• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

تاپیک جامع آموزش بورس ،مدیریت مالی،حسابداری،مالیاتی،تجزیه وتحلیل

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
باسلام
تاپیک ویژه را اعلام میکنم. امیدوارم که مفید واقع شود
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
حتما شما هم تاکنون، بارها و بارها، در صدا و سيما و ساير رسانه‌ها، شنيده‌ايد که مثلا شاخص بورس امروز با 50 واحد رشد، به عدد 32 هزار واحد رسيد. همچنين گاهي اوقات رسانه‌ها از کاهش شاخص بورس خبر مي‌دهند. اما تا به حال به اين موضوع فکر کرده‌ايد که شاخص بورس، بيانگر چيست و چرا افزايش يا کاهش آن، اهميت دارد؟ اساس نوسانات شاخص چه مفهومي دارد؟ در اين برنامه، قصد داريم درباره شاخص‌هاي بورس و انواع آنها صحبت کنيم.



شاخص چيست؟

شاخص، در مفهوم کلي، معياري است که براساس آن مي‌توان چيـزي را تشخيص داد. در بورس هم شاخص‌ها، در واقع معيارهاي مهمي هستند که با بررسي و تحليل آنها، مي‌توان وضعيت گذشته و حال بورس را از جنبه‌هاي مختلف، ارزيابي و حتي روند آينده بورس را پيش‌بيني کرد، بنابراين، طبيعتا باتوجه به نقش بسيار مهمي که شاخص‌هاي بورس، در تصميم‌گيري سرمايه‌گذاران ايفا مي‌کنند، نوسانات شاخص‌ها نيز براي سرمايه‌گذاران بسيار حائز اهميت است. شاخص‌ها بورس، انواع مختلفي دارند که هر کدام، وضعيت بورس را از جنبه‌ خاصي نشان مي‌دهد، بنابراين سرمايه‌گذاران در تحليل شاخص‌هاي بورس بايد به کارکرد هر شاخص توجه کافي داشته باشند. در ادامه، مهمترين شاخص‌هاي بورس را به شما معرفي مي‌کنيم.

شاخص کل

شاخص کـل که به آن شاخص قيمت و بازده نقدي هم مي‌گويند، بيانگر سطح عمومي قيمت و سود سهام شرکت‌هاي پذيرفته شده در بورس است، به بيان ساده‌تر، "تغييرات شاخص کل در واقع بيانگر ميانگين بازدهي سرمايه‌گذاران در بورس است".

لازم است در اين خصوص مقداري توضيح دهيم. اگر به خاطر داشته باشيد، در برنامه‌هاي گذشته گفتيم که بازدهي سرمايه‌گذاران در بورس از دو طريق بدست مي‌آيد. اول دريافت سود نقدي ساليانه و دوم، تغيير قيمت سهم در طول دوره سرمايه‌گذاري. براي مثال، فردي را درنظر بگيريد که سهام شرکت الف را در ابتداي سال، با قيمت 150 تومان خريداري مي‌کند. اگر قيمت سهام اين فرد در پايان سال، به 180 تومان افزايش يابد و شرکت، در پايان سال نيز 15 تومان به عنوان سود نقدي، به ازاي هر سهم توزيـع کند، اين فرد مجموعا 45 تومان سود از محل افزايش قيمت سهم و دريافت سود نقدي بدست آورده است و بنابراين، بازدهي وي در پايان سال، 30 درصد خواهد بود، زيرا سرمايه وي از 150 تومان به 195 تومان افزايش يافته است.

تغييرات شاخص کل نيز دقيقا بيانگر ميانگين بازدهي بورس است، بنابراين، اگر به عنوان مثال، شاخص کل بورس در ابتداي سال، 20 هزار واحد باشد و در پايان سال، با 10 هزار واحد افزايش، به 30 هزار واحد برسد، به اين معناست که ميانگين بازدهي بورس از محل افزايش قيمت سهام شرکت‌ها و تقسيم سود نقدي بين سرمايه‌گذاران در آن سال، 50 درصد بوده است:

(ميزان رشد شاخص در طول سال) 10000 = 50 % × 20000



دو نکته قابل توجه درخصوص شاخص کل مي‌بايست مدنظر سرمايه‌گذاران باشد:

نکتـه اول اينکه افزايش شاخص کل، لزومـا به معناي سودآوري سهام همه شرکت‌هاي حاضر در بورس نيست، همانطور که کاهش شاخص کل نيز لزوما به معناي ضرردهي سهام همه شرکت‌ها در بورس نيست، زيرا همانگونه که گفته شد، شاخص کل، بيانگر ميانگين بازدهي بورس است و چه بسا، در برخـي موارد، عليرغم رشد قابل توجه شاخص کل بورس، برخي سهام با افت قيمت مواجه شده و سهامداران خود را با زيان مواجه سازنـد و يا در شرايطي که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخي سرمايه‌گذاران که سهام ارزنده‌اي را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولي بدست مي‌آورند. بنابراين، سرمايه‌گذاران نبايد صرفا با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسي کامل درخصوص ارزش ذاتي سهام، اقدام به سرمايه‌گذاري در بورس کنند و حتي در شرايط رشد مستمر شاخص‌ کل نيز در انتخاب سهام، کاملا دقت نمايند.

نکته دوم ارتباط بيـن شاخص کل و سبد سهام است. حتما به خاطر داريد که يکي از اصول بسيار مهم سرمايه‌گذاري در بورس، تشکيل سبد سهام متنـوع است. هر اندازه سبد سهام يک سرمايه‌گذار، متنوع‌تر و به ترکيب سهام شرکت‌هاي موجود در بورس نزديک‌تر باشد، بازدهي آن سرمايه‌گذار نيز به متوسط بازدهي کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده مي‌شود، نزديک‌تر خواهد بود، تا آنجا که اگر فردي بتواند ترکيب سهام موجود در سبد سهـام خود را بطور کامل، منطبق بر ترکيب تمامي سهام حاضر در بورس نمايـد، بازدهي وي نيز بطور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد 30 درصدي شاخص، وي نيـز حدودا 30 درصد سـود بدست خواهد آورد.

در اين برنامه، با مفهوم شاخص کل بورس آشنا شديد. لازم به ذکر است اطلاعات مربوط به شاخص‌هاي بورس بصورت لحظه‌اي در پايگاه اطلاع‌رساني بورس اوراق بهادار تهران به نشاني www.irbourse.com (خوانده شود آي آر بورس نقطه کام) و پايگاه اطلاع‌رساني شرکت مديريت فناوري بورس تهران به نشاني www.tsetmc.com (خوانده شود تي اس اي تي ام سي نقطه کام) قابل مشاهده است. در برنامه بعد، ساير شاخص‌هاي بورس را به شما معرفي خواهيـم کرد. خدانگهدار
 
Last edited:

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
در قسمت‌هاي گذشته، با مفهوم سهام، مزاياي سهام در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار، عوامل موثر بر قيمت سهام و اصول کلي خريد و فروش سهام آشنا شديد. در اين قسمت، قصد داريم برخي از اصطلاحات متداول در بازار سهام را که تاکنون بارها شنيده‌ايد، براي شما تشريـح کنيم



نماد ........................................................................................................

نماد، در واقع نام اختصاري شرکت هاي پذيرفته شده در بورس است. براي مثال، نماد شرکت پتروشيمي خارک در بورس، شخارک (به کسر ش) است. حرف اول نماد، برگرفته از صنعتي است که شرکت در آن قرار دارد و بخش دوم نماد، در واقع خلاصه نام شرکت است. مثلا در نماد شخارک، حرف ش بيانگر صنعت شيميايي و کلمه خارک، مخفف عبارت پتروشيمي خارک است. فعالان بورس، عمدتا بجاي استفاده از نام کامل شرکت ها، نماد آنها را بکار مي برند.



توقف نماد ........................................................................................................

گاهش اوقات، معاملات سهام برخي شرکت ها در بورس بصورت موقتي، متوقف مي شود. در اين حالت، اصطلاحا مي گويند نماد شرکت متوقف شده است. عمدتا بورس زماني نماد يک شرکت را متوقف مي کند که رويدادي حائز اهميت درخصوص آن شرکت اتفاق افتاده باشد، به نحوي که اين رويداد بتواند موجب افزايش يا کاهش بيش از اندازه قيمت سهام شرکت شود. براي مثال، قبل از برگزاري مجامع ساليانه شرکت، نماد آن شرکت متوقف مي شود، زيرا در مجمع ساليانه، سود سهامداران مشخص خواهد شد و اين موضوع، مي تواند بر قيمت سهم بعد از مجمع، تأثير زيادي داشته باشد. طبيعتا توقف نماد در اينگونه موارد، به سرمايه گذاران اجازه مي دهد تا پس از انتشار اطلاعات کامل و شفاف شدن وضعيت شرکت، در شرايط يکسان و عادلانـه، درخصوص خريد، فروش و يا نگهداري آن سهم تصميم گيري کنند.

مجمع ........................................................................................................

به گردهمايي سهامداران و مديران شرکت که به منظور تصميم گيري درخصوص مسائل مهم شرکت برگزار مي شود، مجمـع گفته مي شود. سهامداران شرکت، متناسب با ميزان سهم خود، در مجامع حق رأي دارنـد. هيئت مديره شرکت موظف است حداقل 10 روز قبل از برگزاري مجمع، آگهي برگزاري مجمع را در روزنامه کثيرالانتشاري که به عنوان روزنامه رسمي شرکت انتخاب شده است، منتشر کند تا سهامداران از اين موضوع مطلع شوند. مجامع شرکت ها به دو دستـه تقسيم مي شوند:
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
1- مجمع عادي ساليانه 2- مجمع فوق العاده

1- مجمع عادي ساليانه

هيئت مديره شرکت موظف است هر سال يک بار، سهامداران شرکت را دعوت کرده و گزارش عملکرد ساليانه خود را به سهامداران ارائه نمايد. به اين گردهمايي، مجمع عمومي ساليانه گفته مي شود. در مجمع عمومي ساليانه، همچنين درخصوص موارد مهمي مانند ميزان سود تقسيمي به سهامداران و انتخاب اعضاي هيئت مديره، رأي گيري مي شود.

2- مجمع فوق العاده

بجز مجمع ساليانـه، هر مجمع ديگري که توسط شرکت برگزار شود، مجمع فوق العاده نام دارد. در مجامع فوق العاده عمدتا درخصوص مواردي مانند افزايش سرمايه شرکت، تغيير نشاني و نام شرکت و... تصميم گيري مي شود.

سال مالـي ........................................................................................................

منظور از سال مالي، دوره يک ساله اي است که مبناي محاسبه سود و زيان و ساير گزارش هاي مالي شرکت مي باشد. سال مالي در بسياري از شرکت ها، از ابتداي فروردين تا پايان اسفند است، اما برخي از شرکت ها، براساس نوع فعاليت خود، سال مالي خود را زمان ديگري، مثلا از ابتداي مهر تا پايان شهريور سال بعد، تعيين مي کنند. در پايان سال مالي، مجمع ساليانه شرکت برگزار و عملکرد هيئت مديره در طول سال مالـي، مورد ارزيابي سهامداران قرار مي گيرد. هيئت مديره شرکت موظف است حداکثر ظرف مدت 4 ماه پس از پايان سال مالي شرکت، مجمع عادي ساليانـه را برگزار کند.

صورت سود و زيان ........................................................................................................

حتما به خاطر داريد که گفتيم يکي از مهمترين معيـارها براي انتخاب سهام يک شرکت، ميزان سودآوري آن شرکت است. طبيعتا هر اندازه ميزان سودآوري يک شرکت در مقايسه با قيمت سهام آن شرکت در بورس، بيشتر باشد، مي تواند يکي از نشانه هاي ارزنده بودن سهم باشد. اما چگونه مي شود از ميزان سودآوري يک شرکت مطلع شد؟ صورت سود و زيان، بخوبي بيانگر ميزان سود يک شرکت در پايان سال مالي است. شرکت ها موظفند در پايان سال مالي، صورت صورت و زيان خود را منتشر و از اين طريق، ميزان سودآوري خود را به سهامداران اطلاع دهند. در صورت سود و زيان، مواردي مانند ميزان فروش شرکت ها، ميزان هزينه هاي آنها و ساير اطلاعات با اهميت مربوط به عملکرد شرکت قابل مشاهده است. سهامداران براي مشاهده صورت سود و زيان شرکت ها، مي توانند به پايگاه اينترنتي www.codal.ir (خوانده شود کدال نقطه آي آر) مراجعه کنند.

ترازنامه ........................................................................................................

در بيان عوامل تعيين کننده در قيمت سهام، توضيح داديم که سرمايه گذاران بايد علاوه بر سودآوري شرکت، به ميزان دارايي‌ها و بدهي‌هاي شرکت نيز توجه داشته باشند. طبيعتا براي يک سرمايه گذار مهم است که بداند شرکتي که قصد دارد در آن سرمايه‌گذاري کند، چه ميزان دارايي، اعم از پول نقد، ملک، ماشين‌آلات و... دارد. ميزان بدهي‌ها و تعهدات شرکت به بانک‌ها، تأمين‌کنندگان مواد اوليه و... چقدر است؟ و در مجموع‌، آنچه که به عنوان سرمايه سهامداران شرکت يا اصطلاحا، حقوق صاحبان سهام، پس از کسر بدهي‌هاي شرکت از دارايي‌هاي آن باقي مي‌ماند، چقدر است؟ همه اين اطلاعات، از طريق مطالعه ترازنامه شرکت قابل مشاهده است. در واقع، ترازنامه که همانند صورت سود و زيان، در پايان دوره مالي شرکت براي اطلاع سهامداران منتشر مي‌شود، همانند يک تصوير واضح و شفاف، وضعيت شرکت را ازنظر ميزان دارايي‌ها، بدهي‌ها و حقوق صاحبان سهام نشان مي‌دهد. سرمايه‌گذاران براي مشاهده ترازنامه شرکت‌ها نيز همانند صورت سود و زيان، مي‌توانند به پايگاه اينترنتي www.codal.ir مراجعه کنند.

سود هر سهـم (EPS)........................................................................................................

اگر کل سودي را که شرکت در پايان سال مالي خود، بدست مي آورد، بر تعداد سهام منتشر شده توسط شرکت تقسيم کنيم، عدد حاصل بيانگر سود هر سهم است. براي مثال، اگر براساس اطلاعات مندرج در صورت سود و زيان، کل سود خالص شرکت در پايان سال مالي 500 ميليون تومان و تعداد سهام شرکت هم يک ميليون سهم باشد، سود هر سهم 500 تومان خواهد بود:

500=1000000 ÷ 500000000

سود تقسيمي هر سهـم (DPS)........................................................................................................

اگر به خاطر داشته باشيد، گفتيم که شرکت ها، لزوما همه سودي را که در پايان سال مالي بدست مي آورند، بين سهامداران توزيع نمي کنند و بخشي از آن را براي اجراي برنامه هاي توسعه اي شرکت، نگه مي دارند. ميزان سودي که به ازاي هر سهـم، بين سهامداران توزيع مي شود، سود تقسيمي هر سهم يا اصطلاحا DPS مي گويند. اگر در مثال قبل، شرکت به ازاي هر سهم، 300 تومان از 500 تومان سود را توزيع کند، DPS شرکت 300 تومان خواهد بود. تصميم گيري درخصوص ميزان تقسيم سود، در مجمع عادي ساليانه و با رأي گيري از سهامداران انجام مي شود. پس از تصويب مبلغ سود تقسيمي، شرکت موظف است حداکثر ظرف مدت 8 ماه، اين مبلغ را به سهامداران بپردازد. البته معمولا شرکت ها سود سهامداران خرد را زودتر از اين موعد، پرداخت مي کنند. منظور از سهامداران خرد، سهامداراني است که در مقايسه با سهمداران عمده، تعداد کمي از سهام شرکت را در اختيار دارند. سود تقسيمي هر سهم، به افرادي تعلق مي گيرد که در زمان برگزاري مجمع شرکت، سهام آن شرکت را در اختيار داشته باشنـد. لازم به ذکر است که شرکت‌ها، سياست‌هاي متفاوتي درخصوص تقسيم سود دارند، برخي ترجيح مي‌دهند بيشتر سود سهام را بين سهامداران تقسيم کنند، اما برخي ديگر درصد کمي از سود را تقسيم کرده و بخش عمده آن را به تأمين نقدينگي مورد نياز براي انجام طرح‌هاي توسعه‌اي، اختصاص مي‌دهند. سرمايه‌گذاران بايد هنگام انتخاب سهام، به سياست شرکت در توزيع سود توجه داشته باشند، براي مثال، افرادي که دريافت سود مستمر براي آنها مطلوبيت دارد، ترجيح مي‌دهند سهام شرکت‌هايي را بخرند که سود تقسيمي آنها بيشتر است، اما افرادي که ديد بلندمدت‌تري دارند، بيشتر به سراغ شرکت‌هايي مي‌روند که بجاي درصد تقسيم سود زياد‌، بخش عمده سود ساليانه را صرف توسعه فعاليت‌هاي شرکت مي‌کنند.
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
پيش بيني سود ........................................................................................................

شرکت ها معمولا در پايان هر سال مالي، بودجه سال آينده خود را منتشر ميکنند. يکي از مهمترين اطلاعات مندرج در بودجه شرکت ها، پيش بيني مقدار سود هر سهم آنان است، به عنوان مثال، شرکت الف در پايان سال 1391 پيش بيني مي کند که در پايان سال مالي 1392، به ازاي هر سهم، 100 تومان سود بدست آورد. اين پيش بيني براي سرمايه گذاران حائز اهميت است، زيرا مي تواند چشم انداز شرکت را حداقل براي يک سال آينده، مشخص نمايد.

تعديل سـود ........................................................................................................

شرکت هاي پذيرفته شده در بورس موظفند بصورت مستمر و در دوره هاي سه ماهه (کنترل شود)، عملکرد واقعي خود را بررسي کرده و ضمن مقايسه عملکرد واقعي با بودجه پيش بيني شده، پيش بيني جديد خود از ميزان سودآوري شرکت را براساس عملکرد واقعي به بازار منعکس کنند. به عنوان مثال، شرکت الف پيش بيني کرده است که در پايان سال مالي 1392، 100 تومان سود به ازاي هر سهم بدست آورد. اما پس از گذشت سه ماه از فعاليت شرکت و با بررسي عملکرد اين سه ماه، پيش بيني خود را تغيير داده و از 100 تومان به 110 تومان افزايش مي دهد. همين شرکت ممکن است پس از بررسي عملکرد شش ماهه خود، به اين نتيجه برسد که سود 110 توماني قابل تحقق نيست و پيش بيني سود شرکت، بايد به 95 تومان کاهش يابد. تغييرات اينچنيني در سود پيش بيني شده را اصطلاحا تعديل سود مي گويند. سرمايه گذاران بايد بايد همواره در تصميم گيري هاي خود، به تعديل سود سهام توجه داشته باشند.

درصد تحقق سـود ........................................................................................................

شرکت الف را درنظر بگيريد. اين شرکت در ابتداي سال 92 پيش بيني کرده بود که در پايان سال، 100 تومان سود به ازاي هر سهم بدست آورد. اگر در پايان سال، ميزان سود تحقق يافته اين شرکت به ازاي هر سهم، 95 تومان باشد، به اين معناست که شرکت الف توانسته است 95 درصد سود پيش بيني شده خود را محقق کند. هر اندازه درصد تحقق سود يک شرکت بالاتر باشد، نشان دهنده پيش بيني دقيق تر و عملکرد بهتر آن شرکت خواهد بود.

صف خريد و صف فروش ........................................................................................................

وقتي حجم تقاضا براي يک سهم در بورس، از حجم عرضه آن سهم بيشتر باشد، براي آن سهم صف خريد تشکيل مي شود. تشکيل صف خريد براي يک سهم نشان دهنده اقبال سرمايه گذاران به آن سهم است.

در نقطه مقابل، وقتي حجم عرضـه يک سهم در بورس، بيشتر از حجم تقاضا براي آن سهم باشد، براي سهم مذکور صف فروش شکل مي گيرد. تشکيل صف فروش براي يک سهم، مي تواند حاکي از بي رغبتي سرمايه گذاران به آن سهـم است.

البته ذکر اين نکته ضروري است که هر اندازه ميزان نقدشوندگي در يک بورس بيشتر باشد، از حجم صف‌هي خريد و فروش سهام در آن بورس کاسته خواهد شد، زيرا در همه شرايط اعم از افزايش و کاهش قيمت سهام، همواره متقاضي براي سهام وجـود دارد و اين، يعني روان‌بودن فرايند معاملات در بورس و قابليت نقدشوندگي بالا. در بورس ايران نيز در سال هاي اخير، ميزان نقدشوندگي بازار افزايش و از حجم صف‌هاي خريد و فروش، تا حد زيـادي کاسته شده است.

نکته‌ جالب و البته مهم درباره صف‌ خريد و فروش اين است که باتوجه به تأثير لحظه‌اي و بسيار سريع اطلاعات بر ميزان عرضه و تقاضاي سهام در بورس، معمولا بلافاصله پس از انتشار يک اطلاعات حائز اهميت درخصوص سهام، صف خريد يا فروش براي آن سهم تشکيل مي‌شود، بنابراين سرعت عمل سرمايه‌گذاران در تصميم‌گيري براي خريد و فروش يک سهم در موفقيت آنها براي سرمايه‌گذاري بسيار حائز اهميت است. براي مثال، انتشار خبري درخصوص آزادسازي نرخ سيمان، مي‌تواند موجب انتظار سرمايه‌گذاران براي افراد درآمد و سودآوري شرکت‌هاي سيماني و در نتيجه، افزايش تقاضاي آنها براي خريد سهام شود و همين امر، در فاصله کوتاهي، تشکيل صف خريد و افزايش قيمت سهام شرکت‌هاي سيماني را بدنبال خواهد داشت، بنابراين سرمايه گذاراني که زودتر از ديگران براي خريد اين سهم اقدام کنند، طبيعتا بيشتر از ديگران سود بدست خواهند آورد.

دامنه نوسان ........................................................................................................

منظور از دامنه نوسان، حداکثر افزايش يا کاهشي است که قيمت سهام شرکت، در يک روز مي تواند داشته باشد. در حال حاضر، دامنه نوسان قيمت سهام در بورس تهران، 4 درصد و دامنه نوسان قيمت سهام در فرابورس، 5 درصد است (کنترل شود)، به اين معنا که مثلا اگر قيمت سهم الف در بورس تهران، در ابتداي روز 200 تومان باشد، قيمت اين سهم در پايان ساعت معاملات حداکثر مي تواند 8 تومان افزايش و يا 8 تومان کاهش داشته باشد (8=0.04*200). دامنه نوسان با اين هدف تعيين شده است که در مواقع بحراني يا در مواردي که بازار، تحت تأثير رفتارهاي هيجانـي برخي سهامداران، بويژه سهامداران خرد قرار دارد، از بروز نوسانات شديد در قيمت سهام و در نتيجه، ضرر و زيـان هنگفت سهامداران جلوگيري شـود.

البته شرکت هايي که نماد آنها مدتـي متوقف شده است، پس از بازگشايـي نماد مشمول دامنه نوسان نمي شونـد، زيـرا اطلاعات با اهميتي که نماد شرکت به خاطـر آن متوقف شده است، ممکن است تأثيري، بيش از دامنه نوسان تعيين شده بر قيمت سهم داشته باشد و طبيعي است که براساس سازوکار حراج، بايد اجازه داده شود تا اطلاعات، تأثير واقعي خود را بر ميزان عرضه و تقاضا و در نتيجه قيمت سهام بگذارد، هرچند اين تأثيـر بيشتـر از دامنه مجـاز نوسـان روزانه باشد.
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
حجم مبنـا ........................................................................................................

حجم مبنـا، حداقل تعداد سهام يک شرکت است که بايد در طول روز، معامله شود تا قيمت آن سهم، بتوانـد براساس سقف دامنه نوسان، افزايش يا کاهش يابد. بنابراين، درصورتي که تعداد سهام معامله شده يک شرکت در طول روز، کمتر از حجم مبنا باشد، به همان نسبت درصد نوسان قيمت آن سهم نيز کاهش خواهد يافت. در حال حاضر، حجم مبناي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس، 0008/0 (هشت ده هزارم) است (اين عدد کنترل شود)، بنابراين، اگر به عنوان مثال تعداد کل سهام يک شرکت پذيرفته شده در بورس 20 ميليون سهم باشد، تنها درصورتي قيمت سهام اين شرکت در طول يک روز مي تواند 4 درصد افزايش يا کاهش داشته باشد که حداقل 16 هزار سهم شرکت الف در طول روز، مورد داد و ستد قرار گيرد.

16000=0.0008*20000000

هدف از تعيين حجم مبنا، اين است که سرمايه گذاران اطمينان داشته باشند نوسانات قيمت سهام، در نتيجه خريد و فروش تعداد مشخص و قابل توجهي سهام صورت گرفته است، چراکه در غير اينصورت، معامله حتـي چند عدد سهم يک شرکت، مي تواند قيمت سهام اين شرکت در بورس را تحت تأثير قرار داده و منجر به ايجاد قيمت هاي غيرواقعي و کاذب در بورس شود.

قيمت پاياني سهـم ........................................................................................................

قيمت پايانـي سهام يک شرکت، در واقع ميانگين قيمت‌هايي است که آن سهم در طول روز، براساس آن قيمت‌ها مورد داد و ستد قرار گرفته است. البته سامانه معاملاتي بورس پس از محاسبه ميانگين قيمت سهم در طول روز، بصورت خودکار بررسي مي‌کند که آيا ميزان معاملات سهم نيز به اندازه حجم مبنا بوده است يا خير؟ طبيعتا اگر حجم معاملات سهم حداقل به اندازه حجم مبنا بوده باشد، ميانگين محاسبه شده، به عنوان قيمت پاياني سهم در سامانه معاملات ثبت خواهد شد، اما اگر حجم معاملات سهم از حجم مبنا کمتر باشد، به همان نسبت از ميزان افزايش يا کاهش قيمت سهم هم کاسته شده و قيمت پاياني، بر اين اساس محاسبه و در سامانه معاملات ثبت مي‌شود.

به عنوان مثال، فرض کنيد قيمت سهم الف در ابتداي روز شنبه، 200 تومان و ميانگين قيمت معاملات اين سهم در طول روز شنبه نيز 206 تومان باشد. بنابراين، ميانگين قيمت سهم در پايان روز شنبه، در مقايسه با ابتداي روز، 6 تومان، يعني 3 درصد رشد داشته است. حال اگر تعداد سهام معامله شده شده شرکت الف در طول روز شنبه، برابر با حجم مبنا باشد، قيمت پاياني سهم در روز شنبه، همان 206 تومان خواهد بود، اما اگر تعداد سهام معامله شده شرکت الف، تنها معادل نصف حجم مبناي تعيين شده براي اين سهم باشد، طبيعتا ميزان افزايش سهم نيز از 6 تومان، به 3 تومان کاهش يافته و قيمت پاياني سهم در روز شنبه، 203 تومان تعيين خواهد شد. لازم به ذکر است که قيمت پاياني سهم در يک روز، به عنوان قيمت پايه آن سهم در ابتداي روز بعد، در سامانه معاملات بورس درنظر گرفته مي‌شود.
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
اکنون با چهار نوع ورقه بهادار قابل داد و ستد در بورس، شامل اوراق مشارکت، اوراق اجاره، سهام و گواهي حق تقدم خريد سهام آشنا شده‌ايد. در اين قسمت، قصد داريم يکي ديگر از انواع اوراق بهاداري را که در بورس خريد و فروش مي‌شود، بصورت اجمالي به شما معرفي کنيم. اسم اين ورقه بهادار، قرارداد آتي است.

قبل از آنکه درباره قرارداد آتي براي شما صحبت کنم، بايد اين نکته را تأکيد کنم که سرمايه‌گذاري در قراردادهاي آتي، بسيار پرريسک‌تر از سهام بوده و نيازمند تخصص بسيار زياد در اين زمينه است، بنابراين، به افراد عـادي و غيرمتخصص به هيچ وجـه توصيه نمي‌شود در قرارداد آتي سرمايه‌گذاري کنند.

قرارداد آتي چيست؟

با توجه به عبارت قرارداد آتي، مي‌توان فهميد اولا کلمه قرارداد در اين عبارت، حاکي از نوعي رابطه قراردادي بين خريـدار و فروشنـده است و ثانيا، کلمه آتي در اين عبارت، نشان مي‌دهد قراردادي که بين فروشنده و خريدار قرارداد آتي وجود دارد، مربوط به آينده است.

با اين مقدمه، به سراغ تعريف قرارداد آتـي مي‌رويم:

قرارداد آتـي قراردادي است که براساس آن، فروشنده متعهد مي‌شود تعداد معيني از يک دارايي (مانند سهام) را در تاريخ مشخصي در آينده، با قيمت معين به خريـدار تحويل نمايد؛ در مقابل خريدار قرارداد آتي هم متعهد مي‌شود دارايي موردنظر را در تاريخ تعيين شده، با قيمت معين از فروشنده اوراق، خريداري نمايد. اجازه بدهيد با يک مثال توضيح دهيم:

فرض کنيد قيمت سهام شرکت "الف" هم‌اکنون در بورس 200 تومـان است. يک سرمايه‌گذار را درنظر بگيريد که براساس بررسي‌ها و مطالعات دقيق، به اين نتيجه رسيده است که قيمت سهام شرکت الف در چهار ماه آينده، با 20 درصد افزايش، به 240 تومان خواهد رسيد، بنابراين، از ديد اين سرمايه‌گذار، خريد سهام شرکت الف مي‌تواند سودآوري قابل قبولـي داشته باشد.

اوليـن گزينه‌اي که پيش روي اين سرمايه‌گذار قرار دارد، اين است که سهام مذکور را خريداري نمايد و منتظـر باشد تا پس از چهار مـاه، قيمت سهم رشد کرده و سود موردنظر وي محقق شود. طبيعتا درصورتي که پيش‌بيني وي دقيـق باشد و قيمت سهم از 200 تومان، به 240 تومان برسد، وي در مدت چهار ماه 20 درصد سـود خواهد کرد.

اما اين سرمايه‌گذار مي‌تواند بجاي آنکه سهام شرکت الف را خريداري و همه پول موردنياز براي آن را پرداخت نمايد، تنها با پرداخت درصدي از اين پول، قرارداد آتي سهام شرکت الف با سررسيد چهارماهه را در بورس خريداري نمايـد. براي مثال، اگر سرمايه‌گذار قرارداد آتي سهام شرکت الف با قيمت 220 تومان و سررسيد چهار ماهه را خريداري کند، به اين معناست که وي متعهد شده است چهار ماه بعد، تعداد معيني از سهام شرکت مذکور را با قيمت هر سهم 220 تومـان، از فروشنده قرارداد آتـي، خريداري نمايـد.

طبيعتـا درصورتي که پيش‌بيني اين سرمايه‌گذار درست باشد و قيمت سهم شرکت الف در چهار ماه بعد، به 240 تومان برسد، وي به ازاي هر سهم 20 تومان سود خواهد کرد (20=220-240)، اما اگر به هر دليل اگر قيمت سهم در چهار ماه بعد، کمتر از مبلغ ذکر شده در قرارداد آتي يعني 220 تومان باشد، اين سرمايه‌گذار متحمل زيان خواهد شد.

اولين سوالـي که ممکن است براي شما بوجود آمده باشد که تفاوت خريد سهام، با خريد قرارداد آتي سهام چيست؟ اگر به مثال ذکر شده دقت کنيـد، پاسخ اين سوال را متوجه خواهيد شد. براي خريد سهام، سرمايه‌گذار بايد همه پول را بپردازد، اما در خريد قرارداد آتي سهام، سرمايه‌گذار تنها با پرداخت درصدي از پول که به عنوان وجه تضمين توسط بورس اخذ مي‌شود، مي‌تواند مطمئن باشد که سهام موردنظر خود را در تاريخ تعيين شده، با قيمت مندرج در قرارداد خريـداري خواهد کرد. وجه تضمين هم دقيقا به اين علت، توسط بورس از خريدار و فروشنده قراردادهاي آتي دريافت مي‌شود که طرفين قرارداد به تعهدات خود مبني‌بر تحويل سهام، با قيمت مشخص در تاريخ تعيين شـده، پايبند باشند.

دومين سوال اين است که اگر قرارداد آتـي، چنين مزيتي دارد که سرمايه‌گذار تنها با پرداخت درصدي از پول، مي‌تواند کل سود ناشي از افزايش قيمت سهام را بدست آورد، چرا تنها تعداد بسيار محدودي از سرمايه‌گذاران در قراردادهاي آتـي، سرمايه‌گذاري مي‌کنند؟

مثال قبل را درنظر بگيريد. فرض کنيد پيش‌بيني سرمايه‌گذار مبني‌بر اينکه قيمت سهام شرکت الف در چهار ماه بعد به 240 تومان برسد، محقق نشود و بجاي آن، قيمت سهم به 180 تومان کاهش يابد. در اين حالت، سرمايه‌‌گذار نه تنها سود بدست نخواهد آورد، بلکه متحمل زيان 40 تومان نيز خواهد شد، زيرا وي متعهد شده است در تاريخ مذکور، تعداد معيني از سهام شرکت الف را با قيمت 220 تومان بخرد، درحاليکه قيمت اين سهـم در بورس، هم‌اکنـون 180 تومان است: 40 = 180 - 220

بنابراين، به همان اندازه که احتمال کسب سود در قراردادهاي آتـي بيشتر است، احتمال کسب زيـان براثر پيش‌بيني نادرست قيمت سهام در آينده نيز در قراردادهاي آتي، بيشتر از ساير انواع اوراق بهادار است و بنابراين، ممکن است سرمايه‌گذار به علت پيش‌بيني نادرست قيمت سهم، متحمل زياني سنگين در مقايسه با مبلغ سرمايه‌گذاري خود شود، بنابراين، به همان اندازه که احتمال کسب بازده در قراردادهاي آتـي بيشتر از سهام است، ريسک اين اوراق نيز در مقايسه با سهام، بسيار بيشتر است.

در پايـان، توجه به اين نکته لازم است که در بازار سرمايه ايران، قرارداد آتي صرفا محدود به سهام نيست، بلکه در بورس کالاي ايران نيز قراردادهاي آتي سکه بهار آزادي داد و ستد مي‌شود و جالب اينکه حجم معاملات قراردادهاي آتي سکه طلا در بورس کالاي ايران، بسيار بيشتـر از حجم معاملات قراردادهاي آتي سهام است.

البته براي چندمين بار، تأکيد مي‌کنيم که قراردادهاي آتي، جزو اوراق بهادار بسيار پرريسک محسوب مي‌شوند و لازم است سرمايه‌گذاران، حتي درصورت داشتن قدرت ريسک‌پذيري بالا، قبل از ورود به اين عرصه، شناخت کافي درخصوص ابعاد و جزئيات قراردادهاي آتـي بدست آورند.
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
در قسمت‌هاي گذشته، اوراق مشارکت، اوراق اجاره و سهام، به عنوان سه نوع اوراق بهاداري که در بورس داد و ستد مي‌شود را به شما معرفي کرديم. بر اين اساس، گفتيم که اوراق مشارکت و اوراق اجاره، جزو اوراق بهادار با درآمد ثابت محسوب مي‌شوند، زيرا هيچگونه ريسکي ندارند و بازدهي آنها تضمين شده است، اما سهام، جزو اوراق بهادار داراي ريسک محسوب مي‌شود و البته، خريداران سهام در ازاي پذيرش اين ريسک، مي‌توانند بازدهي بيشتر از بازدهي اوراق مشارکت و اوراق اجاره بدست آورند.

در اين قسمت، قصد داريم يکي ديگر از انواع اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس را به شما معرفي کنيم، اوراق بهاداري که به نوعي، وابستـه به سهام محسوب شده و ريسک آن نيز تقريبا با ريسک سهام برابر است. اسم اين ورقه بهـادار، گواهي حق تقدم خريد سهام است.

گواهي حق تقدم خريد سهام چيست؟

حتما به خاطر داريد که در تشريح مزاياي سهام، گفتيم که يکي از مزاياي سهام در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار اين است که چون سهامداران يک شرکت، در واقع به نسبت سهم خود، مالک آن شرکت محسوب مي‌شوند، در خريد سهام جديد شرکت نيز اولويت قرار دارند. به اين اولويت، حق تقدم خريد سهام مي‌گوينـد.

به عنوان مثال، فرض کنيد شرکت الف قصد دارد با انتشار سهام جديد در بورس، سرمايـه خود را 20 درصـد افزايش داده و از 10 ميليارد تومان، به 12 ميليارد تومان برساند. باتوجه به اينکه قيمت اسمي هريک از سهام شرکت‌هاي پذيرفته شده در بورس، 100 تومان است، بنابراين شرکت مذکور براي آنکه سرمايه خود را 2 ميليارد تومـان افزايش دهد، بايد 20 ميليون سهم 100 تومانـي منتشر کند:

2000000000=100×20000000

طبيعتا در اين حالت، سهامداران فعلي شرکت الف براي خريد سهام جديد شرکت حق تقدم دارند و مي‌توانند به ميزان 20 درصد تعداد سهام موجود خود (يعني متناسب با درصد افزايش سرمايه شرکت) سهام جديد با قيمت 100 تومان بخرند، بنابراين، اگر فردي مالک 1000 سهم شرکت الف باشد، مي‌تواند يعني 200 سهم جديد با قيمت اسمي 100 تومان خريـداري کند.

200=20%×1000



اما اين حق تقـدم، چه جذابيتي براي سهامداران فعلي شرکت دارد؟

حتما به خاطر داريد که گفتيم قيمت سهام اغلب شرکت‌ها در بورس، بيشتر از قيمت اسمي آنهاست، به عنوان مثـال، اگرچـه قيمت اسمي سهام شرکت الف 100 تومان است، اما ممکن است قيمت اين سهم در بورس، 150 تومان باشد. در اين صورت، قيمت بازار سهام شرکت الف، 50 تومان بيشتر از قيمت اسمي آن خواهد بود، بنابراين، سهامداران فعلي اين شرکت با خريد سهام جديد، در واقع 50 تومان به ازاي هر سهم سود بدست مي‌آورند، سودي که تنهـا به سهامداران فعلي شرکت تعلق دارد.

50 =100 - 150

گواهي حق تقدم خريد سهام چيست؟

تاکنون با مزاياي حق تقـدم خريد سهام براي سهامداران فعلي شرکت آشنا شده‌ايد. اما شايد اين دو سوال درباره حق تقدم، ذهن شما را به خود مشغول کرده باشد:

- سهامداران فعلي چگونـه از تصميم شرکت براي افزايش سرمايه مطلع مي‌شوند؟

- آيا سهامداران فعلي، ملزم به استفاده از حق تقدم خود هستند و درصورت استفاده نکردن از حق تقـدم، از کسب سود ناشي از مابه‌التفاوت قيمت اسمي و قيمت بازار سهم محروم خواهند شد؟

پس از آنکه موضوع افزايش سرمايه شرکت به تصويب رسيد، موضوع در روزنامه کثيرالانتشاري که به عنوان روزنامه رسمي شرکت انتخاب شده، منتشر مي‌شود تا همه سهامداران از اين تصيم مطلع شوند. همچنين فرمي براي سهامداران آن شرکت ارسال شده و از آنها درخواست مي‌شود تا درصورت تمايل به استفاده از حق تقدم خود براي خريد سهام جديد، فرم مذکور را تکميل و براي شرکت ارسال نمايند. به اين فرم، اصطلاحا گواهي حق تقدم خريد سهام گفته مي‌شود. سهامداران شرکت پس از دريافت گواهي حق تقدم خريد سهام، ممکن است به يکي از سـه روش زير اقدام کنند:

1- فـرم مذکور را در مهلت تعيين شده (که معمولا 60 روز است) تکميل و براي شرکت ارسال کنند. اين اقدام به منزله تمايل سهامدار به مشارکت در افزايش سرمايه شرکت است. بنابراين وي بايد علاوه‌بر تکميل فـرم، مبلغ اسمي سهام را به حساب شرکت واريز نمايند تا سهام جديد، به نام آنها صادر شـود.

2- برخي‌از سهامداران ممکن است به علت عدم اطلاع از افزايش سرمايه شرکت و يا هر دليل ديگر، در مهلت تعيين شده هيچ اقدامي نکنند. در اين حالت، شرکت پس از پايان مهلت مقرر، سهام باقيمانده را با قيمت روز بازار، در بورس فروخته و مابه التفاوت قيمت اسمي و قيمت بازار را به حساب سهامداراني که از حق تقدم خود استفاده نکرده‌‌اند، واريـز مي‌کند.

3- دسته سوم از سرمايه‌گذاران، افرادي هستند که گواهي حق تقدم خريد سهام خود را در بورس مي‌فروشند. اين گروه از سهامداران مي‌توانند براي فروش گواهي حق تقدم سهام خود، به يکي از شرکت‌هاي کارگزاري بورس مراجعه و اين گواهي را به قيمت روز بازار، به فروش برسانند. قيمت گواهي حق تقدم در بورس، معمولا معادل تفاوت قيمت اسمي (100 تومان) و قيمت بازار سهم است. بنابراين، اگر مثلا قيمت سهام شرکت الف در بورس، 150 تومان باشد، قيمت گواهي حق تقدم خريد سهام شرکت الف در بورس، حدودا 50 تومان خواهد بود:

50 =100 - 150

طبيعتا گواهي حق تقـدم خريد سهام، براي آندسته از سرمايه‌گذاراني که انتظار دارند قيمت سهم مذکور در آينده با افزايش مواجه شـود، جذابيت دارد، زيرا با خريد اين گواهي، مي‌توانند سهامدار شرکت مذکور شوند.

از آنجا که گواهي حق تقدم خريد سهام نيز همانند سهام، در بورس داد و ستد مي‌شود، بنابراين يک ورقه بهادار به شمار مي‌رود.

نکته‌ قابل توجه اينکه در هر صورت، مزاياي ناشي از حق تقدم، به سهامداران شرکت تعلق دارند و حتي درصورت عدم استفاده آنها از حق تقدم، آنها از کسب اين مزايـا محروم نخواهنـد شد، اگرچه برخي سهامداران ترجيح مي‌دهند با دريافت سهام جديد، از اين مزايا استفاده کنند و برخي ديگر، با فروش گواهي حق تقدم خود در بورس.
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
خب، تاکنون درباره سهام بدست آورده‌ايد. اطلاعاتي از قبييل اينکه:

- حجم معاملات سهام در بورس در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار بسيار بيشتر است، بنابراين مي توان گفت سهام، مهمترين ورقه بهاداري است که در بورس داد و ستد مي شود.

- دارنده سهام يک شرکت، به نسبت سهم خود مالک شرکت بوده و در سود و زيان آن سهيم است.

- سهام، برخلاف اوراق مشارکت و اوراق اجاره، داراي ريسک بوده و البته، در ازاي اين ريسک، مي تواند بازدهي بيشتري نصيب سرمايه گذاران نمايد.

- افراد بايد قبل از خريد سهام، عوامل موثر بر قيمت سهام را به دقت مورد بررسي قرار داده و درصورتي که قيمت سهم، مناسب و چشم انداز آينده شرکت نيز قابل قبول بود، براي خريد آن اقدام نمايند.

در اين قسمت، قصد داريم برخي اصول کلي که بايد در خريد و فروش سهام مدنظر قرار گيرد را به شما معرفي کنيم.

اصـل اول: براساس اطلاعات معتبر تصميم گيري کنيد، نه شايعات

اگر به خاطر داشته باشيـد، گفتيم که سرمايه گذاران هنگامي اقدام به خريد سهام يک شرکت مي کنند که پس از بررسي عوامل متعدد اثرگذار بر قيمت سهام آن شرکت شامل عوامل محيطي، عوامل صنعت و عوامل دروني، به اين نتيجه برسند که قيمت واقعي آن سهم بيشتر از قيمت بازار آن است. طبيعتا بررسي همه جانبه عوامل اثرگذار بر قيمت سهم، نيازمند بهره گيري از اطلاعات دقيق، جامع و معتبر است. به همان اندازه که استفاده از اطلاعات معتبر در تصميم گيري سرمايه گذاران تأثير مثبت دارد، بهره گيري از اطلاعات غيرمعتبر و شايعات در تصميم گيري ها، مي تواند منافع سرمايه گذاران را به خطر بياندازد. تجربه نشان مي‌دهد که در جريان فراز و فرود بازار سهام، بيش از هر چيز شايعات، اخبار و تحليل‌هاي «نادرست» به سرمايه‌گذاران مخابره مي‌شود. بنابراين لازم است سرمايه گذاران همواره به منابع رسمي براي کسب اطلاعات تکيه کرده و از توجه به اخبار و شايعات منابـع غيررسمي خودداري کننـد. مراجعه به پايگاههاي اطلاع رساني رسمي بورس مانند www.tsetmc.com، www.irbourse.com ، www.codal.ir و www.sena.ir مي تواند در ارائه اطلاعات دقيق و معتبر به سرمايه گذاران، بسيار مفيد باشد

اصـل دوم: با ديد بلندمدت در بورس سرمايه گذاري کنيد

دومين اصل در خريد و فروش سهام، سرمايه گذاري با ديد بلندمدت است. عملکرد بورس در سال هاي گذشته نشان داده است که سرمايه گذاراني که با ديد بلندمدت و البته آگاهانه، وارد اين بازار شده اند، توانسته اند سود قابل قبولي از اين بازار بدست آورند. همچنين براساس آمارها، مجموع بازدهي سهام در بلندمدت، از بازدهي بازارهايـي مانند مسکن، ارز و طلا، بيشتر بوده است، اگرچه ممکن است گاهي اوقات، بازدهي کوتاه مدت اين بازارها، از بورس پيشي گرفته باشد. بنابراين، هر اندازه ديد سرمايه‌گذاران بلندمدت‌تر باشد به همان نسبت نيز ريسک سرمايه گذاري کمتـر مي شـود. مطالعه تاريخچه سرمايه‌گذاران موفق در دنيا نيز نشان مي‌دهد که بازدهي‌هاي بزرگ، معمولا با خريد و نگهداري سهام ارزنده و ارزان در افق زماني بلندمدت اتفاق بدست مي آيند و نگاه کوتاه مدت در سرمايه گذاري و پيروي از جو بازار، عمدتا به نتايج قابل قبول منجر نمي شود.

بنابراين با ديد بلندمدت سرمايه گذاري کنيد و اگر پس از بررسي و مطالعه کامل، به اين اطمينان رسيده ايد که سهام ارزشمندي را خريده ايد، نگران نوسانات مقطعي قيمت سهام خود نباشيد.

اصـل سوم: همواره مراقب سهام خود باشيد

اگرچه در اصل قبلي، توصيه کرديم که براي سرمايه گذاري در بورس، نگاه بلندمدت داشته باشيد و به نوسانات مقطعي قيمت سهام توجه نکنيد، اما تأکيد کرديم اين تفکر درصورتـي صحيح است که شما با بررسي کامل اطلاعات، به اين نتيجه رسيده باشيد که سهام شما، همچنان سهام ارزشمندي است و آنچه که باعث نوسانات قيمت سهم شده، برخي شرايط موقت و زودگذر است. اما اگر بررسي اطلاعات و مشورت با افراد خبـره، اين اطمينان را براي شما بوجود آورد که سهام مناسبي را خريداري نکرده ايد و يا اينکه با توجه به تغيير برخي متغيرهاي موثر بر قيمت سهم، احتمالا روند قيمت آن در بلندمدت رو به کاهش خواهد بود، آيا باز هم توصيه به حفظ سهم در بلندمدت، منطقي است؟ در اين شرايط، سرمايه گذار بايد ضمن بازنگري در سبد سهام خود، سهامي را که شرايط مناسبي ندارند فروخته و بجاي آن، سهام ديگري را که در وضعيت مطلوبي قرار دارد، خريداري کند.

لازم است در همين جـا، درباره تعصب نسبت به سهام، به عنوان يکي از چالش هايـي که بعضا گريبانگير سرمايه گذاران مي شود، توضيح دهيم. منظـور از تعصب نسبت به سهام اين است که بعضا، باوجود آنکه بررسي اطلاعات معتبر و متغيرهاي اثرگذار بر قيمت يک سهم، از شرايط نامناسب سهم و روند رو به کاهش قيمت آن حکايت دارد، اما برخي از سهامداران بدون درنظر گرفتن واقعيت ها و با اين استدلال هايي مانند اينکه "اين سهم در گذشته سهم بسيار خوبي بوده است"، يا "چون سهم را با قيمت بالاتر خريده ام، حاضر نيستم به قيمت کمتر بفروشم" و...، از فروش سهام خودداري مي کنند، غافل از اينکه شايد با فروش سهام مذکور و سرمايه گذاري در سهامي که شرايط مناسب تري دارد، نه تنها بتوانند زيان خود را جبران کنند، بلکه سود قابل قبولي نيز بدست آورند.

بنابراين، لازم است سرمايه گذاران همواره مراقب سبد سهام خود بوده و درصورت لزوم، ترکيب سرمايه گذاري خود را مورد بازنگري قرار دهند.

اصل چهارم: سبدي از سهام متنوع تشکيل دهيد

حتما اين ضرب‌المثل معروف را شنيده ايد که: همه تخم‌مرغ¬ها را در يك سبد نگذاريد. دليلش کاملا مشخص است، چون اگر سبد تخم مرغ به زمين بيفتـد، بيشتر تخم مرغ ها خواهد شکست. اين ضرب المثل در خريد و فروش سهام هم کاربرد زيادي دارد، تا حدي که يکي از نظريه هاي مطرح شده درخصوص راهکارهاي کاهش ريسک سرمايه گذاري، به "تئوري پرتفوي" يعني "نظريه سبد" معروف است. براساس اين نظريه، هر اندازه در سبد سرمايه گذاري، سهام شرکت هاي مختلف از صنايع متنوع بيشتر باشد، ريسک سرمايه گذاري کاهش خواهد يافت. اجازه بدهيد با يک مثال، موضوع را بيشتر توضيح دهيم.

دو سرمايه گذار را در نظر بگيريد که اولي، همه پول خود در سهام يک شرکت واردکننده قطعات خودرو سرمايه گذاري کرده است. اما سرمايه گذار دوم، نصف پول خود را در در سهام شرکت وارد کننده قطعات خودرو و نصف ديگر را ديگر را در سهام يک شرکت صادرکننده محصولات پتروشيمي، سرمايه گذاري کرده است. به نظر شما در صورت افزايش نرخ ارز چه اتفاقي خواهد افتاد؟ کاملا مشخص است که افزايش نرخ ارز، به دليل آنکه هزينه هاي شرکت واردکننده قطعات خودرو را افزايش ميدهد، باعث افت قيمت سهام اين شرکت خواهد شد، در حاليکه شرکت صادرکننده محصولات پتروشيمي، براثر افزايش نرخ دلار، با افزايش سودآوري و در نتيجه رشد قيمت سهام مواجه خواهد شد. در اين شرايط، قطعا سرمايه گذار اول به علت افت قيمت سهام شرکت واردکننده قطعات خودرو، دچار ضرر خواهد شد، اما سرمايه گذار دوم احتمالا ضرر چنداني متحمل نشده و حتي ممکن است سود هم کسب کند، زيرا نيمي از سهامش کاهش قيمت و نيمي ديگر، افزايش قيمت داشته است. هر انـدازه سبد سرمايه گذاري، متنوع تر باشد، ريسک سرمايه گذاري کاهش يافتـه و احتمال کسب بازدهي پايدار براي سرمايه گذار، افزايش خواهد يافت.



اصل پنجم: با سرمايه مازاد خود، سهام بخريد

بعضا مشاهده شده است که برخي افراد، پس از شنيدن اخبار مربوط به رشد متوالي شاخص هاي بورس و افزايش قيمت سهام، در يک رفتار هيجانـي، يا سرمايه ضروري زندگي خود مانند خانه، خودرو و... را فروخته و يا با قرض گرفتن از ديگران، اقدام به خريد سهام مي کنند. چنين رفتاري، به هيچ وجه توصيه نمي شود، چراکه بورس همواره در معرض افت و خيز قرار دارد و وارد کردن سرمايه ضروري زندگي در بورس، مي تواند سرمايه گذار را در اين نوسانات، دچار تزلزل و اضطراب نمايد، تا جائيکه ممکن است وي با تحمل زيان، مجبور به خروج از بورس شود. اما افرادي که سرمايه مازاد و پس اندازهاي خود را وارد بورس مي کنند، طبيعتـا در برابر افت و خيزهاي بورس، قدرت تحمل و آرامش بيشتري داشته و در تصميم گيري هاي خود، منطقي تر عمل ميکنند.

بنابراين، تنهـا آن بخش از سرمايه خود را به خريد سهام اختصاص دهيد که درصورت کاهش قيمت سهام، نه خللـي به زندگي شما وارد کند و نه آرامش روحي شما و خانواده تان را به مخاطره بياندازد.



اصل ششم: نوسان را به عنوان ذات بازار سهام، بپذيريد

فردي که قصد دارد ازطريق خريد سهام در بورس، سرمايه گذاري کند، بايد اين واقعيت را بپذيرد که نوسان قيمت، ويژگي ذاتي سهم است، به بيان ديگر، روند صعودي قيمت سهم در گذشته، لزوما به معناي تداوم اين روند در آينده نيست، کما اينکه روند نزولي قيمت سهم در گذشته نيز لزوما به معناي ادامه افت قيمت سهم در آينده نخواهد بود. اگر به خاطر داشته باشيد، در تشريح عوامل موثر بر قيمت سهم، به برخي عوامل محيطي و عوامل مرتبط با صنعت اشاره کرديم که خارج از کنترل شرکت مي باشد. بروز هريک از اين عوامل، ممکن است باعث افت و خيز در قيمت سهام شود، بنابراين لازم است سرمايه گذار قبل از ورود به بازار سهام، اين واقعيت و ريسک ناشي از آن را بپذيـرد.



اصل هفتـم: با افراد متخصص مشورت کنيد

باتوجه به اينکه عوامل بسيار متعدد و متنوعي بر قيمت سهام تأثير گذار هستند، بنابراين تجزيه و تحليل اين عوامل و تصميم گيري براساس آن، نياز به تخصص و مطالعه دقيق دارد. بنابراين، اگر قصد داريد بصورت مستقيم سهام خريد و فروش کنيد، اما تخصص کافي در اين خصوص نداريد، حتما با افراد خبره و داراي صلاحيت مشورت کنيد. بتازگـي، چندين شرکت مشاور سرمايه گذاري با مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار تأسيس شده است. اين شرکت ها پس از بررسي ويژگي هاي فردي و ميزان ريسک پذيري سرمايه گذاران، آنان را در انتخاب سهام مناسب، راهنمايي کرده و در ازاي ارائه اين خدمات، مبلغي را به عنوان حق مشاوره دريافت مي کنند. براي مشاهده اطلاعات شرکت هاي سرمايه گذاري داراي مجوز، مي توانيد به پايگاه اينترنتي سازمان بورس و اوراق بهادار به نشاني www.seo.ir مراجعه کنيد. يک بار ديگر هفت اصل طلايـي براي خريد و فروش سهـام را مرور ميکنيم:

1- براساس اطلاعات معتبر تصميم گيري کنيد، نه شايعات

2- با ديد بلندمدت، در بورس سرمايه گذاري کنيد

3- همواره مراقب سهام خود باشيد

4- سبدي از سهام متنوع تشکيل دهيد

5- با سرمايه مازاد خود سهم بخريد

6- نوسان را به عنوان ذات بازار سهام، بپذيريد

7- با افراد متخصص مشورت کنيد
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
تاکنون با عوامل موثر بر قيمت سهام در بورس شامل، سه دسته عوامل شامل 1- عوامل محيطـي يا کلان، 2- عوامل مرتبط با صنعت و 3- عوامل دروني، آشنا شده‌ايد در اين قسمت، قصد داريم به موضوع قيمت سهام، البته از نگاهي ديگر بپردازيـم. اجازه بدهيد موضوع اين قسمت را با چند سوال آغاز کنيـم.

چرا قيمت سهام اغلب شرکت ها در بورس از قيمت اسمـي آنها يعني 100 تومان بيشتر است؟

آيا قيمتي که در بورس براي سهام تعيين مي شود، همواره با ارزش واقعي يک سهم برابر است؟ اگر اينطور است، چرا همچنان برخي سرمايه گذاران متقاضي خريد برخي سهام، حتي با قيمتي بالاتر هستند؟

در اين قسمت، قصد داريم با ذکر انواع قيمت يک سهم، به اين سوالات پاسخ دهيم. پس با ما همراه باشيد.

هر سهم، چهار نـوع قيمت دارد:

الف: قيمت اسمي: قيمت اسمـي يک سهم، قيمتي است که عرضه اوليه سهام شرکت براساس آن قيمت انجام مي شود. همانطور که قبلا هم توضيح داديم، قيمت اسمي هريک از سهام شرکتهاي پذيرفته شده در بورس در ايران، يکصد تومان (1000 ريال) است. مبلغ قيمت اسمي، بر روي برگه هاي سهام درج مي شود. در تصوير زير، نمونه يک برگه نشان داده شده است. همانطور که مشاهده مي کنيد، کل سرمايه شرکت، تعداد سهام منتشر شده و قيمت اسمي هريک از سهام، به علاوه تعداد سهامي سهامدار در اختيار دارد، بر روي برگه سهام درج شده است.

ب: قيمت دفتـري: اگر مجموع بدهي هاي شرکت را از مجموع دارايي هاي شرکت کم کنيم، مبلغ باقيمانده نشان دهنده مجموع ارزش سرمايه سهامداران شرکت يا به تعبير دقيق تر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود. حال اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسيم کنيم، عدد حاصل بيانگر قيمت دفتري هر سهم است.

براي مثال، فرض کنيد مجموع ارزش دارايي هاي شرکت الف در پايان سال اول فعاليت شرکت، 10 ميليارد تومان است. اين شرکت همچنين در مجموع 7 ميليارد تومان به بانکها و ساير شرکتها، بدهي دارد. بنابراين، مجموع حقوق صاحبان سهام اين شرکت 3 ميليـارد تومان خواهد بود (3=7-10). حال اگر شرکت مذکور در مجموع تعداد 20 ميليون سهم منتشر کرده باشد، ارزش دفتري هر سهم اين شرکت 150 تومان خواهد بود. (150=20000000/3000000000)

شايد براي شما اين سوال بوجود آمده باشد که چطور قيمت اسمي سهام شرکت الف 100 تومان است، در حاليکه قيمت دفتري سهام اين شرکت 150 تومان؟ پاسخ اين است که ميزان سودي که شرکت در پايان سال اول فعاليت خود بدست آورده است نيز به عنوان حقوق سهامداران محسوب و باعث شده است تا ارزش دفتري سهم، از 100 تومان به 150 تومان افزايش يابد.

دليل ذکر کلمه "دفتر" در قيمت دفتري سهم هم اين است که اعداد و ارقام مربوط به دارايي ها و بدهي هاي شرکت، براساس ارقام ثبت شده در دفاتر حسابداري شرکت، مدنظر قرار مي گيرند.



ج: قيمت بازار: قيمت بازار يا قيمت معاملاتي، قيمتي است که سهام براساس آن، در بورس معامله مي شود. همانطور که قبلا هم توضيح داديم، اگرچه قيمت اسمي هر سهم در بورس 100 تومان است، اما سهام اغلب شرکت ها در بورس براساس قيمت اسمي و حتي ارزش دفتري، معامله نمي شود. آنچه که قيمت سهم در بورس را تعيين مي کند، ميزان عرضه و تقاضا براي يک سهم است. براي مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب يک شرکت، سرمايه گذاران زيادي متقاضي خريد سهام آن شرکت در بورس باشند. بنابراين، قيمت آن در بورس براساس ميزان تقاضا، افزايش خواهد يافت و حتي ممکن است اين افزايش، تا چند برابر قيمت اسمي هم باشد. در نقطه مقابل، عملکرد ضعيف يک شرکت ممکن است باعث بي رغبتي سرمايه گذاران به خريد يا نگهداري سهم مذکور و در نتيجه، افزايش عرضه آن در بورس باشد. طبيعتا با افزايش عرضه، قيمت سهم کاهش يافته و اگر اين روند ادامه يابد، ممکن است قيمت سهم حتي به زير قيمت اسمي، يعني 100 تومان برسد. بنابراين، قيمت بازار يک سهم، قيمتي است که در بورس، براي سهم تعيين مي شود.

د: قيمت ذاتي: منظور از قيمت ذاتي يک سهم، ارزش واقعي آن سهم است. شايد براي شما اين سوال بوجود آيد که چه تفاوتي بين قيمت بازار و قيمت ذاتي يک سهم وجود دارد. اجازه بدهيد با يک مثال توضيح دهيم. فرض کنيد قيمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون 200 تومان است، به بيان ديگر، سهام شرکت الف هم اکنون با قيمت 200 تومان در بورس در حال خريد و فروش است. اما سرمايه گذاران زيادي همچنان متقاضي خريد اين سهم هستند. اگر از اين سرمايه گذاران سوال کنيد که چرا قصد داريد سهام اين شرکت را خريداري کنيد؟ پاسخ همه آنها اين خواهد بود که "به نظر ما، اين سهم بيشتر از 200 تومان ارزش دارد". معني اين جمله اين است که ارزش واقعي سهام شرکت الف، بيشتر از قيمت بازار اين سهم است.

بنابراين، در يک تعريف ساده، قيمت ذاتي يک سهم، بيانگر ارزشي است که سرمايه گذاران براي سهم قائل هستند. طبيعتا اگر از ديد سرمايه گذاران، ارزش ذاتي يک سهم بالاتر از قيمت بازار آن سهم باشد، گزينه مناسبي براي خريد خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتي يک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزينه مناسبي براي سرمايه گذاري به شمار نمي رود.

اين نکته را هم اضافه کنيم که عوامل سه گانه موثر بر قيمت سهام، يعني عوامل محيطي، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل دروني شرکت، در مجموع به سرمايه گذار کمک مي کنند تا قيمت واقعي يک سهم را برآورد کرده و با مقايسه قيمت واقعي و قيمت بازار، درخصوص خريد، فروش و يا حفظ سهام شرکت مذکور تصميم گيري کند. خداحافظ
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
تاکنون با دو دسته از عوامل موثر در تعيين قيمت سهام شرکت‌ها آشنا شده ايد: 1- عوامل کلان يا محيطي و 2- عوامل مرتبط با صنعت

در اين قسمت، قصد داريم درباره سومين دسته از عوامل موثر در تعيين قيمت سهام شرکت‌ها، يعني عوامل دروني يا اصطلاحا عوامل خرد صحبت کنيم. برخلاف عوامل محيطي و عوامل مرتبط با صنعت، عوامل دروني، همانطور که از اسمش هم پيداست، به وضعيت داخلي شرکت مربوط‌‌اند. در ادامه، مهمترين عوامل دروني موثر بر قيمت سهام را براي شما بازگو مي‌کنيم.

1- ميزان سودآوري شرکت و ثبات آن: بدون ترديد، مهمترين انگيزه يک سرمايه‌گذار از خريد سهام شرکت، کسب سود است. براي يک سرمايه‌گذار بسيار مهم است که شرکتي که سهمش را خريده، بتواند عملکرد مناسبي داشته و سود قابل قبولي در پايان سال بدست آورد. البته، تداوم روند سودآوري نيز بسيار حائز اهميت است، چرا که از ديد سرمايه‌گذاران، شرکتي که فقط در يک دوره سود خوبي کسب کند، اما نتواند به اين روند ادامه دهد، گزينه مناسبي براي سرمايه‌گذاري نخواهد بود. نکته ديگري که بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که شرکت‌ها، در سال‌هاي آغازين فعاليت خود، سودآوري چندان بالايي ندارند و به تدريج، روند سودآوري آنها بهبود مي يابد که لازم است سرمايه‌گذاران به اين موضوع توجه داشته و با ديد بلندمدت، سودآوري شرکت را مورد ارزيابي قرار دهند.

2- نسبت قيمت به درآمد سهم (P/E): نسبت P به E از تقسيم کردن قيمت سهم ((Price به سود ساليانه سهم (Earning) بدست مي آيد. براي مثال، دو شرکت الف و ب را که هر دو در صنعت ساختمان فعاليت مي‌کنند و در اغلب شرايط نيز با هم يکسان هستند، درنظر بگيريـد. اگر سود سهام هر دو شرکت در پايان سال 100 تومان باشد، اما قيمت سهام شرکت الف در بورس 500 تومان و قيمت سهام شرکت ب، 1000 تومان، شما چه نتيجه اي خواهيد گرفت؟ طبيعتا اولين چيزي که به ذهن مي‌رسد اين است که با فرض تداوم روند سودآوري، شرکت "الف" پس از 5 سال، خواهد توانست اصل سرمايه سهامدارانش را از محل سود سهام، تأمين نمايد (5=100/500)، درحاليکه اين مدت در شرکت "ب"، 10 سال است (10=100/1000). بنابراين، احتمالا شرکت "الف" در مقايسه با شرکت "ب"، در وضعيت مناسب تري قرار دارد. معمولا در شرايط يکسان، هر اندازه نسبت P به E يک شرکت در مقايسه با ساير شرکت‌هاي موجود در آن صنعت کمتر باشد، نشان دهنده ارزنده بودن سهم است.

همچنين با بررسي نسبت P به E يک شرکت و مقايسه آن با نسبت P به E ساير شرکت‌هاي فعال در آن صنعت، مي‌توان دريافت که آيا قيمتي که هم‌اکنون براي سهم مذکور در بورس تعيين شده، قيمت مناسبي است يا خير؟ البته بايد توجه داشت که نسبت P به E تنها يکي از معيارهاي ارزيابي سهم است و نبايد به تنهايي و بدون درنظر گرفتن ساير معيارها، ملاک تصميم‌گيري قرار گيرد.

3- قابليت نقدشوندگي سهام: قبلا هم توضيح داديم که يکي از ويژگي‌هاي يک دارايي خوب، اين است که سريع به پول نقد تبديل شود. سهام نيز به عنوان يک دارايي، از اين ويژگي مستثني نيست و طبيعتا سهامداران انتظار دارند هر زمان که خواستند، بتوانند سهام خود را فروخته و به پول نقد تبديل کنند. هر اندازه حجم معاملات، دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده يک شرکت در بورس بيشتر باشد، نشان دهنده قابليت نقدشوندگي بالاي اين سهم است.

4- وضعيت دارايي‌ها و بدهي‌هاي شرکت: با بررسي صورت‌هاي مالي اساسي شرکت ازجمله ترازنامه، مي‌توان شناخت خوبي نسبت به وضعيت مالي شرکت و بخصوص ميزان دارايي‌ها و بدهي‌هاي آن بدست آورد. طبيعتا براي سهامدار، به عنوان فردي که به نسبت سهامش مالک شرکت محسوب مي‌شود، اين موضوع بسيار حائز اهميت است که شرکت، چه دارايي‌هايي در اختيار دارد، به چه ميزان بدهي دارد و آيا براساس اين حجم دارايي و بدهي، سهام شرکت براي خريد مناسب است يا خيـر؟ با بررسي ترازنامه و ساير صورت‌هاي مالي شرکت، مي‌توان اين اطلاعات را بدست آورد.

5- طرح‌هاي توسعه شرکت: هر اندازه طرح‌هاي توسعه‌اي در يک شرکت بيشتر باشد، نشان‌دهنده رشد و پويايي آن شرکت خواهد بود. بنابراين وجود طرح‌هاي توسعه‌اي، مي‌تواند يکي از نشانه‌هاي ارزنده بودن سهام شرکت باشد. البته بايد هدف از انجام طرح توسعه‌اي در شرکت و ميزان تأثير آن در فروش و سودآوري شرکت، بطور کامل مورد بررسي قرار گيرد، زيرا همه طرح هاي توسعه‌اي به يک اندازه در شرکت تأثيرگذار نيستند، مثلا طرح‌هايي که براي تعويض ماشين‌آلات فرسوده يک شرکت اجرا ميشود، در مقايسه با طرح‌هايي که با هدف راه‌اندازي خطوط توليد جديد اجرا مي شود، تأثير کمتـري در ميزان سودآوري شرکت دارند.

6- ميزان سهام در دست مردم: هرچه تعداد بيشتري از مردم، سهامدار يک شرکت باشند، وضعيت آن سهم مناسب‌تر خواهد بود، زيرا اولا همواره خريداران و فروشندگان زيادي براي سهم وجود داشته و در نتيجه، قابليت نقدشوندگي سهم در بورس افزايش مي يابد و ثانيا امکان دستکاري قيمت سهم توسط گروهي خاص از سهامداران، کاهش مي‌يابد. به آن بخش از سهام شرکت که در اختيـار تعداد زيادي سرمايه‌گذاران قرار دارد، سهام شناور آزاد گفته مي شود.

7- ترکيب سهامداران شرکت: وجود برخي نهادها و سازمان‌هاي بزرگ به عنوان سهامداران عمده يک شرکت، مي‌تواند به عنوان نقطه قوت براي سهام آن شرکت محسوب شود، زيرا سهامداران عمده در شرايط خاص مي‌توانند با حمايت از سهم، مانع از افت قيمت سهام و در نتيجه، ضرر و زيان سهامداران شوند. البته وجود سازمان‌ها و نهادها در ترکيب سهامداري يک شرکت، لزوما به معناي حمايت آنان از سهم نيست و بايد عملکرد گذشته سهامداران عمده در اين خصوص مورد بررسي قرار گيرد.

در اين برنامه، با هفت عامل دروني يک شرکت که بر قيمت و ميزان اقبال سرمايه‌گذاران به خريد سهام آن شرکت اثرگذار است، آشنا شديد. شايد براي شما اين سوال بوجود آمده باشد که اطلاعات مربوط به اين عوامل، ازجمله ميزان سودآوري، وضعيت مالي، نسبت P به E، اطلاعات مربوط به قابليت نقدشوندگي، ترکيب سهامداران، طرح‌هاي توسعه‌اي و... درخصوص يک شرکت را چگونه مي‌تواند بدست آورد. خوشبختانه در حال حاضر، همه اين اطلاعات ازطريق پايگاه هاي اينترنتي رسمي بورس به نشاني www.tsetmc.com و www.codal.ir بصورت لحظه‌اي در دسترس سرمايه گذاران قرار دارد. فقط کافيست به اينترنت دسترسـي داشته باشيد.
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
دومين دسته از عاملي که بر قيمت سهام يک شرکت تأثير مستقيم دارند، عوامل مرتبط با صنعتي هستند که شرکت، در آن صنعت فعاليت مي کند. براي مثال، عوامل مرتبط با صنعت سيمان، پتروشيمي، خودروسازي، ساختمان و... بطور خاص بر قيمت سهام شرکت‌هاي فعال در اين صنايع تأثير مي‌گذارند. اما عوامل مرتبط با صنعت، دقيقا چه هستند. براي دريافتن پاسخ اين سوال، با ادامه برنامه همراه باشيد

1- نحوه قيمت‌گذاري محصولات: نخستين عاملي که بر قيمت سهام شرکت‌هاي فعال در يک صنعت تأثير مستقيم دارد، نحوه قيمت‌گذاري محصولات آن صنعت است. براي مثال، فرض کنيد قيمت محصولات شرکت‌هاي خودروسازي بدون دخالت دولت و براساس ميزان عرضه و تقاضا در بازار تعيين شود. طبيعتا انتظار سرمايه‌گذاران از ميزان درآمد و سودآوري شرکت‌هاي خودروسازي در اين شرايط، متفاوت از زماني خواهد بود که دولت با هدف تنظيم بازار، مستقيما بر قيمت خودروهاي توليد داخل، نظارت کرده و قيمت آنها را تعيين کند. بنابراين، نحوه قيمت گذاري محصولات در يک صنعت، مي‌تواند قيمت سهام شرکت‌هاي فعال در آن صنعت را تحت تأثير قرار دهد.

2- ميزان عرضه و تقاضا براي محصولات: دومين عامل از مجموعه عوامل مرتبط با صنعت، ميزان عرضه و تقاضا براي محصولاتي است که شرکت‌هاي فعال در آن صنعت، توليد مي‌کنند. براي مثال، رونق صنعت ساختمان‌سازي در کشور، مي‌تواند به افزايش تقاضا براي مصالح ساختماني ازجمله سيمان منجر شده و اين افزايش تقاضا نيز به دليل تأثير مستقيمي که بر ميزان فروش و سودآوري شرکت‌هاي سيماني دارد، افزايش قيمت سهام اين شرکت‌ها در بورس را بدنبال داشته باشد.

3- رقابتـي يا انحصاري بودن صنعت: هراندازه يک محصول انحصاري‌تر باشد، امکان سودآوري شرکت‌هاي توليدکننده آن محصـول بيشتر خواهد بود، زيرا به علت نبود رقيب، توليدکننده مي‌تواند هر قيمتي را که خواست، براي محصول خود تعيين کند. طبيعتا، با ورود رقباي جديد به يک صنعت و افزايش شدت رقابت در آن صنعت، از ميزان انحصار شرکت‌ها کاسته شده و سودآوري آنها نيز کاهش خواهد يافت. بنابراين لازم است سرمايه‌گذار قبل از خريد سهام يک شرکت، وضعيت حال و آينده صنعت موردنظر را ازنظر ميزان انحصار، احتمال ورود رقباي جديد و تأثير آن بر قيمت سهام شرکت بطور کامل بررسي کند.

4- حجم سرمايه‌گذاري در صنعت: ميزان سرمايه‌گذاري هاي صورت گرفته و جهت‌گيري دولت و بخش خصوصي درخصوص يک صنعت، مي‌تواند چشم‌انداز آينده آن صنعت را تا حد زيادي مشخص کرده و به سرمايه‌گذاران در تصميم گيري براي خريد يا فروش سهام شرکت‌هاي فعال در آن صنعت کمک کند. هر اندازه حجم سرمايه‌گذاري‌ها در يک صنعت بيشتر باشد، به معناي آن است که انتظار سودآوري در آن صنعت بيشتر است.

5- وضعيت صنايع مرتبط: يکي از عوامل اثرگذار بر قيمت شرکت‌ها در صنايع مختلف، وضعيت صنايع مرتبط با صنعت موردنظر است. براي مثال، صنعت فولاد بطور مستقيم با صنايعي مانند استخراج سنگ آهن و همچنين صنعت خودروسازي در ارتباط است، زيرا از يکسو سنگ آهن، اصلي‌ترين ماده اوليه موردنياز براي توليد فولاد است و از سوي ديگر، محصولات فولادي بطور مستقيم در صنايعي مانند خودروسازي بکار برده مي‌شود. بنابراين، هرگونه رکود و يا رونق در صنايع قبل و بعد از صنعت فولاد، مي‌تواند قيمت سهام شرکت‌هاي فعال در اين صنعت را تحت تأثير قرار دهد.

6- تحولات فناوري: سرعت تغيير فناوري در صنايع، از ديگر عوامل اثرگذار بر قيمت سهام حاضر در آن صنعت است. براي مثال، سرعت تغييرات فناوري در صنعت ارتباطات بسيار بيشتر از سرعت تغييرات فناوري در صنعت سيمان است. طبيعتا هر اندازه سرعت تغيير فناوري در يک صنعت بيشتر باشد، ميزان تغييرات قيمت سهام شرکت‌هاي حاضر در آن صنعت بيشتر خواهد بود. همچنين لازم است سرمايه‌گذار هنگام خريد سهام شرکت‌هايي که تحولات فناوري در آنها بسيار سريع است، به اين موضوع توجه داشته باشد که ايا شرکت مذکور، توانايي انطباق سريع با تغييرات فناوري را دارد يا خير؟
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
تاکنـون ضمن معرفي سهام به عنوان مهمترين ورقه بهاداري که در بورس معامله ميشود، به مقايسه سهام با اوراق مشارکت و اوراق اجاره پرداختيم و گفتيم که سرمايه‌گذاري در سهام، در مقايسه با اين اوراق، ريسک بيشتري داشته و البته، بازدهي مورد انتظار آن نيز بيشتر است. همچنين با بيان اينکه دارنده سهام شرکت، به اندازه سهم خود مالک شرکت محسوب شده و در سود و زيان شرکت سهيم خواهد بود، برخي مزاياي سرمايه‌گذاري در سهام ازجمله امکان کسب بازدهي بيشتر در مقايسه با اوراق بهادار با درآمد ثابت، امکان مشارکت در تصميم‌گيري‌هاي کليدي شرکت، اولويت براي خريد سهام جديد و همچنين امکان دريافت سهام جايـزه را ذکر کرديـم.

در کنار همه مزايايي که براي سهام ذکر شد، توجه به اين نکته مهم بسيار ضروري است که انتخاب سهام يک شرکت، بايد با شناخت کامل نسبت به وضعيت حال و آينده شرکت موردنظر انجام گيرد. به بيان ديگر، لازم است سرمايه گذار پس از آشنايي و تحليل کافي پيرامون عوامل اثرگذار بر قيمت سهام شرکت يا شرکت‌هاي موردنظر خود، نسبت به خريد سهام مذکور اقدام کند. اما چه عواملي مي‌تواند بر قيمت سهام، تأثيرگذار باشد. بطور کلي، سه دسته عوامل مي‌توانند قيمت سهام شرکت‌ها را تحت تأثير قرار دهند:

الف: عوامل کلان يا محيطي

ب: عوامل مرتبط با صنعتي که شرکت در آن فعاليت مي‌کند

ج: عوامل دروني شرکت

در ادامه، درخصوص هريک از عوامل اثرگذار بر قيمت سهام شرکت توضيح خواهيم داد:

عوامل کلان يا محيطي

نخستيـن عامل اثرگذار بر قيمت سهام شرکت‌ها، عوامل کلان يا محيطي هستنـد. منظور از عوامل محيطي، عواملي هستند که کاملا خارج از اختيار شرکت‌ها بوده، ولي ارزش سهام آنها را تحت تأثير قرار مي دهند. به نظر شما، چه عوامل محيطي مي تواند قيمت سهم را تحت تأثير قرار دهـد؟

1- وضعيت اقتصادي و سياسي: يکي از عوامل بيروني که مي‌تواند قيمت سهام را تحت تأثير قرار دهد، ثبات يا عدم ثبات در اوضاع اقتصادي و سياسي در عرصه داخلي و بين‌المللي است. بدون ترديد، آرامش فضاي اقتصادي و سياسي کشورها، به دليل آنکه زمينه تداوم فعاليت رو به رشد بنگاه‌هاي اقتصادي را فراهم مي‌کند، اين اطمينان خاطر را نيز براي سرمايه‌گذاران ايجاد مي‌کند که با خريد سهام اين شرکت‌ها، مي‌توانند به سود قابل قبولي برسند.

2- سياست هاي کلان پولي، مالي و ارزي: يکي از مهمترين عواملي که مي‌تواند بر روند فعاليت، سودآوري و در نتيجه قيمت سهام شرکت‌ها اثرگذار باشد، سياست‌هاي دولت در حوزه پولي، مالي و ارزي است. براي مثال، درصورت افزايش نرخ ارز، آندسته از شرکت هاي بورسي که اغلب محصولات خود را به خارج از کشور صادر مي‌کنند، با افزايش سودآوري مواجه خواهند شد، زيرا درآمد حاصل از فروش آنها افزايش مي‌يابد، اما در مقابل، شرکت‌هايي که بخش عمده مواد اوليه موردنياز خود را از خارج کشور تأمين مي‌کنند، با افزايش هزينه‌ها و در نتيجه، کاهش سودآوري مواجه شده و ارزش سهام آنها تحت تأثير قرار مي‌گيرد. همچنين درصورتي که دولت نرخ سود تسهيلات اعطايي به بنگاه‌هاي اقتصادي را کاهش دهد، طبيعتا هزينه تأمين مال بنگاه‌ها کاهش يافته و ميزان سودآوري و در نتيجه، ارزش سهام آنها افزايش خواهد يافت.

3- بودجه سالانه کشور: سومين عامل محيطي اثرگذار بر ارزش سهام شرکت ها، ترکيب بودجه ساليانه کشور است، زيرا ترکيب بودجه، در واقع جهت‌گيري اصلي دولت در طول سال را نشان مي‌دهد. براي مثال، اگر دولت در بودجه ساليانه خود، برنامه گسترده‌اي براي توسعه صنعت پتروشيمي درنظر گرفته باشد، طبيعتا به اين معناست که شرکت‌هاي فعال در اين صنعت، تحت تأثير برنامه‌هاي توسعه‌اي دولت، با رشد قابل توجهي مواجه شوند، همين امر تقاضا براي خريد سهام شرکت‌هاي پتروشيمي و در نتيجه، ارزش سهام آنها در بورس را افزايش خواهد داد.

4- قوانين و مقررات: چهارمين عامل محيطي اثرگذار بر قيمت سهام شرکت‌ها، قوانين و مقررات است. براي مثال، فرض کنيد براي صادرات برخي محصولات پتروشيمي به خارج از کشور، تعرفه وضع شود. طبيعتا اين تصميم بر قيمت سهام آندسته از شرکت هاي بورسي که درآمد آنها از محل صادرات محصولات پتروشيمي مذکور بدست مي آيد، تأثير منفي خواهد داشت، زيرا هزينه‌هاي آنها را افزايش مي دهد. لازم به ذکر است هر اندازه ثبات در قوانين و مقررات بيشتر باشد، امکان تصميم‌گيري بهتر و دقيق‌تر براي سرمايه‌گذاران بيشتر فراهم خواهد شد.
 

clickmax

Registered User
تاریخ عضویت
16 فوریه 2011
نوشته‌ها
507
لایک‌ها
107
شايد اين سوال براي شما بوجود آمده باشد که اساسا خريد و فروش سهام در مقايسه با اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت و اوراق اجاره، چه مزايايي دارد و چرا بسياري از سرمايه گذاران، سهام را به ساير انواع اوراق بهادار، ترجيح مي دهند. در اين بخش، قصد داريم چهار مزيت اصلي سهام را تشريح کنيم.

1- اولين مزيت سرمايه‌گذاري در سهام، امکان کسب بازدهي بيشتر در ازاي پذيرش ريسک بالاتر است. اگر به خاطر داشته باشيد، در معرفي اوراق مشارکت گفتيم که اگرچه نرخ سود اين اوراق، علي‌الحساب است و نرخ سود قطعي پروژه در سررسيد محاسبه و پرداخت مي‌گردد، اما معمولا نرخ سود قطعي تفاوت زيادي با نرخ سود علي‌الحساب نمي کند، بنابراين، آنچه که سرمايه‌گذار مي‌تواند به عنوان بازدهي قطعي خود تلقي کند، حدودا معادل همان مبلغي است که به عنوان سود علي‌الحساب به وي پرداخت مي‌گردد که اين ميزان بازدهي، ممکن است براي بسياري از سرمايه‌گذاران، بويژه سرمايه‌گذاران جذاب نباشد. در مورد اوراق اجاره هم اينچنين است، زيرا بازدهي اين اوراق نيز مبلغ ثابتي است که در قالب اجاره بها، بصورت دوره‌اي به خريداران اوراق پرداخت مي‌شود.

اما برخلاف اوراق مشارکت و اوراق اجاره، دارندگان سهام يک شرکت، به ميزان سهامي که دارند، در کليه منافع شرکت، ازجمله سود ساليانه و افزايش قيمت سهام، شريک هستند و اگر براي مثال، شرکت در طول يکسال فعاليت خود، حتي صد درصد هم سود کند، اين سود به سهامداران تعلق دارد. البته، بايد توجه داشت که همواره، چنين سودهايي نصيب سهامداران نمي‌شود و گاهي اوقات ممکن است شرکت سود بسيار اندکي داشته باشد و حتي زيان دهد که در اين موارد نيز سهامداران، در زيان شرکت سهيـم خواهند بود. پس ريسک سرمايه‌گذاري در سهام بيشتر و البته، بازدهي موردانتظار خريداران سهام نيز بالاتر از اوراق مشارکت و اوراق اجـاره است. بنابراين، بررسي کامل شرکت‌ها و انتخاب هوشمندانه سهام آنها، بسيار حائز اهميت است.

2- دومين مزيت سهام در مقايسه با اوراق بهادار با درآمد ثابت، امکان مشارکت سهامدار در نحوه اداره شرکت است. اگر به خاطر داشته باشيد، در توضيح اوراق مشارکت و اوراق اجاره گفتيم که خريداران اين اوراق، در طول دوره سرمايه‌گذاري (مثلا 4 سال) سود مشخصي را دريافت کرده و در پايان دوره هم اصل سرمايه‌شان را دريافت کرده و به سرمايه‌گذاري خود پايان مي‌دهند، بدون آنکه دخالتي در نحوه انجام کار داشته باشند. اما در سهام، اينطور نيست. سهامداران به نسبت سرمايه خود، داراي حق رأي هستند و مي‌توانند با شرکت در مجامع عمومي شرکتي که سهامش را در اختيار دارند، درباره مسائل اساسي شرکت مانند انتخاب اعضاي هيئت مديره، نحوه تقسيم سود و... اظهارنظر کنند.

3- سومين مزيتي که شامل حال سهامداران يک شرکت مي شود، اولويت آنها براي خريد سهام جديد آن شرکت است. لازم است در اين خصوص، کمي توضيح دهيم. وقتي شرکت‌ها براي اولين‌بار سهام خود را منتشر مي‌کنند، قيمت پايـه سهام آنها که اصطلاحا قيمت اسمي نام دارد، هزار ريال (100 تومان) است، به اين معنـا که اگر مثلا سرمايه شرکت صد ميليون تومان باشد، شرکت بايد يک ميليون سهم 100 توماني منتشر کند. اما قيمت سهم در بورس، لزوما هميشه معادل قيمت اسمي يعني 100 تومان نيست، زيرا براساس نوع عملکرد شرکت و ميزان تقاضايي که براي آن سهم در بورس وجود دارد، قيمت سهام ممکن است با افزايش يا کاهش مواجه شود. کافيست نگاهي به قيمت سهام شرکت‌هاي مختلفي که هم اکنون در بورس خريد و فروش مي شوند، بياندازيد. خواهيد ديد که قيمت سهام اغلب شرکت‌ها بالاتر از 100 تومان، يعني بالاتر از ارزش اسمي است. حال فرض کنيد شرکتي که هم‌اکنون سهامش مثلا با قيمت 180 تومان در بورس خريد و فروش مي شود، قصد دارد براي تامين منابع مالي بيشتر، سهام جديد منتشر کند. طبيعتا براساس قانون، اولا شرکت بايد براساس قيمت اسمي، يعني 100 تومان، سهام منتشر کند و ثانيا، سهامداران فعلي شرکت، در اولويت براي خريد سهام اين شرکت مي باشند، نتيجه کاملا مشخص است. سهامداران فعلي با خريد سهام جديد شرکت مي توانند به ازاي هر سهم، 80 تومان سود کسب کنند، زيـرا سهمي را که در بورس، با قيمت 180 تومان خريدار دارد، به قيمت 100 تومان (ارزش اسمي سهم) خريداري مي‌کنند.

4- چهارمين مزيت خريد سهام، امکان دريافت سهام جايزه از شرکت است. همانطور که گفتيم، شرکت‌ها معمولا در پايان هر سال، مبلغي را به عنوان سود بدست مي‌آورند. نحوه استفاده از سود ساليانه در شرکت‌ها متفاوت است. برخي شرکت‌ها تصميم مي‌گيرند درصدي از سود را بين سهامدارانشان توزيع کنند، اما برخي ديگر ترجيح مي‌دهند بجاي آنکه با توزيع سود، نقدينگي را از شرکت خارج کنند، سود بدست آمده را صرف توسعه شرکت نمايند. به همين دليل، از محل سود ساليانـه، سرمايه خود را افزايش مي‌دهند.

براي مثال، شرکتي با سرمايه 10 ميليارد توماني را درنظر بگيريد. فرض کنيد اين شرکت در پايان سال، 3 ميليارد تومان سود بدست آورده و تصميم گرفته است از اين مبلغ، 2 ميليارد تومان را به افزايش سرمايه اختصاص دهد. بنابراين، سرمايه شرکت 20 درصد افزايش يافته و از 10 ميليارد تومان به 12 ميليارد تومان مي رسد. همانطور که قبلا هم توضيح داديم، چون اين سود متعلق به سهامداران فعلي شرکت است، بنابراين منافع حاصل از افزايش سرمايه نيز به سهامداران فعلي شرکت تعلق خواهد داشت. پس ميزان سرمايـه سهامداران نيز بايد به ميزان 20 درصد افزايش يابد. به عنوان مثال، فردي که تا پيش از افزايش سرمايه، مالک 100 سهم شرکت بوده است، پس از افزايش سرمايه مالک 120 سهم شرکت خواهد بود، يعني 20 سهم جديد را به عنوان سهام جايزه دريافت کرده است. چون سهامداران شرکت براي دريافت اين سهام، پولي پرداخت نمي‌کنند، به اين سهام، سهام جايزه گفته مي‌شود.
 
بالا