برگزیده های پرشین تولز

اگه بهتون بگن 1 روز ديگه بيشتر زنده نيستين چي كار ميكنين

dr-faust

Registered User
تاریخ عضویت
19 نوامبر 2004
نوشته‌ها
281
لایک‌ها
8
1- دندونهای چند نفر را تو دهنشون خرد می کردم. 2- به رییسم می گفتم که خیلی پاچه خواره. 3- یک سری حرفهایی بود که باید به یک سری از آدمها میزدم ،چه خوب چه بد. 4- شب هم میرفتم کسی را که دوست داشتم می آوردم تا صبح کنارش میخوابیدم، البته دراز میکشیدم و هر کاری که دلمون میخواست می کردیم به غیر از کار آخر که تموم لذت را میگیره و بعدش هیچی.
 

mo|-|sen

Registered User
تاریخ عضویت
4 آگوست 2005
نوشته‌ها
1,368
لایک‌ها
50
محل سکونت
KASHAN
تخت میخوابم، چون آدمی که نتونسته یه عمر خودشو اصلاح کنه چه جوری میتونه طی 24 خودشو اصلاح کنه

شایدم رفتم سینما، شایدم رفتم خواستگاری:D
 

programmer

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2005
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
0
می نشستم فکر میکردم !!!

شاید هم یه سری کار خیر و حلالیت طلبی !!!
25.gif
 

programmer

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2005
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
0
در ضمن همه اونهایی رو که دوستشون دارم دور خودم جمع میکردم، تا توی تنهایی نمیرم !!!

البته بعد از اینکه تو تنهایی حسابی فکر کردم.
 

3epehr

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2005
نوشته‌ها
186
لایک‌ها
0
سن
114
محل سکونت
Tehran
من اول ميرفتم حسابم رو با يه سري تصفيه مي كردم بعد هم سوار يدونه از اين هواپيما ها كه ازش با چتر ميپرن پايين ميشدم ولي بدون چتر مي پريدم پايين...ما كه قراره بميريم حداقل اونجوري بميريم كه دوست داريم هم حال ميده با سرعت زياد آدم بياد پايين هم منظره جالبيه!!!
 

M-r-r

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 فوریه 2004
نوشته‌ها
383
لایک‌ها
1
سن
37
محل سکونت
in my clothes
من همون كارايي رو كه ميكنم كه تو زندگي عادي ام ميكنم . . .
چه معلوم همين من يك ساعت ديگه نميرم ؟
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
به نقل از faridbahal :
از اون حرفها بودها!! خب معلومه!! مردن رو ترجیح میدادم!! من همینجوری سالم هم میخوام بمیرم چه برسه قطع نخاع باشم1!!
راستی کسی میدونه فرید قبل از مرحوم شدنش چی کار کرده؟؟:D
 

vahidrk

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 جولای 2005
نوشته‌ها
3,511
لایک‌ها
561
سن
36
محل سکونت
Home
من خدا رو شكر مي كردم.
 

alireza_zebel

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
من اگر بدونم كه يه روز بشتر زنده نيستم اون روز را با دوستام به خوشي سپري مي كردم تا اگر احيانا" وقت تمام شد با هم بميريم
 

alireza_zebel

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
و هم با خودم ببرمشون به بهشت
 
بالا