اینجانب مترجم زبان انگلیسی هستم و می خواهم در این بخش ، بصورت هفتگی ، تجربیاتم در مورد ترجمه را در اختیار شما قرار بدهم. امیدوارم به کار شما بیاید.
وقتی برای اولین بار در سال 1383 ، کارم را بعنوان یک مترجم زبان انگلیسی با ترجمه کتابی 600 صفحه ای در زمینه الکترونیک آغاز کردم، ذهنیت بدی از ترجمه در من شکل گرفت. در آن زمان دایره لغات محدودی در مغزم وجود داشتند و مجبور بودم تا برای ترجمه هر صفحه، 70 درصد وقتم را صرف جستجوی معنای لغت در بابیلون کنم. دیکشنری Babylon اولین دوست من در آن زمان بود و آنقدرها هم بی معرفت نیستم که بعد از این همه نمک خوردن، نمکدان بشکنم و بگویم که کنارش بگذارید. بابیلون تنها یک هسته مرکزی است و وقتی دیکشنری های مختلفی را به آن اضافه می کنید به غولی اعجازانگیز تبدیل خواهد شد و کمک خوبی برای ترجمه مقاله تخصصی و ترجمه انگلیسی به فارسی است. ترجمه آن کتاب که به پیشنهاد یک دوست و البته به دلیل علاقه ام به زبان انگلیسی، شروع شده بود ماهها طول کشید. پس از آن، به این فکر افتادم که این کار را ادامه بدهم. قدیمی ها یادشان است که آن روزها نرم افزارهای مترجم مخصوص ترجمه انگلیسی به فارسی و ترجمه متن و مقاله تخصصی، نیز سر زبانها بودند و یکی از آنها نرم افزار padideh نام داشت. نرم افزار "پدیده" هم بعدها به مجموعه ابزارهای من اضافه شد. زیرا نمی توانستم برخی از اصطلاحات بسیار تخصصی را، در داخل نرم افزار بابیلون، پیدا کنم و تقریبا همه آنها در "پدیده" وجود داشتند. با این وجود، به دلیل وسواس اساتید دانشگاه و مخصوصا توجه خودم به رعایت امانت در ترجمه، اصطلاحات تخصصی را در داخل پرانتز و یا پاورقی، قرار می دادم تا در صورت لزوم بتوانم از ترجمه ام دفاع کنم. دفاع از ترجمه؟ ترجمه برای من فقط چیزی برای کسب درآمد نبود. کالایی نبود که بفروشی و بعد بگویی که "پس از فروش پس گرفته نمی شود". ترجمه از نظر من، یک هنر، علم و تخصص بود. مشتریانی داشتم که وقتی متن تخصصی انگلیسی را پیش من می آوردند تا ترجمه کنم، پر بود از معانی فارسی لغات. بنده های خدا، همه کلمات را به درستی معادل سازی می کردند. اما برای کنار هم چیدن متن های تخصصی، مشکل داشتند. یعنی هنر کنار هم چیدن لغات در آنها وجود نداشت. (پایان بخش اول)