برگزیده های پرشین تولز

ایستگاه وحشت پیتی

S.T.S

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2005
نوشته‌ها
177
لایک‌ها
2
سن
34
محل سکونت
یه سرچ بزن تو کائنات حتما پیدا میکنی ! اگه نکردی ا
با سلام خدمت همه و عذر خواهی بخاطره اینکه این مطلب رئ در اینجا می نویسم !
می خواستم در اثبات این که شیطان از جنیان است آیه ای از قزآن برایتان نقل کنم !
آیه 50 سوره کهف رو مطالعه بفرمایید تا قانع شوید به حرف من !
"ای رسول ، یاد آور وقتی را که به فرشتگان فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید و آنها تمام سر بر سجده آوردند جز شیطان که از جنس جن بود بدین جهت از طاعت خدا سر پیچید . آیا مرا فراموش کرده و شیطان و فرزندانش را دوست خود گرفته اید ؟ و آنها شما را دشمنند و بسیار این ستمکاران بد مبادله کردند"
این هم عین ترجمش !
امیدوارم قانع شده باشید !
 

vahidrk

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 جولای 2005
نوشته‌ها
3,511
لایک‌ها
561
سن
36
محل سکونت
Home

MDK

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2005
نوشته‌ها
542
لایک‌ها
0
به نقل از Annapaquin :
آقا مرسي عكسش رو هم بذارين كه وحشتناك تر بشه اينجا.
البته من نمي بينم چون مي ترسم:D
عکس که ندارد فقط کلیپه. البته خیلی هم ترسناک نیست ولی ارزش دیدن داره!
 

shiro

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 مارس 2006
نوشته‌ها
40
لایک‌ها
0
به نقل از MDK :
عکس که ندارد فقط کلیپه. البته خیلی هم ترسناک نیست ولی ارزش دیدن داره!


یکی از دوستانم که الان در کنار من نشسته می خواهد این داستان واقی را نقل کند :

در حدود ساعت 11 شب بود که رختخابم را در حیاط خانمان پهن کردم تا بخوابم و به به شانه راستم خوابیده بودم هنوز 10 دقیقه و شاید هم یک ربع نگذشته بود که احساس کردم که یک پسر جوان و زیبا دارد سر به سرم میگذارد و با گوشم بازی میکند اول فکر کردم که دارم خواب می بینم ولی بعد از حدود 5 دقیقه برگشتم و نگاه به اسمان کردم و تازه متوجه شدم که خواب نبودم و تمام چیزهایی را که دیده بودم واقعی بودند و از وحشت تمام رختخواب و زیر انداز و همه بند وبساتم را جمع کردم و به داخل اتاق شیرجه زدم وقتی برای پدرم تعریف کردم شنیدم که او هم قبلا با چنین چیزی برخورد کرده و ان چیزی که من دیده بودم او هم دیده بوده است.:wacko:
 

ErfanOnline

فروشنده معتبر
فروشنده معتبر
تاریخ عضویت
4 نوامبر 2005
نوشته‌ها
4,518
لایک‌ها
1,150
یکی از دوستانم که الان در کنار من نشسته می خواهد این داستان واقی را نقل کند :
سلام برسون بهش بگو بابات برای اینکه نترسونتت اینو بهت گفته احتمالا غرور جوانی داشتی خواب زیدو اینا میدی بعد دیدی دوست پسر یارو اومده خوشگل بوده فرار کردی شایدم یارو قزوینی بوده من نودونم
196.gif
 

raxtastar1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
21 مارس 2006
نوشته‌ها
94
لایک‌ها
6
به نقل از ErfanOnline :
سلام برسون بهش بگو بابات برای اینکه نترسونتت اینو بهت گفته احتمالا غرور جوانی داشتی خواب زیدو اینا میدی بعد دیدی دوست پسر یارو اومده خوشگل بوده فرار کردی شایدم یارو قزوینی بوده من نودونم
196.gif
می شه بگی چرا من بر عکس دخترشو می بینم:rolleyes:
 
بالا