تاپيک: واژه گاه ( "عنوان" عربيه )
فروم: تالار
کليک: تقه
دابل کليک: دو تقه
کمپوت: ميوه چپيده
ام پي تري: آوا 3 ( اينو فرهنگستان گفته )
در معادل يابي ها از کلمات عربي استفاده نکنيد
به جاي "شکل" که عربي هست، بگيد ريخت. پس Icon ميشه ريختک
به جاي زينتي هم مي تونين بگين زيبايي يا قشنگي يا تزئيني
در عنوان اين واژه گاه هم از واژه هاي عربي استفاده شده است.
بهتر است يکي از مديران، عنوان را به "مانند پارسي واژه ها" تغيير دهد
برای واژه ی تاپیک پیش از این سالها پیش در نخستین تالار گفتمان پارسی زبان با دوستان یک واژه ی ناب پارسی و زیبا را پیشنهاد دادیم, که هم در آنجا جا افتاد و هم اگر دقت کنید هم اکنون در بیشتر تالارهای گفتمان از آن بهره برده میشود.
جٌستار = تاپیک, مبحث, بحث
برای کلیک کردن هم در جاهایی میتوان از واژه ی
فشار دادن بهره برد.
برای نمونه:
در این
تاپیک به چیزهای خوبی گفته شده! = در این
جستار چیزهای خوبی گفته شده!
دکمه ی
preview post را
کلیک کنید! = دکمه ی
پیش نمایش را
بفشارید!
برای واژه ی "
عنوان" عربی هم واژه ی ناب و زیبای "
فرنام" را داریم.
برای "
فاروم" نیز از آنجایی که شمار زیادی تالار را در بر میگیرد میتوان باید جمع بسته شود "
تالارهای گفتمان" یا از واژه ی "
انجمن" بهره برد
این فرهنگستان سوم بی خردانه کار کرده و به جای اینکه در زمینه ی واژه های دانشی کار کند به شیوه ای احمقانه به سوی واژه های خاص(خوراکی و ...) گام برداشته. به هیچ روی نمیتوان واژه های زیبا و بدرد بخوری را که فرهنگستان های پیشین(پهلوی) برنهاده اند با چرندیاتی که اینها تصویب میکنند به قول خودشان سنجید!
هر چند چند نمونه از واژه هایی که خوب بوده و کارایی دارد را می آورم:
کالا برگ = کوپن
یارانه = سوبسید
رایانه = کامپیوتر
رزمایش = مانور
سخت افزار = هاردور
نرم افزار = سافت ور
سامانه = سیستم
شماری از واژه های بدرد نخور:
وبگاه!!! = وب(انگلیسی) + گاه(پارسی) اینها هم از چیزهای شگفت و عجیبی هست که میبینیم!
پست الکترونیک!!!! = هر دو واژه بیگانه هست!!!!
سریع السیر!!! = یک واژه ی کاملا عربی که اینها پیشنهاد داده اند و تصویب کرده اند!!!!
اما یاری رسانان زبان پارسی هم بیکار ننشته اند تا این فرهنگستان به زبان پارسی گند بزند, اینها واژه هایی بود که با کوشش نویسندگان اینترنتی تااندازه ای جا افتاده:
تارنما = وب سایت {تار(وب)+نما(نمایش دادن) = تارنما} از آنجایی که هم زبان پارسی و هم زبان انگلیسی زبانهایی هندواروپایی هستند و دارای یک چهارچوب و خویشاوند هستند وب را همان تار معنی میکنیم.
تارنگار = وبلاگ {تار(وب)+نگار(نگاشتن)= تارنگار}
از انجایی که بیشتر در تارنگارها و وبلاگها دارنده و صاحب آن مینویسد نگاشتن را به تار می افزاییم همچنین از آنجایی که وب سایت ها بیشتر جایگاه به نمایش در آمدن دادها هستند نما را به تار می افزایییم.
رایانامه = ایمیل, پست الکترونیک