برای کار بزرگ لزوما باید شریک داشته باشید. هم برای مدیریت کار، هم برای افزایش توان مالی و از همه مهمتر برای تقسیم ریسک ... اتفاقا جالب اینجاست که در شراکت های بزرگ، کمتر مشکل پیش میاد
. مثلا یه شرکت تعاونی که 20 نفر سهامدار داره، کمتر از 2 نفر که با هم یه مغازه میزنن، احتمال فروپاشی داره
دقیقا
چون توی بیزینس های بزرگ تر , سیستم درست چیده میشه واسه اینکه پای رقمای بالا مطرحه ! همچنین توی شراکت های بزرگ , چون شرکاء روی هم دیگه شناختی ندارن و ممکنه تا قبل از اون همدیگه رو ندیده باشن و مثلا طرف سهم یک شرکت رو خریده باشه و با چند نفر دیگه شریک شده باشه , با هم دیگه از در دوستی وارد نمیشن ! همه چی سفت و سخت و روی اصوله
از طرفی توی شراکت کوچیک , که معمولا خانوادگی یا دوستانه هستش , دو یا چند نفر جمع میشن , رویایی میخوان برن جلو , میگن هرچی کار هست میریزیم و سط و انجام میدیم و ... همین باعث میشه یکی بیشتر کار کنه و ناراضی باشه و یکی کمتر کار کنه و باعث نارضایتی بقیه . یکی سهمشو دیر میده و میوفته گردن یکی دیگه . یکی پرداختی ها رو بدون رسید اثبات میکنه و بقیه بهش شک میکنن ! بعد کم کم حرفای مخرب و در نهایت اعمال مخرب که باعث از بین رفتن کل کار میشه ...
خب بحث سر همین موضوع هست ما وقتی به بزرگان نگاه می کنیم همه شریک داشتن واقعیت اینه که شما وقتی کارتون گسترده میشه مجبورید افرادی رو وارد تیم خودتون کنید تا هم بتونید بخش های مختلف شرکت رو پوشش بدین و هم تقسیم کار بشه اما موردی که همیشه ایجاد مشکل کرده و می کنه در بحث شراکت طمع قدرت و ثروت در شرکت هست به طور کل یک کارمند اگر از حد خودش خارج بشه می دونه کارشو از دست میده پس دست به عصا حرکت می کنه اما شریک چون خودش رو مالک کار می دونه واهمه ای نداره پس بیشتر اختیاری عمل می کنه مثلا اگر ما برای جایی کار کنیم اگر حتی خانممون پا به ماه هم باشه از ترس میریم سر کار اما وقتی کار خودمون میشه با یه عطسه کردن سر صبح می گیریم می خوابیم و به شریک میگیم نمیام امروز
دقیقا اشتباه همینیه که شما میگید !
نقش ها باید توی شراکت از هم جدا بشن !
اول از هر چیزی باید روی کاغذ تمام حرف ها رو بیارید !
سهام دار به صورت پیش فرض نباید هیچ کاری بکنه ( خیلیا اینو در نظر نمیگیرن )
سهام دار فقط تامین مالی میکنه
یه فلوچارت باید از روند انجام کار ( صفر تا صد ) + یک لیست از کل کارهایی که قراره انجام بشه تهیه بکنید .
بعد این مسئولیت ها رو در قالب نقش های مختلف که تعریف میکنید توزیع کنید .
مرحله بعدی اینه که واسه این نقش ها حقوق و مزایا یا درصدی از سود تعیین کنید !
یعنی میگید " مدیر عامل " با این مسئولیت ها ( همه باید انجام بشه و اگه انجام نشه توبیخ خواهد شد ! ) ماهی فلان قدر حقوق یا مثلا X درصد از کل سود اون ماه و یا ترکیبی از حقوق ثابت و درصد .
و به عهمین ترتیب برای بقیه نقش ها
مرحله بعد اینه که باید برای این نقش ها که همه جزئیات براشون مشخص شده , آدم پیدا بکنید . بسته به اینکه سطح کار کجاست , شرکاء , آشناهاشون یا افراد غریبه میتونن وارد بشن و مسئولیت نقش ها رو بر عهده بگیرن .
اینطوری همه چیز شفاف باید بره جلو
این روشی رو که من الآن گفتم , دارم خودم برای کارام استفاده میکنم و همینطوری یه چیزی نپروندم !
در ضمن به حرفای افتک گوش کنید . حرفاش کاملا درسته :general601: