برگزیده های پرشین تولز

اذیت کردن معلما(آموزش,خاطرات)

H.A.M.I

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
77
محل سکونت
Tehran
سلام
همه تو دوران تحصیل معلم هارو اذیت کردن البته بیشتر اونا اذیت میکنن تا ما اونا رو:hmm:
خاطراتتون رو بگید و از روش های موثر هم نام ببرید تا مورد استفاده بقیه قرار بگیره و بسی دلمان خنک شود:lol:
البته همه ی معلما رو نباید اذیت کرد بعضی ها واقعا معلم هستن و آدمای خوبین ولی بعضی ها.....:thumbsdow
ممنون :happy:
در ضمن ورود افراد بی جنبه ممنوع
تاپیک جنبه ی فان و تفریح داره

توصیه ی ایمنی:این کارها توسط گروه های خبره و کار آزموده ای انجام شده لطفا از انجام این کارها خوووودددداررری کنید
با تشکر:)
 
Last edited:

ali 14007

Registered User
تاریخ عضویت
18 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
600
لایک‌ها
58
محل سکونت
IRAN
1: {که همین امسال روی دبیران: فیزیک و ریاضی تست شد}
مدرسه که ساندویچ مباره سس هم میده روش
ما سسو نمیخوردیم میمالوندیم به دسته در
بعدش هم تا میومد درو باز کنه بیاد باز میرفت که دستشو بشوره
251.gif

2:خیلی ریلکس سر زنگ دینی اگر مثل من مسوول کامپیوتر بودید موقع سرچ کردن واسه دانلود یه چیزی صفحه کلیدو فارسی نکنید و به محض نوشتن nhkg,n و.... کلمه
یدونه تصویر بسیار زیبا از یه حاج خانومی میومد بعدشم.....
ugly004.gif

3:سر زنگ ریاضی اشکال مختلف از قبیل I LOVE U قلب نقاشی های مستحجن میکشیدیم و مینداختیم تو کیفش جلسه بعد هم آخر یه بهونه جور میکرد مینداختمون بیرون
2z6in9g.gif

کلا یه اکیپ 4 نفره ایم تقلب و پارتی واستخر و.... کلا با همیم
s187.gif
 

blake

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2011
نوشته‌ها
2,086
لایک‌ها
531
محل سکونت
شیراز
1.چسب قطره ای + چوب کبریت + آدامس میکردم تو قفل کارگاه کامپیوتر و اون روز تعطیل میشدیم یه نمره هم ازمون کم میشد(از همه):p
2.وقتی کامپیوتر های کارگاه قفل میشد با زدن دکمه ی shift پشت سر هم صدای کامپیوتر ها رو در میاوردیم(همه با هم):D
3.سوسک میکردیم تو قوطی کبریت و سر کلاس ول میکردیم :D
4.کپسول آموکسی سیلین مینداختیم تو بخاری و بوی فوق العاده بدی میداد برا همین میگفتن برید تو حیاط تا بو بره :D
5.کلید برق کلی مدرسه رو که پشت حیاط مدرسه بود و کسی نمیدید میزدیم و اگه همون لحظه هم میفهمیدن باید نیم ساعت صبر میکردن تا بتونن دوباره وصلش کنن :D
6.وقتی کسی در کلاس رو میزد همه با هم میگفتیم کیه؟کیه؟:lol:
ولی خدایی با اینهمه اذیت یبار هم نشد که گیر بیفتم.
کلا کلاس سوم کامپیوتر سال 86 فکر کنم بدترین کلاس تو کل عمر مدرسمون بود
 

arar195511

Registered User
تاریخ عضویت
23 نوامبر 2012
نوشته‌ها
831
لایک‌ها
20
معلم پنجم دبستانم خیلی بین بچه ها فرق میزاشت یه روز که برف میومد ما رو برد برف بازی منم وسط گلوله برف سنگ ریختم زدم تو چشمش یکی از بهترین خاطرات زندگیم هست
 

H.A.M.I

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
77
محل سکونت
Tehran
1: {که همین امسال روی دبیران: فیزیک و ریاضی تست شد}
مدرسه که ساندویچ مباره سس هم میده روش
ما سسو نمیخوردیم میمالوندیم به دسته در
بعدش هم تا میومد درو باز کنه بیاد باز میرفت که دستشو بشوره
251.gif

2:خیلی ریلکس سر زنگ دینی اگر مثل من مسوول کامپیوتر بودید موقع سرچ کردن واسه دانلود یه چیزی صفحه کلیدو فارسی نکنید و به محض نوشتن nhkg,n و.... کلمه
یدونه تصویر بسیار زیبا از یه حاج خانومی میومد بعدشم.....
ugly004.gif

3:سر زنگ ریاضی اشکال مختلف از قبیل I LOVE U قلب نقاشی های مستحجن میکشیدیم و مینداختیم تو کیفش جلسه بعد هم آخر یه بهونه جور میکرد مینداختمون بیرون
2z6in9g.gif

کلا یه اکیپ 4 نفره ایم تقلب و پارتی واستخر و.... کلا با همیم
s187.gif
امسال که تموم شد ایشالله سال بعد اجراشون میکنم
ما پایه صندلی رو شلش کرده بودیم از این صندلیا که جلوش فقط پایه داره پشتش نداره بعد روون شده بود وقتی میشستی روش میرفت پایین
هیچی دیگه معلم دینی اومد نشست روش و .... عمامه یه طرف خلاصه یه وضعی ولی دلم سوخت براش :( البته من بی گناه بودم رفقا این عمل خبیثانه رو انجام دادن
یه بار هم بعد عید بود معلم حرفه مون کت شلوار نو پوشیده بود از این 12سیلندر ها بود معلمه یه دفعه خورد زمین کتش به ... رفت :دی
:)))))))))))
 

_Amir_

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,585
لایک‌ها
554
محل سکونت
Nezami.Net
بله :D

والا ما یه تعداد رفیق هستیم که از بچگی باهم بزرگ شدیم و مدرسه با هم بودم و الان هم همه جا با هم هستیم...

خاطره کرم ریختن تو کلاسامون زیاده...
فقط چند از اونا که خیلی خفن هست رو تعریف میکنم.

نمیدونم تا حالا با اسلحه مرگبار لوله تفنگ کار کردید یا نه . میگم چیه که اگر کسی نمیدونه بدونه.
لوارم لازم :
یک عدد خودکار بیک
یک نموره کاغذ
تف
و یه مقدار جربزه
جوهر خودکار رو از توی لوله در میاریم . یه تیکه کاغذ میندازیم تو دهنمون و یکم باهاش ور میریم و تو دهن گردش میکنیم. سپس گلوله ( کاغذ ) رو تو اسلحه ( لوله خودکار ) قرار داده و توش فوت میکنیم...

اره ما همیشه ته کلاس میشستیم ( میخوابیدیم )
یه روز یادمه اصلا خوابم نمیومد... لوله خودکار رو برداشتم و مسلح کردم و طرف معلم که نشسته بود گرفتم. تا شلیک کردم سرشو بالا اورد ( دهنش باز بود ) رفت تو حلقش ... =))) هیچوقت نفهمید کی بود...
-----------------------------------------------------
نمیدونم چس مصنوعی تا حالا دیدید یا نه. یه وسیله سرگرمی هستش که بوی مرگ میده...
یادمه با کل نخاله های مدرسه برنامه ریختیم که فرداش مدرسه رو تعطیل کنیم...

بعد از ظهر رفتیم جایی که از اونا داشت و هرکدوم 4 تا ازشون گرفتیم.
فرداش رفتیم مدرسه ... خلاصه ماموریت با موفقیت انجام شد و مدرسه اون روز تعطیل شد. ( انداخته بودیم تو کانال کولر ها )
-----------------------------------------------------
نمیدونم اینو میدونید یا نه : اگر تخم مرغ بزنید به تخته سیاه مدرسه و با تخته پاک کن پاکش کنید دیگه نمیشه روی اون تخته نوشت.

یکی از رفیقامون باباش بقالی داشت. باهاش برنامه ریختیم که تخم مرغ بپیچونه بیاره مدرسه رو به کثافت بکشیم...
فرداش که رفتیم سر کلاس همون اول صبح تخم مرغ رو زد به تخته و اون روز اون کلاسمون رو تعطیل کردن و فرداش هم کلاسمون رو عوض کردن...
-----------------------------------------------------

میگم که زیاده...
اگر بخوام بشینم واستون داستان شلمچه رفتنمون رو تعریف کنم یه رمان میشه...
 

H.A.M.I

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
77
محل سکونت
Tehran
بله :D

والا ما یه تعداد رفیق هستیم که از بچگی باهم بزرگ شدیم و مدرسه با هم بودم و الان هم همه جا با هم هستیم...

خاطره کرم ریختن تو کلاسامون زیاده...
فقط چند از اونا که خیلی خفن هست رو تعریف میکنم.

نمیدونم تا حالا با اسلحه مرگبار لوله تفنگ کار کردید یا نه . میگم چیه که اگر کسی نمیدونه بدونه.
لوارم لازم :
یک عدد خودکار بیک
یک نموره کاغذ
تف
و یه مقدار جربزه
جوهر خودکار رو از توی لوله در میاریم . یه تیکه کاغذ میندازیم تو دهنمون و یکم باهاش ور میریم و تو دهن گردش میکنیم. سپس گلوله ( کاغذ ) رو تو اسلحه ( لوله خودکار ) قرار داده و توش فوت میکنیم...

اره ما همیشه ته کلاس میشستیم ( میخوابیدیم )
یه روز یادمه اصلا خوابم نمیومد... لوله خودکار رو برداشتم و مسلح کردم و طرف معلم که نشسته بود گرفتم. تا شلیک کردم سرشو بالا اورد ( دهنش باز بود ) رفت تو حلقش ... =))) هیچوقت نفهمید کی بود...
-----------------------------------------------------
نمیدونم چس مصنوعی تا حالا دیدید یا نه. یه وسیله سرگرمی هستش که بوی مرگ میده...
یادمه با کل نخاله های مدرسه برنامه ریختیم که فرداش مدرسه رو تعطیل کنیم...

بعد از ظهر رفتیم جایی که از اونا داشت و هرکدوم 4 تا ازشون گرفتیم.
فرداش رفتیم مدرسه ... خلاصه ماموریت با موفقیت انجام شد و مدرسه اون روز تعطیل شد. ( انداخته بودیم تو کانال کولر ها )
-----------------------------------------------------
نمیدونم اینو میدونید یا نه : اگر تخم مرغ بزنید به تخته سیاه مدرسه و با تخته پاک کن پاکش کنید دیگه نمیشه روی اون تخته نوشت.

یکی از رفیقامون باباش بقالی داشت. باهاش برنامه ریختیم که تخم مرغ بپیچونه بیاره مدرسه رو به کثافت بکشیم...
فرداش که رفتیم سر کلاس همون اول صبح تخم مرغ رو زد به تخته و اون روز اون کلاسمون رو تعطیل کردن و فرداش هم کلاسمون رو عوض کردن...
-----------------------------------------------------

میگم که زیاده...
اگر بخوام بشینم واستون داستان شلمچه رفتنمون رو تعریف کنم یه رمان میشه...

دوتامورد بالا رو کار کرده بودیم یکی از بچه ها با لوله خودکار کاغذ زد تو همونجای معلمه (زیر شکمش :دی)
معلمه نامردی نکرد و گرفت کتکش زد تا میخورد بعد اون سال انداختش دیگه
یه بار هم بچه ها چس مصنوعی آوردن زدن که تعطیل بشه ولی یکی بود و زود زدنش معلمه فهمید چندتا برد بیرون:|
 

k-boy

Registered User
تاریخ عضویت
7 فوریه 2012
نوشته‌ها
5,614
لایک‌ها
7,060
محل سکونت
جنگل آسفالت
پودری هست به اسم اَنفیه!
با اشانتیونای مختلفم هست که اکالیپتوسش تو بازارضای مشهد فراوونه.
یه ذره (خیلی کم) از این پود رو میریزین بالای درب کلاس جوری که وقتی در باز میشه بریزه رو سر معلم.
چند دقیقه بعد عطسه های طوفانیه دبیر شروع میشه و قطع نمیشه . کل کلاس پرید:cool:
پ.ن: پا نشین برین انفیه مشکی بگیرین , دهن معلمو:D
 

Hosien009

Registered User
تاریخ عضویت
30 می 2012
نوشته‌ها
1,944
لایک‌ها
270
محل سکونت
غرب طهران
بابا شما ها خاطراتتون همه مخفی کاری


ما سر کلاس سوم دبیرستان موج مکزیکی میرفتیم


راستی رکورد اخراج در کل ایران هم فکر کنم دست من

معلم شیمی اومد سرکلاس نشته گفت شما 3 تا اون ته برید بیرون

ما3 تا :!
بچه ها :))))))))))))))))))))))
 

sisaco

Registered User
تاریخ عضویت
17 فوریه 2013
نوشته‌ها
2,521
لایک‌ها
839
محل سکونت
Ahwaz
عشق من زنگ قران بود. اصلا نمیدونم جه دردی بود که من و دوستم به قران خوندم بقیه توی سال اول راهنمایی میخندیدیم ! میترکیدیما. تا اینکه یک روز معلمه گفت پاشو بیا کارت دارم رفتم جلو رو بچه ها بی شرف هی منو کشیده میزد . میگفت باید گریه کنی. آخرشم بغض کردم. اومد من رو بغل کنه از دلم در بیاره منم گردنش رو گاز گرفتم :) / هفته بعدشم یک گنجشکی توی حیات مدرسمون مرده بود ! آقای معلم هم تپل. آوردم زنگ قران گذاشتم زیرش. احمق نکرد نگاه بندازه رو صندلیشو همینجوری نشست . ترکوند بد بختو !!!!
 

chargahi

Registered User
تاریخ عضویت
1 دسامبر 2008
نوشته‌ها
380
لایک‌ها
841
نمیدونم تا حالا زیر معلم سوزن ته گرد گذاشتید یا نه
نمیدونم تا حالا تخته پاک کن رو گِل مالی کردید یا نه
نمیدونم دسته جمعی کل کلاس رو صندلی معلم یه لیتر تف انداختید یا نه
نمیدونم تا حالا تو جیب معلم ریکا ریختید یا نه
نمیدونم تا حالا هر چارتا چرخ پیکان معلمو پنچر کردید یا نه
نمیدونم تا حالا تخم مرغ بالای در گذاشتید یا نه
نمیدونم تا حالا گوشی معلمو ترکوندید یا نه

ولی توصیه میکنم انجام بدید:D
حال میده:D
:D:D:D:D:D:D:D:D
 

H.A.M.I

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2012
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
77
محل سکونت
Tehran
عشق من زنگ قران بود. اصلا نمیدونم جه دردی بود که من و دوستم به قران خوندم بقیه توی سال اول راهنمایی میخندیدیم ! میترکیدیما. تا اینکه یک روز معلمه گفت پاشو بیا کارت دارم رفتم جلو رو بچه ها بی شرف هی منو کشیده میزد . میگفت باید گریه کنی. آخرشم بغض کردم. اومد من رو بغل کنه از دلم در بیاره منم گردنش رو گاز گرفتم :) / هفته بعدشم یک گنجشکی توی حیات مدرسمون مرده بود ! آقای معلم هم تپل. آوردم زنگ قران گذاشتم زیرش. احمق نکرد نگاه بندازه رو صندلیشو همینجوری نشست . ترکوند بد بختو !!!!

:thumbsup::guitar:

بدبخت مملکتی که دانش آموزاش به اذیت کردن معلما افتخار می کنن.

دوست عزیز تاپیک جنبه فان داره
ولی جدا ازشوخی
تو پست اول هم گفتم
همه ی معلما نه بعضی از معلما واقعا اذیت کردنشون حقشونه تازه کمشون هم هست
باید دهنشونو سرویس کرد:)
مثل ناظم سال پیش ما :)
خدا روشکر از مدرسه اش فرار کردم :O
 

amme joon

Registered User
تاریخ عضویت
2 می 2012
نوشته‌ها
1,504
لایک‌ها
2,941
همین امسال ما بچه های سوم ریاضی یه چش مصنوعی سر کلاس باز کردیم جای همتون خالی چه حالی داد کل روز رفتیم یه کلاس دیگه ولی تنبیه دسته جمعی شدیم چند نمره از انظباط همه کم شد ولی گفتیم به تخممون

با ماژیک یه عکس خیلی مستهجن پورن روی سکوی دبیر کشیدیم با بچه های حرفه ای که با از این ماژکا هم بود که پاک نمیشه کلی بعد از الکل مالی پاک شد خیلی ولی حال داد

دبیر فیزیکم منو انداخت با 9.75 همین دوشنبه کارد برم از بغل یه خشی انداختم روی ریوش که فکر کنم باید ماشین رو عوض کنه منم اماتور تو خش انداختم چاقو تا ته رفت تو ماشین
بازم یادم اومد میگم

اینم مال امسال مال سال های قبل رو بخوام بگم فکر کنم یه صحفه بس نکنه

تو مدرسه چی یاد میدن به شما؟ :دی
 

Imuser

Registered User
تاریخ عضویت
25 فوریه 2013
نوشته‌ها
365
لایک‌ها
106
همین امسال ما بچه های سوم ریاضی یه چش مصنوعی سر کلاس باز کردیم جای همتون خالی چه حالی داد کل روز رفتیم یه کلاس دیگه ولی تنبیه دسته جمعی شدیم چند نمره از انظباط همه کم شد ولی گفتیم به تخممون

با ماژیک یه عکس خیلی مستهجن پورن روی سکوی دبیر کشیدیم با بچه های حرفه ای که با از این ماژکا هم بود که پاک نمیشه کلی بعد از الکل مالی پاک شد خیلی ولی حال داد

دبیر فیزیکم منو انداخت با 9.75 همین دوشنبه کارد برم از بغل یه خشی انداختم روی ریوش که فکر کنم باید ماشین رو عوض کنه منم اماتور تو خش انداختم چاقو تا ته رفت تو ماشین
بازم یادم اومد میگم

اینم مال امسال مال سال های قبل رو بخوام بگم فکر کنم یه صحفه بس نکنه

تاسف برای شما...
 

sisaco

Registered User
تاریخ عضویت
17 فوریه 2013
نوشته‌ها
2,521
لایک‌ها
839
محل سکونت
Ahwaz
همین امسال ما بچه های سوم ریاضی یه چش مصنوعی سر کلاس باز کردیم جای همتون خالی چه حالی داد کل روز رفتیم یه کلاس دیگه ولی تنبیه دسته جمعی شدیم چند نمره از انظباط همه کم شد ولی گفتیم به تخممون

با ماژیک یه عکس خیلی مستهجن پورن روی سکوی دبیر کشیدیم با بچه های حرفه ای که با از این ماژکا هم بود که پاک نمیشه کلی بعد از الکل مالی پاک شد خیلی ولی حال داد

دبیر فیزیکم منو انداخت با 9.75 همین دوشنبه کارد برم از بغل یه خشی انداختم روی ریوش که فکر کنم باید ماشین رو عوض کنه منم اماتور تو خش انداختم چاقو تا ته رفت تو ماشین
بازم یادم اومد میگم

اینم مال امسال مال سال های قبل رو بخوام بگم فکر کنم یه صحفه بس نکنه

واقعا تاسف میخورم برای شما. واقعا ! اینا دیگه شیرین کاری و خوشمزگی و مزاح و شیطونی نیست. بی ادبی هست. که میتتونه از هر جایی منشا بگیره ! ولی بازم میگم متاسفم آقای بی ادب
 
بالا