amir.tabatabai
Registered User
- تاریخ عضویت
- 18 نوامبر 2014
- نوشتهها
- 2,942
- لایکها
- 1,251
به گزارش خبرنگار ایمنا، مارکده در يکي از پيچ و خم هاي دره و رودخانه زاينده رود و در ته دره و در کنار رودخانه و سمت شمال رود خانه واقع شده است.
فاصله روستاي مارکده تا مرکز بخش، شهر سامان ۳۵ کیلومتر، تا شهرِ شهرکرد، مرکز شهرستان و استان ۶۰ کيلومتر و در شمال غربي اين شهر واقع است.
مارکده در ۶۰ و ۹۰ کيلومتري غرب شهرهاي نجف آباد و اصفهان قرار دارد. فاصله اين روستا تا سد زاينده رود(سد شاه عباس کبير) ۱۲ کيلومتر و در سمت شرق و پايين دست سد است.
روستاهای همسایه غربی گرمدره و قراقوش هستند و روستاهای همسایه شرقی صادق آباد و یاسه چای می باشند.
مارکده ۱۵۰۰ نفر جمعيت دارد و بین پنج روستای پیرامون خود پر جمعیت تر می باشد.
مارکده روبروی روستای قوچان واقع شده به گونه ای که عرض رودخانه فاصله بین دو روستا محسوب می گردد و مجموعا نزدیک به ۲۲۰۰ نفر جمعیت دارند.
شغل اصلي مردم باغداري است. عمده محصولات؛ بادام، هلو، گردو، آلوچه، زردآلو و ... است که عمدتا در شهرهاي نجف آباد و اصفهان عرضه مي گردد.
روستای مارکده از طریق جاده آسفالت به شهر های بن، شهرکرد، سامان، تیران، نجف آباد، اصفهان، شهرک سد زاینده رود مرتبط است.
مردم مارکده براي انجام کارهاي اداري به سامان و شهرکرد و کارهاي تجاري به نجف آباد و اصفهان رفت و آمد مي نمايند.
این منطقه به دليل کوهستانی، سرسبزي و نزديکي به رودخانه و داشتن باغ های سر سبز، منطقه اي توريستي است.
بخاطر زیبایی های این روستا روزهاي تعطيل مردمی بسیاری از این منطقه دیدن می کنند.
مردمان روستاهای منطقه همه ترک زبان و از ترک هاي ايل قشقايي هستند که صدها سال پيش که جهت ييلاق به اين محل مي آمده اند، ماندگار شده اند.
ولي روستاي مارکده در ميان اين روستا ها متفاوت است چون بیشتر از نيمي از مردمانش فارس زبان و نيمي ديگر ترک زبان اند و ترک هاي اين روستا هم از ايل شاهسون بغدادي طايفه سولدوز و شعبه آروخلو هستند که حدود ۳۰۰ سال قبل از نزديکي هاي قم و ساوه به صورت عشاير و براي ييلاق به اين محل آمده و بناي روستاي مارکده را گذاشته و ماندگار شده اند.
تا حدود ۴۰-۴۵ سال قبل يعني پيش از ورود سپاهيان دانش به روستاها و گسترش راديو، فرهنگ حاکم بر روستا، زبان و فرهنگ ترکي بوده است.
ولي با ظاهر شدن این دو پدیده در جامعه، و به دنبال آن افزايش وسایل حمل و نقل و رفت و آمد بيشتر مردم به شهر، کم کم فرهنگ و زبان فارسي بر زبان ترکي چيره گشت و امروزه زبان ترکي کم کم از ميدان به در مي رود./
فاصله روستاي مارکده تا مرکز بخش، شهر سامان ۳۵ کیلومتر، تا شهرِ شهرکرد، مرکز شهرستان و استان ۶۰ کيلومتر و در شمال غربي اين شهر واقع است.
مارکده در ۶۰ و ۹۰ کيلومتري غرب شهرهاي نجف آباد و اصفهان قرار دارد. فاصله اين روستا تا سد زاينده رود(سد شاه عباس کبير) ۱۲ کيلومتر و در سمت شرق و پايين دست سد است.
روستاهای همسایه غربی گرمدره و قراقوش هستند و روستاهای همسایه شرقی صادق آباد و یاسه چای می باشند.
مارکده ۱۵۰۰ نفر جمعيت دارد و بین پنج روستای پیرامون خود پر جمعیت تر می باشد.
مارکده روبروی روستای قوچان واقع شده به گونه ای که عرض رودخانه فاصله بین دو روستا محسوب می گردد و مجموعا نزدیک به ۲۲۰۰ نفر جمعیت دارند.
شغل اصلي مردم باغداري است. عمده محصولات؛ بادام، هلو، گردو، آلوچه، زردآلو و ... است که عمدتا در شهرهاي نجف آباد و اصفهان عرضه مي گردد.
روستای مارکده از طریق جاده آسفالت به شهر های بن، شهرکرد، سامان، تیران، نجف آباد، اصفهان، شهرک سد زاینده رود مرتبط است.
مردم مارکده براي انجام کارهاي اداري به سامان و شهرکرد و کارهاي تجاري به نجف آباد و اصفهان رفت و آمد مي نمايند.
این منطقه به دليل کوهستانی، سرسبزي و نزديکي به رودخانه و داشتن باغ های سر سبز، منطقه اي توريستي است.
بخاطر زیبایی های این روستا روزهاي تعطيل مردمی بسیاری از این منطقه دیدن می کنند.
مردمان روستاهای منطقه همه ترک زبان و از ترک هاي ايل قشقايي هستند که صدها سال پيش که جهت ييلاق به اين محل مي آمده اند، ماندگار شده اند.
ولي روستاي مارکده در ميان اين روستا ها متفاوت است چون بیشتر از نيمي از مردمانش فارس زبان و نيمي ديگر ترک زبان اند و ترک هاي اين روستا هم از ايل شاهسون بغدادي طايفه سولدوز و شعبه آروخلو هستند که حدود ۳۰۰ سال قبل از نزديکي هاي قم و ساوه به صورت عشاير و براي ييلاق به اين محل آمده و بناي روستاي مارکده را گذاشته و ماندگار شده اند.
تا حدود ۴۰-۴۵ سال قبل يعني پيش از ورود سپاهيان دانش به روستاها و گسترش راديو، فرهنگ حاکم بر روستا، زبان و فرهنگ ترکي بوده است.
ولي با ظاهر شدن این دو پدیده در جامعه، و به دنبال آن افزايش وسایل حمل و نقل و رفت و آمد بيشتر مردم به شهر، کم کم فرهنگ و زبان فارسي بر زبان ترکي چيره گشت و امروزه زبان ترکي کم کم از ميدان به در مي رود./