برگزیده های پرشین تولز

بعد از بازی چه شد؟ قلعه نویی چه خواهد شد؟

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
4
سن
31
شايعه در هتل پرنس: قلعه نويى استعفا داد


سكوت همه جا را فرا گرفته، همه بهت زده روى صندلى خشكشان زده، كره اى ها بالا و پايين مى پرند. افشين قطبى آنچنان فرياد مى زند كه گويى جام جهانى را فتح كرده. پزشك تيم ملى با چهره اى پراسترس مربى ايرانى كره را به كنار مى برد و مى گويد: تو ايرانى هستى، خجالت بكش چرا در برابر هموطنانت اينگونه جنب و جوش دارى؟ همه به تو نگاه مى كنند و...!
آرام آرام سرو صدا كم مى شود اما غم روى سكوهاى بوكيت جليل خانه كرده، پسركى صورت رنگ كرده آنقدر اشك ريخته كه ديگر مشخص نمى شود پرچم ايران بر صورتش نقش بسته بود. مردى ميانسال با فرياد گريه مى كند و مى گويد: آقاى خطيبى تو فوتباليست نيستى، براى هميشه برو!

مى گويد: بايد از آنها سپاسگزار باشيم كه على دايى را خط زدند!
جواد كاظميان روى زمين ولو شده و زار مى زند، آندو كه تمام اميدش اين بود كه پنالتى بزند حسرت صعود را مى خورد. جناب سرهنگ مناجاتى به اين فكر مى كند كه تا چند ساعت ديگر چگونه با ايرانى ها در فرودگاه مهرآباد روبرو شود. او خوب مى داند كه سرنوشتى مشابه همايون خان شاهرخى در انتظارش است.
ايمان مبعلى يواشكى اشك مى ريزد. چند قدم آن طرف تر وحيد طالب لو كه تا پيش از بازى خيال نمى كرد جانشين حسن شود به اين موضوع فكر مى كرد كه چگونه چهار توپ كره اى ها به تور دروازه اش چسبيد.
هوا بس ناجوانمردانه سرد است. امير قلعه نويى به تعداد صفحات برنامه اش فكر
مى كند. راستى سرنوشت تيم با برنامه ما چه شد؟ آن ۱۲۰ صفحه معروف كه در دكان هيچ بقال و عطارى پيدا نمى شود.
همان دستاوردى كه امير قلعه نويى از آن به عنوان افتخاراتش ياد مى كرد: من بهترين تيم آسيا را ساختم، شما غريبه پرست هستيد، شما نمى توانيد موفقيت يك مربى لايق ايرانى را ببينيد! شما، شما و باز هم شما. حرف هاى امير قلعه نويى تمامى ندارد. دوستان گرمابه و گلستانش كه هنوز هيچكس نمى داند آنها براى چه در مالزى هستند سراغش مى آيند. آقاى «ك» و «ق» زير بغل هايش را مى گيرند تا ثابت كنند فداييان خبره اى هستند. بنده خدا نبى توان بلند شدن از روى صندلى مخمل VIP را ندارد. او روى اين قهرمانى خيلى حساب كرده بود اما انتخاب هاى امير
قلعه نويى تمام نقشه هاى او را نقش برآب كرد.
بازيكنان مجبورند جمع و جور كنند تا به هتل برگردند، شام بخورند و به خانه برگردند. بازگشتى كه براى هيچ فردى هيجان ندارد. همه داخل اتوبوس منتظر امير خان هستند، ناصر ابراهيمى بنده خدا از فرط ناراحتى پيشانى اش را گرفته، افشين باورش نمى شود كار تيم تمام شده. امير از لا به لاى نرده ها عبور مى كند تا به اتوبوس برسد آقاى باديگارد قدم به قدم سرمربى گام بر مى دارد. جلوى در اتوبوس مى ايستد با شاهين رحمانى خداحافظى مى كند.
روى صندلى اول مى نشيند. عقب را نگاه مى كند و مى گويد برو آقا!
هيچ كس جرأت نمى كند با او حرف بزند، همه به هم نگاه مى كنند. زير لب
مى گويد: لعنت بر اين شانس!
حرف نمى زند تا ديگران هم نزنند. بازيكنان با قيافه هاى مغموم روى صندلى ولو شده اند. مثل بازيهاى قبل ديگر كسى با تلفن حرف نمى زند. مسير ورزشگاه تا هتل در سكوتى محض و ديوانه كننده سپرى مى شود.
خبرنگاران كره اى در لابى هتل پرنس منتظر ورود تيم ملى هستند. نور فلاش دوربين ها بيداد مى كند. امير قلعه نويى كه حسابى كلافه است دستش را مقابل صورتش مى گيرد تا نور او را اذيت نكند. يكراست به سمت آسانسور مى رود. موبايل ها روشن
مى شود اما بدون سر و صدا. زنگ ها پشت يكديگر. جرأت نمى كنند حرف بزنند. دوستان آقاى مربى كشيك مى كشند كه كدام بازيكن در حال حرف زدن است. على كريمى و مهرزاد شانه به شانه هم از جلوى همه عبور مى كنند. ديگر كسى دوست ندارد امضا بگيرد. يكى از مسافران هتل مى گويد: بى غيرتند، نگاهشان كن يواشكى مى خندند، نه مربى داريم نه بازيكن. مربى تيم ملى بايد با شخصيت باشد.
دوستان امير كه نمى خواهند كسى جو را به هم بزندبه منتقدان مى گويند: «بس كنيد ديگر، چرا چرت و پرت مى گوييد؟»كار به جاى باريك نزديك مى شود اما وساطت چند فرد ناشناس جلوى درگيرى را مى گيرد.
كره اى ها بيرون هتل در خيابان هاى اطراف جشن گرفتند.
تراژدى قهرمانى ادامه دارد. سه سال پيش با برانكو و اين بار با امير قلعه نويى، البته با يك تفاوت بزرگ اين بار جام از دست ما پريد. سه سال قبل در پكن ناداورى اجازه نداد ما به قهرمانى برسيم و اين بار اشتباهات كادر فنى و در رأس آن امير قلعه نويى.
مردى كت و شلوار پوشيده و شيك از كنارمان عبور مى كند و مى گويد: فوتبال ايران به اين باخت ها عادت دارد .حذف در جام جهانى ، ناكامى در دوحه و حالا حذف از جام ملت ها!
در لابى هتل شايعه اى مثل بمب مى پيچد كه همه از آن حرف مى زنند. امير قلعه نويى گفته فردا از سمت خود استعفا مى دهد! خبر كوتاه بود اما مى تواند بازتاب هاى فراوانى داشته باشد كه روزهاى آينده آنها را خواهيم شنيد. ديشب بعد از پايان بازى قبل آنكه تيم ملى به فرودگاه برود تا به تهران برگردد برخى مى گفتند امير تصميم گرفته براى احترام به مردم از سمت خود استعفا دهد تا رييس جديد فدراسيون در تصميم گيرى هاى خود راحت باشد و مشكلى براى بركنارى او نداشته باشد. اين در حالى بود كه عده اى ديگر معتقد بودند اين حركت قلعه نويى يك سناريوى از پيش تعيين شده است. او مى خواهد با اين حركت خود را مظلوم و بى گناه جلوه دهد و شرايط ادامه كار را براى خود فراهم كند
 

raico

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2004
نوشته‌ها
1,448
لایک‌ها
38
در خبرها اومده بود که بدون توجه به نتایج جام ملتها...قلعه نویی به کار خودش ادامه خواهد داد.
 

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
4
سن
31
قلعه نويي:
فعلا تصميمي براي ماندن و يا كناره‌گيري از تيم ملي ندارم

امير قلعه نويي گفت: فعلا هيچ تصميمي براي ماندن و يا كناره‌گيري از تيم ملي ندارم.

سايت ويژه‌ي جام ملت‌هاي آسيا نوشت: قلعه نويي پس از حذف از جام چهاردهم در مورد آينده اش در تيم ملي ايران گفت:" فعلا که هيچ تصميمي ندارم. اصولا وقتي شکستي پيش مي آيد اين صحبت ها مطرح مي شود. من هم طي 24 ساعت آينده و يا در بازگشت به تهران در اين مورد تصميم گيري خواهم کرد. بازهم تاکيد مي کنم که مقصر اين ناکامي من هستم و اگر هم قرار است انتقادي صورت بگيرد بايد اول از من باشد بعد بازيکنان."

وي ادامه داد:" من تمام تقصيرات را به گردن مي گيرم و بايد بگويم که هيچ يک از بازيکنان مقصر نيستند. ما در اين بازي تيم برتر ميدان بوديم و توانسيتم در اکثر دقايق بازي تيم کره را تحت فشار بگذاريم اما شانس با ما يار نبود و نتوانستيم به مرحله بعد صعود کنيم. حسن رودباريان حتي يک بار هم شيرجه نزد و زمين نخورد. بازيکنان من در اين بازي ها از جان مايه گذاشتند و هر چه از آن ها خواسته بوديم را در زمين پياده کردند. اگر تقصيري هست متوجه بنده است و بايد از من انتقاد شود."

اين مربي 42 ساله در مورد تعويض دروازه بان ايران افزود :" براي اينکه شانس پيروزي مان در ضربات پنالتي را افزايش دهيم در دقايق پاياني بازي بدون آنکه رودباريان متوجه شود وحيد طالب لو را آماده رفتن به ميدان کرديم که او هم توانست يک ضربه پنالتي را بگيرد اما مي توانست يک ضربه ديگر را هم بگيرد که خوش شانس نبود."

وي در مورد تعويض عنايتي با هاشميان گفت:" احساس کردم هاشميان در دقايق پاياني بازي خسته شده است. به همين خاطر با آوردن عنايتي قصد سرعت دادن به بازي را داشتيم که تا حدودي هم در اين امر موفق بوديم."

"ژنرال" در خصوص انتخاب بازيکنان براي زدن ضربات پنالتي ادامه داد:" اين انتخاب براساس تمرينات روزهاي گذشته صورت گرفته بود. خطيبي در تمرينات بهترين پنالتي زن بود. ضمن اينکه برخي بزرگان تيم از زدن ضربه پنالتي انصراف دادند."
 

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
4
سن
31
جام جهانی برای ما به پایان رسیده بود و تیم ملی طبق انتظارات منطقی، در همان مرحله اول کارش را تمام شده دید و به تهران بازگشت. البته قبل از ان با توجه به بالا رفتن کاذب سطح توقعات ، عده ای فکر می کردند باید مکزیک یا پرتغال را حذف می کردیم و به مراحل بالاتر می رفتیم شاید ان عده قهرمانی را هم چندان دور از دسترس نمی دانستند چون همه واقعیت را فروخته و به جایش یک خانه ویلایی زیبا در عالم وهم و خیال رهن کرده بودند.

از همان ساعتی که تیم ملی وارد تهران شد لحظه مناسبی بود برای تسویه حساب نهایی، منتقدان برانکو که چهار سال به هر نحوی او را تحمل کرده بودند با تمام قوا بر او تاختند و فریاد وای اگر به ایران بازگردی را سر دادند. رئیس سازمان با بهانه به وجود امده بر رئیس وقت فدراسیون یورش برد و جنگ انها وارد فاز تازه ای گشت، جنگی که تعلیق یک هفته ای فوتبال تنها ره اوردش بود.

به هر ترتیبی زور مردان سازمان چربید و بساط فدراسیون قبل برچیده شد. دقیقا یک سال تمام فوتبال و مجموعه مدیریتی اش را به امان خدا سپردیم و منتظر نشستیم تا ببینیم برنامه اقایان برای این طفل بی سرپرست چیست. گفتن از خرد جمعی شاید یک مقدار تهوع اور شده باشد چون به قدری به این واژه پرداختیم که بوی کهنگی و تکرارش شامه ازار شد پس به ان نمی پردازیم و مختصر و مفید اشاره ای می کنیم به ان جلسه تاریخی و ماحصل تاریخی ترش(!)

امیر قلعه نوعی به عنوان مربی ایرانی قراربود بعد از سالیان سال به عنوان یک خودی سکان هدایت تیم ملی را به دست بگیرد تا منتقدان مربیان خارجی به خواسته خود برسند. صحبت فوتبال ایرانی و کلمات عوام فریبانه دیگر پایان نداشت. زمان، زمان تسویه حساب بود و باید با قدرت هر چه بیشتر می تاختند به دولت گذشته فوتبال ، از رئیسش گرفته تا مربی سابق و ...

اما شروع مرحله نهایی جام ملت های اسیا بهترین ازمونی بود که عیار مردان مدعی مشخص می گردید. دو برد مقابل ازبکستان و مالزی ، یک مساوی مقابل چین و نهایتا یکصدو بیست دقیقه لاس زدن با تیم ناقص کره و سرا انجام حذف شدن و نرسیدن به جمع چهار تیم برتر اسیا.

بله این همه کارنامه 370 روزه فدراسیون بی صاحب و طرفداران فوتبال ناب ایرانی و مربی دست پرورده وطنیش شد.

خب سی و یک سال جام را لمس نکردیم چهار سال هم از حس لامسه خود فرصت می گیریم ، اگر ان یکی چهار سال هم نشد انشالله چهار سال بعد، اصلا رک و رو راست؛ اقایان ما جام ملت های اسیا را نمی خواهیم بهتر است این بازی چهار سال چهار سال را تمام کنید، همانطور که کره ای ها 47 سال است قیدش را زده اند اما یادمان نرود همان کره جنوبی همیشه یک پای ثابت المپیک و جام جهانی بوده همان جاهایی که باز هم واژه چهار سال، چهار سال رو به رویمان است ، دستمان کوتاه و خرما بر نخیل.

از همین امروز بدون کینه از گذشته و تسویه حساب با مربی ایرانی و طرفداران این سبک بیائیم کلاه مان را قاضی کنیم ایا امیر قلعه نوئی با این افکار می تواند ما را به جام جهانی 2010 ببرد ؟

اگر قرا باشد به کارنامه جام ملت های 2007 با همان عینک خرد جمعی سال گذشته بنگریم به طور حتم وضعیتمان از اینی که امروز هست بدتر خواهد شد. ما در این دوره چه پیشرفتی نسبت به ادوار گذشته داشتیم؟ از برانکو عبور کردن و به قلعه نویی رسیدن چه چیز تازه ای برای فوتبال ما داشت؟

ایا همان فوتبال ایرانی که با ان سرمان را شیره مالیدند توانستیم این ارزوی دیرینه را براورده کنیم؟ کدام بازی تیم ملی در این دوره کسی را سیراب کرد؟ تیمی که این همه لژیونر و بازیکن اسم و رسم دار با خود به مالزی برد ایا بالاتر از جایی رفت که ویتنام بی نام و نشان رفته بود؟

لابد امیر قلعه نوعی باز هم از ما فرصت سه ساله و یا شایدم سی ساله می خواهد تا به اهدافش برسد؟ ایا یکسال برای یک مربی در رده ملی کافی نبود؟ تیمی که نه عرضه تکرار مقام دوره قبل را داشت و نه از حیث زیبا بازی کردن دل بیننده ای را بدست اورد فقط شده بود محل جولان شخصی که به ما نشان دهد برانکو در انتخاب بازیکن و خط زدن عده دیگری چقدر درست عمل کرده است.

امیر با اصرار بیش از اندازه به خطیبی و عنایتی نشان داد برانکو چه می گفت و ما نمی فهمیدیم. قلعه نویی با ذخیره کردن بهترین بازیکن ایران در جام جهانی نشان داد نقش یک مربی در ستاره سازی و یا ستاره سوزی چیست!

این ها همه ارمغان مالزی بود و باید ان را به ارشیو تاریخ بسپاریم اما چه کسی حاضر است مجددا این تیم را به دست این کادر فنی بدهد تا هر روز یک سیستم در تیم ملی حکمفرما شود ؟ ایا ان خرد جمعی امروز ثانیه ای از رای اش دفاع کرد؟ مهمتر از قهرمانی جام ملت های اسیا حضور در جام جهانی اتی است و امروز وقت ان است تا با دقت بیشتری نسبت به اینده مان تصمیم بگیریم فارغ از نوشته های مغرضانه و تسویه حساب های کهنه ،در فدراسیونی با صاحب و رئیس دار و در جمعی از چکیده های فوتبال نه مثل ان خرد جمعی تاریخی (که اخر هم مشخص نشد که بودند و چه گفتند و چه کردند) برای جام جهانی 2010 و مربی تیم ملی تصمیم گیری کنیم. مبادا دو سال بعد مجددا با برنامه فلان صفحه ای که ضمانت اجرایی هم ندارد بازی مان بدهند و اخر سر بگویند من قول صعود به جام جهانی را نداده بودم! بازی با لغات دیگر بس است به سراغ مردانی بروید که اهل قول دادن بوده و مهمتر از ان توان اجرای وعده های خود را داشته باشند.

Amir_ghalenoei_jeneral.jpg


منبع: www.parsfootbal.com
 

daneshmand

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,540
لایک‌ها
22
واقعا برخی روزنامه ها ورزشی و سایت هایی مثل همین بالایی خیلی بی شرفن! نون رو به نرخ روز می خورن و هر طرف که باد بیاد باد می کشند!
همین ها خودشون بودند که های و هوی راه انداخته بودند و دایی رو از تیم ملی بیرون کردند! همین ها بودن که برای برانکو زدند و پایه فدراسیون قبلی رو برچیدند! حالا که جام ملت های فعلی رو با قبلی مقایسه می کنند فیلشون یاد هندستون کرده...
 

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
4
سن
31
صحبت شما کاملا متین است ولی لازم است بگوییم مطالب این سایت به شکل مقالاتی است که در بین آن ها هم مقالات موافق و هم مقالات مخالف وجود دارد که از آن جایی که من خودم با این سیاست یک ساله خرد جمعی و سرمربیگری امیر قلعه نویی مخالفم آن دسته مخالف را انتخاب می کنم مثلا این هم مقاله ای در حمایت از قلعه نویی از همان سایت www.parsfootball.com

برای ژنرالی که مرد بود

خدا را شکر یکسال بیشتر از جام جهانی نگذشته و داغ حرفهای درشت و گستاخانه برانکو بعد از ان تساوی تاریخی مقابل انگولا و حذف مفتضحانه ما از گردونه ی بازی ها با تنها یک امتیاز که ان هم به لطف مربی ترسوی انگولا به دست امد بر دلمان است . حضرت پروفسور برانکو ایوانکوویچ !که این روزها بعضی ها بد جوری دلتنگشان هستند حسرت یک معذرت خواهی را به دلمان گذاشت و بی خداحافظی رفت . «مقصر اصلی این نتایج علی کریمی است» و « ما از بازیکنان بی تجربه ضربه خوردیم» این هم حرفهای اخر پروفسور! که یکسال ما را به خود مشغول کرد ؛ راست میگویند که ایرانی ها غریب پرست هستند ! انقدر حرفهای این اقا را قبول داشتیم که یکسال است کارمان شده بررسی ابعاد شخصیتی علی کریمی خوب شد این ماجرا پیش امد وگرنه خیلی از دوستان استعداد شگرف شان در زمینه ی روانشناسی شخصیت را هرگز کشف نمیکردند . یکسال است هر روزنامه ای را باز میکنی نوشته کریمی ترسوست او تنبل است و ... و معلوم نیست با این حرفها چه چیز را می خواهند ثابت کنند ؟ بی گناهی برانکو را!

به هر حال گفتن از برانکو برای سنگسار آن هم حالا که یک مجرم دست اول داریم کار بیهوده ایست خدا را چه دیده اید شاید واقعا علت نتایج ضعیف ما در جام جهانی این بود که علی کریمی باقالی پلو با گوشت خیلی دوست داشت !!

اما الان بحث بحث جام ملتهاست و ان مجرم معهود کسی نیست جز امیر قلعه نوعی که اتفاقا خاطر خواه هم کم ندارد ! همان دوستانی که بد جور منتظر بازگشت امیر خان از سفر هستند . هر چه باشد این یکسال به بعضی ها خیلی سخت گذشته است ! اما همه چیز تمام شد . امیر خودش گفت من مقصرم خب مگر زبان نداشت که مثل برانکو (پروفسور) از خودش دفاع کند ؟ به ما چه که امیر خان نگفت امیر حسین اردو را به هم ریخت به ما چه که دلش میخواهد از شاگردانش تشکر کند و... امیر گفته من مقصرم و باید سر حرفش بایستد ؛ پس حمله به سوی ژنرال .

یکسال پیش وقتی حذفمان از جام جهانی قطعی شد امیر که ان روزها هنوز مرد محبوب ابی پوشان و ژنرال قلبهای ابی بود در گفت وگویی با شبکه ۵ وقتی صحبت به دادکان رسید از زحماتش تقدیر کرد ان روز رفیقی برایم گفت که امیر بچه جنوب شهر است و انها ضرب المثلی دارند که میگوید زمین خورده را لگد نزن ! بله از مرام امیر خان به دور بود که ان روز انچه از دادکان در دل داشت به زبان بیاورد . خدا راشکر امیر خان زمین نخورد و ما ایستاده شکستیم چرا که این مرام ها را جز در امیر و تعداد انگشت شماری از رفیقانش در دیگران سراغ نداریم و خیلی ها مدتهاست به انتظار زمین خوردن او نشستند . هر چند برای انها حذف شدن کافی است تا حرفهای دلشان را بزنند .

چه اهمیت دارد که این تیم زیبا باخت که بچه های این تیم وقت تعویض به هم لبخند میزنند نه به ساک پزشکی لگد! راستی چه شد که ان علی کریمی بد اخلاق که با یک من عسل نمیشد خوردش مهربان شد چه شد که جادوگر بعد از یکسال و نیم دوباره اسیا را به وجد اورد نکند امیر به قولش عمل کرد و علی را احیا کرد ؟ نه احتمالا کریمی **** غذایی اش را تغییر داده و دیگر باقالی پلو با گوشت نمیخورد !!

میگویند اینجا کسی نباید محبوب باشد . انگار راست میگویند . ژنرال سلطان جادوگر .... اسمهایی که روزگاری قلبمان را به لرزه می انداخت امروز چه بی ارزش شدند! نه انها عوض نشدند انگار یک نفر با قلمش و یک نفر با حرفهایش انها را از چشممان انداخت اینکه محبوب بودن انها برای چه کسی دردسرساز است نمیدانم شاید اسیاب به نوبت است شاید هم ... به هر حال تا ۱۰ یا ۲۰ روز دیگر قصه ی امیر و تیم ملی هم بایگانی میشود و او هم مثل خیلی ها میرود اما کاش ما یاد میگرفتیم که فوتبال را باید با چشم دید نه با دل !

سیستم تیم ملی اشکال داشت یا نه ؟ این سوالی است که امیر باید به ان جواب دهد . او حق ندارد مثل برانکو از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند . او باید مردانه بایستد و جواب منتقدانش را بدهد . در اینها که شکی نیست !

اما نکته اینجاست ایا امیر را به خاطر عملکرد تیم ملی محاکمه میکنیم ؟ نکند خدای نکرده حالا که فرصت را مناسب دیده ایم خرده حساب هایمان را هم تصفیه کنیم !! خلاص کلام اینکه : امروز دیوار امیر کوتاه است اما خدا کند دیوار انصاف منتقدانش بلند باشد . هر چه باشد اسیاب به نوبت است !

ghalenoei.jpg
 

BATISTUTA9

Registered User
تاریخ عضویت
25 ژوئن 2007
نوشته‌ها
171
لایک‌ها
0
سن
34
محل سکونت
سرزمين آريا
سلام
من با اينكه يه پرسپوليسي هستم ولي واقعاً قلعه نويي رو دوست دارم. حتي زماني كه در استقلال بود.:happy:
ولي بايد قبول كنيم او مرد تيم ملي نيست، دقيقاً مثل بازيكن موردعلاقش جناب رضا عنايتي.;)
من يكي كه واسه اومدن دايي لحظه شماري مي كنم.:rolleyes:
 

raico

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2004
نوشته‌ها
1,448
لایک‌ها
38
سلام
من با اينكه يه پرسپوليسي هستم ولي واقعاً قلعه نويي رو دوست دارم. حتي زماني كه در استقلال بود.:happy:
ولي بايد قبول كنيم او مرد تيم ملي نيست، دقيقاً مثل بازيكن موردعلاقش جناب رضا عنايتي.;)
من يكي كه واسه اومدن دايي لحظه شماري مي كنم.:rolleyes:
اومدن دایی برا مربیگری یا بازیکنی؟!
 

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
4
سن
31
ديروز و امروز شكست خورديم ;فردا هم شكست مي‌خوريم،چرا كه این شكست پلی است به سوی شكست بعدی!

اگر احساس را براي لحظه‌اي هم كه شده كنار بگذاريم و بخواهيم منطقي به شكست ديگر خودمان در جام ملت‌هاي آسيا نگاه كنيم در مي‌يابيم همان اتفاقي رخ داد كه بايد روي مي‌داد و از اين رو نبايد خيلي هم دست به خود زني بزنيم !

شايد فوتبال ما از آن روزي شكست خورد كه سازمان تربيت‌بدني ما جديد شد! يعني درست از همان روزي كه تيم ملي خود را براي جام‌جهاني آماده مي‌كرد اما اتفاقات جالب و تاريخي در آن مقطع رخ داد كه همه را تقريبا به پيروزي در جام جهاني نااميد كرد. از آن جشن كذايي پرواز قبل از جام‌جهاني گرفته تا دوئل‌هاي تماشايي فدراسيون فوتبال و سازمان تربيت‌بدني بر سر جزيي‌ترين مسايل كه در نهايت به جاي زدن ريشه‌ي، شخص رييس فدراسيون ما ريشه‌ی فوتبال ما در جام‌‌جهاني قطع كرد!

مشخص بود كه در اين نبرد خون‌ريز! سازمان تربيت‌بدني فاتحانه پس از جام‌جهاني وارد عرصه خواهد شد اما از همان روز هم براي خيلي‌ها روشن بود كه اين شكست مقدمه‌اي است براي شكست بعدي كه ظاهرا قرار بود در جام ملت‌ها رقم بخورد. تشكيل يك فدراسيون موقت با بي‌نظم‌ترين شكل ممكن به نحوي كه خود سازمان تربيت‌بدني هم نتوانست آن را علي‌رغم تلاش‌هاي زياد حفظ كند و سپس انتخاب سرمربي تيم ملي با فيلم كمدي به نام خرد جمعي همه نشان داد راه شكست را خيلي خوب در حال طي كردن هستيم. زماني مي‌شد حدس زد كه اين فيلم كمدي خنده‌دارتر از هميشه است كه قرار بود از بين گزينه‌هايي به نام محمد مايلي كهن كه يد طولايي را در حذف بهترين تيم‌هاي ما دارد و امير قلعه‌نويي يكي را به عنوان جانشين برانكو انتخاب كنند. كه در نهايت مايلي كهن با يك مشدي گري مثال زدني از اين ارث پدري خود گذشت! تا امير قلعه‌نويي سرمربي تيم ملي شود كه قرار بود بعد از ۳۱ سال ما را به آروزي ديرين خود در قاره كهن برساند. و خنده‌دارتر اين‌كه اين دو رفيق كه فيلم‌هاي فارسي را براي ما تداعي كردند در كمتر از سه ماه تبديل به دشمنان قسم خورده‌ی يكديگر شدند.

در زماني‌كه امير قلعه‌نويي در ابتدا به عنوان مربي موقت و سپس دایم هدايت تيم ملي را بر عهده گرفت يك امر كاملا نمود داشت و آن اين‌كه براي انتخاب او هيچ كار كارشناسي دقيقي صورت نگرفته بود و تنها صرف قهرماني استقلال در ليگ برتر آن هم پس از سه سال حضور مداوم او بر اين تيم و هم‌چنين گسترش استفاده از مربيان جوان هم‌چون كليزمن در آلمان، دونادني در ايتاليا و دونگا در برزيل مي‌توانست توجيه‌هات داريوش مصطفوي براي انتخاب او باشد. حالا اين‌كه ژنرال از لحاظ شخصيتي و علم مربي‌گري براي اين انتخاب محك خورده بود؟! بماند...

در حالي‌كه ما يكي از بهترين تيم‌هاي تاريخ خود را از هر لحاظ همانند نام‌ها و تعداد لژيونرها آن هم نه فقط از يك ليگ اروپايي كه از سه ليگ معتبر دنيا داشتيم، همه منتظر بودند كه در آسيا سرانجام طعم فينال را بچشيم. اما مشخص نبود و شايد هم مشخص بود و كسي به روي خودش نمي‌آورد كه چرا اين تيم ملي نچسب است؟! و كمتر طرفدار تيم ملي بود كه با اين تيم قدرتمند، همانند قبل خود را آماده‌ی ديدن موفقيت و شادكامي كند. حتي اگر تيم‌هاي محلات غنا و جامائيكا را با 12 گل بدرقه كنيم. حتي اگر قرار نباشد سازمان تربيت‌بدني با رييس بسيار قدرتمند خود ريشه‌ی فوتبال ما را اين‌بار در مالزي بزند. حتي اگر قرار نباشد علي كريمي پس از تعويض لگد بر زير بطري آب بزند حتي اگر قرار نباشد رسول خطيبي به خاطر قلعه‌نويي موقعيت‌هايش را بر باد دهد و جنازه‌ی عنايتي كه نه، اين‌بار زنده او براي ما گل بزند. حتي اگر...

تيم ما به مالزي رفت و هرچند از گروه خود به عنوان سرگروه هم صعود كند اما بارديگر ثابت كند كه ملت ايران تا چه اندازه فرق دوغ و دوشاب را در فوتبال مي‌فهمند و پس از بازي‌هاي نازيبا هيچ كس از ته دل بابت اين صعود دل‌شاد نباشد و سرانجام در روزي كه علي كريمي را نيم ساعت مانده به بازي از خواب بيدار مي‌كنند و به او بگويند امروز بازي حذفي برابر كره داريم تا جادوگر پيش از سوت شروع داور با خميازه‌اي بي‌انتها كه البته خنده‌ي تمام آسيا را هم به دنبال داشت، از آمادگي بالاي خود براي اين بازي خبر دهد! تيم ما برابر كره در عين بي‌لياقتي! شكست خورد تا همه دلايل نه چسب بودن اين تيم را به همين راحتي بفهميم.

دلايل فني و غير فني اين شكست كه شايد اصلي‌ترين آن نبود جناب علي‌آبادي براي تكان دادن پرچم در ورزشگاه مالزي بود! بارها از رسانه‌ی ملي و غير ملي به نقد كشيده شد اما كمتر به اين مساله توجه شد كه بايد منتظر بود تا اين شكست را پلي كنيم براي باخت‌هاي بعد... همانند هميشه. كمي به گذشته برگرديم و ببينيم تيم ملي ما چه روندي را در چهار سال مربي‌گري برانكو طي كرد تا به جام‌جهاني رسيد يعني همان هدفي كه قرار است انگيزه‌ی اصلي بعدي تيم ملي و تمام هوادارانش باشد.

تيم ملي كه به جام‌جهاني آلمان صعود كرد هسته‌ي آن از بازي‌هاي آسيايي بوسان بسته شد كه در آن به مقام قهرماني نيز دست يافت. همان تيم در جام ملت‌ها نيز توانست يكي از شيرين‌ترين دوره‌هاي ما را حداقل در نحوه‌ی نمايش بازي و گرفتن نتيجه در برابر كره جنوبي، ژاپن و بحرين و در نهايت عنوان سومي آن بازي‌ها آن هم به دليل تنها يك اشتباه (و البته ناداوری) در بازي نيمه نهايي برابر چين كسب كرد و در نهايت صعود تيم ملي به جام‌جهاني كه شايد يكي از راحت‌ترين صعودهاي ما محسوب مي‌شد، همه‌ی ما را به اين فكر انداخت كه شايد فوتبال ما قرار است راه خود را به درستي پيدا كند. يعني با بستن يك جدول زماني مناسب و تشكيل تيم ملي كه قرار است به جام‌جهاني برود از زمان شروع بازي‌هاي آسيايي و ادامه دادن آن تيم تا زمان جام‌جهاني و همين روند در چهار سال بعد. اما در واقع مشاهده كرديم اگر همان يك‌بار هم اين اتفاق افتاد تنها از روي خوش شانسي ما بوده است!

بازي‌هاي آسيايي دوحه را با بي‌هدف‌ترين شكل ممكن تمام كرديم! جام ملت‌ها را هم واگذار كرديم و اكنون ما مانده‌ايم و جا‌م‌جهاني 2010 آفريقا... با بازي‌هايي كه در مالزي ديديم خيلي دشوار است اگر بگوييم كه اين تيم همانند دوره‌ی قبل به راحتي خواهد توانست به آفريقا برسد. ضمن اين‌كه فراموش نكنيد به قول صفايي فراهاني دوره‌ی صعودها و قهرماني‌هاي اتفاقي هم سرآمده است. وقتي ما خودمان به اين امر اعتراف مي‌كنيم و اتفاقا قرار است بازهم برنامه‌ريزي نداشته باشيم پس حداقل به اين ملت بگوييم كه اگر شكست‌هاي بعد را هم ديدند حداقل دست به خودزني نزنند و بدانند اين شكست‌ها در فوتبال ما امري كاملا عادي است مگر آن‌كه خلاف آن ثابت شود!

ghalenoei_amir.jpg
 

برادر لين حو

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 جولای 2007
نوشته‌ها
44
لایک‌ها
0
عزيزان...

تصميم گيرنده ها در فوتبال ايران يكنفر نيستند

كه ما اون يكنفرو مواخذه كنيم!!
 

bnc

کاربر فعال ورزش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
22 می 2006
نوشته‌ها
2,934
لایک‌ها
43
محل سکونت
IranCity
عزيزان...

تصميم گيرنده ها در فوتبال ايران يكنفر نيستند

كه ما اون يكنفرو مواخذه كنيم!!
تصمیم گیرنده اصلی قلعه نوعی بود..
به نظر من که به درد تیم ملی نمیخوره همین باشگاهی کارش راحت تره و به دردش بیشتر میخوره..
البته اینم بگم که هیچ بازیکنی تو اوج خودش نبود..
مخصوصا کریمی .. تیموریان ... عنایتی .. و خیلی از بازیکنا اصصلا تو اوج خودشون نبود و اون بازیکن ستاره ای که ما دیده بودیم اینا نبودن مثلا کریمی اصلا یادش رفته بود چه جوری باید دیریپل بزنه و آخریا استارت زده بود..
این دیگه تقصیر مربی نیست البته تقصیر مربی اینه که نمیی فهمه بازیکنی که تو اوج نیست چرا باید بازی کنه!؟
 

ManUtd1998

کاربر فعال موبایل
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2006
نوشته‌ها
1,506
لایک‌ها
20
سن
36
محل سکونت
Shiraz
از اول انتخاب آقاي قلعه نويي براي تيم ملي اشتباه بود.چرا كه مردم از تيم ايران توقع قهرماني داشتند.
ولي امير خان كه فقط تجربه ي ( 4 يا 5 ) سال مربيگري در تيم هاي استقلال اهواز و تهران رو داره هنوز تجربه ي
كافي براي اين سمت بزرگ رو نداشتند.
ضمنا اين كادري كه ايشون براي همكاري انتخاب كرده بودند:wacko::wacko:
و تركيب تيم ملي در جام ملتها:eek::eek:
 

برادر لين حو

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 جولای 2007
نوشته‌ها
44
لایک‌ها
0
تصمیم گیرنده اصلی قلعه نوعی بود..
به نظر من که به درد تیم ملی نمیخوره همین باشگاهی کارش راحت تره و به دردش بیشتر میخوره..
البته اینم بگم که هیچ بازیکنی تو اوج خودش نبود..
مخصوصا کریمی .. تیموریان ... عنایتی .. و خیلی از بازیکنا اصصلا تو اوج خودشون نبود و اون بازیکن ستاره ای که ما دیده بودیم اینا نبودن مثلا کریمی اصلا یادش رفته بود چه جوری باید دیریپل بزنه و آخریا استارت زده بود..
این دیگه تقصیر مربی نیست البته تقصیر مربی اینه که نمیی فهمه بازیکنی که تو اوج نیست چرا باید بازی کنه!؟

دوست عزيز وقتي بهترين بازيكن ايران در ده سال اخير علي كريمي و مهدوي كيا و غيره بودند و انها هم بازي نكردند قلعه نوعي و يا قلعه مرغي چكار مي توانست بكند؟
 

daneshmand

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,540
لایک‌ها
22
دوست عزيز وقتي بهترين بازيكن ايران در ده سال اخير علي كريمي و مهدوي كيا و غيره بودند و انها هم بازي نكردند قلعه نوعي و يا قلعه مرغي چكار مي توانست بكند؟
راه حل مشکل تیم ما بسیار ساده بود، چیزی که همه می دونستند . یا حداقل خیلی ها می دونستند.
استفاده از بازیکنانی مثل کاظمیان ، معدنچی ، کعبی ، مبعلی و شجاعی در حدی که حقشون بود . و عدم استفاده از عنایتی و خطیبی! همچنین استفاده از سیستمی که تیم ملی با اون آشنایی داره...
تموم شد. اگر این اتفاق افتاده بود فردا دیدار ایران - عربستان رو در فینال جام ملت ها شاهد بودیم!
 

HAMED_PT

کاربر فعال ورزش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2006
نوشته‌ها
3,418
لایک‌ها
64
محل سکونت
KERMAN
در گفت و گو با فارس

چراغپور: قلعه‌نويي نمي‌داند كه نمي‌داند

خبرگزاري فارس: كارشناس فوتبال گفت: سرمربي تيم ملي ايران به طور قطع، مانند كسي است كه نمي‌داند كه نمي‌داند.


جلال چراغپور در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري فارس اظهار داشت: وقتي كسي در محفظه فكري خود از موضوعي باخبر نباشد، نمي‌شود او را متوجه اشتباهش كرد. در مورد فوتبال ملي ما هم چنين اتفاقي رخ داده است. كسي كه مي‌خواهد سرمربي شود، بايد سواد آن را داشته باشد. دوره‌هاي عالي فوتبال را ببيند. مربگيري يعني تقابل فكرها.
وي افزود: اگر يكي مثل قلعه‌نويي با اين جديت از چيزي كه مثل خورشيد روشن است دفاع مي‌كند، به طور قطع مانند كسي است كه نداند كه نداند.
چراغپور عنوان كرد: قلعه نويي و آنهايي كه با او همراه هستند، به قدري قضيه برايشان غيرشفاف و بازنشده است كه باور نمي‌كنند چنين چيزهايي وجود دارد و در حالت دفاعي، حالت تهاجمي پيدا مي‌كنند.
وي با اشاره به اينكه قلعه‌نويي از لحاظ علمي و فني پائين‌تر از خيلي مربيان است، تصريح كرد: او از لحاظ علمي كه از كسي بالاتر نيست. از لحاظ حضور در بازي‌هاي ملي هم كه نسبت به خيلي‌ها پائين‌تر است و فقط در يك برهه‌اي عضو كوچكي از تيم بوده است. فقط در مورد اين رفتارهاي قلعه نويي مي‌توانم بگويم كه در ظلمت مطلق، از عملكردش دفاع مي‌كند و در جهل مركب به سر مي‌برد.
اين كارشناس فوتبال به نحوه انتقاد از تيم ملي از سوي برخي مانند جهانگير كوثري انتقاد كرد و گفت: نحوه طرح اشكالات از تيم‌، اين امكان را به سرمربي داد تا به برترين نحو از خود دفاع كند. به نظر من، به محقق، مفسر يا گزارشگر ربطي ندارد كه يك مربي چه زماني و از چه بازيكني استفاده كند. اين پرسش كه چرا از وحيد طالب‌لو در آن دقايق استفاده شد، نمي‌تواند سرمربي را به چالش بكشاند.
وي اظهار داشت: پرسش‌هاي اين مجري اجازه مانور را به قلعه‌نويي داد تا به همه انتقاد كند. اگر سؤالات فني‌تري از او پرسيده مي‌شد، قطعا باب جديدي در فوتبال ما باز مي‌شد.
چراغپور به نحوه بازي بازيكنان انتقاد كرد و ادامه داد: در تيم ملي بازيكنان بازي نكردند و جواب اين چرا را نمي‌دانيم. بازيكنان در اندازه‌هاي واقعي نبودند. برويد نحوه تكل‌زدن‌ها و جنگيدن‌ براي تصاحب توپ را با ساير تيم‌ها مقايسه كنيم.
اين كارشناس فوتبال اشباع شدن در بازي براي تيم ملي را دليل اصلي اين قضيه دانست و اظهار داشت: بازيكنان در مرحله گذار از تيم ملي هستند. فردي مثل رحمان رضايي، حضور در تيم ملي را مانعي براي رسيدن به موفقيت‌هاي شخصي‌اش مي‌داند.
چراغپور بار ديگر به ضعيف بودن بار فني نيمكت تيم ملي و عدم بازي‌هاي مناسب تداركاتي تاكيد كرد و افزود: علاوه بر ضعف در اين مسئله، در حريف شناسي هم بسيار ضعيف بوديم. كره جنوبي سوم شدن خود را مديون حريف‌شناسي است؛ اما در تيم ملي ما بحث آناليز به مسخره گرفته شد.
 

nemessisor

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2007
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
4
سن
31
من این چراغپور رو خیلی قبول دارم نمی دونم یادتون هست یا نه؟ وقتی قلعه نویی سرمربی تیم ملی شد و اون کادر بلندبالای فنیش رو اعلام کرد ایشون رو به عنوان آنالیزور انتخاب کرد اون موقع انتخاب قلعه نویی با توجه به این که تب ضد برانکو و ضد دایی و ضد مربی خارجی در فوتبال ما خیلی داغ بود مورد اعتراض هیچ یک از کارشناسان قرار نگرفت ولی چراغپور در حالی که می تونست از موقعیتش تو تیم ملی استفاده کنه این وظیفه رو نپذیرفت و اعلام کرد قلعه نویی از برانکو هم ضعیف تر است و امروز دیدیم که خیلی هم بیراه نمی گفت.
 

shabgard 10

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 جولای 2007
نوشته‌ها
258
لایک‌ها
0
محل سکونت
همين دور و برا
اين كه قلعخ نوعي ميره يا ميمونه اصلا قابل پيشبيني نيست
توي جامعه ي فوتبالي بيمنطق و قاعده ي ما هيچ چيز قابل پيشبيني نيست.
 
بالا