- تاریخ عضویت
- 11 آگوست 2004
- نوشتهها
- 15,953
- لایکها
- 2,415
دمت گرم پيمان جان . گلي به جمالت داداشبه نقل از electronic :
راستي بازم كه غايب بودي . 1 غيبت ديگه داشته باشي حذف درس ميشيا
دمت گرم پيمان جان . گلي به جمالت داداشبه نقل از electronic :
دستت درد نكنه!!! واقعا تايپ كردنش سخته درك ميكنم!!به نقل از hwt :نقدها را بود آيا كه عياري گيرند ---- تا همه ي صومعه داران پي كاري گيرند
مصلحت ديد من ان است كه ياران همه كار ------ بگذارند و خم طره ي ياري گيرند.
خئش گرفتند حريفان سر زلف ساقي ---- گر فلكشان بگزارند كه قراري گيرند
قوت بازوي پرهيز به خوبان مفروش --- كه در اين خيلي حصاري به سواري گيرند .
اينم واسه عماد خان
خدايشش تايپ كردنش مصيبته . بايد دنبال اينترنتي هاش باشم .
خواهش میشه.به نقل از hwt :دمت گرم پيمان جان . گلي به جمالت داداش
راستي بازم كه غايب بودي . 1 غيبت ديگه داشته باشي حذف درس ميشيا
اينو به نقل از كتاب فال حافظ مينويسم . :به نقل از emad86_20011 :دستت درد نكنه!!! واقعا تايپ كردنش سخته درك ميكنم!!
حالا ممكنه يه خورده ترجمش هم بكني !! من چيزه زيادي نفهميدم
به نقل از electronic :خواهش میشه.
درس و تدریس و پروژه! آنتن و خرید و مشغله! همش سرچشمه ی غمه! می دونم سر زدن لازمه! کاشکی فرصت کنم یه نمه! به جون حاجی وقت کمه! :happy:
:lol::lol: چی نوشتم وقتی ساعت سیستمم رو 8 و بیست باشه از این بهتر نمی نویسم!به نقل از hwt :
من كم اوردم
با اينكه نيتم يه چيز ديگه بود ولي اين دقيقا اون چيزيه كه هميشه فكر ميكنمبه نقل از hwt :اينو به نقل از كتاب فال حافظ مينويسم . :
زندگي بر وفق مرادت ميگردد . از لحظه ها نهايت استفاده رو ببر و از زور بازوت براي حقانيت خودت استفاده نكن .
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیستبه نقل از -Unforgiven- :مافیا رو بگیر که رفتیم !
به نقل از hwt :روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیستمنت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند آریسر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجبخجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردیسیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست
من از این طالع شوریده برنجم ور نیبهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست
از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوشغرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
شیر در بادیه عشق تو روباه شودآه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
آب چشمم که بر او منت خاک در توستزیر صد منت او خاک دری نیست که نیست
از وجودم قدری نام و نشان هست که هستور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود استدر سراپای وجودت هنری نیست که نیست
به نقل از hwt :بابا من فقط با حافظ فال ميگيرما
حاجی خوب بیا یاهو بخندونمت !به نقل از hwt :نه اونا رو بلد نيستم .
الان تو حس نيستم شب ميام فال ميگيرم . فعلا افسرده ام