برگزیده های پرشین تولز

کتاب برای مکاتب فلسفی

vahid_persian

کاربر فعال مالتی مدیا
کاربر فعال
تاریخ عضویت
6 نوامبر 2006
نوشته‌ها
232
لایک‌ها
0
سلام . من دنبال منبع خوب در مورد تاریخ مکاتب فلسفی معاصر و جدید هستم . ترجیحا فارسی .
چی پیشنهاد میکنید ؟
 

mohsenz65

Registered User
تاریخ عضویت
14 آپریل 2006
نوشته‌ها
492
لایک‌ها
1
محل سکونت
mashhad
سلام كتاب فلسفه در عمل از آدم مورتون هست.
15 فصل داره كه كامل هست :دي
philosopthy in practice
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
سلام . من دنبال منبع خوب در مورد تاریخ مکاتب فلسفی معاصر و جدید هستم . ترجیحا فارسی .
چی پیشنهاد میکنید ؟
فلسفه ی غرب یا شرق ؟ ...

من برای خودم , برای مطالعه ی فلسفه ی غرب , کتاب " نقد تفکر فلسفی غرب " رو گرفتم ...

و برای شرق ( البته اینجا منظورم ایرانه ) , کتاب " سیر فلسفه در ایران " رو گرفتم, کتاب قدیمی هست ولی هنوز چاپ می شه ... ... از این نظر که تحلیلی نگاه می کنه , می شه تاثیر های تفکرات شرق و غرب رو بر تفکر فلسفی ایرانی شناخت .

هر دو به نظرم کتاب های ساده و تحلیلی خوبی هستن ...
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
دوستان کلا برای خوندن فلسفه از کجا باید شروع کرد؟ برای اشنایی با بزرگانی مثل نیچه و...
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
38
اول اول ... دنیای سوفی ... یوستین گوردر .. قشنگه
 

omath

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2007
نوشته‌ها
116
لایک‌ها
1
محل سکونت
Teh/Isf
من كلا معتقدم دو تا چيز خيلي كمك مي‌كنه فلسفه ياد بگيري. يكي علاقه‌ي شخصيه و اينكه دنبالش بري و دومي كتب مختلف.
من شخصا ميگم ربطي به سختي و آسوني نداره. براي يادگيري فلسفه از نظر من اول كتاب 3 جلدي تاريخ فلسفه‌ي غرب را بخون اثر برتراند راسل چون تنها كتاب تاريخيه كه به دست يه فيلسوف بسيار بزرگ نوشته شده.
كم كم به ويكيپديا برو و درست بخون چون براي فلسفه بهتره انگليسي قوي داشته باشي.
بعدش شروع كن به خوندن فيلسوفهاي مختلف و سعي كن به عقايدت و تفكراتت جهت بدي. مثلا كتاب فلسفه نقادي كانت و فلسفه‌ي هگل و فلسفه‌ي لايبنيتز و ... را بخون. متاسفانه توي ايران فقط كتابهاي فيلسوفان دو سده‌ي اخير مثل نيچه و هايدگر به وفور يافت ميشه و براي همين نبايد شاهكار نقد عقل محض كانت را از دست بدي پس در نتيجه متن انگليسيشو بخون.
در كل راهنمايي كه مي‌كنم اينه: براي فلسفه بايد علاقه داشته باشي. وقتي علاقه داشته باشي قاعدتا اونو دنبال مي‌كني ولي مي‌فهمي اون تو را راحت‌تر پيدا مي‌كنه، يعني هرچي منبع خواستي را بدست مياري.
در مورد حرف محمد عزيز بايد بگم ويل دورانت يه كم توي ايران overrated هست البته چيزي از بزرگيش كم نمي‌كنه ولي گذاشتن كتاب تاريخ فلسفه‌ش كنار كتاب راسل(كاري كه ايراني‌ها مي‌كنند) كمي اشتباهه. اما كتابهاي اون هم توصيه ميشه.
در مورد خود مكاتب فلسفي بايد بگم توي اين صفحه برو و پايين صفحه لينكهاي مختلفو فارسي و انگليسيشو مطالعه كن البته بعضا فعال نيستند:
http://fa.wikipedia.org/wiki/فلسفه
متاسفانه وقت ندارم و ممكنه دعوا پيش بياد اما دوست داشتم تاپيكي به عنوان فلسفه ميزدم.
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
من كلا معتقدم دو تا چيز خيلي كمك مي‌كنه فلسفه ياد بگيري. يكي علاقه‌ي شخصيه و اينكه دنبالش بري و دومي كتب مختلف.
من شخصا ميگم ربطي به سختي و آسوني نداره. براي يادگيري فلسفه از نظر من اول كتاب 3 جلدي تاريخ فلسفه‌ي غرب را بخون اثر برتراند راسل چون تنها كتاب تاريخيه كه به دست يه فيلسوف بسيار بزرگ نوشته شده.
كم كم به ويكيپديا برو و درست بخون چون براي فلسفه بهتره انگليسي قوي داشته باشي.
بعدش شروع كن به خوندن فيلسوفهاي مختلف و سعي كن به عقايدت و تفكراتت جهت بدي. مثلا كتاب فلسفه نقادي كانت و فلسفه‌ي هگل و فلسفه‌ي لايبنيتز و ... را بخون. متاسفانه توي ايران فقط كتابهاي فيلسوفان دو سده‌ي اخير مثل نيچه و هايدگر به وفور يافت ميشه و براي همين نبايد شاهكار نقد عقل محض كانت را از دست بدي پس در نتيجه متن انگليسيشو بخون.
در كل راهنمايي كه مي‌كنم اينه: براي فلسفه بايد علاقه داشته باشي. وقتي علاقه داشته باشي قاعدتا اونو دنبال مي‌كني ولي مي‌فهمي اون تو را راحت‌تر پيدا مي‌كنه، يعني هرچي منبع خواستي را بدست مياري.
در مورد حرف محمد عزيز بايد بگم ويل دورانت يه كم توي ايران overrated هست البته چيزي از بزرگيش كم نمي‌كنه ولي گذاشتن كتاب تاريخ فلسفه‌ش كنار كتاب راسل(كاري كه ايراني‌ها مي‌كنند) كمي اشتباهه. اما كتابهاي اون هم توصيه ميشه.
در مورد خود مكاتب فلسفي بايد بگم توي اين صفحه برو و پايين صفحه لينكهاي مختلفو فارسي و انگليسيشو مطالعه كن البته بعضا فعال نيستند:
http://fa.wikipedia.org/wiki/فلسفه
متاسفانه وقت ندارم و ممكنه دعوا پيش بياد اما دوست داشتم تاپيكي به عنوان فلسفه ميزدم.
فلسفه همیشه دعوا پشتش هست اما این دعوا بنظظرم خوبه و باعث پیشرفت میشه
از استارت همچین تاپیکهایی نترس
 

omath

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2007
نوشته‌ها
116
لایک‌ها
1
محل سکونت
Teh/Isf
فلسفه همیشه دعوا پشتش هست اما این دعوا بنظظرم خوبه و باعث پیشرفت میشه
از استارت همچین تاپیکهایی نترس

من حتما كار را شروع مي‌كنم ولي چون معمولا بحث ميشه من فقط تاريخ و مكاتب و اينها را ميگم. مثلا اگه من بخوام يه موقع سارتر يا نيچه را كمي مسخره كنم(كه فيلسوفان منفورم هستند) اون موقع چند نفر ميان و كانت و لايبنيتز و دكارت (كه فيلسوفان محبوبم هستند) را مسخره مي‌كنند پس بايد اول كار قوانيني وضع بشه. در ضمن بايد يه سري خط قرمزها مشخص بشه مثلا فلسفه از 1800 به بعد براي ما ايراني‌ها خط قرمز دار ميشه(خوشبختانه توي كتبمون هم اين اتفاق ميفته)
پ‌ن به محمد(سيمور): نميشه يه بخش بزرگتر به نام فلسفه درست كرد كه اون موقع هر مكتبي و هر فيلسوفي يه تاپيك داشته باشه چون توي يه تاپيك خيلي مشكل ايجاد ميشه.
 

scorpio

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 اکتبر 2008
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
3
محل سکونت
بیابان
علم چیست فلسفه چیست سروش هم کتاب خوبیه به اعتقاد من .
از ارسطو تا گودل هم جالبه .مجموعه مقاله های فلسفی - منطقی هست که واقعا عالیه .
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
پ‌ن به محمد(سيمور): نميشه يه بخش بزرگتر به نام فلسفه درست كرد كه اون موقع هر مكتبي و هر فيلسوفي يه تاپيك داشته باشه چون توي يه تاپيك خيلي مشكل ايجاد ميشه.
اگه استقبال زیاد باشه ، قطعا زیربخش بیرون خواهیم داد ... هرچند کلا شاید بخش فرهنگ مناسب تر باشه واسه پیگیری بحث فلسفه .. ها ؟ ... بهرحال هر طرف که باشه ، ما حمایت می کنیم ؛ بخصوص از تکثر (!) .. منظورم اینه که فکر کنم اشکالی نداشته باشه که چندتا تاپیک داشته باشیم واسه موضوعات مختلف فلسفی ..
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
دوستان کلا برای خوندن فلسفه از کجا باید شروع کرد؟ برای اشنایی با بزرگانی مثل نیچه و...

به طریق های مختلفی می شه شروع کرد ... مثلا شروع به مطالعه ی تاریخ فلسفه ( چه غرب یا شرق ) , که اصلا این طریق پیشنهاد نمی شه ...

طریق دیگه , افکار و آثار فیلسوف و اندیشمندی رو که دوست داری دنبال کن و مطالعه کن , پیشنهاد می شه ...

طریق سوم , که تخصصی تر هست و اگر می خوای آرای فیلسوف های مختلف رو بخونی , اول باید منطق خونده باشی ... کلا خوندن فلسفه اگر به طور آکادمیک نباشه , انتهای مسیرش همیشه یه حرفه , " فلسفه یه مشت چرت و پرت بیشتر نیست که هر کسی یه نظری داشته و اصولا حقیقت ثابتی و مشخصی وجود نداره " ... که برای نرسیدن به همچین نظری خیلی باید احتیاط کرد ...

اول اول ... دنیای سوفی ... یوستین گوردر .. قشنگه

ای ول ... اگر از این کتاب خوشت اومده , پس کتاب " محل فیلسوفان خاموش " رو هم بخون ... احتمالا خوشت بیاد ... کتاب قشنگیه اونم ...

یه نکته ی کوچولو هم در مورد این دو کتاب بدم ... این دو کتاب اساسا برای قشر نوجوان و سن های پایین نوشته شده :D , ولی خب خیلی مفید هستن ...
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
.... متاسفانه توي ايران فقط كتابهاي فيلسوفان دو سده‌ي اخير مثل نيچه و هايدگر به وفور يافت ميشه و براي همين نبايد شاهكار نقد عقل محض كانت را از دست بدي پس در نتيجه متن انگليسيشو بخون.
....

دو فیلسوف مورد علاقه ی من ...

در مورد نیجه , حرفت درسته , به نظرم یه دلیلش تعدد کتاب های نیچه است ... دوم , موضوعات مختلفی که تفکرات نیچه در برشون می گیره ... سوم , به نظرم خوندن کتاب های نیچه از بقیه ی فیلسوف ها راحت تره , به همین خاطر اکثر کتاب خون ها یکی دو تا از کاراش رو خوندن ...

در مورد هایدیگر ... بنده خدا کتاب معروفش " هستی و زمان " , تازه به فارسی توسط سیاوش جمادی ترجمه شده ... در حالی که کارهای کانت سال 62 به بعد از کتاب سنجش خرد ناب شروع شد و ادامه داشت ... ولی اینکه به وفور یافت می شه رو دقیقا نمی تونم در موردش نظر بدم , هایدگر زبون سختی داره , قاعدتا نباید زیاد طرفدار داشته باشه ...


من حتما كار را شروع مي‌كنم ولي چون معمولا بحث ميشه من فقط تاريخ و مكاتب و اينها را ميگم. مثلا اگه من بخوام يه موقع سارتر يا نيچه را كمي مسخره كنم(كه فيلسوفان منفورم هستند) اون موقع چند نفر ميان و كانت و لايبنيتز و دكارت (كه فيلسوفان محبوبم هستند) را مسخره مي‌كنند پس بايد اول كار قوانيني وضع بشه. در ضمن بايد يه سري خط قرمزها مشخص بشه مثلا فلسفه از 1800 به بعد براي ما ايراني‌ها خط قرمز دار ميشه(خوشبختانه توي كتبمون هم اين اتفاق ميفته)
پ‌ن به محمد(سيمور): نميشه يه بخش بزرگتر به نام فلسفه درست كرد كه اون موقع هر مكتبي و هر فيلسوفي يه تاپيك داشته باشه چون توي يه تاپيك خيلي مشكل ايجاد ميشه.
به نظرم مشکل از اونجا شروع شد که نیچه رو به عنوان فیلسوف معرفی کردن :D ... کتاب هاش به نظرم من زیاد شبیه کتاب های فیلسوف ها نیست ( از نظر نثر و مراحل استنتاج عقلی و اینا ) , به نظرم یه متفکره ... و جذاب برای من ...

حالا چرا از نیچه بدت میاد ؟ ... ;)
 

omath

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2007
نوشته‌ها
116
لایک‌ها
1
محل سکونت
Teh/Isf
دو فیلسوف مورد علاقه ی من ...

در مورد نیجه , حرفت درسته , به نظرم یه دلیلش تعدد کتاب های نیچه است ... دوم , موضوعات مختلفی که تفکرات نیچه در برشون می گیره ... سوم , به نظرم خوندن کتاب های نیچه از بقیه ی فیلسوف ها راحت تره , به همین خاطر اکثر کتاب خون ها یکی دو تا از کاراش رو خوندن ...

در مورد هایدیگر ... بنده خدا کتاب معروفش " هستی و زمان " , تازه به فارسی توسط سیاوش جمادی ترجمه شده ... در حالی که کارهای کانت سال 62 به بعد از کتاب سنجش خرد ناب شروع شد و ادامه داشت ... ولی اینکه به وفور یافت می شه رو دقیقا نمی تونم در موردش نظر بدم , هایدگر زبون سختی داره , قاعدتا نباید زیاد طرفدار داشته باشه ...

به نظرم مشکل از اونجا شروع شد که نیچه رو به عنوان فیلسوف معرفی کردن :D ... کتاب هاش به نظرم من زیاد شبیه کتاب های فیلسوف ها نیست ( از نظر نثر و مراحل استنتاج عقلی و اینا ) , به نظرم یه متفکره ... و جذاب برای من ...

حالا چرا از نیچه بدت میاد ؟ ... ;)

قبول دارم نيچه خيلي راحت فهمه و براي همين اينقدر محبوبه اما نميدونم شوپنهاور را مطالعه كردي يا نه؟ هم ساده فهم‌تره هم استدلالات قويتري داره در حالي كه نهايتا توي ايران 2-3 تا كتاب ازش چاپ شده باشه.
در مورد هايدگر خيلي كتابهاي كلي داره يعني كتبي مثل فلسفه‌ي هايدگر و توي مجله‌ها بسيار ازش چاپ شده ولي كتاب خيلي ترجمه شده نداره.
در مورد كانت بايد بگم كتب كانت بايد همه‌ش ترجمه بشه چون بسيار تاثيرگذاره و اينكه از كانت بزرگتر توي فلسفه ميشه گفت نبوده. با اين حال هم اشخاصي كه كتبي درباره‌ش نوشتند آدماي خفني نبودند و هم تيراژ بالايي ندارن در حالي كه كتب ميشل فوكو(!!!) به وفور پيدا ميشه.
من خودم ميخواستم يه تجديد ترجمه از نقد عقل محض كنم اما با انتشارات به توافق نرسيدم.

از نيچه خوشم نمياد چون بدون دليل درست منطقي يه سري اصول مهمي كه كانت گفته بود را به باد انتقاد مي‌گيره. يا مثلا استدلالات سقراط را مسخره ميكنه و به نظرم واقعا منطق خوبي نداره كلا از اين تندروي‌ش خوشم نمياد نه اينكه بدم مياد.اما نثر زيبا و رواني داره. جملات زيبايي هم داره.

پ‌ن: راستي فيلسوف محبوبم پس از كانت ديويد هيوم هست.
پ‌ن 2: به سيمور... فكر كنم فلسفه به اين قسمت دانش در سر فصل علم و دانش نزديكتره‌ها.
حالا ببينم چي كار ميشه كرد.
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
قبول دارم نيچه خيلي راحت فهمه و براي همين اينقدر محبوبه اما نميدونم شوپنهاور را مطالعه كردي يا نه؟ هم ساده فهم‌تره هم استدلالات قويتري داره در حالي كه نهايتا توي ايران 2-3 تا كتاب ازش چاپ شده باشه.
در مورد هايدگر خيلي كتابهاي كلي داره يعني كتبي مثل فلسفه‌ي هايدگر و توي مجله‌ها بسيار ازش چاپ شده ولي كتاب خيلي ترجمه شده نداره.
در مورد كانت بايد بگم كتب كانت بايد همه‌ش ترجمه بشه چون بسيار تاثيرگذاره و اينكه از كانت بزرگتر توي فلسفه ميشه گفت نبوده. با اين حال هم اشخاصي كه كتبي درباره‌ش نوشتند آدماي خفني نبودند و هم تيراژ بالايي ندارن در حالي كه كتب ميشل فوكو(!!!) به وفور پيدا ميشه.
من خودم ميخواستم يه تجديد ترجمه از نقد عقل محض كنم اما با انتشارات به توافق نرسيدم.

از نيچه خوشم نمياد چون بدون دليل درست منطقي يه سري اصول مهمي كه كانت گفته بود را به باد انتقاد مي‌گيره. يا مثلا استدلالات سقراط را مسخره ميكنه و به نظرم واقعا منطق خوبي نداره كلا از اين تندروي‌ش خوشم نمياد نه اينكه بدم مياد.اما نثر زيبا و رواني داره. جملات زيبايي هم داره.

پ‌ن: راستي فيلسوف محبوبم پس از كانت ديويد هيوم هست.
پ‌ن 2: به سيمور... فكر كنم فلسفه به اين قسمت دانش در سر فصل علم و دانش نزديكتره‌ها.
حالا ببينم چي كار ميشه كرد.

- نه , متاسفانه فقط جسته و گریخته در مورد شوپنهاور مطالعه کردم ... خیلی دوست داشتم کتاب جهان همچون خواست و بازنمود The World as Will and Representation رو بخونم و داشته باشمش ... می گم این کتابش هنوز ترجمه نشده نه ؟ ...

- درسته , مطالب مختلفی در مورد هایدیگر و پدارشناسیش نوشته می شه ...

در مورد كانت بايد بگم كتب كانت بايد همه‌ش ترجمه بشه چون بسيار تاثيرگذاره و اينكه از كانت بزرگتر توي فلسفه ميشه گفت نبوده.
من نیز هگل رو اضافه می کنم ... البته گفتن این چیزا سخته , من توی کتاب ها و جاهای مختلف دیدم که جمع فیلسوف ها به هگل خیلی احترام می زارن ...

از نيچه خوشم نمياد چون بدون دليل درست منطقي يه سري اصول مهمي كه كانت گفته بود را به باد انتقاد مي‌گيره. يا مثلا استدلالات سقراط را مسخره ميكنه و به نظرم واقعا منطق خوبي نداره كلا از اين تندروي‌ش خوشم نمياد نه اينكه بدم مياد.اما نثر زيبا و رواني داره. جملات زيبايي هم داره.
و اما نیچه ...
اتفاقا من از همین تندخوی ایش و مسخره کردنش خوشم میاد ... فکر می کنم که وجود چنین خلقیاتی برای جامعه ی ما هم می تونه مفید باشه , کسی که با قدرت به خیلی از سنت و اخلاقیات ما سنگ پرت کنه ......;)

در مورد نثرش ... دقیقا همینطوره ... خیلی نثر جذابی داره , ولی متاسفانه ترجمه ها اصلا نتونستن از پس کلام نیچه بربیان , نیچه خیلی کوتاه و گزیده گوئه ... و خیلی به معانی مختلف کلمات و آهنگ کلمات دقت می کنه , نمونه ی والای این نثرش رو توی کتاب غروب بت ها نشون داده ... که من هر وقت این کتاب رو می خونم به خودم می گم که چرا من آلمانی بلد نیستم , که بتونم لذت کامل ببرم ...

و یکی دیگه از خصوصیات نیچه اینه که , صرفا دلیل عقلی نمی یاره , یعنی تنها از ابزار عقل برای استناد استفاده نمی کنه , از مباحث تاریخی , روانشناسی , جامعه شناسی و موضوعات مختلف هم برای استناد استفاده می کنه , و اینم یکی دیگه از خصوصیات جالبشه که خوشم میاد, واقعا وسعت اطلاعاتش در مورد اشخاص و مکتب ها , فرقه ها و تاریخ بالاست ... نمونه اش کتاب غروب بت ها و کتاب تبارشناسی اخلاق ...( یک سال بعد از این کتاب نیچه به جنون مبتلا می شه , چه پایان رومانتیکی ... :( )

ولی خداییش خیلی با حال کانت و سقراط رو مسخره می کنه ... می گه , تباهی زدگی از چهره اشون می باره ... :lol: ...

می دونی , نیچه کلا از این فلسفه ای که به سمت آسمون بره ( منظورم اینه که اخلاقیات رو به رسمیت بشناسه ) و یا یه طورایی شبیه به فلسفه ی کلیسایی بشه خیلی متنفره , نمونه اش کتاب چنین گفت زردتشت .. به همین خاطر هم فلسفه ی اخلاقی کانت , و یا " نفی خواست زندگی " شوپنهاور رو مسخره می کنه ...



پ‌ن: راستي فيلسوف محبوبم پس از كانت ديويد هيوم هست
جدی ؟ ... یه سؤال .. به نظرت فلسفه ی اخلاقی هیوم و کانت چقدر شبیه به هم هستن ؟ ( چه گیری دادم به فلسفه ی اخلاق ... :lol: )... به یه صورت دیگه می گم , به نظرت اگر کلیسا مجبور باشه بین فلسفه ی اخلاقی کانت و هیوم , یکی رو انتخاب کنه , کدوم رو انتخاب می کنه ؟ ... به نظر من فلسفه ی اخلاقی کانت رو انتخاب می کنه ....
 
Last edited:

omath

Registered User
تاریخ عضویت
12 اکتبر 2007
نوشته‌ها
116
لایک‌ها
1
محل سکونت
Teh/Isf
- نه , متاسفانه فقط جسته و گریخته در مورد شوپنهاور مطالعه کردم ... خیلی دوست داشتم کتاب جهان همچون خواست و بازنمود The World as Will and Representation رو بخونم و داشته باشمش ... می گم این کتابش هنوز ترجمه نشده نه ؟ ...

- درسته , مطالب مختلفی در مورد هایدیگر و پدارشناسیش نوشته می شه ...


من نیز هگل رو اضافه می کنم ... البته گفتن این چیزا سخته , من توی کتاب ها و جاهای مختلف دیدم که جمع فیلسوف ها به هگل خیلی احترام می زارن ...


و اما نیچه ...
اتفاقا من از همین تندخوی ایش و مسخره کردنش خوشم میاد ... فکر می کنم که وجود چنین خلقیاتی برای جامعه ی ما هم می تونه مفید باشه , کسی که با قدرت به خیلی از سنت و اخلاقیات ما سنگ پرت کنه ......;)

در مورد نثرش ... دقیقا همینطوره ... خیلی نثر جذابی داره , ولی متاسفانه ترجمه ها اصلا نتونستن از پس کلام نیچه بربیان , نیچه خیلی کوتاه و گزیده گوئه ... و خیلی به معانی مختلف کلمات و آهنگ کلمات دقت می کنه , نمونه ی والای این نثرش رو توی کتاب غروب بت ها نشون داده ... که من هر وقت این کتاب رو می خونم به خودم می گم که چرا من آلمانی بلد نیستم , که بتونم لذت کامل ببرم ...

و یکی دیگه از خصوصیات نیچه اینه که , صرفا دلیل عقلی نمی یاره , یعنی تنها از ابزار عقل برای استناد استفاده نمی کنه , از مباحث تاریخی , روانشناسی , جامعه شناسی و موضوعات مختلف هم برای استناد استفاده می کنه , و اینم یکی دیگه از خصوصیات جالبشه که خوشم میاد, واقعا وسعت اطلاعاتش در مورد اشخاص و مکتب ها , فرقه ها و تاریخ بالاست ... نمونه اش کتاب غروب بت ها و کتاب تبارشناسی اخلاق ...( یک سال بعد از این کتاب نیچه به جنون مبتلا می شه , چه پایان رومانتیکی ... :( )

ولی خداییش خیلی با حال کانت و سقراط رو مسخره می کنه ... می گه , تباهی زدگی از چهره اشون می باره ... :lol: ...

می دونی , نیچه کلا از این فلسفه ای که به سمت آسمون بره ( منظورم اینه که اخلاقیات رو به رسمیت بشناسه ) و یا یه طورایی شبیه به فلسفه ی کلیسایی بشه خیلی متنفره , نمونه اش کتاب چنین گفت زردتشت .. به همین خاطر هم فلسفه ی اخلاقی کانت , و یا " نفی خواست زندگی " شوپنهاور رو مسخره می کنه ...




جدی ؟ ... یه سؤال .. به نظرت فلسفه ی اخلاقی هیوم و کانت چقدر شبیه به هم هستن ؟ ( چه گیری دادم به فلسفه ی اخلاق ... :lol: )... به یه صورت دیگه می گم , به نظرت اگر کلیسا مجبور باشه بین فلسفه ی اخلاقی کانت و هیوم , یکی رو انتخاب کنه , کدوم رو انتخاب می کنه ؟ ... به نظر من فلسفه ی اخلاقی کانت رو انتخاب می کنه ....

اين كتاب شوپنهاور را اتفاقا من 20 صفحه‌ش را ترجمه كردم و اميدوارم تا سال آينده ترجمه شده‌اش را چاپ كنم. واقعا كتاب عالي‌اي هست.
هگل به قول برتراند راسل خيلي زياد سخت فهم هست و اونو يگانه فيلسوف سخت‌فهم ميدونه كه اينو ميتوني از تاثيراتش روي ماركس بفهمي و دسته‌ي مخالفان ماركس كه هگلي بودند. تاثير كانت روي علم بيشتر از هگل هست به نوعي كه كارل فردريش گاوس گفته بزرگترين و باهوش‌ترين انسان تاريخ هست(فرض كن كسي بگه كه خيلي خودشو باهوش‌ترين دانشمند ميدونند) كتاب نقد عقل محض كانت را توي ranking ي كه انگار اساتيد رياضي و فيزيك هاروارد دادند پس از كتاب اصول رياضي نيوتن به عنوان تاثيرگذارترين و ماندگارترين كتاب تاريخ شناخته شد و كلا توي تاريخ فلسفه همه يا ميگن ارسطو يا كانت بزرگترين بوده.
اتفاقا من خودم 90 درصد كتب نيچه را خوندم و به نظرم نثر زيبايي داره و بارها توي بحث‌ها از تندروي‌هاش استفاده كردم اما دقيقا از اين كه شما گفتي از اخلاقيات بدش ميومده خوشم نمياد. چون ايرادي كه به اخلاقيات مي‌گيره **** زاهدانه و كليسايي اونه در حالي كه نه كانت و نه هيوم هيچكدوم اينطوري اخلاق را مطرح نكردند. به نظر من كليسا نميتونه هيچكدوم را راحت انتخاب كنه چون كليسا نهايت علاقه‌ش به دگماتيسم برمي‌گرده و اين دو فيلسوف دورترين فلاسفه به دگماتيسم بودند. در كل شايد كليسا بگه اين دو فيلسوف مذهبي بودند ولي مهم اينه كه بنيان ماترياليسم از نظريات اين دو فيلسوف گرفته شد. اما اگه خودم بخوام بين فلسفه‌ي اخلاقيشون انتخاب كنم كانت را گسترده‌تر مي‌دونم.
كليسا هم احتمالا اگه تفنگ روي مغزش بذارن بگن انتخاب كن تا مجبور باشه انتخاب كنه كانت را انتخاب مي‌كنه چون در طول زندگي هيوم مورد تنفر كليسا بود.
من فيلسوفان محبوبم توي هر قرن اينها بودند
قرن17: دكارت و اسپينوزا و نيوتن
قرن 18: كانت و هيوم و روسو و اسميت(ميونه‌ي خوبي با ديدرو ندارم)
قرن 19: شوپنهاور و هگل و ماركس(البته اگه داروين فيلسوف بشه محبوبترين اين قرنه)
قرن 20: ويتگنشتاين و راسل و احتمالا هايدگر.
 

vahid_persian

کاربر فعال مالتی مدیا
کاربر فعال
تاریخ عضویت
6 نوامبر 2006
نوشته‌ها
232
لایک‌ها
0
اول اول ... دنیای سوفی ... یوستین گوردر .. قشنگه

مرسی افشین . یه توضیح میدی در موردش ؟
کارای ویل دورانت هم واسه شروع عالی ان .. لذات فلسفه بخصوص

یه کم ازش خوندم کار جالبه .


فلسفه ی غرب یا شرق ؟ ...

من برای خودم , برای مطالعه ی فلسفه ی غرب , کتاب " نقد تفکر فلسفی غرب " رو گرفتم ...

و برای شرق ( البته اینجا منظورم ایرانه ) , کتاب " سیر فلسفه در ایران " رو گرفتم, کتاب قدیمی هست ولی هنوز چاپ می شه ... ... از این نظر که تحلیلی نگاه می کنه , می شه تاثیر های تفکرات شرق و غرب رو بر تفکر فلسفی ایرانی شناخت .

هر دو به نظرم کتاب های ساده و تحلیلی خوبی هستن ...

فلسفه غرب بیشتر مد نظرمه . حالا نویسنده های این کتابها کیان ؟

به نظرم جالبه که کسی مثل Huashan با این طرز فکر علمی ، به فلسفه هم خیلی علاقه مند باشه :)
مرسی
 
Last edited:

vahid_persian

کاربر فعال مالتی مدیا
کاربر فعال
تاریخ عضویت
6 نوامبر 2006
نوشته‌ها
232
لایک‌ها
0
من كلا معتقدم دو تا چيز خيلي كمك مي‌كنه فلسفه ياد بگيري. يكي علاقه‌ي شخصيه و اينكه دنبالش بري و دومي كتب مختلف.
من شخصا ميگم ربطي به سختي و آسوني نداره. براي يادگيري فلسفه از نظر من اول كتاب 3 جلدي تاريخ فلسفه‌ي غرب را بخون اثر برتراند راسل چون تنها كتاب تاريخيه كه به دست يه فيلسوف بسيار بزرگ نوشته شده.
كم كم به ويكيپديا برو و درست بخون چون براي فلسفه بهتره انگليسي قوي داشته باشي.
بعدش شروع كن به خوندن فيلسوفهاي مختلف و سعي كن به عقايدت و تفكراتت جهت بدي. مثلا كتاب فلسفه نقادي كانت و فلسفه‌ي هگل و فلسفه‌ي لايبنيتز و ... را بخون. متاسفانه توي ايران فقط كتابهاي فيلسوفان دو سده‌ي اخير مثل نيچه و هايدگر به وفور يافت ميشه و براي همين نبايد شاهكار نقد عقل محض كانت را از دست بدي پس در نتيجه متن انگليسيشو بخون.
در كل راهنمايي كه مي‌كنم اينه: براي فلسفه بايد علاقه داشته باشي. وقتي علاقه داشته باشي قاعدتا اونو دنبال مي‌كني ولي مي‌فهمي اون تو را راحت‌تر پيدا مي‌كنه، يعني هرچي منبع خواستي را بدست مياري.
در مورد حرف محمد عزيز بايد بگم ويل دورانت يه كم توي ايران overrated هست البته چيزي از بزرگيش كم نمي‌كنه ولي گذاشتن كتاب تاريخ فلسفه‌ش كنار كتاب راسل(كاري كه ايراني‌ها مي‌كنند) كمي اشتباهه. اما كتابهاي اون هم توصيه ميشه.
در مورد خود مكاتب فلسفي بايد بگم توي اين صفحه برو و پايين صفحه لينكهاي مختلفو فارسي و انگليسيشو مطالعه كن البته بعضا فعال نيستند:
http://fa.wikipedia.org/wiki/فلسفه
متاسفانه وقت ندارم و ممكنه دعوا پيش بياد اما دوست داشتم تاپيكي به عنوان فلسفه ميزدم.

مرسی دوست عزیز از توضیحات خوبت. این 3 تا کتاب راسل ترجمه هم شده ؟ ترجمه ی کی ؟ از راسل فقط جهان بینی علمی رو خوندم .
 
بالا