برگزیده های پرشین تولز

از پراکندگی تا هماهنگی

ramishar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 مارس 2008
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
0
مقدمه
در این کتاب دکتر میخائل لایطمن در باره وضع شخصی انسان در قرن بیست و یکم و دلیل و سرچشمۀ گرفتاری ها، مشکلات و مصیبت های دنیا اعم از سطح شخصی و کلی و راه حل دقیق آن سخن گفته و توضیح می دهد که دقیقا چه تغییری در سیستم آگاهی ما باید بوجود آید و چرا این تغییر ضروری است. بنابراین قبل از آنکه به گفته های ایشان رجوع کنیم شروع به بررسی وضع بشر در زمان کنونی می نمائیم. شناختن این وقایع کمک بسیار مهمی است برای درک راه حلی که در ادامه این کتاب عرضه می شود.

در سده اخیر، علم و تکنولوژی جهش بسیار سریعی کرده و توسعه یافته اند و تحولات و ترقی در آنها بصورت باور نکردنی، دنیا را تسخیر کرده، ولی با وجود این ما خودمان و زندگیمان را در بن بست احساس می کنیم و با پدیده های مختلف و مشکلات بسیاری که روز بروز در تمام مراحل زندگی افزوده می شوند در گیر هستیم. اکثر مردم از زندگیشان ناراضی هستند و احساس بی امنیتی، پوچی، نا امیدی، سرخوردگی و نا آرامی آنها را زجر می دهد. بعضی اوقات این احساسات نامطلوب آنها را بسوی استفاده از داروهای آرامش بخش یا مواد مخدر و اعتیاد می کشاند به امید آنکه شاید بتوانند به این وسیله خود را آرام کرده و کمبود های خود را جبران نمایند.

بیماری جهانی قرن 21، افسردگی و اضطراب است. طبق تحقیقات مجمع بهداشت جهانی، یک چهارم افراد در طی زندگی خود مبتلا به بیماری روحی خواهد گشت. در پنجاه سال اخیر تعداد اشخاصی که مبتلا به افسردگی و ناراحتی روحی هستند به میزان سرسام آوری افزایش یافته و اخبار تأسف انگیز جدید آن است که این بیماری اکنون بیشتر و بیشتر در بین جوانان پدیدار می شود. بنا بر پیش بینی ها در سال 2020 امراض روحی و بخصوص افسردگی، دومین بیماری در ردیف بیماری های بشریت خواهند بود.

افسردگی یکی از عوامل مرکزی و اساسی خود کشی است. در هر سال بیشتر از یک میلیون انسان خودکشی کرده ده تا بیست میلیون سعی می کنند به زندگی خود خاتمه دهند. تمایل به خودکشی بطور کلی مخصوصا بین جوانان و کودکان افزایش یافته و در کشور های پیشرفتۀ غرب، خودکشی عامل دوم مرگ بین جوانان است.

بسیاری از افرادی که این موضوع را تحقیق می کنند عقیده دارند که پدیده خودکشی نشان دهندۀ سطح درگیری ومشقات اجتماعی است و می توان آن را به میزان سطح رفاه و وضع کلی اجتماع ارتباط داد.

استفاده از مواد مخدر در دهه های اخیر از پدیده ای کم اهمیت به مشکل اجتماعی و اساسی تمام جهان تبدیل گشته و هیچ طبقۀ اجتماع از این آسیب دور و پاک نمانده است. در بین جوانان امروز استفاده از مواد مخدر رواج فراوان یافته و بعضی اوقات این پدیده نزد نوجوانان مدرسۀ ابتدائی نیز دیده می شود. نتایج بررسی سازمان مبارزه با مواد مخدر در سال 2005 با مقایسه با مدارک بررسی های قبلی نشان می دهند که 45 درصد از جمعیت کلی آمریکا اقرار می کنند که در طول عمرشان حداقل یک بار از مواد مخدر استفاده کرده اند. در اواخر، میزان استفاده از کوکائین در اروپا به اوج تازه و نگران کننده ای رسیده. بیش از 3.5 میلیون نفر از این ماده استفاده می کنند و در بین آنها بیشتر و بیشتر اشخاص دانشمند و صاحب حرفه های مهم در غرب این قاره دیده می شوند.

آشیانه و چهار چوب خانوادگی نیز در معرض بهم پاشیدگی قرار دارد: میزان طلاق، بیگانگی و خشونت در خانواده ها دائمأ افزایش می یابد. حدود یک سوم زوجها از یکدیگر جدا می شوند و پرونده های بیشماری ضد والدینی که فرزندانشان را آزار داده اند و همچنین بانوانی که از طرف شوهرانشان لطمه خوره اند گشوده می شود.

بنابر گزارشهای اخیر، میزان فقر و اختلافات طبقاتی بسرعت گسترش یافته و بیش از یک سوم کودکان در خانواده های بی بضاعت بزرگ می شوند

نسل جوان با کمبود ارزشها و ایدولوژی روبرو است و سیستم آموزشی و فرهنگ در پائین ترین سطح و در درماندگی کامل قرار دارد. خشونت، زورگیری و جنایت در بین جوانان اوج گرفته تا جائی که 90 در صد دانش آموزان اقرار می کنند که از آزار و عملیات قلدری در محیط مدرسه بطور دائم رنج می برند.

در حقیقت این وقایع تأسف انگیز باعث نگرانی ما نمی شود زیرا به آن عادت کرده ایم. در گذشته این حوادث برایمان بسیار آزاردهنده و غیر قابل قبول بود ولی اکنون آنها تبدیل به رویدادهای عادی و معمولی شده اند. گویا دیگر وسیله و قدرتی برای مبارزه با این رویداد ها در دست نداریم بنابراین با با این پدیده ها مدارا می کنیم تا شاید قدری از میزان رنج و عذاب روحیمان بکاهیم. این یک نوع سیستم دفاع طبیعی است که در درون ما ایجاد می شود. ولی با وجود این و بدون تردید این امر می تواند با آنچه که اکنون بنظر میرسد کاملأ متفاوت باشد.

در کتاب "از پراکندگی تا یگانگی" در بارۀ مسائل ذکر شده و تغییر و تحول دادن طبع و خلق انسان بحث بسیاری آمده است, با تأکید به این مسئله که تغییر طبع انسانی کار ساده و آسانی نیست. ما انسانها موجوداتی خودپرست آفریده شده ایم بنابراین امکان اینکه مستقیمأ برعلیه صفت خودپرستی که دلیل پراکندگی و آشفتگی ماست عمل نمائیم برایمان امقدور نیست, زیرا این طبع بشر است. و تمام حکمت و دانائی در این نهفته: باید روشی را جستجو کرد که باعث شود که از درون همان خود خواهی بخواهیم روابطمان را با دگر عضوهای جامعه تغییر بدهیم و مانند قسمتی از یک جسم کامل به دیگران بپیوندیم.

این کتاب بر مبنای حکمت کهن کبالا و در جوار اکتشافات علمی مدرن و امروزی نگارش یافته است, که با کمک آن قادر خواهیم بود گامهای اولیه را در راه استفاده از قوانین طبیعت برداریم و همچنین خودمان را قسمتی از همان سیستم کامل طبیعت و یکتائی بدانیم و طعم هماهنگی و توازن را چشیده و تکامل و لذت جاودانی را احساس نمائیم.

http://www.kabbalah.info/
http://www.kabbalah.info/farsikab/index.htm
http://kabbalah82.blogsky.com/
[email protected]
 
بالا