کي نوبت من ميشه؟
يه روز يه جووني سرش رو مي چسبونه به شيشه آرايشگاه و از آرايشگر مي پرسه چقدر طول مي کشه تا نوبت من بشه؟
آرايشگر يه نگاهي به مغازه اش مي اندازه و جواب مي ده : حدود 2 ساعت ديگه و جوون ميره.
چند روز بعد دوباره جوونه مي آد و سرش رو مي چسبونه به شيشه مي گه و مي پرسه چقدر طول مي کشه تا نوبت من بشه؟
دوباره آرايشگر يه نگاهي به مغازه اش مي اندازه و جواب مي ده : حدود 3 ساعت ديگه و جوون بازم مي ره.
دفعه بعد که جوونه مياد و اين سوال رو مي پرسه ، آرايشگره از يکي از دوستانش به نام Bill مي خواد که بره دنبال طرف ببينه اين آدم کجا مي ره؟ ماجرا چيه که هر دفعه مي پرسه کي نوبتش مي شه اما مي ره و ديگه نمي آد ؟!
Bill مي ره و بعد از مدتي در حالي که از شدت خنده اشک تو چشاش جمع شده بود بر مي گرده. آرايشگر ازش مي پرسه : حوب چي شد؟ کجا رفت؟
Bill جواب مي ده: رفت خونه تو !!!
يه روز يه جووني سرش رو مي چسبونه به شيشه آرايشگاه و از آرايشگر مي پرسه چقدر طول مي کشه تا نوبت من بشه؟
آرايشگر يه نگاهي به مغازه اش مي اندازه و جواب مي ده : حدود 2 ساعت ديگه و جوون ميره.
چند روز بعد دوباره جوونه مي آد و سرش رو مي چسبونه به شيشه مي گه و مي پرسه چقدر طول مي کشه تا نوبت من بشه؟
دوباره آرايشگر يه نگاهي به مغازه اش مي اندازه و جواب مي ده : حدود 3 ساعت ديگه و جوون بازم مي ره.
دفعه بعد که جوونه مياد و اين سوال رو مي پرسه ، آرايشگره از يکي از دوستانش به نام Bill مي خواد که بره دنبال طرف ببينه اين آدم کجا مي ره؟ ماجرا چيه که هر دفعه مي پرسه کي نوبتش مي شه اما مي ره و ديگه نمي آد ؟!
Bill مي ره و بعد از مدتي در حالي که از شدت خنده اشک تو چشاش جمع شده بود بر مي گرده. آرايشگر ازش مي پرسه : حوب چي شد؟ کجا رفت؟
Bill جواب مي ده: رفت خونه تو !!!