روزنامه «سياست روز» در شماره امروز خود در ستون «طنز» به شوخي با وزرا در ارتباط با استعفاي آنان پرداخت:
به وزير راه گفتند: استعفا بده!
گفت: برو كنار بذار باد بياد.
گفتند: به جون هركه دوست داري، بيا مردونگي كن و خودت استعفايت را بنويس.
گفت: شرمنده.
گفتند: پس يكي از اين سه كار را انجام بده:
1ـ با يكي از هواپيماهاي داخلي پرواز كن 2ـ سوار يكي از قطارهاي باري بشو 3ـ با سرعت بالاي 100 كيلومتر در يكي از جادههاي كشور رانندگي كن.
گفت: بيخيال شو بابا، همون استعفا را قبول ميكنم!
به وزير بهداشت گفتند: استعفا را مينويسي؟
گفت: نچ!
گفتند: پس بايد به بهانه دلپيچه به صورت ناشناس به يكي از بيمارستانهاي دولتي رفته و يك شب آنجا بستري شوي.
گفت: جونم را كه از سر راه نياوردهام! استعفا ميدهم!
به وزير صنايع گفتند: قربون اون تكنولوژي و صنعت آپتوديتت برم، استعفا ميدهي؟
گفت: تازه نقشه كشيدم از آلمان و ژاپن بزنيم جلو! استعفا بدم؟!
گفتند: پس مرحمت كن، سوار يكي از اين خودروهاي ساخت وطن شو و تا بقالي سر كوچه با آن برو!
گفت: حقيقتش را بخواهيد، خودم هم از وزير شدن خسته شدهام.
به وزير مسكن گفتند: بنويس!
گفت: چي رو قربونت؟
گفتند: استعفايت را بامرام!
گفت: تازه دارم الگوي جديد مناسب مسكن شهري را طراحي ميكنم.
گفتند: پس بايد 3 ماه در يكي از خانههاي طراحيشده با اين الگو زندگي كني.
گفت: بيرحم! اين ديگه چه پيشنهاديه؟ ميخواي جونم را بگيري، بگير! چرا ميخواي دقمرگم كني؟!
به وزير راه گفتند: استعفا بده!
گفت: برو كنار بذار باد بياد.
گفتند: به جون هركه دوست داري، بيا مردونگي كن و خودت استعفايت را بنويس.
گفت: شرمنده.
گفتند: پس يكي از اين سه كار را انجام بده:
1ـ با يكي از هواپيماهاي داخلي پرواز كن 2ـ سوار يكي از قطارهاي باري بشو 3ـ با سرعت بالاي 100 كيلومتر در يكي از جادههاي كشور رانندگي كن.
گفت: بيخيال شو بابا، همون استعفا را قبول ميكنم!
¬¬¬
به وزير بهداشت گفتند: استعفا را مينويسي؟
گفت: نچ!
گفتند: پس بايد به بهانه دلپيچه به صورت ناشناس به يكي از بيمارستانهاي دولتي رفته و يك شب آنجا بستري شوي.
گفت: جونم را كه از سر راه نياوردهام! استعفا ميدهم!
¬¬¬
به وزير صنايع گفتند: قربون اون تكنولوژي و صنعت آپتوديتت برم، استعفا ميدهي؟
گفت: تازه نقشه كشيدم از آلمان و ژاپن بزنيم جلو! استعفا بدم؟!
گفتند: پس مرحمت كن، سوار يكي از اين خودروهاي ساخت وطن شو و تا بقالي سر كوچه با آن برو!
گفت: حقيقتش را بخواهيد، خودم هم از وزير شدن خسته شدهام.
¬¬¬
به وزير مسكن گفتند: بنويس!
گفت: چي رو قربونت؟
گفتند: استعفايت را بامرام!
گفت: تازه دارم الگوي جديد مناسب مسكن شهري را طراحي ميكنم.
گفتند: پس بايد 3 ماه در يكي از خانههاي طراحيشده با اين الگو زندگي كني.
گفت: بيرحم! اين ديگه چه پيشنهاديه؟ ميخواي جونم را بگيري، بگير! چرا ميخواي دقمرگم كني؟!