برگزیده های پرشین تولز

تاپيك من

black_jack_of_black_city

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2003
نوشته‌ها
1,506
لایک‌ها
73
سن
44
محل سکونت
با قلبی شکسته در انتظار مرگ گوشه ای نشستم . به آرز
براي رفع حيروني و درد بد اعتياد اين تاپيك مال من ميشه و فقط همين جا ميزنم

شايد بتونم اخبار فروم خودمو توش بزنم
 

black_jack_of_black_city

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2003
نوشته‌ها
1,506
لایک‌ها
73
سن
44
محل سکونت
با قلبی شکسته در انتظار مرگ گوشه ای نشستم . به آرز
مشكل پس از انتخابات است

hajarian.jpg



ايلنا: عصر ديروز متن سخنراني سعيد حجاريان در دوازهمين اردوي سالانه دفتر تحكيم وحدت خوانده شد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا" سعيد حجاريان ؛ عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي در سخناني با عنوان "جدال با مدعيان كانديداتوري" كه متن اين سخنان در اردوي سالانه دفتر تحكيم وحدت، خوانده شد ، بيان داشت:
سخنانم را با اشاره‌‏اي به مقاله‌‏ام با عنوان "دولت كَريمه در شبه جزيره كِريمه" كه جزيره‌‏اي در اكراين است، آغاز مي‌‏كنم. البته اميدوارم اين عنوان اين مفهوم را به ذهن متبادر نكند كه به تازگي شهر آتلانتيس نويني در اقيانوس كبير پيدا شده است كه دولت فاضلي در آنجا حكمراني مي‌‏كند يا نه، تعبير مرحوم شيخ عباس قمي در كتاب مفاتيح الجنان ، آثاري از دولت موعود در جزيره خضراء پيدا شده است .
حجاريان افزود: در جواني به ما ياد داده بودند كه در دعاي قنوت نمازمان از خدا بخواهيم كه «‌‏ اِنّا نَرْغَبُ اِلَيك في دولهٍ كريمهٍ » و اين دعا را در پنج نوبت در نمازهاي خود مي‌‏خوانديم تا اينكه انقلاب شد و بعد از جنگ ، ناگهان از قول بعضي از ائمه جمعه شنيديم كه به دولت وقت ، لقب دولت كَريمه داده‌‏اند ، البته ما تعجب كرديم كه آيا دولت موعود همان دولت سازندگي است؟! اما اين اصطلاح به تدريج جاافتاد، اما قضيه به اينجا ختم نشد، بلكه در دولت پس از دوم خرداد نيز كم و بيش از همين لفظ استفاده شد اما حقيقتاً شبه جزيره كِريمه كجاست و چه نسبتي با دولت كَريمه ما دارد؟ اين شبه جزيره منطقه‌‏اي خوش آب و هواي ييلاقي در كنار درياي سياه است كه سران اتحاد جماهير سابق شوروي اوقات فراغت خود را آنجا به سر مي بردند.
وي ادامه داد: اگر به ياد داشته باشيد در جريان اوت 1991 گورباچف در آنجا بود كه كودتا اتفاق افتاد و به نام او از رسانه‌‏هاي گروهي ، اعلاميه‌‏هايي در تأييد كودتاچيان خواندند، اما جامعه مدني به اندازه‌‏اي قوي بود كه توانست كودتاچيان را به پادگان‌‏ها بفرستد و دار و دسته وزير كشور وقت را به دستگاه قضايي تحويل دهد. اكنون مدتهاست كه دولت كَريمه ما در شبه جزيره‌‏اي نظير، كِريمه محصور است و حلقه محاصره هر زمان تنگ‌‏تر مي‌‏شود تا جايي كه چندي پيش سخنان نااميد كننده‌‏اي از سخنگوي دولت شنيديم. اين در حالي است كه چشم‌‏انداز انتخابات آتي رياست جمهوري نيز پيش روي ماست كه بايد برنامه‌‏اي براي آن داشته باشيم .
در ادامه اين مباحث، حجاريان براي ورود به بحث "جدال با مدعيان كانديداتوري" ضمن اشاره به مقدمات اين بحث ، اظهار داشت : دو سوال حقوقي و ادبي‌‏اي كه من پيش از هشتمين دوره انتخابات رياست جمهوري در سال 80 از كانديداهاي آن دوره پرسيدم اين مقدمات بود ، نخستين سوال من - به عنوان يك سوال حقوقي - اين بود كه " آيا كانديداهاي رياست جمهوري مي‌‏دانند كه منطق نظارت در اصل 57 قانون اساسي يعني نظارت **** بر سه قوه (مبني بر اينكه قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از : قوه مقننه ، قوه مجريه و قوه قضاييه كه زير نظر ولايت مطلقه امامت امت بر طبق اصول آينده اين قانون اعمال مي‌‏گردند. اين قوا مستقل از يكديگرند.) استصوابي است يا استطلاعي؟ و آيا مي‌‏توان ميان اين دو تفريع قائل شد؟ به عبارت ديگر "نوع نظارت بر هر يك از قوا چگونه است"؟ **** مستقيما با تعيين رييس قوه قضاييه ، بر اين قوه نظارت مي‌‏كند. در قوه مقننه نيز با انتصاب 6 تن از اعضاء شوراي نگهبان قانون اساسي از يك سو در تعيين نمايندگان مجلس شوراي اسلامي - كه احراز صلاحيت‌‏شان برعهده شوراي نگهبان است - و از سوي ديگر در تقنين- كه تطابقش با قانون و شرع نيز از جمله وظايف اين شورا است - نظارت مي‌‏كند و همچنين با انتصاب رييس مجمع تشخيص مصلحت **** و اعضاي آن كه مرجع رسيدگي كننده به اختلافات ميان مجلس و شوراي نگهبان است نيز بر امر تقنين نظارت دارد.
وي در پيام خود به نشست دفتر تحكيم وحدت آورزده است: به اعتقاد من از آنجا كه صلاحيت كانديداهاي رياست جمهوري نيز بايد از سوي شوراي نگهبان احراز ‌‏شود ، پس در تعيين رييس جمهوري نيز استصواب صورت مي‌‏گيرد و اين همان نظارت **** بر قوه مجريه است كه در اصل همان استصواب كانديداست، ولي اين نظارت پس از تنفيذ حكم رياست جمهوري چگونه ادامه مي‌‏يابد؟ به عبارت ديگر آيا اختيارات رييس جمهوري در طول اختيارات رهبري است يا مستقل از آن؟ البته بر اساس اصل 110 قانون اساسي مبني بر وظايف و اختيارات ****، مي‌‏توان بحث كرد كه تنفيذ حكم رياست جمهوري و به طور كلي نظارت بر عملكرد سه قوه از جمله اختيارات رهبري است و يا وظيفه ايشان. چرا كه قانون‌‏گذار در اين خصوص سكوت اختيار كرده كه كدام يك از اين موارد وظيفه و تكليف و انجام كدام يك اختيار است؟ البته اين بحث در قالب موضوع مورد بررسي اين گفت‌‏وگو نيست.
حجاريان ادامه داد : آيا كانديداي انتخابات رياست جمهوري كه به واسطه برنامه‌‏اي كه ارائه مي دهد- تا پس از پيروزي در انتخابات به آن جامه عمل بپوشاند- و آراء مردم را جلب مي‌‏كند ، مي‌‏تواند به عهدش با مردم وفا كند و آن برنامه را محقق كند يا نه؟
با رجوع به قرائت رسمي موجود از قانون اساسي (قرائت شوراي نگهبان) در مي‌‏يابيم كه رئيس‌‏جمهور بايد تحت ضابطه سياست‌‏هاي كلان **** كه پيشاپيش از جانب رهبري (همچون تدوين چشم انداز 20 ساله) مجمع تشخيص مصلحت **** ، شوراي عالي امنيت ملي و شوراي انقلاب فرهنگي ، تدوين شده است ، عمل كند .
البته برنامه‌‏هاي 5 ساله‌‏اي كه پيش از انتخاب رييس جمهور ، تعريف و تدوين مي‌‏شود نيز از جمله ضوابطي است كه رييس‌‏جمهور بايد در چارچوب آن عمل كند . به اين ترتيب هر كانديداي انتخابات رياست جمهوري بايد پيشاپيش بداند كه برنامه اش از 6-5 طريق ، محصور ديگر برنامه‌‏هاست. نهايتاً اينكه از يك سو صلاحيت فردي كانديداها و از سوي ديگر برنامه‌‏هاي آنان بايد مورد تأييد قرار گيرد. از اين منظر به نظر مي‌‏رسد كه رئيس‌‏جمهوري در ايران به مثابه ژيمناستيك در غار دموستن كه همان استصواب در كانديدا و برنامه‌‏هاي رئيس جمهور است.
توازي اختيارات دولت پاسخگو كه به تبع آن بحث توازي اختيارات و مسئوليت نيز مطرح مي‌‏شود كه در وضع موجود اين توازي به هم گره خورده است و اختيارات براي يك فرد بر مسئوليت براي فرد ديگري تعريف مي‌‏شود . به اين ترتيب است كه مي بينيم دولت عليرغم محدوديت در حوزه اختيارات نهاد پاسخگوست .
اما دومين سوال من از كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري يك سوال ادبي و كليد واژه‌‏اي بود و آن اينكه آيا آنان معناي دو لفظ "رييس جمهور" و "رييس جمهوري" را كه در قانون اساسي قيد شده است ، مي‌دانند يا نه؟
به نظر من كسي كه مي‌‏خواهد براي انتخابات رياست جمهوري كانديدا شود ؛ بايد معني اين واژه‌‏ها و دلالت آن را بداند و بداند كه براي چه كانديدا مي‌‏شود . به عبارت ديگر بايد بداند كه "رييس جمهور" به معناي رييس تمام مردم و "رييس جمهوري" به معناي رييس **** جمهوري كيست؟ معنا و لفظ رئيس تمام مردم و رئيس **** جمهوري به **** اطلاق مي‌‏شود . رهبري از آن جا كه اعلم از بقيه خبرگان است و مطلقه هم هست ، **** بعدي را خود انتخاب مي‌‏كند كه **** بعدي اگر اولاد ذكورش باشد بهتر است و به اين ترتيب نسل اندر نسل اولاد ذكور ، رهبري خواهد بود.
در اين ميان نيز برخي از كانديداها همان زمان به اين سوالات ، پاسخ‌‏هاي دادند كه عجيب و غريب و خواندني است.
بخش ديگري كه براي مقدمه بحث "جدال با مدعيان كانديداتوري" لازم مي‌‏دانم ، توجه به تلقي ما از جمهوريت است . طي سال‌‏هاي اخير از مردمسالاري ديني ، بحث‌‏هاي زيادي به ميان آمده و به نظر من دو عبارت مردمسالاري ديني و جمهوري اسلامي هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند ، ولي آيا تمام كساني كه از مردمسالاري ديني سخن مي گويند ، هم نظرند؟
قبلاً در مقاله‌‏اي با عنوان "مردمسالاري ديني و دين سالاري مردمي" به اين موضوع پرداخته‌‏ام. البته بايد متذكر شوم كه منظور از دين ، در اين تحليل دينداران ، دين‌‏سالاران ، حاملان دين و به عبارت ديگر فقها و روحانيت هستند. به عبارت ديگر منظور از دين يك موضوع مجرد نيست بلكه يك موضوع انضمامي است.
در آن مقاله به طرح اين پرسش پرداختم كه در ايران تئودموكراسي (دين سالاري مردمي) حاكم است يا دموتئوكراسي؟ (مردمسالاري ديني) و استدلال كردم كه بر اساس آنچه كه از قرائت رسمي از قانون اساسي برمي‌‏آيد در ايران دين‌‏سالاري مردمي حاكم است . البته اخيراً نكته‌‏اي را در اصل 177 قانون اساسي كشف كردم .
در اين اصل ترميم قانون اساسي به ابتنا به دين و با اتكا به مردم است . يعني سنگ بنا (CORNER STONE) دين نهاده شده ،‌‏ولي به مردم هم تكيه دارد . همچنانكه مي‌‏توان براي جلوگيري از ريزش "برج پيزا" تكيه گاهي را براي آن ايجاد كرد ، ولي اصالت اين برج به اين تكيه‌‏گاه نيست ، بلكه به زميني است كه روي آن بنا نهاد شده است.
برمي‌‏گردم به قرائت مفسر رسمي ، قانون اساسي از نوع رژيم ايران كه آن را دين‌‏سالاري مردمي مي داند؟ البته "مهدوي كني" يكي از بزرگان جامعه روحانيت مبارز در آن زمان نيز همين مسأله را مطرح كرد كه "چرا مي‌‏گوييد مردم سالاري ديني؟ در كشور ما دين‌‏سالاري مردمي حاكم است."
منظورم از طرح اين مقدمه اين بود كه بگويم عهد رييس جمهور با مردم تا از معبر دين‌‏سالاران نگذرد ، قدرت نفوذ ندارد.
در حال حاضر كانديداهاي زيادي در عرصه انتخابات رياست جمهوري مطرح اند كه به يكديگر تكه‌‏پراني و چشم‌‏قره مي‌‏روند و هر چه به انتخابات نزديك‌‏تر مي‌‏شويم ، اين مسائل بيشتر مي‌‏شود .
سوال من از اين آقايان اين است كه آيا آنها مي‌‏دانند كه به چه عرصه‌‏اي وارد مي‌‏شوند يا نه؟
بر اساس اين بيت از حافظ كه مي‌‏گويد : "راز درون پرده كه داند ، فلك خموش/ اي مدعي نزاع تو با پرده دار چيست" من معتقدم رييس جمهوري كه ما انتخاب مي‌‏كنيم ، رييس جمهور نيست! بلكه يك پرده‌‏دار يا به عبارتي حاجب الدوله است!
به عبارت ديگر اينكه ؛ انتخاباتي برگزار مي‌‏شود ، رقابتي هم شكل مي‌‏گيرد ، برنامه‌‏هايي هم ارائه مي‌‏شود ، مردم هم بسيج مي‌‏شوند و رأي مي‌‏دهند ، ولي در نهايت چه مي شود ؟ مردم حاجب الدوله‌‏اي را انتخاب مي‌‏كنند كه به قول خاتمي فقط يك تداركاتچي است .
حال آنكه راز درون پرده ، قدرت واقعي است كه شفاف نيست و كسي آن را نمي‌‏بيند. سياست ايران پشت‌‏پرده راز آلوده و افسون‌‏زده قرار گرفته و قدرت و اختيار واقعي ، پشت پرده است و كسي از آن مطلع نيست . به نظر من خبرنگاران و دست اندركاران رسانه‌‏ها هم مدعيان هستند كه با كانديداهاي پرده‌‏داري پيرامون حضور و برنامه‌‏‌‏هايشان به گفت‌‏وگو ، چالش مي‌‏نشينند ، غافل از اينكه دعواي بنيادي جاي ديگري است و حداكثر در بهترين حالت رييس جمهور بعدي مثل خاتمي صاحب 20 ميليون رأي مي‌‏شود كه در نهايت صرفاً يك تداركاتچي خواهد بود .
به همين علت است كه به نظر من مشكل انتخابات نيست ، مشكل پس از انتخابات است و آن اينكه حاجب‌‏الدوله 20 ميليون رأيي چه اميد و تواني دارد؟ مدعيان نيز بايد چالشگر عرصه پس از انتخابات باشند و نه پيش از آن.
عليرغم تمام آنچه كه تا بدين جا برشمردم من نسبت به آينده نااميد نيستم. چون حاجب‌‏الدوله مي‌‏تواند چند كار بكند. نخست آنكه با شمشير همه را بزند. به قول حافظ "چوپرده دار به شمشير مي زند همه را / كسي مقيم حريم حرم نخواهد ماند" ؛ يعني حاجب‌‏الدوله مي‌‏تواند با شمشير به گونه‌‏اي به قلع و قمع مردم بپردازد و شكل جمهوريت **** را براندازد كه ديگر كسي حتي به جمهوريت فكر هم نكند چنين پرده‌‏داري مسووليت را مي‌‏پذيرد و در تار و مار كردن مردم هم اختيار مي‌‏يابد ، همچون يك مشت آهنين بدون دستكش ، نمود عيني چنين حاجب‌‏الدوله‌‏اي مي‌‏تواند رأي آوردن يك راست وحشي باشد .
حالت دوم آن است كه حاجب‌‏الدوله صرفاً يك پرده‌‏دار و استتارچي باشد. يعني همان بحث دستكش مخملين بر مشت آهنين (ظاهر فريبنده براي مردم و خارجيان) كه من قبلاً مطرح كردم و به خيلي‌‏ها برخورد.
حافظ در اين باره هم شعري دارد كه مي گويد : "حالي درون پرده بسي فتنه مي‌‏رود/ تا آن زمان كه پرده برافتد چه ها كند " نمود عيني چنين حاجب‌‏الدوله‌‏اي مي‌‏تواند يك راست اهلي‌‏تر باشد كه مسووليت بدون اختيار را قبول مي‌‏كند .
سومين حالت آن است كه حاجب الدوله گاهي پرده را بالا مي‌‏زند و پشت آن را به مردم نشان دهد و به نوعي گوش مردم را محرم كند .
همچنانه به قول حافظ ؛ "تا نگردي آشنا ، زين پرده رمزي نشنوي/ گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش" به اين ترتيب چون به تدريج و گهگاه پرده بالا مي رود ، مردم جوش نمي‌‏آورند و دل‌‏زده نمي‌‏شوند. مثل زماني كه خاتمي در مسأله قتل‌‏هاي زنجيره‌‏اي ، گوشه‌‏اي از پرده را بالا زد و عنوان كرد كه وزارت اطلاعات در آن دست داشته است.
لازمه اينكه حاجب‌‏الدوله چنين كند آن است كه از جسارت ، اعتماد به نفس ، قدرت فردي و استقلال برخوردار باشد و از فرصت‌‏ها و آراء مردم استفاده بهينه كند . البته براي اين كار به سازمان، حزب، ستاد، تيم قوي و آرايش قدرت نمايي نيز احتياج دارد و بايد همواره رابطه دوستانش با مردم را حفظ كند.
براي چنين كسي قرائت رسمي از قانون اساسي مهم نيست و شوراي نگهبان هم مي‌‏تواند قرائتي به نفع مردم داشته باشد. با نگاهي به روند تأييد و يا ردصلاحيت بهزاد نبوي اين مسأله بهتر درك مي‌‏شود. هرگاه حضور مردم در عرصه پررنگ بوده ، قرائت شوراي نگهبان به نفع مردم صورت گرفته و صلاحيت او تأييد شده است.
چهارمين حالتي كه مي‌‏توان براي كاركرد يك حاجب‌‏الدوله متصور شد ، اين است كه به فتنه پشت پرده داخل شود. يعني دوگانه كردن حاكميت توسط رييس جمهور. نمونه‌‏هاي عيني آن در گذشته قائم مقام فراهاني ، اميركبير و مصدق و بهترين نمونه ، اوليور كرامول در دربار چالز بود كه گام بلندي براي اصلاح ساختار سياسي در قرون هفده انگليس برداشت و عليرغم اينكه يك سرباز ساده بود خيلي خوب عمل كرد.
در اين راستا به شرط اينكه ساختارها نرم شده باشند ، عوامل رسانه‌‏اي مي‌‏توانند براي اينكه حاجب الدوله چنين كاركردي بيابد ، موثر باشند.
 

black_jack_of_black_city

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2003
نوشته‌ها
1,506
لایک‌ها
73
سن
44
محل سکونت
با قلبی شکسته در انتظار مرگ گوشه ای نشستم . به آرز
63 فيلم خارجي در فروشگاه فعلا موجود است قيمت تك سي دي 800 دو سي دي 1500 و 3 سي دي 2200
مبلغي كه بعضي فيلمها بيشتر دارن مربوطه به ناياب بودن فيلمها

http://www.forum.30pu.com/forumdisplay.php?f=5
 

black_jack_of_black_city

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2003
نوشته‌ها
1,506
لایک‌ها
73
سن
44
محل سکونت
با قلبی شکسته در انتظار مرگ گوشه ای نشستم . به آرز
فعلا 6 تا بازي اد شده كلا 50 تا بازي اعم از تك سي دي دو سي دي و سه سي دي موجود است
تك سي دي 500 تومن دو سي دي 700 تومن سه سي دي 1000 تومن

http://www.forum.30pu.com/forumdisplay.php?f=23
 

daftarekhaterat

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 جولای 2003
نوشته‌ها
4,989
لایک‌ها
58
سن
41
محل سکونت
در قلب پاك او

black_jack_of_black_city

Registered User
تاریخ عضویت
19 سپتامبر 2003
نوشته‌ها
1,506
لایک‌ها
73
سن
44
محل سکونت
با قلبی شکسته در انتظار مرگ گوشه ای نشستم . به آرز
فيلمها خاطره جان

هر كدوم با سانسور باشن زيرش نوشته ولي هر كدوم ننوشته معلومه كه زبون اصلي هستش

يه نظر خواهي هم زدم كه ميتونين به عنوان مهمان هم نظر بدين چه فيلمهايي اد كنم

http://www.forum.30pu.com/showthread.php?t=140
 

zero

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 اکتبر 2004
نوشته‌ها
0
لایک‌ها
0
« سیاوش قمیشی » خواننده لس آنجلسی خواستار باز گشت به ایران شده است .
گفته می شود قیمشی در نامه ای به احمد مسجد جامعی وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی خواستار باز گشت به ایران وفعالیت در زمینه موسیقی در چار چوب سیاستهای **** جمهوری اسلامی شده است.
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
47
چی شد بلکی تاپیکت تعطیل شد؟؟
 
بالا