برگزیده های پرشین تولز

اخبار هواشناسی

Amir Mohsen

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 آگوست 2011
نوشته‌ها
216
لایک‌ها
12,637
محل سکونت
mashhad
Nov 14, 2011; 9:48 AM ET
UK Springlike Warmth Has Nature Baffled


Some of the warmest early November weather on record has plants and animals behaving oddly in the UK.

Flowers, insects and birds have been among the lifeforms observed showing unusual patterns of behavior, in light of average temperatures for central England about 3 degrees C above normal, the UK's Daily Mail said on Monday.

The UK Met Office pegged average central England temperature for the first half of November at 10.7 degrees C, or 51 F.

Weather data collected by AccuWeather.com show that, in London (Heathrow Airport), the average November temperature as of Nov. 13 was 12.1 degrees C (53.8 F), or 3.7 degrees C (6.7 F) above normal. This would be comparable to normal weather during the first half of May or early October.

Highest November temperature so far was 18 degrees C, or 64 F.

According to the Daily Mail, some flowers have bloomed a second time, apparently spurred to do so by the warmth. Crickets, grasshoppers and frogs have been heard calling. Bees have been sighted collecting nectar.

Continuing warmth rivaling that of the month thus far could put November 2011 into the books as one of the warmest ever. Already, 2010 has had the sixth warmest September on record followed by the eighth warmest October, the Daily Mail said.

29921715247505414829.jpg


مترجم: امیر محسن



گرمای بی سابقه اوایل نوامبر در بریتانیا منجر به بروز رفتارهای غیر طبیعی در گیاهان و جانوران گردید.

در روزهای اخیر گیاهان ، حشرات و پرندگان دچار رفتار های غیر معمولی شدند که علت اصلی آن میانگین دمای 3 درجه سانتیگراد بالاتر از نرمال در محدوده قلمرو پادشاهی بریتانیا میباشد.

اداره هواشناسی بریتانیا برای روزهای اول نوامبر دمای 10.7 سانتیگراد رو در سابقه آمار نواحی مرکزی انگلستان به ثبت رسانده است.

این در حالی است که اداره آمار و ارقام ACCU WEATHER دمای 12.1 سانتیگراد روواسه فرودگاه هیترو لندن به ثبت رسونده که در حدود 3 درجه سانتیگراد از میانگین دمای بلند مدت این شهر بالاتر است و در واقع این دمای میانگین اواخر ماه می و اوایل ماه اکتبر در این شهر میباشد.

بیشترین دمای به ثبت رسیده در ماه جاری در بریتانیا در حدود 18 سانتیگراد بوده است.

بعضی از گل ها برای دومین بار به گل نشسته اند مثل گل های ساقه دار.

جیرجیرک ها ملخ ها و قورباغه ها آوازشان را دوبار از سر گرفته اند. و دیده شده است که زنبورهای عسل در حال جمع آوری شهد گل هستند.

ادامه این گرما باعث ثبت ماه نوامبر 2011 در تاریخ خواهد شد.

محققان هواشناسی اعتقاد دارند که وزش بادهای جنوبی و جنوب شرقی باعث شکل گیری این گرمای غیر معمول در این فصل از سال شده است.

اطلاعات هواشناسی که در دسترس ACCWEATHER.COM میباشد نشان میدهد که این دمای هوای گرمتر از نرمال تا اخر این هفته و حتی فراتر از آن نیز ادامه خواهد یافت
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
تضعیف جت‌استریم، سرمای قطب شمال را به نواحی جنوبی‌تر حرکت داده و هوای گرمی که رو به بالا رانده می‌شود، یخ‌های قطبی را آب می‌کند. قطب شمال به سرعت گرم‌تر و در نیمکره شمالی یخبندان‌ها شدیدتر خواهد شد.محبوبه عمیدی: زمستان گذشته آنقدر در فلوریدا سخت بود که ایگواناهای خوابیده روی شاخه درخت‌ها پایین افتادند، پیتون‌ها تا سر حد مرگ منجمد شدند، محصولات کشاورزی از بین رفت و مرگ بی‌سابقه مرجان‌ها در محیط‌های دریایی اطراف فلوریدا رکورد تازه‌ای به جا گذاشت. در مناطق شمالی‌تر نیز کولاک و توفان‌های سنگین اوضاع را به هم ریخت. در انگلستان هم سوز سرمای زمستانی کم‌سابقه بود و ساکنان این کشور زمستان طولانی‌تری را تجربه کردند. متوسط دمای هوا در دسامبر – آذر و اوایل دی‌ماه طی سالیان گذشته 4.2 درجه سانتی‌گراد بود اما متوسط دمای هوا در دسامبر سال گذشته 1- درجه سانتی‌گراد باقی ماند و بسیاری از سفرهای زمینی و هوایی به زمان دیگری موکول شد. آمارها نشان می‌دهند این دومین زمستان سخت انگلستان از سال 1659 / 1038 تاکنون به شمار می‌رود. اما فکر می‌کنید این زمستان‌های سخت که مناطقی از آسیا،‌ اروپا و آمریکا را در بر گرفته‌، اتفاقی است یا بخشی از یک تغییر تازه آب‌و‌هوایی به‌شمار می‌رود؟

برای اینکه درک درستی از آنچه رخ داده داشته باشیم، باید ببینیم در نیمکره شمالی چه روندی دنبال شده و در مقایسه با زمستان‌های پیشین چه اتفاقاتی افتاده است؟ آمارها نشان می‌دهند در بخش‌هایی از نیمکره شمالی زمستان طولانی‌تر شده اما هنوز رکورد سرما در بسیاری از مناطق شکسته نشده است.

جالب است بدانید همزمان با این کاهش دما، کانادا در سال 2009 / 1388 گرم‌ترین و خشک‌ترین زمستان خود را از سال 1948 / 1327 (اولین سال ثبت دمای منطقه‌ای) به این سو را تجربه کرد. شاید مشکلات متعددی را که این افزایش دمای 4 درجه‌ای برای برگزارکنندگان المپیک زمستانی ونکوور ایجاد کرد، هنوز به خاطر داشته باشید. یک نکته دیگر اینکه در بعضی مناطق قطب شمال این افزایش دما به بیش از 6 درجه سانتی‌گراد بالاتر از حد متوسط منطقه رسید.

به گزارش نیوساینتیست، طی دو زمستان گذشته نیمکره شمالی به مراتب گرم‌تر از سالیان گذشته شده و بسیاری از مناطق آن بر عکس تصور ما به جای آنکه به شکل غیرعادی سرد شده باشند، گرم شده‌اند.

اما علت شکل گرفتن این سرما و گرمای غیرعادی چیست؟ جف مسترز از سرویس آب‌وهوایی پایگاه اینترنتی WeatherUnderground این شرایط آب‌وهوایی را به زمانی تشبیه می‌کند که در یخچال را باز می‌گذاریم. در این صورت هوای خنک به آشپزخانه وارد خواهد شد، اما در مقابل یخچال سرمای قابل‌توجهی را از دست خواهد داد.

اتفاق مشابهی در قطب شمال زمین رخ می‌دهد. هوای سرد قطبی اغلب توسط بادهای غربی قوی‌یی احاطه شده که نزدیک به قطب در گرداگرد سیاره زمین در حرکت هستند و به نام polar vortex یا گرداب قطبی شناخته می‌شوند. سریع‌ترین این بادها جت استریم را تشکیل می‌دهد که در 10 کیلومتری سطح زمین در جریان است. این جریان اغلب مسیری پر تلاطم دارد که گاهی به قطب نزدیک می‌شود و گاهی مناطق جنوبی‌تر را در بر می‌گیرد. زمانی که این جریان ضعیف شود، این تلاطم مناطق گسترده‌تری را در بر خواهد گرفت و در نتیجه جریانی از هوای سرد به مناطق جنوبی‌تر سرازیر خواهد شد و هوای گرم به سمت قطب حرکت خواهد کرد. از سوی دیگر این موقعیت جت استریم است که تعیین می‌کند جریان هوای سرد با چه قدرتی به کشورهایی مانند انگلستان برسد.

برای مشاهده اینفوگراف اینجا را کلیک کنید : http://www.khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/28-9-1390/IMAGE634599895950536097.jpg


جریان گرداب قطبی همواره با افت‌وخیزهای بسیاری همراه بوده اما در دو سال گذشته به شکل کم‌سابقه‌ای ضعیف شده است. نتیجه ضعف این جریان، پدیده‌ای جوی است که «قاره‌های سرد، قطب گرم» نامیده می‌شود و پیش از دو زمستانی که گذشت، در سال‌های 1936 / 1315، 1963 / 1342 و 1969 / 1348 رخ داده است.

فکر می‌کنید از این داده‌ها بتوان نتیجه گرفت شرایط آب‌وهوایی غیرمعمول دو سال گذشته نتیجه تغییرات طبیعی است؟ جیمز اورلند از آزمایشگاه محیط دریایی آرام در سیاتل می‌گوید: «کسی دقیقا نمی‌داند. جواب‌های متفاوتی وجود دارند. اگر تغییرات طبیعی این پدیده را رقم زده باشند، بعید به نظر می‌رسد در سال‌های آینده هم شاهد چنین زمستان‌هایی باشیم. عده دیگری نیز این تغییرات را به کاهش شدید فعالیت‌های خورشیدی نسبت می‌دهند که در حال حاضر به پایان رسیده و در نتیجه اوضاع باید دوباره آرام شود».

اورلند این احتمال را رد می‌کند . او می‌گوید: «باید انتظار زمستان‌های بسیار سردتری را داشته باشیم. قطب شمال دارد سریع‌تر از تمامی مناطق جهان گرم می‌شود و یخ‌ها آب می‌شوند. در نتیجه تابستان مناطق شمالی هر سال گرمای بیشتری را جذب کرده و آن‌را در پاییز آزاد خواهد کرد».

برای مشاهده اینفوگراف در ابعاد بزرگ،اینجا را کلیک کنید : http://www.khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/28-9-1390/IMAGE634599895960988115.jpg

مطالعات اورلند که در اکتبر 2009/ مهرماه 1388 منتشر شده‌، نشان می‌دهد این عامل باعث ضعف جریان‌های گردابی قطبی شده است. با ضعیف شدن این جریان، حرکت هوای سرد به سمت جنوب ادامه پیدا می‌کند که زمستان‌های بسیار سرد را رقم خواهد زد. مطالعات محققان دیگری نیز این فرضیه را تأیید می‌کند. به عنوان مثال تحقیقات جنیفر فرانسیس از دانشگاه روتگرز در نیوبرونزویک، نیوجرسی نشان می‌دهد از سال 1980 / 1359 تاکنون وزش شرقی‌غربی گرداب قطبی در فصل‌های پاییز و زمستان تا 15‌درصد کندتر شده که بخش قابل‌توجهی از آن در سال‌های اخیر رخ داده است.

خانم فرانسیس می‌گوید: «جریان جت استریم را تفاوت دمای میان لایه‌های پایین و بالای جو ایجاد می‌کند. افزایش دمای قطب شمال در سال‌های گذشته باعث شده این اختلاف، مخصوصا در فصل پاییز کمتر و کمتر شود و شاهد جریان‌های قطبی ضعیف‌تری باشیم. هر چقدر این جریان‌ها ضعیف‌تر شوند، سرمای بیشتری به سمت جنوب حرکت خواهد کرد و پایدارتر خواهد ماند».
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
اطلس تایمز، تغییرات دائمی یخچال‌های گرینلند را رسما تایید و آن را در نسخه جدید خود اعمال کرد. این تغییر نقشه، مهر تاییدی بر تغییرات دائمی گرمایش جهانی بر چهره سیاره زمین است. در بخش چپ تصویر، نقشه گرینلند در اطلس تایمز 1999 / 1378 و در سمت راست، نقشه گرینلند را در نسخه 2011 / 1390 این اطس مشاهده می‌کنید. به گفته کارشناسان، تصمیم شورای سردبیری اطلس تایمز برای اعمال تغییرات مهر تاییدی است بر این حقیقت که گرمایش جهانی، چهره تنها سیاره شناخته‌شده میزبان حیات را برای همیشه تغییر داده است.

wek7cywue3nvgzb2o7zd.jpg
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
جدیدترین گزارش هیئت بین‌المللی تغییرات آب‌وهوایی در مورد احتمال روی دادن بلایای طبیعی مرتبط با آب‌وهوا مانند سیل، توفان و موج گرما،‌ در مقیاسی وسیع‌تر و با فروانی و شدت بیشتر هشدار می‌دهد.بهنوش خرم‌روز: تجربه انواع آب‌وهوای غیرعادی، مانند موج گرمای روسیه در سال 2010/ 1389 یا خشکسالی در شاخ آفریقا، تجربه‌ای ناخوشایند و حتی هولناک است که جان افراد بسیاری را هم گرفته و می‌گیرد. خبر بد این که به نظر می‌رسد باید نگران بدتر از اینها هم باشیم.

به گزارش نیچر،‌ هیئت بین‌المللی تغییرات آب‌وهوایی یا به اختصار آی.پی.سی.سی در گزارش جدید خود در مورد احتمال شدیدتر و فراوان‌تر شدن این‌گونه آب‌و‌هواهای غیرعادی در صورت گرم‌تر شدن زمین، هشدار داده است. در این گزارش به مناطقی اشاره شده است که ممکن است از این پس دیگر زیاد برای زندگی مناسب نباشند.

همچنین در این گزارش آمده که با اطمینان مجازی (که در ادبیات آی.پی.سی.سی به معنای احتمال 99 تا 100 درصد است)، در قرن 21 شاهد افزایش گستردگی و فراوانی آب‌وهوای بسیار گرم و کاهش آب‌وهوای بسیار سرد خواهیم بود. البته این که گرمایش زمین چه تاثیری بر میزان بارندگی،‌ خطر سیل یا توفان‌ها خواهد داشت،‌ هنوز مشخص نیست.

دیروز، نسخه‌ای خلاصه‌‌ای از گزارش آی.پی.سی.سی برای سیاست‌گزاران منتشر شد. متن کامل این گزارش،‌ نتیجه بررسی‌های بیش از 100 دانشمند طی دو و نیم سال گذشته است و هزاران مقاله منتشر شده در مورد تغییر فیزیکی آب‌وهوا، مدیریت خطر و سازگاری با تغییر آب‌وهوا را در بر می‌گیرد و طبق برنامه، اوائل سال آینده منتشر خواهد شد.

توماس استوک، دانشمند علوم آب‌وهوایی از دانشگاه برن واقع در سوییس می‌گوید: «ما اکنون بیشتر اطمینان داریم که تغییرات آب‌وهوایی باعث افزایش تعداد روزهایی خواهد شد که دمای بیش از حد بالایی دارند. همچنین در بسیاری مناطق روی الگوهای بارش تاثیر خواهد گذاشت. اما میزان اطمینان در سایر موارد مانند رویدادهای مقیاس کوچک‌تر، مانند رانش زمین یا توفان‌های گرمسیری بیشتر نشده است. به گفته استوک،‌ در این موارد جای بسیاری از مطالعات بسیار خالی است و هنوز نیاز به بررسی های فراوانی وجود دارد.

آیا توفان در پیش داریم؟

در مورد این که در آینده نزدیک دقیقا چه اتفاقی می‌افتد،‌ اختلاف نظر فراوان است. برای همه سطوح ممکن انتشار گازهای گلخانه‌ای طی دو یا سه دهه آینده، تغییرات پیش‌بینی شده، به نسبت، از تغییرات طبیعی آب‌وهوا کمتر است. در مورد برخی رویدادها،‌ مانند سیل‌های محلی، حتی معلوم نیست که بیشتر خواهند شد یا کم‌تر.

به گفته پیتر استات، دانشمند علوم آب‌وهوایی در مرکز مت‌آفیس انگلستان که جزء دانشمندان نویسنده این گزارش نیست، بسیار بعید است که تغییرات آب‌وهوایی روی برخی از سرحدهای آب‌وهوایی تاثیر نگذارد. اما برای این که بفهمیم این تغییرات چه‌طور از طریق تغییر دما یا الگوی بارش، احتمال وقوع هر سرحد آب‌وهوایی را تغییر خواهد داد،‌ نیاز به زمان و تلاش بیشتری داریم.

این عدم اطمینان بیشتر به وجود محدودیت‌ها، حتی در پیشرفته‌ترین مدل‌های آب‌وهوایی، مدت کوتاه مشاهدات و در برخی مناطق،‌ نامطمئن بودن اطلاعات ثبت‌شده برمی‌گردد.

به اعتقاد برخی محققین از جمله راجر پیلکه از دانشگاه کلرادو،‌ گزارش جدید آی.پی.سی.سی بیشتر به عدم اطمینان موجود می‌پردازد و با دقت بیشتری، مطالعات مختلف را با هم مقایسه می‌کند. وی می‌گوید: «خیلی خوب است که جامعه دانشمندان علوم آب‌وهوایی در چنین مسیری قرار گرفته‌اند که ممکن است بالاخره به نتیجه برسد».

خط به خط

این که باید گزارش خلاصه‌ای برای سیاست‌گزاران ارائه می‌شد و فاصله آن تا ارائه متن کامل گزارش،‌ خود می‌تواند مسائلی را به دنبال داشته باشد. برخی معتقدند خلاصه کردن چنین گزارشی، دست محققین را بسته است. نوشتن 29 صفحه خلاصه که باید در مورد هر جمله آن توافق نظر وجود داشته باشد، کاری بسیار طولانی و البته طاقت‌فرسا است.

جملاتی که در نهایت به این خلاصه گزارش راه یافته‌اند،‌ راهنمایی‌های مهمی برای ملت‌ها و جوامعی هستند که تغییرات‌ آب‌وهوایی می‌تواند بدان‌ها آسیب برساند. نتایج به طور خاص برای افزایش سازگاری کشورهای در حال توسعه که به طور کل در مقایسه با کشورهای غنی، از آب‌وهوای غیرمعمول، بیشتر و شدیدتر آسیب خواهند دید، نگاشته شده‌اند.

طی 30 سال گذشته، 95 درصد مرگ‌های ناشی از توفان‌ها، سیل‌ها و سایر بلایای مرتبط با آب‌وهوا، در کشورهای درحال توسعه رخ داده است. این گزارش طیفی از راهبردهای سازگاری از جمله سیستم‌های هشدار، ارتقای ساختمان‌ها، سیستم‌های زهکشی و راهکارهای حفظ گیاه و خاک را در بر می‌گیرد که می‌تواند از آسیب‌ها و مرگ‌های بیشتر در آینده پیشگیری کند.

در نهایت، ‌با وجود همه عدم اطمینان‌‌ها، باید سیاست‌گزاران نسبت به واقعیت علمی تغییرات آب‌وهوایی آگاه باشند. اما به گفته دانشمندان،‌ اگر به علم، اولویتی که باید داده نشود، هیچکدام از راهبردهایی که در این گزارش بدان‌ها اشاره شده است، در واقعیت تاثیری نخواهند داشت.
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
نگرانی هایی بسیاری در ایران از خشکسالی های پی درپی وجود دارد. نگرانی هایی که امسال به خشک شدن دریاچه ارومیه هم رسید. اما گویا محیط زیست نگران بی آبی در ایران تیست.به گفته عبدالرضا کرباسی، معاون محیط دریایی سازمان محیط زیست ایران تا 40 سال آینده، کشور پر آبی می شود: "ایران کشوری است که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی نه تنها کم آب نمی‌شود بلکه بر اثر تغییرات اقلیمی ظرف حدود 40 سال آینده متوسط بارندگی سالیانه در ایران از 250 میلیمتر به 560 میلیمتر یعنی بیش از دو برابر می‌رسد."

این در حالی است که در دو دهه گذشته، ایران سال های بسیاری را در خشکسالی سپری کرده است و دولت و کشاورزان خسارت های بسیاری به خاطر آن داده اند. همچنین اعلام شده است که متوسط بارندگی در ایران، یک سوم متوسط جهانی است و این یعنی ایران کلا کشور بی آبی است.

با این حال معاون محیط زیست دریایی سازمان محیط زیست معتقد است به دلیل گرم شدن زمین، اوضاع آبی ایران خوب می شود. او دراین باره به مهر گفته است: "متأسفانه از چند سال پیش که بحث تغییرات اقلیم در ایران مطرح شده است به دلیل نبود نیروی کافی متخصص در زمینه هوا و اقلیم در کشور تحت تأثیر نظرات کارشناسان دیگر کشورها تصور می شود که ایران به دلیل تغییرات آب و هوایی در سال های آینده کم آب تر می شود در حالیکه بنده از سال 1380 تا کنون به کرات اعلام کرده ام بر اساس نقشه های تغییرات اقلیم ایران بر اثر این تغییرات پرآب می شود نه کم آب."

اما اگر این پیش بینی معاون سازمان محیط زیست درست باشد، باید در انتظار سیل و عوارض ناشی از بارندگی های پیش بینی نشده در نیم قرن آینده بود. چه اینکه خشکسالی های گذشته و البته عدم توجه به حفظ محیط زیست و تخریب جنگل ها، تمام موانع ایجاد سیل را از بین برده است. سابقه هم نشان داده کشورهای کویری مانند ایران، چندان توانایی هضم بارندگی های سنگین را ندارد. سیلی که سال گذشته پاکستان را به فلاکت رساند، به دلیل عدم آمادگی زیست محیطی برای پذیرش بارندگی های غیرمعمول بود.


مدیریت نادرست، خشکسالی درپی دارد

معاون محیط دریایی سازمان محیط زیست همچنین گفت: در حال حاضر نیز در همین شرایطی که همه دم از کم آبی و بی آبی در کشور می زنند طبق آمار وزارت نیرو سالیانه بین 15 تا16 میلیمتر افزایش بارندگی داریم اما به دلیل نداشتن مدیریت صحیح بر منابع آب همواره با کمبود مواجه هستیم.

کرباسی با اشاره به اینکه در حال حاضر در ایران 400 میلیارد متر مکعب ریزش برف و باران وجود دارد گفت: از این مقدار تنها 130 میلیارد متر مکعب آن مصرف می شود و حدود 270 میلیارد متر مکعب آن از طریق رودخانه ها به خلیج فارس و دریای خزر ریخته می شود یا وارد سفره های آب زیر زمینی می شود. از این 130 میلیارد متر مکعب 110 میلیارد متر مکعب آن دربخش کشاورزی مصرف می شود وتنها 20 میلیارد متر مکعب آن برای 70 میلیون نفر جمعیت و صنایعی که در آنها آب مورد استفاده است مصرف می شود. این موضع نشان دهنده عدم مدیریت منابع آب در کشور است و اینکه بخش عمده ای از منابع آبی در کشوربه دلیل استفاده نکردن از تکنولوژی های روز دنیا درآبیاری و کود دهی صرف مصارف کشاورزی می شود که با اصلاح این روش ها می‌شود به راحتی نصف این 110 میلیارد متر مکعب آب راصرفه جویی کرد."

او معتقد است مدیریت آب در ایران کشور را به سمت خشکسالی می برد و نه کم بارشی: "درست است که ایران در اقلیم خشک و نیمه خشک واقع شده اما با این شیوه مدیریتی که روی منابع آب اعمال می کنیم کشور را به سمت خشکسالی مطلق می بریم و حتی با دو برابر شدن میزان بارندگی که در اثر تغییرات جهانی آب و هوا برای ایران تصور می شود باز هم با کمبود آب مواجه می شویم .
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
ماهواره آکوای ناسا، ستونی از غبار را ثبت کرده که از سرزمین اصلی مکزیک بلند شده و به شبه‌جزیره باجا می‌وزد. منبع طوفان غبار روی خشکی مشخص نیست، اما منبع تل‌های شبه‌جزیره، منطقه صحرای شنی است.

gsh8sfelz4ac53ug3dmo.jpg
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
گروهی از فیزیک‌دانان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که پیش از این منتقد افزایش دمای سطح زمین بودند، با تحلیل 2 قرن اطلاعات ثبت‌شده ایستگاه‌های هواشناسی در سراسر جهان، افزایش دمای زمین را تایید کردند. این گروه به سرپرستی ریچارد مولر، فیزیک‌دان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی و یکی از منتقدین سرسخت گرمایش جهانی در پروژه‌ای که از سوی شرکت‌های منتقد برنامه‌های کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای و مهار گرمایش جهانی حمایت می‌شد، به این نتیجه رسید که افزایش متوسط دمای سطح زمین طی 2 قرن اخیر و بخصوص افزایش حدود 1 درجه‌ای طی 50 سال گذشته واقعی است.

به گزارش نیوساینتیست، گروه دانشگاه برکلی که شائول پرلماتر، برنده جایزه نوبل فیزیک امسال هم در آن عضویت داشت، هم‌چنین متوجه شده‌اند افزایش دمای سطح زمین هم درایستگاه‌های هواشناسی پرکیفیت و دقیق و هم در ایستگاه‌های هواشناسی با کیفیت متوسط ثبت شده و هیچ ارتباط آماری معنی‌داری بین موقعیت این ایستگاه‌ها و رده‌بندی آنها با تغییرات دما یافت نشده است.

آنها هم‌چنین نشان داده‌اند که این افزایش دما ارتباطی به قفس‌های حرارتی شهری ندارد. پیش‌ازاین، برخی کارشناسان افزایش متوسط دما در نتایج آماری را به این موضوع ارتباط داده بودند که اغلب ایستگاه‌های هواشناسی در دهه‌های گذشته در خارج از مناطق شهری احداث شده بودند، اما با گسترش شهرنشینی این ایستگاه‌ها در محدوده شهرها واقع شدند و شرایط شهری موجب افزایش دما در این ایستگاه‌ها شده است.
مقاله گروه دانشگاه برکلی درحال‌حاضر در فضای سایبری منتشر شده و دانشمندان در حال مطالعه اولیه آن هستند، اما گزارش‌های اولیه از نظر مثبت دانشمندان و هواشناسان سراسر جهان حکایت دارد. نتایج این مطالعه با سه مطالعه دیگر که توسط ناسا، سازمان مطالعات اقیانوس ایالات متحده و سازمان هواشناسی انگلستان انجام شده و افزایش دمای سطح زمین را در طول 200 سال گذشته بررسی کرده است، هم‌خوانی دارد.
البته منتقدان گرمایش جهانی که انتشار این مقاله به تضعیف موقعیت آنها منجر شده، هنوز این ایراد را مطرح می‌کنند که هیچ دلیل مستندی دال بر این‌که افزایش دمای زمین در دو قرن اخیر (بخصوص طی نیم‌قرن گذشته که نزدیک به 1 درجه سانتی‌گراد افزایش یافته) حاصل فعالیت‌های انسان و تولید روزافزون گازهای گلخانه‌ای است، مطرح نشده است؛ ضمن آن‌که این مطالعه فقط دمای سطح زمین را بررسی کرده و دمای سطح آب‌های زمین که سه‌چهارم سطح کره خاکی را پوشانده، منظور نشده است.

لینک فیلم : خبرآنلاین - تغییرات دمای زمین در 200 سال گذشته / فیلم
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
می‌گویند در آخرین دوره گرمایش زمین،‌ سطح آب دریاها به 8 تا 9 متر بالاتر از زمان حال رسیده بود، ‌اما برخی دانشمندان معتقدند یخ‌های قطب جنوب بسیار مقاومند و آب حداکثر تا 1.5 متر بالا می‌آید.بهنوش خرم‌روز:‌ یکی از معماهایی که با افزایش دمای زمین با آن مواجه شده‌ایم،‌ این است که با گرمایش زمین،‌ یخ‌های قطبی دوام خواهند آورد یا نه. پاسخ به این سوال،‌ چالش مهمی است؛ زیرا آب شدن یخ‌های قطبی می‌تواند به معنای نابودی بسیاری از سواحلی باشد که امروزه خانه انسان‌های بی‌شماری در سراسر جهان هستند. در این زمینه، فرضیه‌های متفاوتی وجود دارد. یکی از جدیدترین این فرضیه‌ها می‌گوید یخ‌های قطبی جان‌سخت‌تر از آنی هستند که تا به حال تصور می‌کردیم.

به گزارش نیوساینتیست، پایه لایه‌های یخی منطقه غربی قطب جنوب زیر سطح آب قرار دارد و همین مسئله باید ثبات آن‌ها را کم کند. اگر این یخ‌ها فرو بریزند، ‌سطح آب دریاهای آزاد در سراسر زمین تا 5 متر بالا می‌آید. به همین دلیل این که یخ‌های قطب جنوب دوام خواهند آورد یا نه،‌ بحث داغ دانشمندان علوم آب‌وهوا است.

اما مطالعات جدید دیوید سوگن از دانشگاه ادینبورگ انگلستان نشان می‌دهد که این یخ‌ها باثبات‌تر از آن هستند که ما تا به حال تصور می‌کردیم. محققین در این مطالعه لایه‌های یخی نزدیک به طاق مرکزی واقع در غرب قطب جنوب را بررسی کردند. آن‌ها به طور خاص،‌ یخ‌های سخت آبی‌رنگ را بررسی کردند،‌ یعنی جایی که بادها یخ را می‌سایند و سنگ‌های زیرین نمایان می‌شوند.

دانشمندان میزان ایزوتوپ بریلیومی را که بر اثر برخورد اشعه کیهانی به سنگ‌ها در این لایه‌ها انباشته می‌شود، بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که این لایه‌ها 200هزار سال پیش شکل گرفته‌اند؛ به عبارت دیگر، حداقل 200هزار سال است که آنها سر جای خود باقی مانده‌اند.

این بدان معنی است که لایه‌های یخی قطب جنوب آخرین دوره مابین دوره‌های یخبندان را در 125هزار سال پیش تحمل کرده و از بین نرفته‌اند.

البته اصلا انتظار نداشته باشید که این آخرین فرضیه در مورد یخ‌های قطبی باشد. رابرت کوپ از دانشگاه پرینستون چندی پیش مطرح کرده بود که در دوره مابین دوره‌های یخبندان اخیر زمین، سطح آب دریاهای آزاد بین 8 تا 9 متر بالاتر از الان بوده که بخشی از آن نتیجه آب شدن یخ‌های قطب جنوب بوده است. بنابراین اگر ادعای تازه سوگن درست باشد، ‌نباید در آن زمان سطح آب این همه بالا می‌رفت.

چه کسی درست می‌گوید؟ دانشمندان همچنان در حال بررسی هستند. اما حتی اگر بخش‌های مرکزی یخ‌های قطب جنوب گرمایش زمین را تاب بیاورند‌، لایه‌های سطحی و لبه‌ها ذوب خواهند شد. تیم نایش از دانشگاه ویکتوریا در نیوزلند می‌افزاید:‌ «ذوب شدن یخ‌های حاشیه‌ای و منطقه گرین‌لند،‌ تا سال 2100 به اندازه یک متر (شاید 50 سانتی‌متر بیشتر یا کم‌تر) سطح آب را بالا می‌برد. این میزان دو برابر حداکثری است که در سال 2007/ 1386 توسط گروه بین‌دولتی تغییرات آب‌وهوایی اعلام شد».
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
دانشمندان علوم اقیانوسی کشف کرده اند که سرعت بادها و ارتفاع امواج اقیانوس‌های جهان، در طول ربع قرن گذشته افزایش یافته است. عاملی که می تواند دلیل افزایش طوفان‌ها و گردبادهای اقیانوسی باشد.محمود حاج‌زمان: سرعت بادها و ارتفاع امواج اقیانوس‌های جهان در طول ربع قرن گذشته افزایش یافته است. هنوز مشخص نیست که آیا این یک روند کوتاه مدت است یا نشانه‌ای از تغییرات طولانی مدت آب و هوایی است. در هر حال این امر باعث شده است که طوفان‌های اقیانوسی و گردبادهای بیشتری در جهان رخ دهد.

به گزارش نیوساینتیست، ایان یانگ از دانشگاه ملی استرالیا و همکارانش، داده‌های ماهواره‌ای بین سال‌های 1985 تا 2008 / 1364 تا 1387 را بررسی کرده‌اند تا ارتفاع امواج و سرعت بادها را در سراسر اقیانو‌س‌های جهان محاسبه کنند. آنها کشف کردند که بادها قوی‌تر شده‌اند و به طور متوسط سرعت بادهای اقیانوسی هر سال، بین 0.25 تا 0.5 درصد افزایش یافته است. در مجموع، سرعت بادها نسبت به 20 سال گذشته بین 5 تا 10 درصد افزایش داشته است.

به گفته یانگ این روند برای بادهای قوی‌تر شدیدتر بوده است. برای مثال، سرعت 1 درصد سریع‌ترین بادها، هر ساله 0.75 درصد افزایش یافته است. نتایج این تحقیق با اندازه‌گیری‌های متداول شناورهای آب‌های عمیق و مدل‌های عددی مقایسه شده است. یانگ می‌گوید: «اگرچه تفاوت‌هایی وجود دارد، اما خصوصیات کلی مشابهی در داده‌های تمام روش‌ها مشاهده می‌شود.»

از فضا تا دریا

تلاش‌های قبلی برای تحقیق این پدیده‌ها، شامل مشاهدات انجام شده از روی کشتی‌ها و شناورها بوده است، اما این مشاهدات تنها می‌توانست یک تصویر محلی را ایجاد کند. استفاده از داده‌های ارتفاع‌سنج ماهواره‌ها به این گروه اجازه داد تا برای نخستین بار، روندهای ده ساله‌ای را در مقیاس جهانی کشف کنند.

ارتفاع‌سنج‌های ماهواره‌ای با استفاده از رادار، ارتفاع نقاط روی سطح زمین را اندازه‌گیری می‌کنند و می‌توانند ارتفاع امواج را با دقت زیادی اندازه‌گیری کنند. اندازه‌گیری هم‌زمان انحراف سیگنال‌های رادار، امکان محاسبه سرعت باد را نیز فراهم می‌کرد.

این نگاه جهانی که با استفاده از ماهواره‌ها به دست آمد، روندهای قوی‌تر را در برخی مناطق نسبت به مناطق دیگر نشان می‌دهد. برای مثال ارتفاع موج و سرعت باد در اقیانوس‌های نیم‌کره جنوبی نسبت به نیم‌کره شمالی زمین، با سرعت بیشتری افزایش یافته است.

عامل محرک

یانگ تنها می‌تواند حدس بزند چه عاملی باعث این تغییرات شده است. وی می‌گوید: «اگر اقیانوس‌ها گرم شده باشند، این انرژی می‌تواند با تغذیه طوفان‌ها، باعث افزایش سرعت بادها و ارتفاع امواج شود. اما با استفاده از داده‌هایی که تنها دو دهه را پوشش می‌دهد، هنوز زود است که بگوییم این یک روند طولانی مدت است. ما عامل محرک این روند را نمی‌دانیم.»

نیروهای منطقه‌ای زیادی هستند که بر روی باد و امواج تاثیر می‌گذارند. مارک هامر، محقق امواج مرکز تحقیقات آب و هوای استرالیا در هوبارت تاسمانی می‌گوید: «وجود چنین روند یکنواختی شگفت‌انگیز است. تغییرپذیری باد و امواج مرتبط با سیستم‌های آب و هوایی مانند ال‌نینو، نوسانات اقیانوس اطلس شمالی و رفتارهای سالیانه اقیانوس اطلس جنوبی، همگی می‌تواند به توضیح این مطلب کمک کند.»
یانگ می‌گوید که اگر قوی‌تر شدن بادها و افزایش ارتفاع امواج حتی برای چند سال دیگر ادامه یابد، نشان می‌دهد که طوفان‌های اقیانوسی، تندبادها و گردبادهای شدیدتری در راه است.

با این وجود، تام بالدوک، مهندس اقیانوسی دانشگاه کویینزلند استرالیا می‌گوید: «اگرچه هیچ دلیلی برای زیر سوال بردن این تحلیل‌ها وجود ندارد، اما لزوما بدان معنی نیست که حوادث اقیانوسی طبیعی شدیدتری در راه است.» وی ادامه می‌دهد: «تندبادها، توفندها و گردبادها تحت شرایط آب و هوایی پیچیده منطقه‌ای رخ می‌دهند و تنها به سرعت باد و ارتفاع امواج بستگی ندارد. برای مثال باد در عرض‌های جغرافیایی بالاتر سرعت بیشتری دارد، اما اغلب گردبادها در حوالی استوا رخ می‌دهند.»
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
بررسی داده‌های قدیمی و اطلاعات به‌جامانده از جنگ‌جهانی دوم نشان می‌دهد، دنباله سفید حاصل از پرواز دسته‌جمعی جنگنده‌ها نقش مؤثری در گرمایش زمین و تغییر شرایط اّب‌وهوایی داشته است.محبوبه عمیدی: حتما تا به حال هواپیماهای جت را هنگام پرواز و مانور دیده‌اید یا عبور آنها را به دلیل دنباله سفیدی که از خود به جا گذاشته‌اند، حدس زده‌اید. محققان می‌گویند دنباله‌های سفید و ابرهای به جامانده از جنگنده-بمب‌افکن‌های جنگ‌جهانی دوم توانسته شرایط آب‌و‌هوایی را تحت‌الشعاع قرار دهد و باعث گرم‌تر شدن زمین شود.

به گزارش نیوساینتیست، شنیدن صحبت‌های خانم مسنی در مورد آسمان که پس از عبور گروهی از جنگنده‌ها از آن سفید می‌شد، باعث شد راجر تمیس از مرکز محیط‌زیست لانکستر در انگلستان، احتمال ایجاد تغییرات آب‌وهوایی توسط جنگنده‌ها را در جنوب انگلستان مطرح کند.

از دیدگاه علمی این دسته ابرهای سفید، می‌توانند مانند پتو عمل کنند و مانع از عبور گرما به لایه‌های بالاتر هوا شوند. از سوی دیگر این لایه متراکم در روز با برگرداندن نوری که به آن برخورد می‌کند، باعث سرد شدن زمین خواهد شد. با اینکه اثر سرد شدن زمین توسط این لایه به مراتب بیشتر از اثر حفظ گرمای آن است، هواشناسان روی این‌که اثر گرمایشی آن در نهایت بیشتر خواهد بود، متفق هستند.

در دهه 1940 / 1320 مسافرت‌های هوایی به شکل امروزی وجود نداشت و از سوی دیگر دنباله سفید جنگنده‌ها می‌توانست آنها را لو دهد و باعث سرنگون شدن آنها شود. به همین دلیل خلبان‌ها در صورت مشاهده این دنباله آنرا گزارش می‌کردند و این دقیقا چیزی بود که می‌توانست فرضیه تمیس را اثبات کند.

تمیس و همکارانش اطلاعات ثبت‌شده توسط نیروی هوایی بریتانیا و ایالات متحده را مورد بررسی قرار دادند. این اطلاعات نشان می‌دادند تفاوت دمایی قابل‌توجهی میان منطقه تشکیل دنباله و چندین کیلومتر خلاف جهت آن در همان ارتفاع وجود دارد.
به عنوان مثال بررسی‌ها نشان می‌دادند در صبح آفتابی 11 مه 1944/ اول اردیبهشت 1323 منطقه‌ای از آسمان که محل دور زدن و اجتماع بمب‌افکن‌ها بوده، ابری و حدود 0.8 درجه سانتی‌گراد سردتر از مناطق دیگر بود.

این اولین‌بار است که داده‌های قدیمی برای بررسی اثر این دنباله سفید مورد استفاده قرار گرفته‌اند. پیش از این تنها راه اثبات این اثر مدل‌سازی بود.
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
غبار موجود در جو،‌ بر دمای جو،‌ ابرها، پلانکتون‌های اقیانوس‌ها و میزان جذب کربن هوا توسط آب تاثیر می‌گذارد. غبار یکی از مهم‌ترین تعیین‌کننده‌های شرایط جوی است. اما چرا غبار جو زمین دو برابر شده است؟ بهنوش خرم‌روز:‌ یکی از عوامل موثر در تعیین شرایط آب‌وهوا، میزان غبار موجود در هواست. غبار موجود در هوا از راه‌های گوناگون،‌ از جمله تاثیر بر میزان آفتابی که به زمین می‌رسد و ابرها،‌ بر آب‌و هوا تاثیر می‌گذارد.

به گزارش دیسکاوری،‌ مطالعات جدید نشان می‌دهند که در مقایسه با قرن گذشته، ‌میزان غبار موجود در جو در اغلب مناطق زمین،‌ دو برابر شده است. با وزیدن بادها، غبار از روی صحراها بلند می‌شود و وارد جو می‌شود یا در آب‌های اقیانوس ریخته می‌شود.

فهم دقیق الگوی تغییراتی که در میزان ذرات غبار موجود در جو روی می‌دهد،‌ به دانشمندان کمک می‌کند بتوانند شرایط جوی را بهتر پیش‌بینی کنند. اما قبل از هر چیزی محققین باید بدانند چه عاملی باعث شده که میزان غبار هوا تا این حد بالا برود.

دانشمندان حدس می‌زنند که ترکیبی از کشاورزی،‌ استفاده از زمین‌های سبز به عنوان چراگاه و تغییرات آب‌وهوایی باعث شده که مناطق وسیعی خشک‌تر شوند و همین عامل ممکن است میزان خاک موجود در صحراها را افزایش داده باشد. با این‌حال همه این‌ها فرضیه است و شک بسیاری در مورد آن‌ها وجود دارد.

در حال حاضر محققین نگران ذراتی هستند که فعالیت‌های انسان موجب آزاد شدن آن‌ها در هوا می‌شود. این ذرات که به ذرات معلق وابسته به انسان معروف هستند،‌ شامل سولفات حاصل از کارخانه‌هایی است که با نیروی ذغال‌سنگ کار می‌کنند و همچنین اکسید نیتروژنی که خودروها آزاد می‌کنند.

اما چرا این ذرات این‌قدر باید نگران‌کننده باشند؟‌ ذرات خاک معلق در هوا، میزان جذب و بازتاب نور خورشید را تغییر می‌دهند. غبار همچنین روی ابرها موثر است و ابرها سهم زیادی در الگوهای آب‌وهوایی دارند. علاوه بر همه این‌ها،‌ افزایش غبار در جو می‌تواند باعث پایین آمدن دمای جو شود.

غبار همچنین روی شیمی آب‌های اقیانوس موثر است. غبار حاوی آهن است که رشد پلانکتون‌ها را افزایش می‌دهد و بدین ترتیب،‌ اقیانوس‌ها کربن بیشتری را از هوا می‌گیرند.

نتایج مطالعات مروری محققین نشان می‌دهد که طی 100 سال گذشته،‌ غبار موجود در همه مناطق زمین به جز آمریکای شمالی دو برابر شده است. محققین با مطالعه دوره‌های پرغبار با دوره‌هایی که غبار کم‌تری در هوا بوده، به این نتیجه رسیدند که غبار موجود در هوا به طور کل از دمای اتمسفر می‌کاهد و در واقع بخشی از تاثیر گرمایشی گازهای گلخانه‌ای را می‌پوشاند. همچنین غبار باعث به راه افتادن توفان‌های بیشتر می‌شود که به احتمال زیاد،‌ خودش غبار بیشتری را وارد جو می‌کند.

غبار از طریق تاثیر بر اقیانوس و جذب کربن بیشتر هم، به خنک‌تر شدن هوا کمک می‌کند. اما از طرف دیگر،‌ این عامل می‌تواند از پوشش گیاهی روی زمین کم کند.

البته پیش‌‌بینی دقیق تاثیر این غبار هنوز ممکن نیست،‌ چون غبار یکی از چندین عامل موثر بر آب‌وهوا است که خود با چرخه‌های متنوع،‌ از عوامل دیگر تاثیر می‌گیرد و بر آن‌ها تاثیر می‌گذارد. با این حال،‌ داده‌های موجود، ‌احتمال یک چرخه معیوب را پیشنهاد می‌کند:‌ افزایش غبار باعث خشک‌تر شدن زمین و بیشتر شدن وزش بادها می‌شود. این دو عامل خود باعث افزایش میزان غبار در جو می‌شود و این چرخه همچنان ادامه دارد.

برای فهم بهتر اتفاقی که دارد برای زمین می‌افتد،‌ هنوز به زمان و مطالعات بیشتر نیاز داریم.
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
طوفان شن جزو پدیده‌هایی است که فقط در بیابان‌ها و صحرا اتفاق می‌افتد. اما تصاویر ارسالی ماهواره ترای ناسا به‌وضوح نشان می‌دهد حتی در یخچال‌های دائمی آلاسکا هم می‌توان شاهد وقوع طوفان شن بود.اما این همه گردوغبار در جایی‌که مملو از یخچال‌های دائمی است، از کجا آمده؟ جابجا شدن یخچال‌ها موجب خردشدن سنگ‌های زیر آن‌ها می‌شود و آبی که از ذوب شدن یخچال‌ها جریان می‌یابد، این مواد فرسایش‌یافته را به گل‌ولای نزدیک ساحل منتقل می‌کند. با خشک‌شدن این گل‌ولای، کافی است نسیمی بوزد تا گردوخاک به آسمان بلند شود.

dvvth2he0wnc7slhrqrb.jpg
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
توفان‌های دریایی با آن بادهای وحشی، ابرهای روی‌هم انباشته و باران‌های سیل‌آسا، منحصربه‌فردترین پدیده آب‌وهوایی زمین به شما می‌روند. اما این پدیده که از فضا نیز قابل تشخیص است، چطور اتفاق می‌افتد؟توفان‌های دریایی را در ایالات متحده هاریکن، در ژاپن تایفون و در اقیانوس هند، سایکلون یا توفان موسمی می‌نامند. شهریورماه وقتی است که تعداد این توفان‌های سالیانه به اوج می‌رسد.

jo7o72equi6j2di9s9hc.jpg



مشاهده اینفوگراف در ابعاد بزرگ : http://khabaronline.ir/images/2011/9/Huricane.jpg
 
Last edited:

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
ماهواره‌های زمین‌شناسی ناسا سال‌هاست به تصویربرداری از سطح زمین و بررسی تغییرات جغرافیایی مشغولند. مقایسه تصاویر دریاچه ارومیه طی 35 سال اخیر، داستان تلخ فیروزه سرزمین پارس را بازگو می‌کند.

bh23qsazf1me8qcs18zr.jpg
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
فیتوپلانکتون‌‌های سطح اقیانوس‌ها رنگدانه‌های سبزی دارند که در تامین غذا و گرفتن انرژی از خورشید نقش دارند. به نظر می‌رسد این رنگدانه‌ها همچنین در شکل‌گیری توفان‌های شدید مناطق گرمسیری هم سهم دارندبهنوش خرم‌روز: اغلب وقتی می‌خواهیم اقیانوس‌ها را توصیف کنیم از کلمه آبی برای رنگ آن استفاده می‌کنیم،‌ اما اقیانوس‌ها واقعا به طور خالص آبی رنگ نیستند و مایه‌هایی از رنگ سبز هم دارند. در واقع، این رنگ سبز خیلی هم مهم و تعیین‌کننده است،‌ دست کم در مورد توفان‌ها که این طور به نظر می‌رسد!

از وقتی در مورد گیاهان و فوتوسنتز در مدرسه می‌خواندید،‌ اسم کلروفیل‌ را به خاطر دارید؟ کلروفیل‌ها رنگدانه‌های سبز کوچکی هستند که در سلول‌های زنده زیادی از جمله موجودات تک‌سلولی دریایی که فیتوپلانکتون نامیده می‌شوند،‌ وجود دارند. کار کلروفیل‌ها این است که نور خورشید را به مواد غذایی تبدیل نمایند که در مورد کلروفیل‌های موجود در اقیانوس،‌ این مواد غذایی کل سیستم تغذیه موجودات دریایی را به نوعی تحت تاثیر قرار می‌دهد. جالب اینجاست که دلیل رنگ سبز اقیانوس‌ها هم وجود همین کلروفیل‌های کوچک در فیتوپلانکتون‌های سطح آب است.

بر اساس گزارش ساینس‌دیلی، محققین آزمایشگاه دانشگاه پرینستون واقع در نیوجرسی به این نتیجه رسیده‌اند که سبزی اقیانوس‌ها تاثیر مستقیمی بر توزیع توفان‌های مناطق گرمسیری دارد.

به گفته این محققین،‌ وقتی در منطقه‌ای از اقیانوس،‌ تراکم کلروفیل‌ها کم می‌شود و در نتیجه رنگ آن قسمت سبزی کم‌تری دارد، ‌میزان شکل‌گیری توفان‌ها در این منطقه در حد چشمگیری کاهش می‌یابد. از آن‌جا که چندی پیش برخی مطالعات چین عنوان کردند که میزان فیتوپلانکتون‌های موجود در اقیانوس‌ها در حال کاهش است،‌ این محققین در مطالعه دیگری، ‌تاثیر کاهش فیتوپلانتون‌ها و در نتیجه رنگ سبز اقیانوس‌ها را از طریق شبیه‌سازی بررسی کردند.

یکی از فرضیه‌های موجود،‌ این است که وقتی کلروفیل کم شود، نور کم‌تری در سطح آب اقیانوس جذب می‌شود و در نتیجه مقدار بیشتری از نور خورشید به اعماق اقیانوس می‌تابد. به همین دلیل هم آب سطحی خنک باقی می‌ماند. سطح آب خنک از یک طرف به معنای انرژی کم‌تر و از طرف دیگر به معنای هوای خشک‌تر در بالای سیستم است که هر دو عامل باعث می‌شوند یک توفان به راحتی شکل نیگرد و یا دست کم به آسانی رشد نکند.

yykmmlnko2ad6yizwxa.jpg
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
نیمی از غباری که در اتمسفر زمین وجود دارد،‌ هر سال از صحرای بزرگ آفریقا،‌ بزرگ‌ترین غبارپاش زمین، بلند می‌شود و روی آب و هوا،‌ دما و جنگل‌ها تاثیر می‌گذارد. نحوه این تاثیر شاید تا 3 سال دیگر روشن شودبهنوش خرم‌روز: ماهواره انوی‌ست آژانس فضایی اروپا این منحنی غبار و شن را در حالی به تصویر کشیده است که سوار بر باد رو به سمت غرب در حرکت هستند. در این تصویر لحظه‌ای را می‌بینید که غبار از روی صحرای بزرگ آفریقا می‌گذرد و روی اقیانوس می‌رود.

بر اساس گزارش نیوساینتیست، هر سال نیمی از غبار موجود در اتمسفر زمین از صحرای آفریقا بلند می‌شود. بدین ترتیب می‌توان گفت که این صحرا بزرگ‌ترین غبارپاش روی کره خاکی ما محسوب می‌شود. در این تصویر، غباری که می‌بینید به سمت غرب آفریقا می‌رود و قبل از این که روانه شمال شود و به جزایر کیپ‌ورد برسد،‌ از بالای اقیانوس اطلس شمالی عبور می‌کند. غبار صحرای بزرگ آفریقا معمولا به جنوب آمریکا هم می‌رسد و در آن‌جا به باروری جنگل‌های بارانی آمازون کمک می‌کند.

0vimzbypj6p51h9yyu9.jpg


اوائل این هفته، دانشگاه آلاباما واقع در هانتزویل اعلام کرده که می‌خواهد پروژه‌ای سه‌ ساله برای مطالعه تاثیرات غبار صحرای آفریقا بر آب و هوا و دمای زمین داشته باشد. ذرات درشت ماسه‌ای که در غبار وجود دارند از یک طرف می‌توانند نور خورشید را جذب کنند و آن را به گرما تبدیل کنند. از طرف دیگر هم می‌توانند نقش بازتاب کننده نور به فضا را داشته باشند و باعث خنک‌تر شدن هوا بشوند.

به گفته مدیر این پروژه، باید دید قابلیت انعکاس نور ذرات چه قدر است. به علاوه از آن جا که مدل‌های آب و هوایی موجود آن‌قدر پیشرفته نیستند که بتوانند تاثیر ذرات غبار را بسنجند،‌ این پروژه می‌تواند یافته‌های واقعی را جایگزین بسیاری از فرضیات فعلی‌ سازد.
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
اگر زمین دو ماه می‌داشت، حیات روی زمین شکل نمی‌گرفت. اما اگر روزی زمین از حرکت بایستد، زمین به دو اقیانوس در نیم‌کره شمالی و جنوبی و یک خشکی سراسری در حوالی منطقه حاره‌ای امروز تبدیل می‌شد.

69lhn4nw7if6jv6lb8f.jpg


در داستان «مردی که معجزه می‌کرد» اثر اچ‌.جی.ولز، شخصیتی به نام فوترینگی درمی‌یابد که دارای نیروهای ماوراءالطبیعه‌ است. فوترینگی که توسط کشیش محلی اغوا شده، تلاش می‌کند تا شبانه و به کمک معجزه، اوضاع دهکده خود را بهبود ببخشد، ساختمان‌ها را تعمیر و معتادان به الکل را درمان کند. تنها یک راه برای به دست اوردن زمان بیشتر برای انجام تمام این کارها پیش از طلوع خورشید وجود دارد: کافی است به زمین دستور دهد تا از حرکت باز ایستد.

زمانی که فوترینگی این دستور را صادر می‌کند، آخرالزمان فرا می‌رسد. ولز می‌نویسد: «هنگامی که آقای فوترینگی دستور توقف چرخش کره زمین را صادر کرد، هیچ جنبنده‌ای را به حال خود رها نکرد. تمام انسان‌ها، تمام موجودات زنده، تمام خانه‌ها و تمام درختان؛ تمام دنیایی که ما می‌شناسیم، نابود شدند».

ولز دوست داشت که نقش خدایی را در سیارات داستانش بازی کند، ولی چنین فانتزی‌هایی به کاری بیش از سرگرمی می‌آیند. به گفته نیل کامینز، ستاره‌شناس دانشگاه مین اوهایو؛ سناریوهای نامحتملی از این دست، ارزش بررسی را دارند چرا که به کمک آنها می‌توانیم درکی از دنیای واقعی داشته باشیم.

به گزارش نیوساینتیست، وی در کتاب جدیدش به نام «چه می‌شد اگر زمین دو ماه داشت؟»، شرایطی تخیلی را برای زمین در نظر گرفته تا دریابد که در آن صورت دنیای ما چگونه می‌بود. او می‌گوید: «فکر کردن به این که چه چیزی ممکن بود اتفاق بیفتد، چشم انداز بهتری از شرایط واقعی به ما می‌دهد».

چه سناریوهای عجیبی برای زیرورو شدن دنیای ما وجود دارند، و دنیای پیامد این تغییرات، گونه خواهد بود؟

برای شروع بیایید به سراغ ماه برویم. ماه تاثیر بزرگی بر سیاره ما دارد، به ویژه در رخدادهای عظیمی که منجر به شکل‌گیری آن شدند. عموم دانشمندان بر این باورند که یک جسم هم اندازه مریخ، که عموما تیا نامیده می‌شود؛ در حدود 4.5 میلیارد سال پیش با زمین برخورد کرده، و حجم عظیمی از آوار را به مدار پرتاب کرد. این‌ها در نهایت به هم چسبیدند و ماه را تشکیل دادند که فاصله‌اش از زمین در آن زمان، یک دهم میزان کنونی بود و هم‌اندازه یک ماهواره مخابراتی متوسط. در آن زمان، زمین در هر هشت ساعت یک بار به دور مدار خود می‌چرخید، ولی از آن زمان تاکنون، فعل و انفعالات جاذبه‌ای بین زمین و ماه، و از آن جمله اثرات جزرومدی، سبب کند شدن چرخش زمین به دور خود و رسیدن به وضعیت فعلی 24 ساعت به ازای یک دور چرخش شده است.

آیا به این فکر کرده‌اید که چه می‌شد اگر ماه هیچ‌گاه به وجود نمی‌آمد؟ در ان صورت، تنها نیروی جزرومدی قابل توجه بر روی زمین از خورشید ناشی می‌شد که می‌توانست طول شبانه روز را از 8 به 12 ساعت افزایش دهد. ما وزن کمتری هم داشتیم، چرا که تقریبا ده درصد از جرم زمین، متعلق به بازمانده‌های تیا است که جذب این سیاره شده‌اند، در نتیجه نیروی گرانش بدون این برخورد، ده درصد کمتر می‌بود.

شکل یکتای حیات
شاید بدون ماه، زندگی به این سرعت بر روی زمین شکل نمی‌گرفت. ماه نوزاد، به حدی به زمین نزدیک بود که امواج ناشی از جزرومدی آن می‌توانست تا هزار برابر بلندتر از امروز باشد. احتمالا این امواج می‌توانستند تمام سطح قاره‌ها را بشویند و اقیانوس‌ها را با مواد معدنی غنی کنند و به پیدایش «سوپ نخستین» که حیات از آن به وجود آمد، کمک کنند. به باور کامینز، در نهایت بدون وجود ماه هم زندگی بر روی زمین شکل می‌گرفت، ولی در آن صورت جانوران نمی‌توانستند خود را با شرایط سخت قطبی سازگار کنند یا در نور ماه به شکار و مسیریابی بپردازند. مهم‌تر از آن، بدون جاذبه ماه برای پایداری چرخش زمین، در نهایت زمین هم مانند اورانوس از چرخش به دور خود باز می‌ایستاد. در طول یک سال، نور خورشید از یک قطب به قطب دیگر می‌رفت، و سپس بازمی‌گشت. کالینز می‌گوید: «در آن صورت هر موجود زنده‌ای می‌بایست برای بقا به مهاجرت رو بیاورد. زندگی باید به دنبال نور خورشید می‌دوید».

برخورد تیا، می‌توانست به ایجاد بیش از یک ماه منجر شود. اما آیا تفاوتی حاصل می‌شد؟ شاید نه. حتی اگر گرد و خاک حاصل از برخورد به خلق دو ماه منجر می‌شد، اثرات جاذبه‌ای در نهایت منجر به این می‌شد که آن دو با هم برخورد کنند، مدت‌ها پیش از این که در 600 میلیون سال پیش، حیات پیچیده بر روی زمین شکل گیرد.

تنها راه ممکن برای این که زمین ماه دیگری داشته باشد، این بود که به تازگی دو جرم در نزدیکی آن به هم برخورد کرده باشند. این برخورد می‌توانست یکی از آنها را در مداری پایدار به دور زمین قرار دهد، البته در صورتی که بخش اعظم انرژی جنبشی آن به جرم دیگر منتقل شده و به فضا رفته باشد. اگر این دو جرم نزدیک زمین می‌بودند، جاذبه بین این دو می‌توانست ویرانی به بار بیاورد و سبب فوران آتشفشان‌ها و ایجاد امواج جذرومدی بسیار عظیم شود. آسمان با گرد و غبار پوشیده می‌شد و قسمتی عمده از حیات از بین می‌رفت. ولی در نهایت، دوباره آرامش حکمفرما می‌شد؛ شاید در عرض چند سال بعد از دور شدن جرم برخورد کننده با ماه دوم.

فرض کنید که ماه2 هم‌اندازه ماه اصلی و مدار آن هم در همان صفحه و جهت مدار ماه1، ولی فاصله‌اش با زمین نصف ماه1 باشد. ساکنان نجات یافته زمین به ماه دومی که دوبرابر بزرگ‌تر و چهار برابر درخشان‌تر از ماه1 است و در هر ده روز یک بار به دور زمین خواهد چرخید، عادت خواهند کرد. هنگامی که هر دو ماه کامل باشند، خواندن یک کتاب در نیمه شب کار ساده‌ای خواهد بود.
هنوز خبرهای خوب دیگری در راهند: ماه2 سرشار از گدازه خواهد بود. نیروهای جاذبه‌ای در حال تغییر ناشی از زمین و ماه1، سبب می‌شوند که داخل آن مذاب مانده و از دهانه‌های اتشفشانی سطح آن به بیرون بزنند. کامینز می‌گوید: «این منظره بسیار دیدنی خواهد بود. می‌توانید رودخانه‌های جاری گدازه‌ها را روی سطح آن ببینید». بعضی اوقات این گدازه‌ها چنان سریع پرتاب می‌شوند که از جاذبه ماه2 فرار کرده و به جو زمین می‌رسند، و شب‌های روشن را به باران درخشانی از شهاب‌سنگ تبدیل می‌کنند.

شاید سرنوشت نهایی دو ماه برخورد با هم باشد. در حالی که تعاملات جزرومدی، سبب شده که ماه اصلی هر سال 3.8 سانتی‌متر از زمین دور شود، ماه2 سریع‌تر دور خواهد شد، و در عرض 1.5 میلیارد سال، به ماه1 خواهد پیوست. برخورد مصیبت‌بار‌ آن دو سبب بارش آوار بر روی زمین می‌شود و احتمالا یک کشتار عمومی دیگر به راه خواهد انداخت.

یکی دیگر از سناریوهای کامینز این است که ماه در جهت عکس حالت فعلی، به دور زمین بچرخد. با توجه به شرایط پیدایش ماه، این رخداد غیر ممکن است: اگر تیا اندازه حرکت کافی داشت تا ماه را در جهت عکس به مدار زمین پرتاب کند، قطعا زمین در اثر چنین برخورد پرتوانی نابود می‌شد.

در نتیجه ماهی که در جهت عکس بچرخد (که ما آن را هام می‌نامیم) تنها در صورتی وجود خواهد داشت که از برخورد دو جرم مجاور به وجود امده باشد. احتمال چنین رخدادی به باور کامینز خیلی کم است، ولی ناممکن نیست. فرض کنیم که هام جرمی معادل ماه داشته باشد و در مداری با همان فاصله از زمین و همان طول دوره چرخش قرار بگیرد. در این صورت دوره چرخش زمین به دور خود بیشتر می‌شود و به 12 ساعت می‌رسد.

نیروی جاذبه‌ای پیچیده بین این دو دنیا، رفته رفته منجر به این می‌شود که هام شروع به حرکت مارپیچی به دور زمین کند و چرخش مداری آن سریع‌تر و احتمالا بیضوی شود. همزمان، نرخ چرخش زمین نیز به تدریج کاهش می‌یابد تا به صفر برسد،‌ و در نهایت شروع به چرخش در مدار مخالف می‌کند.

هنگامی که زمین از چرخش باز ایستد، طول روزها به اندازه یک سال می‌رسد و سبب گرمای بسیار شدید در قسمت روشن و سرمای وحشتناک در قسمت تاریک خواهد شد. ولی کند شدن در طول میلیاردها سال رخ خواهد داد و در نتیجه، جانوران زمان کافی برای تکامل الگوهای مهاجرتی به نقاط خوش آب‌و‌هواتر را خواهند داشت که احتمالا در مرز روز و شب خواهد بود و در آن خورشید در افق قرار دارد.

ولی چه می‌شد اگر زمین، خود ماه یک سیاره دیگر می‌بود، مانند پاندورا در فیلم اواتار؟ فرض کنید که زمین در مداری بالای استوای سیاره‌ای مانند نپتون قرار دارد و هر دوی این‌ها در مداری عمود بر صفحه منظومه شمسی می‌چرخند. برای این که این زمین گرم و زیست پذیر باشد، فاصله نپتون2 از خورشید باید هم اندازه مدار فعلی زمین ما باشد.

درخشش سیاره‌ای
در طول چند میلیارد سال، چرخش ماه‌ زمین با مدار آن هماهنگ می‌شود و یک سمت آن همواره رو به نپتون2 خواهد داشت. اگر ماه‌ زمین در مدار 300هزار کیلومتری به دور نپتون بچرخد، طول روز در آن تقریبا 100 ساعت خواهد بود. تصویر نپتون2 از زمین، چشم‌نواز خواهد بود، گوی درخشانی در آسمان که 18 برابر نمای ماه از روی زمین است.

اگر شما در مرکز ماه‌زمین و در سمت رو به نپتون2 زندگی کنید، سیاره درست بالای سر شما است و هنگام طلوع خورشید نیمی از آن روشن خواهد شد. پیش از خسوف هرروزه خورشید به مدت 2 ساعت در نزدیکی ظهر، تبدیل به هلال می‌شود و ستاره‌ها در آسمان پیدا می‌شوند. سپس تا نیمه شب بتدریج از یک حالت هلالی دیگر به «نپتون2 کامل» تبدیل می‌شود که 2800 بار درخشان‌تر از ماه کامل ما است، نیمه‌شب در این سوی زمین بسیار درخشان‌تر از نیم‌روز است. بدین ترتیب، عملا طول شبانه‌روز در دو سوی این ماه متفاوت است و ساعت درونی جانداران دو سوی زمین‌ماه با هم یکی نیست.

روز و شب‌های طولانی زمین‌ماه، نوسان دمای شبانه‌روز را به بیش از دوبرابر چیزی که ما روی زمین داریم افزایش خواهد داد. به علاوه، جاذبه نپتون2، آن را به مغناطیسی طبیعی برای سیارک‌ها و سنگ‌های اسمانی تبدیل خواهد کرد، و زمین‌ماه همواره در معرض برخوردهای فضایی خواهد بود.

حال به تغییر دیگری در شرایط روی زمین فکر کنید، ولی نه با تغییر ماه یا تبدیل زمین به ماه یک سیاره دیگر، بلکه با افزایش ضخامت پوسته زمین. میانگین پهنای پوسته زمین 40 کیلومتر است که در صفحات اقیانوسی به 7 کیلومتر هم می‌رسد. چه می‌شد اگر این میانگین به 100 کیلومتر می‌رسید؟ البته چنین چیزی در صورتی ممکن بود که زمین جوان و خشک می‌بود.

گمان بر این است که اکثر آب زمین از دنباله‌دارهای یخی و سیارک‌ها آمده باشد. این آب پوسته زمین و بخش بالایی جبه آن را تا حدی انعطاف‌پذیر می‌سازد که هنگامی که حباب‌های ماگما گرمای مرکز زمین را بالا می‌آورند، جا باز کنند.

اگر دنباله‌دارها خیلی دیرتر با زمین برخورد کرده بودند، پهنای پوسته خیلی بیشتر می‌شد. چون در طول زمان، حباب‌های ماگما زیر جبه سفت می‌شدند، و در عرض چند ده میلیون سال موجب می‌شدند که بخش‌هایی از پوسته زمین ذوب شود. هنگامی که این بخش‌های زمین یا بستر دریا ذوب می‌شدند، تنها در عرض چند صد سال تمام گرمای خود را از دست می‌دادند و دوباره منجمد می‌شدند.

این ذوب شدن‌ها سبب رها شدن ترکیبی از گازهای سمی و نابودی همه چیز در آن نزدیکی می‌شد. کامینز می‌گوید: «شاید ده‌ها هزار کیلومتر مربع غیر قابل زیست می‌شدند. ناهید چنین ذوب شدن‌هایی را به خود دیده است، و علت کم بودن تعداد آتشفشان‌های آن هم همین امر است». وی ‌می‌افزاید که بر روی چنین زمینی، هر گونه موفقی باید بتواند احساس کند که چه زمانی زمین زیر پایش ذوب می‌شود، «وگرنه به طرز دردناکی محو خواهد شد».

در نهایت، به معجزه داستان اچ‌جی‌ ولز بر می‌گردیم: چه می‌شد اگر ناگهان زمین از حرکت باز می‌ایستاد؟ قطعا همه چیز بر روی زمین، با سرعت 1667 کیلومتر بر ساعت (سرعت چرخشی در استوا) به حرکت خود ادامه می‌داد.

کامینز می‌گوید: «هر چیزی که خیلی محکم به زمین نچسبیده باشد، به موازات افق پرواز خواهد کرد». طبق محاسبات او، هر کسی در فضای آزاد، به 11 کیلومتر دورتر پرتاب خواهد شد و در هنگام سقوط هم سرعتی برابر با 1000 کیلومتر بر ساعت خواهد داشت. ساختمان‌ها از پایه کنده خواهند شد، و آب اقیانوس‌ها خشکی‌ها را غرق می‌کند. چنین فاجعه‌ای حیات را بر روی زمین نابود خواهد کرد.

البته اگر چنین امری در زمان طولانی‌تری مانند دو یا سه دهه رخ دهد، هزینه‌ها تا این حد سنگین نخواهند بود. اثر گریز از مرکز چرخش زمین سبب می‌شود که سطح آب اقیانوس در استوا 8 کیلومتر بالاتر باشد. اگر زمین از حرکت باز ایستد، اقیانوس‌ها به سوی قطبین عقب خواهند نشست، جایی که جاذبه سطحی به دلیل نزدیکی به مرکز زمین، اندکی بیشتر است.

ویتولد فراچک از موسسه تحقیقات سیستم‌های زیست محیطی در ردلندز کالیفرنیا، این حالت را شبیه‌سازی کرده و نشان می‌دهد که وقتی زمین نیمی از اندازه حرکت خود را از دست بدهد، اقیانوس‌ها به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم خواهند شد، و خط ساحلی هم در مدار 30 درجه شمال و جنوب خواهد بود. در میانه، یک قاره بزرگ قرار خواهد داشت که بلندای کوهستان‌های آن تا 10 کیلومتر از سطح دریا خواهد رسید، اقیانوس شمالی نیز بخش اعظم کانادا، اروپا و روسیه را غرق خواهد کرد.

این که آیا انسان‌ها در چنین دنیایی زنده بمانند مشخص نیست. بخش اعظم زمین‌های کشاورزی از دست خواهند رفت، و اتمسفر در استوا برای زندگی انسان، بیش از حد نازک خواهد بود. به گفته فراچک، انسان‌ها به دو دسته تقسیم خواهند شد. دسته‌ای در ساحل اقیانوس شمالی و دسته دیگر در ساحل اقیانوس جنوبی زندگی خواهند کرد و خشکی پهناور بین این دو، آنها را از هم جدا می‌کند.

روزهای داغ و شب‌های سرد را نیز به این شرایط بیافزایید، که هر یک شش ماه به طول خواهند انجامید، خورشید در اول بهار طلوع خواهد کرد و در ابتدای پاییز غروب. احتمالا مردم در مناطق شفقی زندگی خواهند کرد، و مهاجرت می‌کنند تا همگام با جابجایی تدریجی نور در سیاره بمانند.

هرچند احتمال این که زمین در عرض یک یا دو دهه، از چرخش باز ایستد وجود ندارد، اما واقعیت این است که سرعت چرخش آن در حال کاهش است. میلیاردها سال بعد از این، بالاخره روزی خواهد رسید که به اندازه یک سال به طول بینجامد.
 
Last edited:

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
همان الگوی آب‌وهوایی که آتش‌سوزی روسیه و سیل پاکستان را به بار آورد، باعث توقف تشکیل توفان‌های سهمگین روی اقیانوس اطلس شده و بدین ترتیب تا به حال از روی‌دادن چندین توفان مرگبار جلوگیری کرده است

u67jzpshecvmptkvph16.jpg


بیشتر از یک ماه است که پاکستان با سیلی بی‌سابقه دست و پنجه نرم می‌کند. میلیون‌ها نفر بی‌خانمان شده‌اند و شاید تنها بتوان یک الگوی آب‌وهوایی را از این بابت سرزنش کرد که بیش از حد روی پاکستان ماندگار شد. از سوی دیگر همین الگوی آب‌وهوایی در آتش‌سوزی گسترده روسیه مقصر شناخته شد. اما به نظر می‌رسد که این تغییرات مرگبار فقط بلا و ویرانی به بار نیاورده و در آن سوی کره زمین،‌ نجات‌بخش هم بوده است.

بر اساس گزارش نیوساینتیست،‌ هواشناسان پیش بینی کرده بودند که امسال،‌ به دنبال جریان‌های آب سطحی گرم اقیانوس و جریان هوایی موسوم به لانینا، اقیانوس اطلس فصلی پر از توفان‌های سهمگین داشته باشد. خردادماه گذشته محققین دانشگاه ایالت کلرادو پیشبینی کردند که 18 توفان گرمسیری طی این فصل اقیانوس اطلس را درگیر خواهند کرد که از این تعداد، ‌10 توفان شدید و 5 توفان هم مرگبار طبقه‌بندی شدند. سازمان ملی اقیانوسی و جوی آمریکا هم ارقام مشابهی را پیش بینی کرده بود.

اما تا روز 20 آگوست/ 29 مرداد، از این 18 توفان،‌ تنها سه توفان پدیدار شدند که از بین آن‌ها هم فقط یکی به سختی به درجه‌ متوسطی از شدت رسید. این در حالی است که در فصل‌های توفانی سال‌های قبل،‌ این ارقام بسیار بالاتر بودند. در سال 2008/ 1387 تا این تاریخ، 6 توفان از جمله توفان سهمگین برتا روی داده بودند. در سال 2005/ 1384 هم 9 توفان از 28 توفان ثبت شده در آن سال تا قبل از روز 20 آگوست/ 29 مرداد روی داده بودند. پس چرا امسال اطلس این ‌قدر آرام است؟

به گفته محققین موسسه فناوری جورجیا،‌ الگوی آب‌وهوایی که این جریان شدید را روی پاکستان و روسیه نگه داشته بود، باعث ایجاد توده‌ای از هوای خشک می‌شد. این هوا از روی اروپا و آسیا بالا می‌رفت و بعد روی اقیانوس‌ها پایین می‌آمد که باعث می‌شد رطوبت جو گرفته شود و توفان‌ها به اصطلاح بسوزند. در واقع امسال توفان‌ها زمانی شروع به شکل‌گیری کردند که جریان هوای داغ روسیه از بین رفت. دو توفان اول،‌ دنیل و ارل هر دو قوی هستند.
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
قطب‌های مغناطیسی زمین هر 300هزار یکبار و با روندی آرام جابجا می‌شوند. اما تحقیقات تازه نشان می‌دهند گاهی این روند شتابی غیرعادی می‌گیرد و باعث ایجاد مشکل در مهاجرت پرندگان و سیستم‌های ناوبری می‌شود.

8i773umtvuxn10a88wv.jpg


به طور معمول هر 300هزار سال یکبار دو قطب مغناطیسی زمین با یکدیگر جابجا می‌شوند. این جابجایی تقریبا 5000 سال به طول می‌انجامد. این روند ثابت میلیونها سال است که ادامه داشته، اما تحقیقات تازه نشان می‌دهند این دو قطب می‌توانند با سرعت سرسام‌آوری به سمت قطب مخالف حرکت کنند. یک نمونه از این حرکت حدود 16میلیون سال پیش به وقوع پیوسته است.

به گزارش نیوساینتیست، این دومین باری است که اثبات می‌شود گاهی حرکت قطب‌های مغناطیسی زمین به سمت قطب مخالف شتابی غیرعادی داشته است. پیش از این در سال 1995 گدازه‌های باستانی در ناحیه اورگان کشف شدند که نشان می‌دادند شتاب حرکت این قطب‌ها به سمت یکدیگر حداقل 10هزار برابر بیشتر از شرایط همیشگی بوده است. در واقع قطب‌ها هر روز نزدیک به 6 درجه حرکت می‌کردند! کمتر کسی این پدیده را باور می‌کرد اما به نظر می‌رسد این شرایط غیرمعمول می‌تواند باز هم تکرار شود.

جاناتان گلن و همکارانش در مرکز بررسی‌های زمین‌شناسی ایالات متحده در منلو پارک، کالیفرنیا می‌گویند آنها نمونه دیگری از این شتاب را در نوادا کشف کرده‌اند. سنگ آتشفشانی پیداشده توسط این گروه نشان می‌دهد قطب‌های مغناطیسی زمین ظرف مدت یک‌سال 53 درجه جابجا شده‌اند. اگر این روند ادامه پیدا کرده باشد، قطب‌های مغناظیسی زمین تنها ظرف مدت 4 سال به طور کامل جابجا شده‌اند.

این شتاب غیرعادی می‌تواند سیستم ناوبری هواپیماها و کشتی‌ها را دچار اختلال کند و از سوی دیگر پرندگان مهاجر را با مشکلات متعددی روبرو خواهد کرد.

عده‌ای از زمین‌شناسان معتقدند این پدیده غیرعادی می‌تواند منطقه‌ای باشد. هنوز دلیلی برای این شتاب سرسام‌آور ارائه نشده است.
 
بالا