برگزیده های پرشین تولز

دریغ است ایران که ویران شود، احتمال موافقت جهت آبگیری سدّ سیوند تا چند روز آینده.

Banned_Bananas

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
607
لایک‌ها
0
محل سکونت
PersianTools & LosAngeles
آیا تمدّن چند هزارسالۀ‌ ایران به زير آب خواهد رفت؟؟؟ با آبگيري سدّ سيوند اين منطقه از نظر زيست محيطي نيز تغيير شكل خواهد داد و يكي از زيباترين نقاط زيست محيطي و تاريخي جهان، از بين خواهد رفت. رئيس انجمن مفاخر معماري ايران گفت: حيطه اختيارات يك سازمان تا چه اندازه است كه با يك تصميم و يك دست خط، تمّدن چند هزار ساله ‌اي به زير آب رود.

عليرضا قهّاري درگفت وگو با خبرگزاری فارس از موافقت رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري با آبگيري سدّ سيوند ابراز نگراني كرد و گفت: رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بدون هيچ توضيحي به مجلس و مردم،‌ موافقت شفاهي خود را براي آبگيري سدّ سيوند اعلام كرده است که طبق گقتۀ وی، تا چند روز ديگر به صورت كتبي نیز اعلام خواهد شد.

وي افزود: اين تصميم درحالي از سوي رياست سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري گرفته شده است كه نتيجه كاوش‌ها و دستاوردهاي 14 هيئت باستان‌شناسي در نظر گرفته نشده است. قهّاري گفت: اين 14 هيئت باستان‌شناسي، به صورت مشترك از چند كشور دنيا و به سرپرستي ايراني‌ها كار بررسي بخش‌هاي مختلف اين منطقه به خصوص تنگۀ بلاغي را انجام دادند و به نتايجي دست يافته‌اند كه در دنيا بي‌نظير است.

وي درباره نتايج كاوش‌هاي باستان‌شناسي در اين منطقه گفت: هيئت های
باستان‌شناسي در اين منطقه، به تاريخي بين 7 تا 10 هزارسال دست يافته اند و به تپّه‌ هاي مربوط به پيش از ميلاد برخوردند كه هنوز كاوش نشده است.

127fs4616954.gif


 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
چگونه انرژی هسته ای حق مسلم یک ملت است ولی درخواست همگانی همان ملت برای جلوگیری از ساخت و آبگیری یک سد حق مسلم آنها نیست ؟!
 

Mahmoud58

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 نوامبر 2005
نوشته‌ها
882
لایک‌ها
7
با سلام شنیده‌ایم که طرح آب گیری سد سیوند به زودی به اجرا در خواهد آمد. از آنجا که به گفته تمامی کارشناسان این عمل آسیب‌های جدی و غیر قابل جبرانی را به میراث باستانی و فرهنگی کشور وارد می‌سازد نگرانی خود را از اجرای آن اعلام داشته و خواهان توفق این طرح هستیم. با تشکر




طه هاشمی (رئيس پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري سازمان ميراث‌فرهنگي) –بزرگترین حامی طرح-: 09121131521 عماد افروغ (رییس کمیسیون فرهنگی مجلس): 09122185855 سید جاسم ساعدی (رییس کمیسیون کشاورزی، آب )
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
طه هاشمی (رئيس پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري سازمان ميراث‌فرهنگي) –بزرگترین حامی طرح-: 09121131521 عماد افروغ (رییس کمیسیون فرهنگی مجلس): 09122185855 سید جاسم ساعدی (رییس کمیسیون کشاورزی، آب )
اینها حامی آبگیری هستند یا توقف ؟
 

MMaker

Registered User
تاریخ عضویت
13 نوامبر 2006
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
2
میشه بگید دلیل اصلی این کار چیه؟
 

ایرانی آزاد

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 نوامبر 2006
نوشته‌ها
990
لایک‌ها
5
اوائل انقلاب آقای خلخالی می خواست تخت جمشید رو خراب کنه که پدران و مادران ما جاده مرودشت رو بستند و نذاشتند دستش به اونجا برسه و امروز ما چیکار می کنیم ؟؟؟ فردا بچه های ما به چیه ما می خوان افتخار کنن ؟؟؟
 

ایرانی آزاد

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 نوامبر 2006
نوشته‌ها
990
لایک‌ها
5
سازمان تخریب میراث فرهنگی هم اعلام کرده که آبگیری سد هیچ مشکلی برای تنگه بلاغی و پاسارگاد ایجاد نمی کنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

Mahdy2021

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,723
لایک‌ها
74
سن
37
محل سکونت
Iran-Tehran
خب پس طبق این خبرها سد حتما بزودی آبگیری میشه!


مسولان که ادعا میکنن هیچ آسیبی به آثارباستانی نمیرسه و دوستانی در این فوروم (و سایر سایتها و بلاگها و فورومها) به شدت معتقدند که پاسارگار میره زیره آب!!!!!!!

ببینیم آخرش حرف کی درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

Banned_Bananas

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
607
لایک‌ها
0
محل سکونت
PersianTools & LosAngeles
خب پس طبق این خبرها سد حتما بزودی آبگیری میشه!
مسولان که ادعا میکنن هیچ آسیبی به آثارباستانی نمیرسه و دوستانی در این فوروم (و سایر سایتها و بلاگها و فورومها) به شدت معتقدند که پاسارگار میره زیره آب!!!!!!!
ببینیم آخرش حرف کی درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شما از کجا به این نتیجه رسیدی که پاسارگاد قرار هست بره زیر آب؟؟؟ کسی نگفته که پاسارگاد به زیر آب خواهد رفت.
دوست عزیزم شما مطلب رو درست متوجّه نشدی، اولّین پست این تاپیک رو لطفاً با دقّت بیشتر و دوباره بخوانید.
 

ميهن پرست

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
1
تا زماني كه مردم ما اگاه نباشن كتاب نخونن و فقط به فكر يه لقمه نون بيشتر باشن وضع همينه.
پيشنهاد ميدم تا عيد دوستان همه سياه بپوشن.
 

ایرانی آزاد

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 نوامبر 2006
نوشته‌ها
990
لایک‌ها
5
تا زماني كه مردم ما اگاه نباشن كتاب نخونن و فقط به فكر يه لقمه نون بيشتر باشن وضع همينه.
پيشنهاد ميدم تا عيد دوستان همه سياه بپوشن.

اگه تو هم پدر یک خانواده حداقل 4-5 نفره بودی می فهمیدی که نان چه ارزشی دارد .(البته من نیستم ;) )
 

raxtastar

"کاربرفعال ورزش""کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 ژوئن 2005
نوشته‌ها
1,959
لایک‌ها
672
سن
39
:hmm: :hmm: :hmm:
 

Mahdy2021

Registered User
تاریخ عضویت
6 آگوست 2006
نوشته‌ها
1,723
لایک‌ها
74
سن
37
محل سکونت
Iran-Tehran
شما از کجا به این نتیجه رسیدی که پاسارگاد قرار هست بره زیر آب؟؟؟ کسی نگفته که پاسارگاد به زیر آب خواهد رفت.
دوست عزیزم شما مطلب رو درست متوجّه نشدی، اولّین پست این تاپیک رو لطفاً با دقّت بیشتر و دوباره بخوانید.
پست بالاییمو خوندم
سازمان تخریب میراث فرهنگی هم اعلام کرده که آبگیری سد هیچ مشکلی برای تنگه بلاغی و پاسارگاد ایجاد نمی کنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وي درباره نتايج كاوش‌هاي باستان‌شناسي در اين منطقه گفت: هيئت های باستان‌شناسي در اين منطقه، به تاريخي بين 7 تا 10 هزارسال دست يافته اند و به تپّه‌ هاي مربوط به پيش از ميلاد برخوردند كه هنوز كاوش نشده است.
اگر هم منظور شما اینه که یعنی شما ادعا می کنی رئیس سازمان میراث فرهنگی از این موضوع خبر نداره؟

البته موضوع دیگه ای هم هست که تمام ایران طی 10 تا 15 هزار سال گذشته(حداقل) محل سکونت بوده و جای جای آن مسکن و شهر و کاخ و... هست که ما باید به خاطر پیشرفت ارزش هر کدام را در نظر بگیریم!

اگر واقعا اثر خیلی ارزشمند بود هزینه بیشتری برای توسعه از نقطه ی دیگر می پردازیم ولی نباید انتظار داشت برای هر خانه خرابه کلی هزینه بپردازیم!شما مخالفید؟
 

ميهن پرست

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
1
پارسه خانه خرابه نيست دوست گرامي.

ايراني ازاد:من نميگم نون شب مهم نيست ولي از نظر من بعضي چيزها از نون شب مهم تره شايد هم من اشتباه ميكنم.
 

Second Life

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2004
نوشته‌ها
863
لایک‌ها
58
البته موضوع دیگه ای هم هست که تمام ایران طی 10 تا 15 هزار سال گذشته(حداقل) محل سکونت بوده و جای جای آن مسکن و شهر و کاخ و... هست

که ما باید به خاطر پیشرفت ارزش هر کدام را در نظر بگیریم!
اگر واقعا اثر خیلی ارزشمند بود هزینه بیشتری برای توسعه از نقطه ی دیگر می پردازیم ولی نباید انتظار داشت برای هر خانه خرابه کلی هزینه

بپردازیم!شما مخالفید؟
بله برای پیشرفت باید روی یک سری چیزها پا گذاشت
ولی رسما شاهد این هستیم که پیشرفت فقط از تنگه بلاغی،پاسارگاد،چهارباغ،نقش رستم،بیستون،آرامگاه فردوسی بزرگ شروع میشه و تا نابودی ده هزار سال تاریخ تنگه بلاغی و آثار کشف نشده و نابودی آثار عیلامی پیش میره.

ما چنین پیشرفتی رو نمیخواهیم از دید من ساخت یک سد خاکی هیچ ارزشی در مقابل آثار کشف نشده بزرگانمون نداره
حال دید شما به عنوان یک ایرانی که طرفدار پیشرفت و توسعه کشور هستید رو در نظر میگیریم.
به نظر شما آبگیری این سد چه پیشرفتهایی برای کشور به همراه میاره ؟
به نظر شما جذب گردشگر و توریست چه پیشرفتهایی برای کشور به همراه میاره ؟
مطمئنا بعد از جواب دادن شما هم شدیدا مخالفت خودتون رو ابراز میکنید

این آثار هر کدام میتونن با جذب گردشگر و توریست:
1.میلیاردها دلار ارز وارد کشور کنن
2.ما رو از انزوای سیاسی در بیارن
3.هزاران هزار شغل ایجاد کنن
4.اقتصاد رو دگرگون کنن
5.ما رو از پول نفت بی نیاز کنن
6.مناطق شهری و روستایی اطراف آثار رو آباد کنن
و هزاران هزار مورد دیگه

ما هم خواهان پیشرفت هستیم شما با ساخت سد چهارتا زمین اطراف رو آب میدید و به قول خودتون آباد میکنید ما با جذب توریست کل ایران رو آباد میکنیم پس الکی ادعای پیشرفت و خودکفایی نکنید که ما چند دهه از شما جلوتریم.

ايراني ازاد:من نميگم نون شب مهم نيست ولي از نظر من بعضي چيزها از نون شب مهم تره شايد هم من اشتباه ميكنم.
نون شب همه ما در این آثار چندین هزار ساله ست
ولی کسی نیست که از این منبع بزرگ بهره ببره.

به امید روزی که ارزش این آثار رو همه ما چه ایران دوستان و چه کسانی که به دنبال پیشرفت کشور هستن درک کنن
 

Second Life

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2004
نوشته‌ها
863
لایک‌ها
58
بيانيه‌ي شماره‌ي 3 سازمان‌هاي مردم‌نهاد در مخالفت با آبگيري سد سيوند
به‌نام خداوند جان و خرد
زمين را منم تاج تارك‌نشين / ملرزان مرا تا نلرزد زمين‌

تنها توجهي سطحي به رسانه‌ها در همين چندماهه ما را از سير دهشت‌ناك تخريب يادگارهاي فرهنگي آگاه مي‌كند: عبور مترو از كهن‌ترين خيابان درختي زنده‌ي جهان (چهارباغ)، تغيير مسير راه‌آهن براي عبور از حريم منظر نقش رستم، كندن آبراه‌ها در كنار بناي تازه به‌ثبت‌ جهاني رسيده‌ي بيستون، سبز شدن يك‌باره‌ي دكل‌هاي برق در حريم مجموعه‌ي تاريخي – فرهنگي توس، تلاش براي اكتشاف نفت در كنار تنها زيگورات سالم جهان (در حالي‌كه ميادين مشترك نفتي‌مان بدون تلاشي از سوي ما در حال تخليه از سوي هم‌سايگان است)، ساخت سازه‌اي تجاري با ارتفاع غيرمجاز در حريم درجه‌ي يك برج قابوس (شاهكار دوره‌ي سلجوقي)، آبگيري بي‌سروصداي كارون سه و به زير آب رفتن بخشي از تاريخ عيلامي، طرح ساختن مغازه به‌جاي بخشي از شبستان مسجد جامع صفوي تهران، نابودي آثار باستاني اولتان‌قالاسي دشت مغان، در آستانه‌ي نابودي قرار گرفتن تاق ساساني گرا و دژ اشكاني كوه خواجه‌ي سيستان، ...
همان‌طور كه ديده مي‌شود اين ويران‌‌گري‌ها همه‌ي دوره‌هاي تاريخي را در سراسر ايران در بر مي‌گيرند. و مي‌توان به اين فهرستِ كوتاه، نابودي چندين زيست‌بوم‌ و منطقه‌ي حفاظت‌شده، بي‌توجهي به برخي آيين‌ها و صنايع دستي و در خطر انقراض قرار گرفتن شماري جانور و گونه‌ي گياهي را هم افزود. حال اگر ما توان‌ محدودمان را پخش كنيم مي‌توانيم همه‌ي اين يادگارها را نجات دهيم يا اين‌كه تنها راه را براي آناني كه – آگاهانه يا ناآگاهانه – مشغول به تخريب هستند باز كرده‌ايم؟ به‌گمان ما نبايد تنها به اعتراضي – آن‌هم براي رفع تكليف - بسنده كرد بلكه بايد بتوانيم خواست‌مان را به سرانجام برسانيم تا آتش اميد و انگيزه براي دنبال كردن اين ‌راه مقدس هم‌چنان روشن بماند. اما اين مهم به انجام نمي‌رسد مگر آن كه همه‌‌ي ايران‌دوستان - در حد توان‌شان – خواهان و پي‌گير آن باشند.
شوربختانه سازمان متولي پاسداري از ميراث فرهنگي در اين‌زمينه كارنامه‌اي ضعيف دارد. اگر توجيهاتي چون كمبود بودجه و كمبود نيروي انساني به نسبت گستردگي اين ميراث در سرزميني چون ايران را به كناري نهيم (كه البته همين كمبودها هم به ضعف عملكرد آن سازمان برمي‌گردد)، سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي و گردشگري حتي در مواردي هم كه شامل اين بهانه‌ها نمي‌شده است بسيار كوتاهي كرده؛ يا در مواردي همراهي كرده (مانند تأييد ساخت مجتمع در برابر خانه‌ي پيرنيا)، يا در مواردي اصلا اعتراضي نكرده در حالي‌كه محق بوده (مانند آبگيري سد كارون سه كه پيش از آن توافقاتي صورت گرفته بود تا كار باستان‌شناسان پايان گيرد)؛ يا فقط اعتراضي كرده ولي هيچ پي‌گيري نكرده (مانند اكثر مواقع، در حالي كه حداقل مي‌توانست به روشن‌سازي افكار عمومي – اين صاحبان واقعي ميراث فرهنگي – بپردازد)؛ و يا اگر اعتراض‌هايش گوش شنوايي پيدا كرده، اعتراضش را پس گرفته! (مانند نمونه‌ي ساخت پل هوايي در حريم شكارگاه خسرو پرويز كه دادگستري راي به توقف پروژه و حكم به بازداشت شهردار كرمانشاه داد ولي سازمان شكايت خود را پس گرفت). فراموش نشود در موردي چون برج جهان‌نما هم، اين كانون‌هاي مردمي چون كانون مدافعان حقوق بشر بودند كه توانستند شهردار اصفهان را - تا حدي - وادار به عقب‌نشيني كنند وگرنه مسؤولان شهري اصفهان هيچ توجهي به موضع سازمان نداشتند، و دقيقا سخن بر سر اين است كه اين بي‌اهميتي به آراي سازمان، به كوتاهي‌هاي پياپي خود سازمان برمي‌گردد و ديده نشده است كه سازمان در موردي به جد پي‌گير بوده باشد. در تازه‌ترين مورد وزارت نيرو درباره‌ي سدهاي در حال ساخت استان كردستان به خواست باستان‌شناسان براي كاوش پاسخي نداده است، به‌طوري‌كه نماينده‌ي زرتشتيان در مجلس شوراي اسلامي ناگزير از دادن تذكر به وزير نيرو شد. در اين بين حتا مصوبه‌ي هيأت دولت مبني بر اين‌كه كارهاي عمراني در مناطق تاريخي تنها با مجوز سازمان ميراث فرهنگي ممكن است نيز از ضمانت اجرايي لازم برخوردار نيست. در اين مورد مي‌توان به سد خاكي شور در منطقه‌ي عيلامي ايذه اشاره كرد كه توسط جهاد كشاورزي و بدون توجه به اين مصوبه ساخته و در هفته‌ي دولت سال جاري افتتاح شد.
به همين خاطر است كه فرصت اظهارنظر سازمان درباره‌ي اجازه‌ي آبگيري سد سيوند اهميتي مضاعف مي‌يابد چرا كه به خاطر شرايط پيش‌آمده و انبوه اعتراض‌ها به ساخت آن سد و ژست مردم‌پسندي كه وزارت نيرو ناچار از گرفتن آن شد اين فرصت تاريخي به دست مسؤولان سازمان افتاد تا تعهد نسبت به وظيفه و عشق نسبت به مسؤوليتي كه بر عهده‌شان است را نشان دهند، كه تاكنون چنين نكرده‌اند.
پيش از اين 1) شانزدهم آذرماه سال گذشته بيانيه‌ي تعدادي از سازمان‌هاي مردم‌نهاد را كه آبان‌ماه همان‌سال در پاسارگاد گرد آمده و آن را صادر كرده بودند به‌همراه درخواست «به عقب انداختن چهار ساله‌ي آبگيري سد سيوند» تحويل رياست سازمان ميراث فرهنگي داديم (كم‌ترين زمان عنوان‌شده براي مستندسازي آثار تنگه‌ي بلاغي از سوي كارشناسان و باستان‌شناسان، چهار سال بوده است)، كه بي‌پاسخ ماند؛ 2) بيست‌وسوم بهمن‌ماه سال گذشته نامه‌اي را براي شخص رييس‌جمهور فرستاديم و بر لزوم توقف ساخت سد سيوند با اين استدلال پاي فشرديم كه «اگر در نتيجه‌ي مطالعات، آثار زيان‌بار سد قطعي تشخيص داده شد نياز نباشد همانند بخش‌هايي از برج جهان‌نما تخريب شود تا علاوه بر اتلاف سرمايه‌ي ملي، باز بهانه‌اي باشد براي تخريب وجهه‌ي فرهنگي ****»، كه آن نامه را «مركز رسيدگي به شكايات مردمي دفتر رياست‌جمهوري» روانه‌ي سازمان ميراث فرهنگي كرد تا به سرنوشت نامه‌ي پيشين دچار شود؛ 3) پيش از پايان سال 1384 به توسط يكي از همسايگان رييس‌جمهور، نسخه‌اي از نامه‌ي يادشده را به دست شخص ايشان رسانديم. هرچند پس از آن، يك‌بار از دفتر مردمي رييس‌جمهور با ما تماس گرفتند و اعلام وصول كردند ولي پي‌گيري‌هاي مسؤول روابط عمومي پايگاه هيچ نتيجه و در نتيجه هيچ پاسخي را به دنبال نداشت؛ 4) روز شنبه هجدهم آذرماه سال جاري شكايت خود را به‌استناد گزارش «جمع‌بندی و بررسی دیدگاه‌های کارشناسی درباره‌ي زیان‌های ناشی از آبگیری سد سیوند بر میراث فرهنگی و طبیعی تنگه‌ي بلاغی و پاسارگاد» كه به پيوست شكايت‌نامه‌ ارائه شده بود به كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي برديم، كه هنوز به ما پاسخي داده نشده است. نتيجه‌ي پي‌گيري‌ها حاكي است كه اين شكايت هم‌‌اكنون در كميته‌ي اقتصادي- فني – عمراني است. شوربختانه در اين مدت هيچ‌كدام از مقام‌هاي نام‌برده سراغي از ما نگرفتند.
اكنون بر خلاف ميل خود – چرا كه مي‌پسنديم چنين خواستي در درون كشور پاسخ گيرد - و در صورتي كه رياست سازمان دستور پايان كار سازمان در تنگه‌ي بلاغي را تسليم وزارت نيرو كند آماده‌ايم تا شكايت به سازمان يونسكو بريم. فراموش نكنيم كه كورش، بنيادگذار كشوري است كه ما اكنون باشندگان آنيم. پس مي‌توان نابودي آرامگاه او را نمادي از تهاجم به هم‌بستگي ايرانيان دانست، ايرانياني كه توانستند براي اولين – و تا امروز، آخرين – بار در تاريخ بشر فرمانروايي‌اي را بسازند كه به باورهاي همه‌ي مردم جهان احترام مي‌گذاشت و در هر جا كه مي‌توانست به سازندگي و آباداني مي‌كوشيد. پس در اين حركت ملي همه بايد در كنار هم باشيم، جدا از هر مرام و مسلك، قوم و تيره...
از همه‌ي انجمن‌ها و سازمان‌هاي مردم‌نهاد – در هر زمينه‌اي كه تلاش مي‌كنند – خواهانيم به اين جنبش ملي بپيوندند، و در ميان چون هميشه نيازمند ياريگري گردانندگان رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران هستيم.
آقاي رحيم‌مشايي، رياست سازمان در آخرين اعلام‌نظر خود تصريح كرده‌اند: «تنها مشكل موجود ، رطوبت دشت پاسارگاد است كه با توجه به اين‌كه به مرور زمان بر روي دشت و مقبره‌ي كورش اثر مي‌گذارد، قرار است وزارت نيرو با استفاده از تكنيك‌هاي خاص اين مشكل را به تدريج برطرف كند». رفع اين معضل در حيطه‌ي وظايف سازمان است ولي شايسته‌ي يادآوري است كه معضل رطوبت فاقد تكنيكي خاص است جز يك مورد و آن، همان تكنيكي است كه بلدوزرهاي پيمان‌كار ساخت سد در برخورد با كوشك داريوش‌شاه به كار گرفتند و آن را از بيخ ويران ساختند.

«پايگاه اطلاع‌رساني براي نجات يادمان‌هاي باستاني» به نمايندگي سازمان‌هاي مردم‌نهاد زير:
1- كانون گسترش فرهنگ ايران بزرگ (اصفهان)، 2- مؤسسه‌ي مهرآيين (رامهرمز)، 3- انجمن افراز (تهران)، 4- جمعيت سپندارمدان (تهران)، 5- كانون پرستوهاي آزاد (تهران)، 6- مؤسسه‌ي توفا (شوشتر)، 7- كانون جوانان پارس (شيراز)، 8- انجمن فرپاد (شيراز)، 9- انجمن كهن‌دژ (همدان)، 10- انجمن اهورامنش (مرودشت)، 11- كانون آريا (دانشگاه علوم پزشكي تهران)، 12- كانون ايران‌شناسي پاسارگاد (دانشگاه تهران)، 13- انجمن علمي باستان¬شناسي (دانشگاه تهران)، 14- انجمن يادگار نياكان¬ ما (تهران)، 15- انجمن پژواك نو (تهران)، 16- جمعيت حاميان زمين (تهران)، 17- كانون خورشيد (تهران)، 18- خانه¬ي باد و باران (همدان)، 19- جمعيت طبيعت¬ياران (اصفهان)، 20- انجمن مثنوي¬پژوهان (اصفهان)، 21- انجمن وحدت جوانان ايران¬زمين (اصفهان)، 22- كانون پارس‌فرهنگ (اليگودرز)، 23- جمعيت طلايه¬داران انديشه¬هاي نو (فريمان)، 24- موسسه¬ي زيست¬محيطي سبزانديشان (اراك)، 25- انجمن شهداد (اراك)، 26- كانون عرشيان (اراك)، 27- جمعيت آريايي¬ها (مرودشت)، 28- كانون بارگاه مهر (اصفهان)، 29- كانون ايران‌شناسي دانشگاه علم‌ و صنعت (تهران)، 30- انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تاريشا (ايذه)، 31- جمعيت جوانان عصر سبز (يزد)، 32- جمعيت يادگار يزد (يزد)، 33- انجمن دوستداران ميراث فرهنگي افراز (تهران)، 34- انجمن طلايه‌داران فرهنگ (اصفهان)، 35- انجمن دوستداران ميراث فرهنگي تيران و كرون (اصفهان)، 36- انجمن دوستداران‌ ميراث ‌فرهنگي شوش، 37- انجمن انديشه‌ي جوان (اصفهان)، 38- مؤسسه‌ي نويدآوران طراوت (اصفهان)، 39- كانون آينده‌نگري ايران (اهواز)، 40- مؤسسه‌ي علمي – فرهنگي آينده‌نگر (اهواز)، 41- انجمن حمايت از حيوانات (اصفهان)، 42- جمعيت گردشگران آرياووش (اصفهان)، 43- كانون توتم انديشه (اصفهان)، 44- انجمن دوستداران ميراث فرهنگي امرداد (اصفهان)، 45- انجمن اسپارترا (اصفهان)، 46- كانون ايران‌شناسي و گردشگري آريانا (اصفهان)، 47- خانه‌ي فرآوران ايران (تهران)، 48- انجمن ميراث‌بانان زنده‌رود (اصفهان)، 49- انجمن هتل‌داران و گردشگران جوان (اصفهان)، 50- مؤسسه‌ي اصفهان‌پژوهان (اصفهان)، 51- انجمن ارتباط سبز (اصفهان)، 52- انجمن دوستداران يادمان‌هاي باستاني آريابوم (تهران)، 53- انجمن دوستداران يادگارهاي تاريخي ايزيرتو (بوكان)، 54- انجمن ژيار (كرمانشاه)، 55- كانون مهر كرمانشاه، 56- خانه‌ي دوستي ايرانيان (كرمانشاه)، 57- انجمن نگاه تازه (كرمانشاه)، 58- انجمن كه‌ژوان (سنندج)، 59- جمعيت زنان مبارزه با آلودگي‌هاي محيط زيست (شاخه‌ي اصفهان)، 60- انجمن عيلام‌شناسي ايران (تهران)، 61- مؤسسه‌ي دانادلان جنوب (شوشتر)، 62- انجمن اميد (كرمانشاه)، 63- انجمن دوستداران ميراث فرهنگي و گردشگري كرمانشاه، 64- خانه‌ي سازمان‌هاي غيردولتي استان كرمانشاه، 65- كانون ميراث سپيدان (كرمانشاه)، 66- جمعيت افراي سبز (كرمانشاه)، 67- انجمن بهارستان (كرمانشاه)، 68- جمعيت بصيرت (كرمانشاه)، 69- كانون اهورا (كرمانشاه)، 70- انجمن اسپادانا (تهران)، 71- متخصصان علوم زمين (همدان).
 

web_doost

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2006
نوشته‌ها
822
لایک‌ها
9
رییس کمیسیون فرهنگی مجلس حامی آبگیری سد ، یکی نیست بگوید سد چه ربطی به کمیسیون فرهنگی دارد ؟!!

معنی اش تنها یک چیز است !!
 

Banned_Bananas

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آگوست 2006
نوشته‌ها
607
لایک‌ها
0
محل سکونت
PersianTools & LosAngeles
پست بالاییمو خوندم
اگر هم منظور شما اینه که یعنی شما ادعا می کنی رئیس سازمان میراث فرهنگی از این موضوع خبر نداره؟
البته موضوع دیگه ای هم هست که تمام ایران طی 10 تا 15 هزار سال گذشته(حداقل) محل سکونت بوده و جای جای آن مسکن و شهر و کاخ و... هست که ما باید به خاطر پیشرفت ارزش هر کدام را در نظر بگیریم!
اگر واقعا اثر خیلی ارزشمند بود هزینه بیشتری برای توسعه از نقطه ی دیگر می پردازیم ولی نباید انتظار داشت برای هر خانه خرابه کلی هزینه بپردازیم!شما مخالفید؟

ظاهراً شما متوجّه نیستید که چه اتفّاقی قرار هست بیفته، نقشه زیر که می بینید، مرز های کشور ایران ما را در بیش از 2500 سال پیش یعنی در حدود 500 سال قبل از میلاد حضرت مسیح و 1100 سال قبل از ظهور دین اسلام در عربستان را نشان می دهد که مجموع سرزمین های تحت سلطنت ایرانیان در زمان پادشاهی کوروش بزرگ، کمبوجیه و داریوش اوّل است و اگر در این نقشه دقّت بیشتری بکنید محلّ استان فارس کنونی و منطقه تخت جمشید، پاسارگاد و تنگۀ بلاغی و محدودۀ آنها، دقیقاً همان جایی است که مقرّ فرماندهی و عبور مرور اقوام مختلف و سپاهیان ما ایرانیان و محلّ زندگی گذشتگانمان بوده است و نه تنها آباء و اجداد و نیاکان ما در آن منطقه می زیسته اند، بلکه نیاکان خود آنها نیز در همان منطقه زیست می کرده اند که در مجموع قدمت این منطقه خاص از سرزمین ایران به حدأقل 5000 الی 7000 سال پیش باز می گردد، پس به این نتیجه می رسیم که فقط خاک این منطقه حکم طلای ناب 24 عیار را برای ما ایرانیان دارد، جدای این نظریّه به اثبات رسیده که در این منطقه هنوز تعداد بیشمار و غیر قابل تخمینی از آثار باستانی هنوز کشف نشده وجود دارد. چگونه می توانیم اجازۀ نابود شدن شناسنامه و هویّتمان را بدهیم؟؟؟

127fs4919885.gif
 

darya_s

کاربر فعال دوربین دیجیتال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
23 ژوئن 2004
نوشته‌ها
1,592
لایک‌ها
5
البته موضوع دیگه ای هم هست که تمام ایران طی 10 تا 15 هزار سال گذشته(حداقل) محل سکونت بوده و جای جای آن مسکن و شهر و کاخ و... هست که ما باید به خاطر پیشرفت ارزش هر کدام را در نظر بگیریم!

اگر واقعا اثر خیلی ارزشمند بود هزینه بیشتری برای توسعه از نقطه ی دیگر می پردازیم ولی نباید انتظار داشت برای هر خانه خرابه کلی هزینه بپردازیم!شما مخالفید؟

بله من مخالفم، چون خیلی از کارهایی که به اسم "توسعه" انجام میدهیم در حقیقت چیزی نیست جز همان هزینه و خراب کردن "خانه مان" که البته چه خراب باشد چه نباشد مجبوریم در آن زندگی کنیم: "زمین"
شما تا حالا اسم "توسعه پایدار" به گوشتون خورده؟ "توسعه پایدار" یعنی اینکه مواظب باشیم هر گامی که در جهت توسعه برمیداریم، از جهت دیگه به کره زمین و محل زندگی ما آسیب نزنه که اگه بزنه ما در یک جهت پیشرفت کرده ایم و در جهت دیگه پسرفت و خیلی وقتها برآیند همین پسرفتها موجب میشه که اثرات خوب اون پیشرفت رو هم نبینیم. مثلا شما درختان را میبرید که الوار تهیه کنید برای تهیه خانه، اما با اینکار جنگل نابود میشود، بدنبال آن زیستگاه بسیاری از حیوانات نابود میشود، نسل آنها منقرض میشود، این حیوانات که دشمن طبیعی برخی حیوانات دیگر بودند که کم شدند آنگاه جمعیت دسته دوم حیوانات مثلا موشها زیاد میشود، برای انسان دردسر درست میکنند و انسان مجبور میشود برای مبارزه با آنها مثلا از سموم شیمیایی استفاده کند و اینکار خود چرخه معیوب دیگری بدنبال دارد، . . . از سوی دیگر، تخریب جنگل موجب فرسایش خاک، و در نتیجه افزایش سیلهای وحشتناک و خانمان برانداز میشود . . .
سدسازی بطور کلی معایب بسیار زیادی میتواند داشته باشد، بطور مثال فرض کنید یک منطقه ای زیستگاه چند گونه جانوری است، یک طرفش کوه است و یک طرفش تپه، این گونه های جانوری برای تغذیه، شکار و ... بین این دو منطقه در حال رفت و آمد هستند، حالا یکدفعه یک دریاچه مصنوعی این وسط سبز میشود، چه پیش می آید؟ فرض کنید این جانوران در یک طرف بوده اند و محل تغذیه آنها طرف دیگر دریاچه است، آنها گیر می افتند و خوراک خود را از دست میدهند و نابود میشوند . . . مگر اینکه شما آنها را هم به چشم خانه خرابه هایی ببینید که مانع پیشرفت ما میشوند!!!

همینطور سدسازی باعث بهم خوردن تعادل آب و هوایی منطقه نیز می شود، رطوبت خاک و هوا در محل سد افزایش می یابد و در پایین دست سد که دیگر امتداد رودخانه به آنجا نمیرسد، رطوبت و منابع آبی کاهش می یابد، این امر براحتی میتواند اکوسیستم منطقه را بهم بزند، دیگر مناسب کاشت گیاهان بومی آن منطقه نخواهد بود، شما سد میسازید که از آب آن برای کشاورزی استفاده کنید، حال میبینید که دیگر آن محصولی را که میخواستید بکارید در شرایط جدید خوب محصول نمیدهد!!
ممکن است قسمت پایین دستی سد که دیگر آب آن رودخانه ها به آنجا نمیرسد، خشک و لم یزرع شود و به این میگویند "بیابان زایی".

از این دست معایب بسیار زیاد است، در هنگام مطالعه برای یک سد باید این قبیل مطالعات و بسیاری مطالعات دیگر بطور کامل، کارشناسی و دقیق انجام شود، تمام اکوسیستم منطقه آنالیز شود که انجام این کار به دلیل پیچیدگی سیستمهایی از این دست به آسانی نبوده و از قلم انداختن یک نکته میتواند نتیجه کل یک تحقیق را دگرگون سازد و زمانی آن نکته را درمیابیم که دیگر دیر شده است، یعنی کار را بصورت آزمون و خطا انجام داده ایم،...

در بسیاری از موارد روشهای دیگری هست که میتواند جایگزین سد شود چه از لحاظ هزینه مالی کم هزینه تر است، چه از لحاظ هزینه زیست محیطی و . . . اما خوب حتما به نفع دولت نیست . . . وگرنه چنین شتابان سدساختن ؟؟؟؟؟؟؟

حال شما اگر بگویید که این همه از مزایای سد میگویند، بله جریان همان توسعه پایدار است: فرض کنید 3 تا نفع داشته باشد و 5 تا ضرر که در بسیاری از این موارد وزن هر کدام از این زیانها بیشتر از وزن هر نفع آن است (معمولا بدلیل برگشت ناپذیر بودن خسارات وارد شده و ...، در صورتیکه نفع آن محدود است به زمانی که از سد استفاده میشود)، حال برآیند کل سد منفی میشود یعنی نه تنها سود نداشته، بلکه زیان هم داشته است.
متاسفانه نه تنها از تجربه های تلخ قبلی آموخته نمیشود، بلکه به دلایل مختلف تکرار هم میشوند و چه بسا به عمد.
حال که یک سد اینقدر زیان دارد، یک زیان عمده دیگر هم (تخریب آثار باستانی جهان) رویش اضافه شود آیا باید بگوییم بگذارید پیشرفتمان را بکنیم؟

مگر سایر کشورها توسعه یافته نیستند؟ اروپا را مثال میگیریم، کم از این خانه خرابه ها به قول شما ندارد ولی ببینید آیا این خانه خرابه ها (بقول شما)، مانع پیشرفت آنها شده اند یا موجب پیشرفت؟

بیایید کمی بازتر به اطرافمان نگاه کنیم، کمی مطالعه مان را بالا ببریم تا با چند آگهی تبلیغاتی تلویزیون امری را باور نکنیم، سعی کنیم به همه مسائل اطرافمان موشکافانه بنگریم و هر سخنی را بی چون و چرا نپذیریم.
 
بالا