ببین این چیزی که میخوام بگم مثنوی هفتاد من کاغذه... اما سعی میکنم توی چند خط و در حد تجربه خودم در چند صفحه !!! خلاصه کنم. توی بازار ایران چند دسته آدم وجود داره. دسته اول ذاتا آکادمیک هستن. اینا اگر بخوان روی کار شما سرمایه گذاری بکنن همونجوری طرح شما را بررسی میکنند که یک دانشگاه معتبر دانشجوی دکتراش رو انتخاب میکنه....سوابق مستند کاری + طرح توجیهی کامل + مصاحبه و شناخت تواناییهای شما. معمولا وقتی بری دفتر اینا ، دفترشون مثل محیط دانشگاهه. تیپ و قیافه و دکوراسیون و القاب و گویش و غیره
دسته دوم بازاری هایی هستن که به روش سنتی بازاری کار کردن و چون بنا به هر دلیلی از جمله شیرتوشیری کشور به موفقیت رسیدن ، به این روش اعتقاد پیدا کردن. اینا وقتی شما طرحت رو مطرح میکنی ، اولش میگن اگر مشتریش هست ، اول از یک کارخونه بخریم و بفروشیم ، وقتی جا افتادیم بعدا تولید کنیم.اینا حاضر نیستن از محل ارزش افزوده تولید سود کنن، سود اینا توی بازرگانیه...حتی اگر مجبور بشن ، یک کارخونه کامل رو از خارج میخرن و میارن ایران- با حدود 200 هزار یورو میشه کارخونه تولید مواد شیمیایی آلمانی خرید و آورد ایران من سراغ دارم- ، اینجوری x تومان سرمایه گذاری کردن و از ابتدا سود دارن. یعنی باز هم کار بازرگانی خالص. معمولا وقتی بری دفتر اینا -دفتر با دکوراسیون آوانگارد ترجیحا در جردن

-، با آدمهایی روبرو میشی که انگار همین الان از کف بازار بلند شدن و خاک لباسشون رو تکوندن

، در همه چی متخصص هستن و توی همه چی از بالا به بقیه نگاه میکنن ، در مورد همه چی اظهار نظر میکنن ، همه چی رو اگر از طرف شما باشه خیلی ساده نشون میدن و اگر از جانب خودشون باشه آب خوردن رو یک پروسه پیچیده توصیف میکنن که فقط از دست خودشون بر میاد. مالتی میلیاردرن ، ولی به پول خرد ته جیب شما هم طمع دارن. پولشون خرد خرد و با تلکه کردن مردم عادی طبقه متوسط جمع شده و هر نوع پدرسوخته بازی که بگی در زندگیشون انجام دادن..... خیلی بعیده که شما با اینا بتونی کار کنی ، مگر اینکه از خودشون بدتر باشی و سرشون کلاه بذاری. در غیر اینصورت آخرش میبینی یچیزی هم از جیبت بهشون کمک کردی
دسته سوم خل و چل هایی هستن که دری به تخته خورده و گلاب دره شهر شده و سولوقون افتاده تو تهران و پشم گوسفند گرون شده

و یهو پولدار شدن... با اون پول یک بساز و بنداز انجام دادن و تمام !! .کل کاری که یارو توی عمرش کرده ، ساختن یک ساختمان 8 واحدی بوده. ولی همون انقدر براش داشته که خودشو و بچه هاش تا آخر عمر تامین باشن. حالا دوره بازنشستگیشون رو یه شرکت تاسیس کردن و سرمایه گذاری میکنن .... بچه هاش را هم زیر پر و بال خودش گرفته و مدیر و معاون کرده

. اینا خوراکشون آدمی مثل شماست

.... طرف 70 سال عقده داره ، حالا میخواد یکی مثل شما رو گیر بیاره و براش سخنرانی بکنه و رموز موفقیتش رو برات بگه و پز پولش رو بده و.... اینا 90 درصد حرفاشون خالی بندیه ، 10 درصدش چرت و پرت خالصه. اگر بری دفتر اینا از فاصله چند صد متری عطر آدم های خل و دیوونه رو توی فضا استشمام میکنی .معمولا در صدا زدن این افراد از ترکیبی از حاج آقا و دکتر استفاده میشه

... اما سیکل داره و تا مشهد بیشتر نرفته

.برای بچه هاش هم مدرک خریده. کافیه یک نهار با این حاج دکتر بخوری ، دو بار که چهارچنگولی رفت تو غذا ، هم از غذا خوردن برای کل عمرت سیر میشی ، هم از کار کردن با شرکت حاجی
در بخش دولتی هم کمابیش همینجوریه . فقط جای پول را با پست و مقام عوض کن ! هرجا من گفتم یارو پولش اینجوری به دست آمده با پست و مقام عوضش کن.... بقیش همونه
حالا طرف مقابل که ایده پرداز و مهندس و دکتر باشه ..... باز هم به همین 3 دسته تقسیم میشن ، البته با کمی تفاوت !
دسته اول آکادمیک هستن و حرفاشون مستدله و اعتبار داره و اعتبارشون به راحتی قابل اثباته از طریق سوابقشون.
دسته دوم بازاری هستن و کمی شارلاتان

... میدونن کارشون کجاش ایراد داره و ریسکش کجاست ، اما صادق نیستن و میخوان یه بدبختی پول بذاره و ریسک کنه، اگر برد که شریکن ، اگر باخت هیچی. میرن زیر پای یکی دیگه میشینن تا بدبختش کنن. معامله دو سر سود

.
دسته سوم هم خل و چل هستن و رویاپرداز و متوهم
نتیجه گیری حرفام !

برخورد این 3 دسته با هم 9 تا حالت داره. 1 سرمایه گذار به 1 محقق بخوره سرمایه گذاری میشه و کار انجام میشه. 1 سرمایه گذار به 2 محقق بخوره کار بعد از کلی کشمکش شکست میخوره و 1 به 3 کار انجام نمیشه از اول. 2 سرمایه گذار به 1 محقق بخوره احتمالا اگر بی تجربه باشه سرش کلاه میذارن

، 2 به 2 خرخره هم رو میجوند آخرش هم هیچی به هیچی :دی. 2 سرمایه گذار به 3 محقق ، یه مقداری خرحمالی و کار مفت ازش میکشن و وعده و وعید الکی و آخرش هیچی. 3 سرمایه گذار به 1و2و3 محقق سالهای دراز جلسات طولانی بی فایده میذارن ، آخرش با خوبی و خوشی از هم جدا میشن و دوستای خوبی میشن و اصلا یادشون میره برای چی جلسه گذاشتن
شما میخوای بدونی که سرمایه گذاری انجام میشه یا نه ، اول ببین خودت جزو دسته چندمی و اون که میخواد سرمایه گذاری کنه دسته چندمه

.اما یچیزی رو راحت به شما بگم ... پول الان توی دست مردم زیاده ، خیلی ها دوست دارن سرمایه گذاری بکنن. خود من پولی که دادم ارز خریدم و یکسال و نیم هیچی رشد نداشته ، اگر میذاشتم توی بانک ، سودش از 400-500 تومنی که شما میگی بیشتر میشد... اما نکردم و نمیکنم . امنیت سرمایه خیلی مهمتر از رشدشه. پول خیلی سخت بدست میاد. هرکی میگه پول راحت در میاد یا دروغ میگه یا دزده

.... پولی هم که به این سختی به دست میاد هیشکی بیخودی توی جوب نمیریزه. باید خیلی دستت از لحاظ علمی و صنعتی پر باشه که کسی حاضر باشه روی کارت سرمایه گذاری بکنه