اینکه انسانها (اتفاقا من نگفتم خانم ها یا آقایون تا شما این حرف رو نزنید!) شرایط جسمی و روحی متفاوت دارن با اینکه انسانها باید حقوق انسانی برابر داشته باشن تضاد داره؟ به نظر شما کدوم قسمت نادرست و موجب تضاد هست؟
فکر میکنم شما قائل به این هستید که هر کس در جامعه کارهای یدی و سنگین تری رو انجام بده و قوی تر باشه اون باید از حقوق بیشتری هم برخوردار باشه. فرض کنید یه زن و شوهر هر دو مهندس هستن و توی یک شرکت کار میکنن و دقیقا وظایف یکسان دارن. چرا اگر مرد بخواد میتونه خانومش رو طلاق بده ولی زن نمیتونه؟
خوب وقتی شرايط جسمی و روحی متفاوت دارن چجوری ميشه که بايد حقوقشون برابر باشه? کسی ميتونه حقوق برابر بخواد که هر کاری جنس مخالف ميتونه انجام بده اونم بتونه انجام بده.
اينکه مشخص هست که کسی که کارای سنگين ميتونه انجام بده (منظورم فقط يدی نيست به قول شما) بايد از حقوق بيشتری هم برخوردار باشه
يعنی شما منکر منطق بيشتر (منظورم احساساتی بودن خانم هاست) و قدرت بدنی آقايون در برابر خانوم ها هستيد؟
در مورد قانون خدا که من نميتونم نظر بدم حتماً يه حکمتی داشته مثل اين ميمونه شما بگی چرا گوشت سگ و خوک حرومه و گوشت بقيه حيوونا حروم نيست يا اينکه چرا زن ها نبايد قاضی بشن (که اين يکی تقريباً مشخص هست چرا).
اينا چيزايی هست که بعدا مشخص ميشه و ماها نميتونيم در موردش نظر بديم.