برگزیده های پرشین تولز

اخرین باری که از گریه کردی کی بوده؟

sunset_3797

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آگوست 2007
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
محل سکونت
where u like
این تاپیک رو در راستای اون تاپیک bishtar جان زدم.:)

چون تو این روزگار اکثرا غمگین هستن تا خوشحال
hanghead.gif


یکیش خودم.
بیاید اینجا غمو غصه هاتونو بگید باهم همدردی کنیم بلکه سبک شیم
nerves.gif
 

@li

کاربر فعال موبایل
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 جولای 2006
نوشته‌ها
3,997
لایک‌ها
90
سن
39
محل سکونت
GRAVEYARD
من یادم نمیاد....چون خیلی وقته که جاهایی که باید گریه کنم نمیتونم....اصلا من نمیتونم گریه کنم برام شده مشکل!!!!!...از دوستان کسی میدونه راه حلش چیه؟!!!....همین مشکل رو در مورد خوشحالی هم دارم جاهایی که باید خیلی خوشحال باشم نمیتونم!!!!....
 

Miss-Classic

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2007
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
سیدنی، استرالیا
من آخرین باری که گریه کردم پری شب بود..

دلیلشم ترجیه میدم نگم

ولی خوب من اصولا آدم خیلی شادیم :happy: اگه هم ناراحت باشم نمی ذارم کسی متوجه شه چون دوست ندارم حال منفی من رو دیگران تاثیری بذاره :)


س.
 

leylax

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 فوریه 2007
نوشته‌ها
556
لایک‌ها
29
محل سکونت
زیر باران
154fs232528.gif

پریشب!!!
خیلی زیاد!چشام وحشتناک شده بود!:(
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
راستش آخرين بار پارسال همين موقع ها بود....دوستي رو از دست دادم كه فكر نكنم ديگه لنگش تو دنيا باشه ار معرفت مهربوني بزرگي كسي بود كه زندگي منو به كلي عوض كرد،مثل يه شهاب براي مدتي تو زندگيم درخشيد و بعد خاموش شد
يادم نميره وقتي خبر فوتش رو شنيدم تا سه روز نميتونستم جلوي گريمو بگيرم.
چه دوراني بود نه خواب داشتم نه خوراك
فكر نميكنم مصيبتي بزرگتر از اون تو زندگيم داشتم.
 

Miss-Classic

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2007
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
سیدنی، استرالیا
راستش آخرين بار پارسال همين موقع ها بود....دوستي رو از دست دادم كه فكر نكنم ديگه لنگش تو دنيا باشه ار معرفت مهربوني بزرگي كسي بود كه زندگي منو به كلي عوض كرد،مثل يه شهاب براي مدتي تو زندگيم درخشيد و بعد خاموش شد
يادم نميره وقتي خبر فوتش رو شنيدم تا سه روز نميتونستم جلوي گريمو بگيرم.
چه دوراني بود نه خواب داشتم نه خوراك
فكر نميكنم مصيبتي بزرگتر از اون تو زندگيم داشتم.

خدا رحمتش کنه :(
 

delphinus

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 می 2007
نوشته‌ها
30
لایک‌ها
0
محل سکونت
Aquatica
راستش آخرين بار پارسال همين موقع ها بود....دوستي رو از دست دادم كه فكر نكنم ديگه لنگش تو دنيا باشه ار معرفت مهربوني بزرگي كسي بود كه زندگي منو به كلي عوض كرد،مثل يه شهاب براي مدتي تو زندگيم درخشيد و بعد خاموش شد
يادم نميره وقتي خبر فوتش رو شنيدم تا سه روز نميتونستم جلوي گريمو بگيرم.
چه دوراني بود نه خواب داشتم نه خوراك
فكر نميكنم مصيبتي بزرگتر از اون تو زندگيم داشتم.
خدا رحمتشون کنه :) از دست دادن یه دوست خیلی سخته من خوب درکت میکنم
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,329
لایک‌ها
5,482
من نزدیک بود همین الان با خوندن پست BLOODY جان گریم بگیره
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
از همدردي دوستان ممنون انشالله هيچ وقت براي شما اين حوادث پيش نياد...
 

amd>intel

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 می 2005
نوشته‌ها
6,463
لایک‌ها
17
محل سکونت
SILICON CITY
گريه كردن خوب هست . ولي به شرطيكه نشكنيد . مرداني ديدم اين گريه ها ياعث شكستنش وجودشون شده . كاش حداقل انسانهاكمتر احتياج به گريه داشته باشند
 

sourena_8888

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2007
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
68
اخرین بار اولین بار بود
بعد تولدم گریه کردم ....
اونم فکر کنم نمیدونم ؟؟
اون پرستار نامرد همچی با دست زد تو کمرم هنوز جاش هست ....بی انصاف خوشت میاد یکی بچتو سرو ته وسط اسمون و زمین بگیره .... بعد بزنه تو کمرش ...نه خوشت میاد ....خودت بگو
 
بالا