهشون میخورد خیلی آدم حسابی باشن که یکیشون خودش گفت من لیسانس دارم بقیه هم اکثرا جوون بودن حتی زن 25-26 ساله هم بود توشون !!
حالا سوال اینه : این چه جوری این همه اطلاعات داشته جدا ؟
این چرا باید 3-4 بار بره و بیاد بعد در بره خب همون اول میرفت دیگه نگفت یه وقت یکی سر میرسه تابلو میشه گیر میوفتم ؟
چه جوری بوده که این هرچی میگفته راست میگفته بدون حتی یک اشتباه ؟
و اینکه چه جوری تو یه منطقه از شهر تونسته 15 نفر رو تلکه کنه با توجه به اینکه به غیر از مادر من 2 نفر دیگه رو از محله خودمون تلکه کرده . بابا دزد هم میزنه به یه جا میره پشت سرش رو هم نگاه نمیکنه این چه جوری تو سه ربع ساعت 3 نفر رو تو یه محله بدون اینکه استرس یا دلهره داشته باشه تلکه کرده ؟
من که موندم تو کف
نظر شما چیه ؟
 

rezidentevil

Registered User
تاریخ عضویت
14 دسامبر 2009
نوشته‌ها
7,063
لایک‌ها
832
احتمالا از دوستان دوست مادرت بوده..

قالبا این خانما درگیر بحث که می شند همه چی رو می ریزند رو دایره ! فقط کافیه طرف ناتو باشه آمارش رو به یکی دیگه بده که بیاد این برنامه رو روش پیاده کنه ;)
 

Farzad Z

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
903
لایک‌ها
57
محل سکونت
Isfahan
احتمالا از دوستان دوست مادرت بوده..

قالبا این خانما درگیر بحث که می شند همه چی رو می ریزند رو دایره ! فقط کافیه طرف ناتو باشه آمارش رو به یکی دیگه بده که بیاد این برنامه رو روش پیاده کنه ;)
ببین چیزای مهم درسته شاید اینطوری باشه ولی میگم مثلا گفته بوده تو فلان روز رفته بودی از فلان مغازه طلا بخری بعد سر قیمت کنار نیومدی رفتی از فلان جا بخری مامان من میگه این رو به هیچ کس نگفته بود و خیلی چیزای دیگه بعدشم مامان من دوست داره ولی نه تو محله. تو محله با چند نفر در حد سلام علیک بوده اینم هیچی این 15 نفر مال یه منطقه بودن تقریبا همه رو توی نصفه روز و تا قبل از ساعت اداری :دی تلکه کرده بوده
 

frog

Registered User
تاریخ عضویت
30 می 2006
نوشته‌ها
882
لایک‌ها
36
سن
39
تمام افراد یه سر ی مشکلات دارند که تقریبا توی همه هست .

اگه فال روزانه کلوب رو بخونی ، خوت خیلی راخت می تونی تعبیر کنی و به یکی از موراد روزمره ات ربطش بدی .

بعدش اینا اکثر طرف مقابل رو به حرف می کشن ف از لابه لای حرف های اونا یه سری موراد رو بیرون می شکن و همون رو تعمیم می دهند .

یکی دو مورد خاص رو هم شاید ف توی برنامه ای ( مثلا روزه خوانی و ...) معمولا خانومهای خونه دار برای فرار از روزمرگی و تنوع این جور جاها زیاد میرند ، از این جور جاها بدست اورده .

ان شالله که مشکلتون حل شه .
 

Farzad Z

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
903
لایک‌ها
57
محل سکونت
Isfahan
تمام افراد یه سر ی مشکلات دارند که تقریبا توی همه هست .

اگه فال روزانه کلوب رو بخونی ، خوت خیلی راخت می تونی تعبیر کنی و به یکی از موراد روزمره ات ربطش بدی .

بعدش اینا اکثر طرف مقابل رو به حرف می کشن ف از لابه لای حرف های اونا یه سری موراد رو بیرون می شکن و همون رو تعمیم می دهند .

یکی دو مورد خاص رو هم شاید ف توی برنامه ای ( مثلا روزه خوانی و ...) معمولا خانومهای خونه دار برای فرار از روزمرگی و تنوع این جور جاها زیاد میرند ، از این جور جاها بدست اورده .

ان شالله که مشکلتون حل شه .
نمیدونم به خدا شاید ولی من هر جوری فکر میکنم به بن بست میخورم راه منطقی براش پیدا نمیکنم
حالا مادر من ساده بقیه چی ؟ من خودم تا قبلش همش مادرم رو سرزنش میکردم میگفتم اینقدر ساده نباش و .... بعد که رفتم امروز این جمعیت رو دیدم که گول خوردن و چه سطح سوادی و .... توش موندم به خدا .
شما خودت فرض کن میخوای یه همچین کاری رو بکنی بری سر 15 تا کلاه بذاری (سو< تفاهم نشه مثال میزنم) میای زندگی نامه اینا رو حفظ میکنی ؟ یعنی قاطی نمیکنی به کی باید چی بگی ؟ آخه از یه زن کولی چه انتظاری میره ؟ من خودم باید بشینم دو روز فکر کنم یادم بیاد به کی باید چی بگم
نمیدونم ...
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
علم الغیب داشته :دی

من اگه همین الان یه نفر بیاد تمام افکارم رو هم بهم بگه وبعدش بگه پول بیار تا آیندت رو روشن بگذارم جلوت همین که گفت پول بیار یا طلا بیار و ... می فهمم کلاه برداره
 

Farzad Z

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
903
لایک‌ها
57
محل سکونت
Isfahan
علم الغیب داشته :دی

من اگه همین الان یه نفر بیاد تمام افکارم رو هم بهم بگه وبعدش بگه پول بیار تا آیندت رو روشن بگذارم جلوت همین که گفت پول بیار یا طلا بیار و ... می فهمم کلاه برداره
یه وقت هم با جن ها در رابطه بوده :دی
در هر صورت بد حروم زاده ای بوده خیلی دل و جرات داشته خیلی هم به کارش وارد بوده که تونسته تو یه نصفه روز تو یه منطقه بدون ترس از گرفتار شدن و مامور و پلیس و تابلو شدن مخ 15 نفر رو بزنه راح بگم 30 میلیونی کاسب شده حد اقل چون 4 تومنش از خودمون گرفته هنوز هم هیچی ازش پیدا نکردن ...
 

Ronan

Registered User
تاریخ عضویت
7 ژانویه 2006
نوشته‌ها
6,457
لایک‌ها
876
محل سکونت
Tehran
با جن در ارتباط بوده و لا غیر ... شک نکنید ... اینجا چون خیلی ها نظراتشون موافقه با کسی بحث نمیکنم

و چیزایی که اطلاع دارم در این باره رو نمیگم چون 10 نفر میان میگن فلان و بهمان

اما شک نکنید ;)
 

منصور قیامت

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
4,706
لایک‌ها
297
محل سکونت
شهر باحال قم
با جن در ارتباط بوده و لا غیر ... شک نکنید ... اینجا چون خیلی ها نظراتشون موافقه با کسی بحث نمیکنم

و چیزایی که اطلاع دارم در این باره رو نمیگم چون 10 نفر میان میگن فلان و بهمان

اما شک نکنید ;)
پوریا به من بگو. من آدم با جنبه ای هستم :)
 

reza_badkonaki

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
3,465
لایک‌ها
325
سن
35
محل سکونت
با قيد وثيقه فعلا ازادم
حالا مگه هر کی از اسرار ادم باخبر بود ادم باید بهش پول بده ! ؟ با طلا بده دستش ؟
من اگه خدا هم بیاد پیشم بشینه واسم اثبات کنه که خداست و من هم به خدا بودنش ایمان و باور بیارم بازم دلیلی نمیبینم که بهش پول بدم !
 

منصور قیامت

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
1 ژوئن 2007
نوشته‌ها
4,706
لایک‌ها
297
محل سکونت
شهر باحال قم
ای خدا چرا من یهو ترس تو جونم افتاد :(

همش حس میکنم پشت سرم جن واساده :(

فک کنم امشب باید برم پایین پیش بابام بخوابم :(
 

reza_badkonaki

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
3,465
لایک‌ها
325
سن
35
محل سکونت
با قيد وثيقه فعلا ازادم
حالا مگه هر کی از اسرار ادم باخبر بود ادم باید بهش پول بده ! ؟ با طلا بده دستش ؟
من اگه خدا هم بیاد پیشم بشینه واسم اثبات کنه که خداست و من هم به خدا بودنش ایمان و باور بیارم بازم دلیلی نمیبینم که بهش پول بدم !
 

Farzad Z

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
903
لایک‌ها
57
محل سکونت
Isfahan
حالا مگه هر کی از اسرار ادم باخبر بود ادم باید بهش پول بده ! ؟ با طلا بده دستش ؟
من اگه خدا هم بیاد پیشم بشینه واسم اثبات کنه که خداست و من هم به خدا بودنش ایمان و باور بیارم بازم دلیلی نمیبینم که بهش پول بدم !
اصلا بحث اینا نیست بحث سر پول نیست بحث سر اینه که چه جوری این اتفاقات با هم افتاده ...
 

Farzad Z

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2007
نوشته‌ها
903
لایک‌ها
57
محل سکونت
Isfahan
ای خدا چرا من یهو ترس تو جونم افتاد :(

همش حس میکنم پشت سرم جن واساده :(

فک کنم امشب باید برم پایین پیش بابام بخوابم :(
منصور جو نده بابا بچه ها میترسن :اردیبهشت
پ.ن : منصور میگن گربه ها با جن ها در رابطه ان و تو هم معدن گربه هستی نکنه ..
 
Last edited:

Duke

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 نوامبر 2006
نوشته‌ها
1,314
لایک‌ها
105
نمیدونم به خدا شاید ولی من هر جوری فکر میکنم به بن بست میخورم راه منطقی براش پیدا نمیکنم
حالا مادر من ساده بقیه چی ؟ من خودم تا قبلش همش مادرم رو سرزنش میکردم میگفتم اینقدر ساده نباش و .... بعد که رفتم امروز این جمعیت رو دیدم که گول خوردن و چه سطح سوادی و .... توش موندم به خدا .
شما خودت فرض کن میخوای یه همچین کاری رو بکنی بری سر 15 تا کلاه بذاری (سو< تفاهم نشه مثال میزنم) میای زندگی نامه اینا رو حفظ میکنی ؟ یعنی قاطی نمیکنی به کی باید چی بگی ؟ آخه از یه زن کولی چه انتظاری میره ؟ من خودم باید بشینم دو روز فکر کنم یادم بیاد به کی باید چی بگم
نمیدونم ...

چن تا راه منطقی وجود داره:

یه زمانی موارد مربوط به "گذشته" رو می گن، که قطعا به شکلی با تحقیق می تونن به دست بیارن. این موارد می تونه اتفاقا جزیی باشه، به شکلی که آدم رو ممکنه متعجب کنه که این موارد رو از کجا می دونن. ممکنه مثلا یه هفته قبل یه نفر رو جلو فرستاده باشن که تحقیق کنه، یا مثلا با رفتگر محله یا یکی از کارکنان محلی دست به یکی کنن یا ممکنه با زبون بازی و اینا از زیر زبونشون کشیده باشن. (اگه از من می پرسی احتمال این یکی هستش، بد نیست یه پرس و جویی بکنین از اطراف)

راه دیگه اش دادن اطلاعات همیشه درسته، که دوستمون فراگ اشاره کرد. اینا مواردی هستن که بیشتر مربوط به آینده می شن. مثلا فک کن من بهت بگم "یه هواپیما تو فالت هست." خوب این چن تا تفسیر می تونه داشته باشه؟! یا من بگم "یکی از فامیلاتون مریضه." خوب طبیعتا به طور عمومی در مورد اکثر آدما صادقه.

این موارد رو با هم ترکیب کن، مثلا فک کن یه مورد جزیی بگه، بعد که ذهن آدم آماده می شه موارد کلی تر و اون همیشه درستا رو بگه.

آدم وقتی تحت تاثیر قرار بگیره همین اتفاق می افته کلا، این مسایل چیزی نیستن که هر کدوم "به تنهایی" نشه توضیح داده بشه. اما وقتی یهو توی یه "بسته" ی اطلاعاتی به آدم ارایه می شه، از لحاظ روانی آدم رو تحت تاثیر می ذاره.
 

farshid14

Registered User
تاریخ عضویت
21 می 2005
نوشته‌ها
1,201
لایک‌ها
110
محل سکونت
tehran
اینکه میگید چند بار رفته و اومده احتمالا تو هر بارش میرفته در خونه یکی دیگه و به اونها هم همین رو میگفته و تو دور آخر از همه خونه ها پولها رو جمع کرده و رفته . این جوری تا دور آخر هیچ کاری نکرده بوده که نگران گیر افتادن باشه و هم زمان از چندین نفر تو دور آخر کلاه برداری کرده .
 
بالا