چند وقت پیش اسباب کشی داشتیم،
روز قبلش رفتیم کلی مقوای پفک و چیپس و پودر لباسشویی گرفتیم و خلاصه ظرف چینی هامون رو گداشتیم توش با کلی وسایل دیگه.
اقا روز اسباب کشی یکی از دوستان کارگر اومد جعبه ها رو برداره دیدیم حدود 4 تا جعبه رو گذاشت رو هم که همه رو با هم برداره. ارتفاعش تا نزدیک سقف رسید!!
هر چی ما خودمونو کشتیم که آقا نکن اینطوری، اینا توش شکستنی هست میریزه همه خورد میشه به گوش این دوست عزیزمون نرفت که نرفت! گفت کار من اینه خودم میدونم.
خلاصه اخرش مجبور شدم رسما از ایشون عذر خواهی کنم و بگم که آقا بسته بندی های ما استاندارد نبوده و فکرش رو هم نمیکردیم شما میخوای 4 تا جعبه که هر کدون 10-15 کیلو وزن داره رو روی هم بزارید. خلاصه با کمک خودمون جعبه ها رو به ماشین انتقال دادیم، ولی موقع پیاده کردن وسایل خودشون اوردن تو.
یک چیز دیگه هم فهمیدم، رمز اینکه وسایل سنگین رو میبرن اینه که مرکز ثقل وسیله رو دقیقا میندازن روی کمرشون. یعنی اگه شما با دست کمی به طرفین هول بدی تعادلشون به هم میخوره و میچرخن
همون دوست عزیزی که میخواست همه جعبه ها رو با هم ببره، داشت پیخچالمون رو میبرد بیرون. یخچال رو یک نفری میبرد و گذاشته بود روی کمرش شبیه عکس زیر (عکس رو از اینترنت پیداش کردم)
اقا داشت توی راه پله میرفت پایین من پشتش میومدم، و ایشون هم منو ندیده بود. یه لحظه فکر کردم این الان تهش میخوره به دیوار، با دست خیلی اروم کنترلش کردم. دیدم ایول چقدر روونه و راحت میشه کنترلش کرد. شبیه اینکه از یه طناب اویزونه. خلاصه دو سه تا پله رفتیم پایین، طرف گفت فلان فلان شده تویی داری اذیت میکنه؟! نکن الان یخچالت میوفته... منم سریع دستم رو برداشتم و منطقه رو ترک کردم